مهناز رستمی امین؛ محمدرضا ذوقی پایدار
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعهکننده به بخش دیالیز بیمارستان ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعهکننده به بخش دیالیز بیمارستان بعثت همدان در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. بیماران گروههای آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 10 جلسه، بهصورت فردی دریافت نمودند. دادههای بهدستآمده از مقیاس (HADS)، با آزمونهای آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده میشود (01/0 P<). نتایج آزمون بن فرونی نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده میشود (01/0< P)؛ اما بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروههای آزمایش تفاوت معنیداری مشاهده نمیشود (01/0 P>). نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدستآمده، پیشنهاد میگردد روانشناسان و متخصصان سلامت از این دو روش درمانی برای کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه استفاده نمایند.
علی افشاری؛ احمد اسمعلی کورانه
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسهای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعهکننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 75 نفر ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسهای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعهکننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 75 نفر از بیماران سرطانی، 75 نفر بیمار قلبی و همچنین 75 نفر افراد عادی، بهعنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم خلق منفی کاتانزار و میرنز (۱۹۹۰)، پرسشنامه شیوه زندگی پندر (2008) و پرسشنامه رفتار شخصی کولینز و همکاران (۱۹۷۳) بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بین بیماران قلبی و افراد عادی با بیماران سرطانی تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0>p). همچنین بین تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بیماران قلبی و افراد عادی تفاوت معنیدار وجود ندارد (01/0<p). نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت که بیماران سرطانی نسبت به بیماران قلبی و افراد عادی مشکلات بیشتری در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی تجربه میکنند.
صغرا اکبری چرمهینی؛ مهدی مولایی یساولی؛ محسن نظریفر؛ شهناز شهرجردی
چکیده
مقدمه: بررسی چگونگی رفتار و تفکر افراد جامعه در بحرانها کمک ارزندهای در کاهش و جلوگیری از آسیبها در ابعاد مختلف زندگی بخصوص روانشناختی خواهد بود. بدین منظور با هدف بررسی سوگیریهای شناختی در مواجهه با بحران کرونا این پژوهش انجام. روش: ابتدا دادههای سهماهه اول شیوع کرونا در ایران مربوط به شبکههای اجتماعی توئیتر، تلگرام، ...
بیشتر
مقدمه: بررسی چگونگی رفتار و تفکر افراد جامعه در بحرانها کمک ارزندهای در کاهش و جلوگیری از آسیبها در ابعاد مختلف زندگی بخصوص روانشناختی خواهد بود. بدین منظور با هدف بررسی سوگیریهای شناختی در مواجهه با بحران کرونا این پژوهش انجام. روش: ابتدا دادههای سهماهه اول شیوع کرونا در ایران مربوط به شبکههای اجتماعی توئیتر، تلگرام، واتساپ و اینستاگرام با کلیدواژه کرونا توسط ستاد علوم و فناوریهای شناختی در اختیار محققین قرار گرفت. در مرحله بعد دادهها مورد بررسی قرار گرفت و به دلیل حجم زیاد اطلاعات، دادههای شبکههای اجتماعی توئیتر و تلگرام به روش تحلیل محتوا ازلحاظ وجود سوگیریهای شناختی و فراوانی آنها مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج حاکی از این بود که بیش از 25% از پیامهای مورد بررسی حاوی نوعی سوگیری بودند که سوگیریهای شبه قطعی (تمایل به نتیجهگیری قطعی باوجود اطلاعات نامشخص) و نرمال بودن (تمایل به تعبیر نرمال بودن شرایط درحالیکه بحرانی است) بیشترین فراوانی را داشتند. نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان گفت بحرانهایی مانند بحران کرونا با تحت تأثیر قراردادن سلامت روان افراد جامعه میتواند تفکر آنها را دچار خطا و درنتیجه رفتار آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
سحر صفرزاده؛ کریم سواری
چکیده
مقدمه: ازآنجاییکه عوامل مرتبط با سلامت جسمی و روانشناختی نوجوانان همیشه موردتوجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشبینی اتخاذ رژیمدرمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر ...
بیشتر
مقدمه: ازآنجاییکه عوامل مرتبط با سلامت جسمی و روانشناختی نوجوانان همیشه موردتوجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشبینی اتخاذ رژیمدرمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز و نمونه مشتمل بر 360 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای، نگرانی از تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005)، دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004)، خودپنداره بک (1978) و مقیاس رژیم شناختی - رفتاری مارتز، استروگیز و گوستافسون (1996) استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها بر اساس همبستگی پیرسون نشان داد بین اتخاذ رژیمدرمانی روزانه با نگرانی از تصویر بدن (389/0=r، 01/0>p)، دشواری تنظیم هیجانی (245/0=r، 01/0>p) و خودپنداره (214/0-=r، 01/0>p) همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین با توجه به نتایج رگرسیون از بین متغیرهای پیشبین به ترتیب، متغیرهای خودپنداره و نگرانی از تصویر بدن پیشبینیکنندههای مناسبتری برای متغیر ملاک اتخاذ رژیمدرمانی روزانه بودند. نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، تقویت خودپنداره، تصویر بدنی مثبت و تنظیم هیجانات در نوجوانان میتواند در اتخاذ منطقی رژیم غذایی روزانه آنان مؤثر باشد.
