کامران پورمحمدقوچانی؛ سارا ماندنی زاده صفی؛ جعفر نوری
چکیده
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روانشناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی، طرح پیشآزمون -پسآزمون ...
بیشتر
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روانشناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی، طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی - عروقی مراجعهکننده به بیمارستان قلب امام رضا (ع) شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها 30 نفر (14 مرد و 16 زن) به روش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر)، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، رواندرمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبتنگر را در 6 جلسه، 60 دقیقهای بهصورت انفرادی، دریافت کردند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آلکسی تیمیا تورنتو - 20 (بگبی و همکاران، 1994) و افکار منفی تکرارشونده (مکاوی و همکاران، 2010)، استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر، تحلیل شد. یافتهها: باتوجه به نتایج پژوهش، در نمرههای متغیر نارسایی هیجانی و مؤلفههای آن شامل؛ دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی و متغیر افکار منفی تکرار شونده، با توجه به اثر اصلی مراحل زمانی، اثر اصلی مداخله رواندرمانی و همچنین اثر تعاملی مراحل زمانی با مداخله رواندرمانی، تفاوت معناداری مشاهده شد (01/0>P). نتیجهگیری: رواندرمانی مثبتنگر بر کاهش ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرار شونده در بیماران قلبی - عروقی دارای اثربخشی و کارایی بود.
مهرنوش حسین زاده؛ فاطمه قاسمی نیایی؛ مجتبی حقانی زمیدانی؛ معصومه اسمعیلی
چکیده
مقدمه: امروزه با شکلگیری سبک جدیدی از زندگی، بشر شاهد تغییر و تحولاتی در بخشهای مختلف زندگیاش شده است، از آنجا که مهمترین بخش از زندگی انسانها، خانواده است، این بخش نیز دستخوش تغییر و تحولات قرار گرفتهاست. مقاله حاضر با هدف مطالعه و تفسیر تجارب زیسته خانوادههایی است که دارای فرد در معرض خطر در برابر کرونا، که در ...
بیشتر
مقدمه: امروزه با شکلگیری سبک جدیدی از زندگی، بشر شاهد تغییر و تحولاتی در بخشهای مختلف زندگیاش شده است، از آنجا که مهمترین بخش از زندگی انسانها، خانواده است، این بخش نیز دستخوش تغییر و تحولات قرار گرفتهاست. مقاله حاضر با هدف مطالعه و تفسیر تجارب زیسته خانوادههایی است که دارای فرد در معرض خطر در برابر کرونا، که در واقع شامل افرادی است، دارای بیماری زمینهای که سیستم ایمنی بدن آنها ضعیف میباشد. روش: این پژوهش از نوع کیفی پدیدارشناسی است. جامعه آماری آن کلیه خانوادههای اصفهانی دارای فرد در معرض خطر که درگیر بیماری زمینهای در ایام کرونا بودند، میباشد و 12 نفر بهصورت هدفمند برگزیده شدند و تحت مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. یافتهها: دادههای بهدست آمده از مصاحبه با روش کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتیجهگیری: نتایج حاصل از تجارب زیسته خانوادههای دارای گروه پرخطر در پنج مضمون اصلی که نشاندهنده چگونگی واکنش به بحران و ادراک نقش عاملیت خانوادهها با تغییراتی که در سبک زندگی و گذر از این مرحله در کنار مولفههای واسطهای تجربه کردند و چگونگی نحوه مقابله با این شرایط در پنج حیطه رفتاری، شناختی، هیجانی، اجتماعی و معنوی میباشد. بنابراین این یافتهها در راستای توانمندسازی مشاوران و روانشاسان برای یاریرسانی به خانوادههای آسیبپذیر میباشد.
افسانه مرادی؛ سمیره کریمی؛ الهام حسامی؛ سعید مظفری
چکیده
مقدمه: در زمان شیوع کروناویروس، پرستاران و کارکنان بخشهای مرتبط با کووید-19 که بهعنوان خط مقدم مواجهه با همهگیری کروناویروس حضور دارند، در معرض طیف وسیعی از استرسزاهای روانی- اجتماعی قرار گرفتند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در رابطة بین آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری و تجربه علائم اختلال استرس پس ...
بیشتر
مقدمه: در زمان شیوع کروناویروس، پرستاران و کارکنان بخشهای مرتبط با کووید-19 که بهعنوان خط مقدم مواجهه با همهگیری کروناویروس حضور دارند، در معرض طیف وسیعی از استرسزاهای روانی- اجتماعی قرار گرفتند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در رابطة بین آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری و تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش: پژوهش حاضر جزء پژوهشهای کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعة پژوهش را کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستانهای شهر تهران در ماههای خرداد و تیر سال 1400 تشکیل دادند که از بین آنها بهصورت در دسترس 677 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه پنجعاملی شخصیت NEO، مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه میسیسیپی، پرسشنامه آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری مسری بهصورت آنلاین توسط کادر درمان تکمیل شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری بهوسیله نرمافزارهای Amos و SPSS انجام شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اثر غیرمستقیم آسیبپذیری ادراکشده بر تجربه علائم PTSD با واسطهگری روانرنجورخویی و توافقپذیری معنادار است. نتیجهگیری: غربالگری و شناسایی افرادی با ویژگیهای روانرنجورخویی بالا و توافقپذیری پایین در کادر درمان و در نظر گرفتن مداخلاتی برای تعدیل این ویژگیهای شخصیتی میتواند در پیشگیری از ابتلا به PTSD مؤثر باشد.
