عباس ابوالقاسمی؛ مریم تقی پور؛ محمد نریمانی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، صفحه 1-12
چکیده
چکیده هدف: نظر به اهمیت و تأثیر روزافزون عوامل روانی – اجتماعی در سلامت جسمی و تأثیر سبک زندگی نادرست در بروز بیماریهای قلبی- عروقی، هدف پژوهش حاضر ارتباط تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی بیماران کرونرقلبی میباشد. روش: در این مطالعه همبستگی، نمونه شامل پژوهش 84 بیمار کرونر قلبی مراجعه کننده ...
بیشتر
چکیده هدف: نظر به اهمیت و تأثیر روزافزون عوامل روانی – اجتماعی در سلامت جسمی و تأثیر سبک زندگی نادرست در بروز بیماریهای قلبی- عروقی، هدف پژوهش حاضر ارتباط تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی بیماران کرونرقلبی میباشد. روش: در این مطالعه همبستگی، نمونه شامل پژوهش 84 بیمار کرونر قلبی مراجعه کننده به بیمارستان تخصصی شهید مدرس تهران در سال 1389 بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس تیپ شخصیتی D، مقیاس خود- دلسوزی، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامۀ وضعیت بهداشتی استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که تیپ شخصیتیD (52/0-=r)، خود- دلسوزی (22/0=r) و حمایت اجتماعی (19/0=r) با رفتارهای بهداشتی همبستگی معنیداری دارند (05/0 >P). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 30 درصد از واریانس رفتارهای بهداشتی این بیماران توسط متغیرهای تیپ شخصیتی D، حمایت اجتماعی و خود دلسوزی تبیین میشود. نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر رفتارهای بهداشتی بیماران کرونر قلبی هستند. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینۀ آموزش خود- دلسوزی و مداخلات درمانی برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران کرونر قلبی دارد که در مقاله مورد توجه قرار گرفتهاند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، صفحه 17-28
چکیده
چکیده هدف: مشکل ناباروری به عنوان حادثهای استرسزا با مشکلات روانشناختی متعددی همراه است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی زناشویی در زنان نابارور و مقایسۀ آن با زنان بارور بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود که مبتنی بر هدف پژوهشی، تعداد 40 زن نابارور، بهطور تصادفی ...
بیشتر
چکیده هدف: مشکل ناباروری به عنوان حادثهای استرسزا با مشکلات روانشناختی متعددی همراه است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی زناشویی در زنان نابارور و مقایسۀ آن با زنان بارور بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود که مبتنی بر هدف پژوهشی، تعداد 40 زن نابارور، بهطور تصادفی از بین کسانی که به مرکز درمانی الزهرا شهر تبریز مراجعه کرده بودند، انتخاب و با 40 زن بارور مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات از طریق دو پرسشنامه مقیاس بهزیستی روانشناختی و شاخص رضایت زناشویی جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که زنان بارور در بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن چون پذیرش خود، رابطۀ مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، تسلط بر محیط و رشد شخصی، بالاتر از زنان نابارور بودهاند. با این حال، بین دو گروه، در مورد رضامندی زناشویی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج: زنان بارور اغلب درویژگی های روانی بالاترند دارند بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن چون پذیرش خود، رابطۀ مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، تسلط بر محیط و رشد شخصی، بالاتر از زنان نابارور بودها نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر، حاکی از پایین بودن وضعیت بهزیستی روانشناختی زنان نابارور است، لذا توجه به نیازهای روانی افراد نابارور، مؤلفهای ضروری در موفقیت درمان ناباروری است.
علیرضا آقایوسفی؛ فرهاد شقاقی؛ مهدی دهستانی؛ زیبا برقی ایرانی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، صفحه 29-41
چکیده
چکیده هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روانشناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای ...
بیشتر
چکیده هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روانشناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیتستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روانشناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی سرمایه روانشناختی با 29 درصد پیشبینیکنندههای معناداری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تابآوری پیشبینیکنندههای معناداری نبودند. (05/0=p). نتیجهگیری: این یافتهها بیان میکند که کیفیت زندگی و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینۀ اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوشبینی در بیماران ام اس دارد.
مرتضی ترخان؛ مجید صفاری نیا؛ پروانه خوش سیما
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، صفحه 42-53
چکیده
چکیده هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی درمان گروهی مصونسازی در مقابل استرس (SIT) بر فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و کیفیت زندگی زنان مبتلا به فشار خون بالا انجام شد. روش: نخست 30 نفر از زنانی که کیفیت زندگی پایین و فشار خون سیستولیک بالای 130 و دیاستولیک بالای 90 داشتند، بهطور تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس به طور داوطلبانه ...