مینا مسیبی؛ حسینعلی قنادزادگان؛ بهرام میرزائیان
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرمسازی بر بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلا به روانتنی پوستی در شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مراجعهکنندگان مبتلا به روانتنی پوستی که در پائیز 1398 به بیمارستان ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرمسازی بر بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلا به روانتنی پوستی در شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مراجعهکنندگان مبتلا به روانتنی پوستی که در پائیز 1398 به بیمارستان بانک ملی شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه آماری، به روش هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش بازسازی شناختی معنایی در 12 جلسه درمان بازسازی شناختی معنایی (سلیمی، 1388) و گروه آزمایش خود دلگرمسازی در 10 جلسه درمان خود دلگرمسازی (شوناکر، 1980) شرکت کردند. گروه کنترل تحت هیچ مداخلهای قرار نگرفت. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرمافزار 21SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روانشناختی در مرحله پسآزمون مؤثر بودهاند (05/0>p). یافتهها اثربخشی بیشتر خود دلگرمسازی را در بهبود بهزیستی روانشناختی را تأیید کردند. نتیجهگیری: به دنبال ابتلا به روانتنی پوستی، افراد دچار کاهش در بهزیستی روانشناختی میشوند و درمانهای روانشناختی بازسازی شناختی معنایی و خود دلگرمسازی در افزایش بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به روانتنی پوست سودمند هستند.
مژگان آگاه هریس
چکیده
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با ...
بیشتر
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعهکننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و بهطور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظمدهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاسهای آن (سرزنش خود و دیگران، نشخـوار فکـری، فاجـعهآمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزمهای یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانستهاند باعث نظمدهی هیجانهای منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.
محسن اکبریان؛ فاطمه محمدی شیرمحله؛ احمد برجعلی؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ شهلا ابوالقاسمی
چکیده
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، ...
بیشتر
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سهماهه تعداد 34 نفر از مراجعهکنندگان مبتلا به فیبرومیالژیا بیمارستان بوعلی شهر تهران در سال 1397 از طریق نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (لیست انتظار) منتسب شدند. از طریق 8 جلسه، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش انجام شد. همزمان گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. آزمودنیها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامههای اضطراب بک، درد مک گیل و اختلال خواب کولین اسپایت پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس و اندازهگیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیر معناداری دارد (001/0>p-value). نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و انعطافپذیری روانشناختی، میتواند از آسیبهای روانشناختی بیماران بکاهد و منجر به کاهش شدت درد، اختلال خواب و اضطراب گردد.
محمدرضا عبدلی بیدهندی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیتزدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعهکننده به کلینیک بازتوانی ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیتزدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعهکننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود که نمونهای به تعداد 36 نفر از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروههای آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقهای بهصورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تأثیر رویداد و آزمون کیفیت زندگی SF-36 را قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافتهها: نتایج در مرحله پسآزمون نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیتزدایی و گروه کنترل در زیر مؤلفه مشکلات هیجانی و در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیتزدایی و گروه کنترل در مؤلفههای عملکرد جسمانی، مشکلات هیجانی، انرژی/ خستگی، بهزیستی هیجانی و درد و تفاوت معنادار گروه شمارش و گروه کنترل در مؤلفههای مشکلات هیجانی و بهزیستی هیجانی بود. نتایج هیچگونه تفاوت معناداری بین اثربخشی دو نوع مداخله، بر کیفیت زندگی افراد نشان نداد. نتیجهگیری: بنابراین، روش درمان حساسیتزدایی و روش شمارش در ارتقای کیفیت زندگی در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مؤثرند.
مهدی آزاد؛ زهرا باقرزاده گلمکانی؛ احمد منصوری؛ محسن دوستکام
چکیده
مقدمه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که اثر زیادی بر سلامت روان بیماران دارد. ازاینرو، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس بود. روش: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل بر روی 30 نفر از افراد مبتلا به پسوریازیس شهر ...
بیشتر
مقدمه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که اثر زیادی بر سلامت روان بیماران دارد. ازاینرو، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس بود. روش: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل بر روی 30 نفر از افراد مبتلا به پسوریازیس شهر مشهد انجام شد. نمونهها به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسهای درمان فراشناختی قرار گرفتند، درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکردند. پرسشنامه نگرانی تصویر بدنی (BICI)، مقیاس درجهبندی اضطراب همیلتون (HAM-A) و پرسشنامه افسردگی بک-II (BDI-II) در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادههای بهدستآمده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرههای نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). نتیجهگیری: روش درمان فراشناختی تأثیر بسزایی بر کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس دارد و درمانگران میتوانند از این روش در جهت کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی این بیماران استفاده نمایند.
عاطفه محمدحسینی؛ عبدالزهرا نعامی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین صفت اضطرابی با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان اجرا شد. روش: جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399 بوده که بهصورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان این پژوهش پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین صفت اضطرابی با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان اجرا شد. روش: جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399 بوده که بهصورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان این پژوهش پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، سیاهه اضطراب صفت-حالت اشپیلبرگر (1970) پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و نیمرخ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکـر و همکاران (1987) را تکمیل کردند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین، برای بررسی معنیداری اثرات غیرمستقیم مدل پژوهش، روش بوتاستراپ به کار گرفته شد. یافتهها: نتایج تحلیلها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد که اثر اضطراب صفت بر اضطراب بیماری کرونا؛ و اثر اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک زندگی ارتقادهنده معنیدار است (0001/0P<). بهعلاوه، نتایج نشان داد که تمامی اثرات غیرمستقیم مدل معنیدارند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده اضطراب صفت میتواند با میانجیگری اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت تأثیرگذار باشد.