مرضیه مهربانی نسب؛ سودابه بساکنژاد؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
مقدمه: یکی از نگرانیهای زنان در سنین نوجوانی ظاهر جسمانی و تصویر بدنی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر نگرانی از تصویر بدنی، همجوشی فکر-شکل و شفقتورزی بدنی دختران نوجوان دارای علائم نگرانی از تصویر بدنی انجام شد. روش: جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشآموزان دختر پایه یازدهم مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. ...
بیشتر
مقدمه: یکی از نگرانیهای زنان در سنین نوجوانی ظاهر جسمانی و تصویر بدنی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر نگرانی از تصویر بدنی، همجوشی فکر-شکل و شفقتورزی بدنی دختران نوجوان دارای علائم نگرانی از تصویر بدنی انجام شد. روش: جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشآموزان دختر پایه یازدهم مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از بین افراد متقاضی شرکت در پژوهش، 4 دانشآموز که در پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی نمره آنها بالاتر از دو انحراف معیار از میانگین بود، انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح نیمهآزمایشی تکموردی از نوع خط پایة چندگانه ناهمزمان استفاده شد. آزمودنیها قبل از درمان، میانة درمان (جلسات اول، سوم، پنجم و هفتم)، پایان درمان (جلسه نهم) و یک ماه پس از پایان درمان به پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی، پرسشنامة همجوشی فکر- شکل و شفقتورزی بدنی پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی ازروند کاهشی پایدار نمرات مقیاس نگرانی از تصویر بدنی، پرسشنامة همجوشی فکر- شکل و مقیاس شفقتورزی بدنی در دختران دارای نگرانی از تصویر بدنی بود که نشان میدهد درمان شفقت ورزی در کاهش متغیرهای مذکور موثر بوده است. نتیجهگیری: هم جوشی فکر- شکل و شفقت ورزی بدنی نقش مهمی در بروز نگرانی از تصویر بدنی در دختران جوان دارد و آموزش شفقتورزی میتواند در کاهش نگرانیهای آن ها از ظاهر بدنی موثر باشد.
2. پاسخ های رفتاری و هیجانی به بیماری ها،غربالگری و روش های پزشکی
خدیجه اسدی چهار راه گشین؛ زهرا شاهواری؛ پروین سالاری
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، توصیف تجربههای بیماران بهبودیافته از کووید 19 در مورد عوامل روانشناختی موثر بر بهبود آنان است. روش: این مطالعه کیفی در سال 1399 انجام شد. روش جمعآوری دادهها مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته بود. مشارکتکنندگان بیمارانی بودند که از بیماری کرونا رهایی یافته و مایل به صحبتکردن درباره تجربه خود در طول ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، توصیف تجربههای بیماران بهبودیافته از کووید 19 در مورد عوامل روانشناختی موثر بر بهبود آنان است. روش: این مطالعه کیفی در سال 1399 انجام شد. روش جمعآوری دادهها مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته بود. مشارکتکنندگان بیمارانی بودند که از بیماری کرونا رهایی یافته و مایل به صحبتکردن درباره تجربه خود در طول بیماری بودند. نمونهگیری از 3 شهر گچساران، باشت و نورآباد انجام شد. رویکرد مورد استفاده در نمونهگیری، نمونهگیری با در نظر گرفتن هدف مطالعه بود. دادهها به روش تحلیل محتوا آنالیز شد. مدیریت کدهای استخراجشده از طریق نرمافزار MAXQDA نسخه 10 انجام شد. یافتهها: در مجموع تعداد 15 مصاحبه با 8 زن و 7 مرد 23 تا 58 ساله انجام شد. تحلیل صحبتهای شرکتکنندگان عوامل کمککننده به بهبود سلامت روان بیماران مبتلا به کرونا منجر به شناسایی 305 کد شد که در 2 طبقه اصلى شامل «بیمار مثبتاندیش» و «اطرافیان همدل» و 9 طبقه فرعی طبقهبندی شد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق افکار و رفتار فرد مبتلا به کرونا و اطرافیان او (پرسنل و آشنایان) در سلامت روان و تسریع روند بهبود فرد مبتلا تاثیرگذار است که لازم است اطرافیان بیمار به آن توجه داشته باشند. یکی از مسئولیتهای کادر درمان تدارک مشاورههایی برای اطرافیان و پرستاران بیماران در خصوص افکار و رفتار بیمار و اطرافیان او است.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
زهرا آذری قهفرخی؛ مجتبی انصاری شهیدی؛ مهران شاه زمانی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده بر سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی (پس از عمل جراحی قلب باز) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران تحت جراحی قلب باز ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده بر سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی (پس از عمل جراحی قلب باز) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران تحت جراحی قلب باز با علائم افسردگی مراجعهکننده به بیمارستانهای تخصصی قلب (چمران، سینا و میلاد) شهر اصفهان در شش ماهه دوم سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 36 بیمار قلبی با علائم افسردگی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند (17 بیمار در گروه آزمایش و 19 بیمار در گروه گواه). خانواده بیماران حاضر در گروه آزمایش مداخله آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی (بل، 1962) و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده بر سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده با بهرهگیری از ایجاد حلقههای حمایت اجتماعی و تقویت و بازسازی گروه اجتماعی حمایتکننده میتواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی مورد استفاده گیرد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