بیشتر
چکیده هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی درمان گروهی مصونسازی در مقابل استرس (SIT) بر فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و کیفیت زندگی زنان مبتلا به فشار خون بالا انجام شد. روش: نخست 30 نفر از زنانی که کیفیت زندگی پایین و فشار خون سیستولیک بالای 130 و دیاستولیک بالای 90 داشتند، بهطور تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین گردیدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی 10 جلسه فنون SIT را آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش، مجدداً کیفیت زندگی و فشار خون هر دو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. یافتهها: F بهدست آمده در فشار خون سیستولیک (09/3) و در فشار خون دیاستولیک (17/3) و t بدست آمده در کیفیت زندگی (30/3) در سطح 05/0 P ≤ معنادار میباشد. نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که با آموزش SIT میتوان موجبات کاهش فشار خون بالا و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به فشار خون را فراهم ساخت.
ایران داودی؛ یدا... زرگر؛ الهام مظفری پور سی سخت؛ فریده نرگسی؛ کریم مولا
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، صفحه 54-67
چکیده
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای فاجعهسازی درد، اضطراب درد،
روانرنجورخویی، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله و در پیشبینی ناتوانی عملکردی در بیماران رماتیسمی شهر اهواز بود.
روش: بدین منظور یک گروه 151 نفری از بیماران مبتلا به روماتیسم با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای مقیاس فاجعهسازی ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای فاجعهسازی درد، اضطراب درد،
روانرنجورخویی، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله و در پیشبینی ناتوانی عملکردی در بیماران رماتیسمی شهر اهواز بود.
روش: بدین منظور یک گروه 151 نفری از بیماران مبتلا به روماتیسم با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای مقیاس فاجعهسازی درد، مقیاس علائم اضطراب درد، خرده مقیاس روانرنجورخویی پرسشنامه شخصیتی آیزنک، خرده مقیاس حمایت اجتماعی مقیاس سنجش تأثیر آرتریت، پرسشنامه راهبردهای مقابله، مقیاس سنجش تأثیر آرتریت را تکمیل کردند.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای پژوهش قادر به تبیین 39% واریانس ناتوانی عملکرد بودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب فاجعهسازی درد، روان رنجورخویی، حمایت اجتماعی و یکی از راهبردهای مقابلهای در معادله باقی ماندند. این متغیرها جمعاً 38% از واریانس ناتوانی عملکردی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش از نقش عوامل روانشناختی در پیشبینی وضعیت عملکردی در بیماران روماتیسمی حمایت میکند.
مژگان آگاه هریس؛ احمد علیپور؛ مسعور جان بزرگی؛ الهام موسوی؛ شهناز نوحی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، صفحه 68-80
چکیده
چکیده هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسۀ اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص تودۀ بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری ...
بیشتر
چکیده هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسۀ اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص تودۀ بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی). آزمودنیهای دو گروه قبل از مداخله و پایان ماههای چهارم و هفتم به گویههای پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی میانجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0 نتیجهگیری: نتیجهگیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنشور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنشوری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخصهای اضافه وزن منجر میشوند.
فریده خدابنده؛ احمد علی نوربالا؛ صبا کاهانی؛ عباس باقری
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، صفحه 81-92
چکیده
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با اقدام به خودکشی در افراد میانسال و سالمند مراجعه کننده به مرکز مسمومین بیمارستان لقمان تهران در سال 1388 انجام گرفته است.
روش: در یک بررسی توصیفی- مقطعی300 نفر از افراد 45 سال و بالاتر مراجعه کننده به بخش مسمومین بیمارستان لقمان مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها به کمک پرسشنامه بررسی ...
بیشتر
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با اقدام به خودکشی در افراد میانسال و سالمند مراجعه کننده به مرکز مسمومین بیمارستان لقمان تهران در سال 1388 انجام گرفته است.
روش: در یک بررسی توصیفی- مقطعی300 نفر از افراد 45 سال و بالاتر مراجعه کننده به بخش مسمومین بیمارستان لقمان مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها به کمک پرسشنامه بررسی علل اقدام به خودکشی، افسردگی بک و مقیاس سنجش افکار خودکشی بک گردآوری شدند. تحلیل دادهها با نرمافزار کامپیوتری SPSS و به کمک آزمون کای دو و t مستقل، انجام شد.
یافتهها: این مطالعه نشان داد علت اقدام به خودکشی در افراد مورد مطالعه دو گروه سنی، درگیری با همسر و مشکلات خانوادگی، مشکلات مالی، بیماری جسمی یا روانی، اعتیاد و یا خشونت همسر بوده است. بین اقدام به خودکشی در افراد دو گروه سنی و وجود افسردگی و افکار خودکشی، ارتباط معنیدار وجود دارد (05/0P<). میانگین نمرات افسردگی و افکار خودکشی افراد سالمند بیش از افراد میانسال بوده لیکن بین نمره افکار خودکشی افراد دو گروه، تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0P>).
نتیجهگیری: افسردگی و افکار خودکشی از جمله عوامل خطرساز اقدام به خودکشی بوده و ضرورت برنامهریزیهای پیشگیرانه و درمان را جهت ارتقا و تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان و افراد میانسال جامعه طلب میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