سمیه گراوندی؛ کاظم گرام؛ اکرم مظلومی؛ الهام مظلومی
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، صفحه 7-23
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها گذشته است. روش: روش نمونهگیری در دسترس، پس از مصاحبه بالینی انتخاب گردیدند و در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش بهصورت تصادفی جایگزین شدند سپس همه 24 نفر بهوسیله ابزارهای پژوهش ازجمله مقیاس افسردگی بک ـ امید به زندگی میلر مورد آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، 12 جلسه در مداخلات گروهدرمانی رفتاری ـ شناختی شرکت کردند و این در حالی بود که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. در پایان دوباره آزمونها برای همه افراد نمونه 24 نفر اجرا گردید. پس از گردآوری پرسشنامهها، دادههای به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و بهوسیله نرمافزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان دادند که درمان رفتاری ـ شناختی به شیوه گروهی در سطح معناداری (01/ 0p≤) در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است 90/69f= همچنین، در (01/ 0p≤) باعث افزایش امید به زندگی در این بیماران گردیده است 32/71 f=. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کند که اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است.
مریم نامغ؛ مهر آور مومنی جاوید؛ سیمین حسینیان
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، صفحه 24-41
چکیده
هدف: خانواده بهعنوان یک عامل مهم اجتماعی مؤثر بر درد مزمن مورد توجه پژوهشگران حوزه درد قرار گرفته است زیرا این نهاد یکی از محیطهای مؤثر بر سلامت جسمی و روانی افراد است. روش: بر این اساس پژوهشی بهمنظور بررسی پیشایند حرکت هراسی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده با تعداد 100 نفر بیمار مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: خانواده بهعنوان یک عامل مهم اجتماعی مؤثر بر درد مزمن مورد توجه پژوهشگران حوزه درد قرار گرفته است زیرا این نهاد یکی از محیطهای مؤثر بر سلامت جسمی و روانی افراد است. روش: بر این اساس پژوهشی بهمنظور بررسی پیشایند حرکت هراسی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده با تعداد 100 نفر بیمار مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس انجام شد. برای بررسی ابعاد کارکرد خانواده و حرکت هراسی ناشی از درد مزمن به ترتیب از پرسشنامههای (FAD) و (TSK) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه بین کارکرد کلی خانواده و متغیر حرکت هراسی با مقدار (219/0) در سطح 05/.=α معنادار است و این رابطه بهصورت مستقیم است و از میان ابعاد کارکرد خانواده حل مسئله، آمیختگی عاطفی، پاسخگویی عاطفی و ارتباطات بیشترین میزان ارتباط را با این متغیر نشان دادند و ابعاد کارکرد خانواده میزان حرکت هراسی ناشی از درد مزمن اسکلتی عضلانی را تبیین میکند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد کارکرد کلی خانواده میتواند بر حرکت هراسی، حل مسئله، آمیختگی عاطفی، پاسخگویی عاطفی و ارتباطات ارتباط مستقیم داشته باشد.
فاطمه دهقانی آرانی؛ محمد علی بشارت
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، صفحه 42-57
چکیده
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها گذشته است. روش: روش نمونهگیری در دسترس، پس از مصاحبه بالینی انتخاب گردیدند و در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش بهصورت تصادفی جایگزین شدند سپس همه 24 نفر بهوسیله ابزارهای پژوهش ازجمله مقیاس افسردگی بک ـ امید به زندگی میلر مورد آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، 12 جلسه در مداخلات گروهدرمانی رفتاری ـ شناختی شرکت کردند و این در حالی بود که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. در پایان دوباره آزمونها برای همه افراد نمونه 24 نفر اجرا گردید. پس از گردآوری پرسشنامهها، دادههای به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و بهوسیله نرمافزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافتهها نشان دادند که درمان رفتاری ـ شناختی به شیوه گروهی در سطح معناداری (01/ 0p≤ ) در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است 90/69f= همچنین، در (01/ 0p≤ ) باعث افزایش امید به زندگی در این بیماران گردیده است 32/71 f=. نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است.
فاطمه هاشمی؛ علی رضا فیلی؛ مجید صفاری نیا
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، صفحه 58-69
چکیده
هدف: ناباروری افراد را مستعد افسردگی و اضطراب میکند. عدم توجه به اختلالات هیجانی زنان نابارور امکان باروری را کاهش میدهد؛ بنابراین مداخلات روانشناختی میتواند سهم بسزایی در ارتقاء سلامت روان زنان نابارور داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش مدیریت استرس (شناختی ـ رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور بود. ...
بیشتر
هدف: ناباروری افراد را مستعد افسردگی و اضطراب میکند. عدم توجه به اختلالات هیجانی زنان نابارور امکان باروری را کاهش میدهد؛ بنابراین مداخلات روانشناختی میتواند سهم بسزایی در ارتقاء سلامت روان زنان نابارور داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش مدیریت استرس (شناختی ـ رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون با جایگزینی تصادفی است. جامعه آماری، زنان ناباروری بودند که در تابستان 1390 به مرکز ناباروری شهر شیراز مراجعه کرده بودند. بدین منظور 24 زن نابارور با نمره استرس بالا انتخاب شدند و آموزش گروهی مدیریت استرس (شناختی ـ رفتاری)، طی 10 جلسه هفتگی با گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه سلامت روان در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل گردید. یافته ها: تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارspss18 و استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس) صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پسآزمون افزایش معناداری پیداکرده بود، (5./.>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت مدیریت استرس (شناختی – رفتاری) میتواند بهعنوان یک روش مداخلهای مفید، جهت افزایش سلامت روان زنان نابارور بکار رود.