الهه اسلمی؛ اکرم ملک زاده؛ فهیمه رجبی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد 150 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونهگیری هدفمند گزینش شدند. از پرسشنامه شخصیتی فرم کوتاه پنج عاملی نئو (1992)، پرسشنامه نقش جنسیتی بم (1976)، پرسشنامه ذهنآگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسشنامه رشد پسآسیبی تدسچی و کالهون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه روانرنجورخویی به صورت منفی و مولفههای برونگرایی و توافقپذیری به صورت مثبت و معناداری قادر به پیشبینی رشد پسآسیبی بودند. همچنین ذهنآگاهی نیز به صورت مثبت و معناداری رشد پسآسیبی را پیشبینی کرد، در ضمن نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که زنان دارای نگرش نقش جنستی آندروژنی از بیشترین رشد پسآسیبی و زنان دارای نگرش نقش جنسیتی زنانه از کمترین رشد پسآسیبی برخوردار بودند. نتیجهگیری: در نتیجه میتوان تجربه آسیبزای ناباروری را با آموزشهای ذهنآگاهی و کاهش نگرش نقش جنسیتی زنانه به تجربه رشد تبدیل کرد.
7. نقش روان شناسی سلامت در ارتقای نظام بهداشتی
نازآفرین پاک نهاد؛ مجید صفاری نیا
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر استرس ادراکشده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر استرس ادراکشده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی تهران بود. از این جامعه، نمونهای به حجم 40 نفر (20 زن و 20 مرد) هدفمندانه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 مرد و 10 زن) و گروه کنترل (10 مرد و 10 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی در طول 8 جلسه به مدت 2 ماه، هفته ای یک جلسه 2 ساعته و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروههای آزمایش و کنترل، مقیاس استرس ادراکشده کوهن و همکاران (1983)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995)، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه درد مک گیل ملزاک (1975) را در مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که در مرحله پسآزمون، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی باعث افزایش معنیدار (001/0 p<) خودکارآمدی و کاهش معنیدار (001/0 p<) استرس ادراکشده، خلق منفی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شد. نتیجهگیری: کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند در افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس ادراکشده، خلق منفی و ادراک درد در این بیماران مؤثر واقع شود.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
مهناز علی اکبری؛ مریم حسن زاده هنویی؛ احمد علیپور؛ نوشین بیات
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابلهای در بیماران آرتریت روماتوئید انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتوئید که ملاکهای ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابلهای در بیماران آرتریت روماتوئید انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتوئید که ملاکهای ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی وارد مطالعه شدند. طرحواره درمانی بر اساس مدل ریزو و همکاران انجام شد. بهمنظور توصیف دادههای از شاخصهای آمار توصیفی و برای تحلیل دادههای از شاخصهای آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، کواریانس چند متغیری و کورایانسهای یکراهه در متن مانکوا استفاده شد. یافتهها: اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابلهای بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پایدار میباشد. در همه سبکهای مقابلهای بین گروههای مورد پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات سبکهای مقابلهای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی در مقایسه مراحل پیشآزمون - پسآزمون و پیشآزمون - پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: انجام طرحواره درمانی برای بیماران آرتریت روماتوئید میتوان تا حدودی درد و رنج این ییماران را کاهش داد. پیشنهاد میشود در سیاست نظام بهداشتی درمانی کشور برنامههای برای بکارگیری طرحواره درمانی به منظور کاهش آلام این بیماران صورت گیرد.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
فرزانه فروزان فر؛ شیدا جبل عاملی؛ محمد سلطانی زاده؛ سیدمحمدحسن امامی؛ مجتبی انصاری شهیدی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیشبینی سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجیگری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بودند که در فصل ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیشبینی سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجیگری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بودند که در فصل پاییز و زمستان سال 1400 به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 340 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بود که با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری (دروگیتس، 1986) (PSADS)، پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده سلامت (والکر و همکاران، 1987) (HPLQ) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003 (SCQ) بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ صورت گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد رفتارهای ارتقادهنده سلامت، شفقت به خود و سازشیافتگی روانی-اجتماعی با بیماری دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین رفتارهای ارتقادهنده سلامت و شفقت به خود بر سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که شفقت به خود در رابطه بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای نقش میانجیگری معنادار است (01/0>p). همچنین مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، شفقت به خود دارای نقش میانجی معنادار بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری است.