2. پاسخ های رفتاری و هیجانی به بیماری ها،غربالگری و روش های پزشکی
سیده سامرا حسینی؛ جابر داوودی؛ مجتبی حبیبی؛ ریچارد فیلدینگ
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، صفحه 70-83
چکیده
هدف: ابتلا به سرطان سینه نگرانیهایی را در افراد مبتلا در مورد درمان، عوارض جانبی، بستریهای بیمارستانی و هزینههای درمان بهوجود میآورد که این نگرانیها شایع است. از آنجا که خودکارآمدی یکی از فاکتورهای شخصی منحصر به فرد است، میتواند بر توانایی فردی افراد و درک بهتر از اینکه چه انتظاری باید قبل، در طول و بعد از ...
بیشتر
هدف: ابتلا به سرطان سینه نگرانیهایی را در افراد مبتلا در مورد درمان، عوارض جانبی، بستریهای بیمارستانی و هزینههای درمان بهوجود میآورد که این نگرانیها شایع است. از آنجا که خودکارآمدی یکی از فاکتورهای شخصی منحصر به فرد است، میتواند بر توانایی فردی افراد و درک بهتر از اینکه چه انتظاری باید قبل، در طول و بعد از عمل جراحیدر سرطان سینه داشته باشند تأثیر گذارد. تحقیق حاضر به مقایسه انتظار از نتیجه درمان جراحی ماستکتومی و پیامد درمانی ادراک شده بر اساس میزان خودکارآمدی در زنان مبتلا به سرطان سینه میپردازد. روش: در این پژوهش ٣۰۰ زن مبتلا به سرطان سینه، قبل و بعد از عمل ماستکتومی با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی و ناهمخوانی بین انتظار و پیامد جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین بیماران با خودکارآمدی بالاو پایین، بین سطح پیشرفت بیماری و نیز بین اندازهی تومور سینه، بر اساس انتظار از نتیجه جراحی و پیامد درمانی ادارک شده تفاوت معنیدار وجود داشت. بین میزان خودکارآمدی زنان در دو گروه مسن و غیرمسن، تفاوت معنادار بود. نتیجه گیری: خودکارآمدی بالا می تواند بعد از عمل جراحی در ایجاد سازگاری اجتماعی اولیه مفید واقع شود، اما از طرفی منجر به ناچیز پنداشتن اثرات منفی جراحی میشود و ممکن است سازگاری روانی را مختل کند؛ بنابراین خودکارآمدی بالا به طور غیر مستقیم نقش قابل توجهی در افزایش مشکلات بعد از عمل جراحی ماستکتومی دارد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
عباس ابوالقاسمی؛ یوسف ابراهیمی اردی؛ محمد نریمانی؛ فاطمه اسدی
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، صفحه 84-96
چکیده
هدف: آسم به عنوان یک بیماری جسمانی تحت تأثیر مسائل روانشناختی قرار دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سبکهای دفاعی و تاب آوری در پیش بینی آسیب پذیری روانی افراد مبتلا به آسم است. روش: روش پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را افراد بزرگسال (بالای 20 سال) مبتلا به آسم شهرستان اردبیل تشکیل میدهند که بر اساس تشخیص ...
بیشتر
هدف: آسم به عنوان یک بیماری جسمانی تحت تأثیر مسائل روانشناختی قرار دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سبکهای دفاعی و تاب آوری در پیش بینی آسیب پذیری روانی افراد مبتلا به آسم است. روش: روش پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را افراد بزرگسال (بالای 20 سال) مبتلا به آسم شهرستان اردبیل تشکیل میدهند که بر اساس تشخیص پزشک متخصص دچار بیماری آسم هستند. نمونه پژوهش حاضر 60 بیمار مبتلا به آسم بزرگسال (بالای 20 سال) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از مقیاس سبکهای دفاعی، مقیاس تاب آوری و فرم کوتاه نشانههای روانی استفاده شد. دادههای پژوهش با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که سبکهای دفاعی رشد نیافته (26/0=r)، رشد یافته (33/0-=r) و تاب آوری (37/0-=r) با آسیب پذیری روانی رابطه معناداری دارند (001/0Pنتیجه گیری: این یافته ها حاکی است که سبک های دفاعی و تاب آوری از متغیرهای تأثیرگذار بر آسیب پذیری روانی بیماران مبتلا به آسم است. این نتایج نیز تلویحات مهمی در زمینه آسیب شناسی روانی، پیشگیری و درمان بیماران مبتلا به آسم دارد.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
حسین زارع؛ نرگس محمدی؛ پیمان متقی؛ حمید افشار؛ طاهره پورکاظم
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، صفحه 97-117
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله تعدیل شده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاجعه پنداری، پذیرش و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا بود. روش: در یک پژوهش نیمه تجربی 24 نفر از بیماران زن مبتلا به فیبرومیالژیا بطور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. مقیاس فاجعه پنداری درد، پرسشنامه درد مزمن و سیاهه چند وجهی ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله تعدیل شده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاجعه پنداری، پذیرش و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا بود. روش: در یک پژوهش نیمه تجربی 24 نفر از بیماران زن مبتلا به فیبرومیالژیا بطور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. مقیاس فاجعه پنداری درد، پرسشنامه درد مزمن و سیاهه چند وجهی درد مزمن توسط آزمودنیهای دو گروه در مرحله قبل و بعد از مداخله کامل شد. داده ها توسط آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) نجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که دو گروه مداخله و کنترل از نظر فاجعه پنداری، پذیرش و شدت درد (01/0pنتیجه گیری: یافتههای حاضر از تأثیر درمان تعدیل شده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای درد در کاهش فاجعه پنداری و شدت درد و افزایش پذیرش درد بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا حمایت میکند.