احمد علی پور؛ رضا دوستی؛ حسین زارع؛ علی رضا آقایوسفی
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1393، صفحه 5-17
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر آزمون استروپ بر مقادیر کورتیزول بزاقی، نبض و فشارخون در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر ایلام بود. روش: حجم نمونه شامل 20 نفر و روش نمونهگیری تصادفی ساده بود. شرکتکنندهها بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در معرض آزمون استروپ قرار گرفت، سپس نمونهی بزاق، نبض و فشارخون ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر آزمون استروپ بر مقادیر کورتیزول بزاقی، نبض و فشارخون در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر ایلام بود. روش: حجم نمونه شامل 20 نفر و روش نمونهگیری تصادفی ساده بود. شرکتکنندهها بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در معرض آزمون استروپ قرار گرفت، سپس نمونهی بزاق، نبض و فشارخون شرکتکنندهها دو بار یعنی یکبار قبل و یکبار بعد از اجرای آزمون استروپ گرفته شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که بین دو گروه استروپ و کنترل از لحاظ کورتیزول بزاقی در سطح 05/0P< تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت نبض و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بین دو گروه استروپ و کنترل از لحاظ آماری در سطح 05/0 P< معنیدار است. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که آزمون استروپ بهعنوان یک منبع استرسزا با تحریک محور HPA و SAM باعث افزایش کورتیزول بزاقی، نبض و فشارخون در دانشجویان شده است.
بهنام بهراد؛ هادی بهرامی احسان؛ رضا رستمی؛ سعید صادقیان
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1393، صفحه 19-41
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مداخلات هیجانمحور و شناختی برافزایش فرکانس رزونانس تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) و کاهش استرس بیماران به دنبال جراحی عروق کرونر قلب بود. روش:مطالعه حاضر از نوع کوششهای بالینی تصادفی (RCT) بود. تعداد 75 بیمار جراحیشده عروق کرونر قلب(CABG)از بین بیماران شرکتکننده در برنامۀ بازتوانی مرکز قلب تهران انتخاب ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مداخلات هیجانمحور و شناختی برافزایش فرکانس رزونانس تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) و کاهش استرس بیماران به دنبال جراحی عروق کرونر قلب بود. روش:مطالعه حاضر از نوع کوششهای بالینی تصادفی (RCT) بود. تعداد 75 بیمار جراحیشده عروق کرونر قلب(CABG)از بین بیماران شرکتکننده در برنامۀ بازتوانی مرکز قلب تهران انتخاب شدند. این بیماران بهصورت تصادفی در سه گروه 25 نفری مداخلهای 1) مداخلات هیجان محور، 2) مداخلات مختلط (هیجانمحور و شناختی)، 3) گروه کنترل (مداخلات متعارف بیمارستانی) قرار گرفتند. هر سه گروه پیش از مداخلات از نظر استرس و فرکانس رزونانس با استفاده از خرده مقیاس استرس آزمون DASS-21 و دستگاه پایشHRV مورد ارزیابی قرار گرفتند.هر سه گروه به مدت 5 هفته تحت مداخلات روانشناختی متناسب با گروه بودند و پس از مداخلات دوباره بهوسیله همان ابزار و مقیاسها مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل کوواریانس نشان داد دو گروه مداخلهای اصلی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری را در استرس نشان دادهاند. این کاهش هم از نظر آماری (05/0>P) و هم از نظر بالینی معنادار بود. گروه مداخلهای مختلط در مقایسه با گروه مداخلهای هیجانمحور کاهش معنادار بیشتری را نشان داد.نتایج حاصل از HRV بیماران نیز حاکی از این بود که گروههای مداخلهای اصلی افزایش معناداری (01/0>P) در فرکانس رزونانس نشان دادهاند. نتیجهگیری:مداخلات روانشناختی میتوانند موجب کاهش هیجانهای منفی و استرس و افزایش فرکانس رزونانس HRV حول و حوش 1/0 هرتز و متعاقباً افزایش تغییرپذیری ضربان قلب(شاخص سلامتی و بهبود)در بیماران کرونری شوند.
سمیه برجعلی لو؛ شهریار شهیدی؛ جلیل فتح آبادی؛ محمد علی مظاهری
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1393، صفحه 38-54
چکیده
هدف: سرطان از بیماری مزمن و از دومین علل اصلی مرگ در کودکان است. علاوه بر مسائل بالینی با خود چالشها و بحرانهای معنوی به همراه دارد. در این راستا خانواده بهعنوان یکی از اعضاء مراقب کننده از ایشان با این چالشها مواجه هستند. در پژوهش حاضر در پی شناسایی تجربه والدین در مواجه با مسائل و چالشهای معنوی کودکان مبتلا به سرطان هستیم. روش: ...
بیشتر
هدف: سرطان از بیماری مزمن و از دومین علل اصلی مرگ در کودکان است. علاوه بر مسائل بالینی با خود چالشها و بحرانهای معنوی به همراه دارد. در این راستا خانواده بهعنوان یکی از اعضاء مراقب کننده از ایشان با این چالشها مواجه هستند. در پژوهش حاضر در پی شناسایی تجربه والدین در مواجه با مسائل و چالشهای معنوی کودکان مبتلا به سرطان هستیم. روش: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی و با روش تحلیل محتوا انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات تعداد 21 نفر از والدین به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به مدت 3 ماه مورد مصاحبه نیمه عمیق قرار گرفتند. دادهها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسهای بررسی شد. یافتهها: مفاهیم استخراج شده در 8 درونمایه اصلی سؤالات فلسفی، ایمان و امید، ارتباط با طبیعت، بازی و تفریح، عشق و حمایت اجتماعی، ابراز ترس و اضطراب، ابراز پرخاشگری، مکانیزم دفاعی و امید به آینده قرار گرفتند. نتیجهگیری: در پژوهش حاضر تجربه والدین با ژرفای بیشتری مورد بررسی قرار گرفت. مواردی همچون سؤالات فلسفی مختلف، ایمان و امید و مورد عشق و حمایت اجتماعی قرار گرفتن عمده دغدغه والدین در ارتباط با کودکان مبتلا به سرطان بود. در این راستا لازم است آموزشهای لازم برای توانمند کردن والدین جهت مراقبت معنوی از کودکان مبتلا به سرطان صورت گیرد.
محمد بابامیری؛ عبدالکاظم نیسی؛ نسرین ارشدی؛ آزیتا ظهیری؛ شهریار شهرویی
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1393، صفحه 55-87
چکیده
هدف: با توجه به اینکه در محیط های کاری میزان استرس شغلی و به تبع آن میزان بیماریهای ناشی از استرس بسیار افزایش یافته است، بنابراین پژوهش حاضر نقش دو الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و تقاضا-کنترل-حمایت را در بروز علایم روانتنی در کارکنان یک شرکت در اهواز مورد بررسی قرار داده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان یک شرکت در اهواز بودند ...
بیشتر
هدف: با توجه به اینکه در محیط های کاری میزان استرس شغلی و به تبع آن میزان بیماریهای ناشی از استرس بسیار افزایش یافته است، بنابراین پژوهش حاضر نقش دو الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و تقاضا-کنترل-حمایت را در بروز علایم روانتنی در کارکنان یک شرکت در اهواز مورد بررسی قرار داده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان یک شرکت در اهواز بودند که در سال 1392 در این شرکت مشغول بکار بودند که از میان آنها 202 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس عـدم تـوازن تـلاش-پـاداش، پرسشنامه محتوای شغل، و پرسشنامهی بروز علایم روانتنی در محیط غیربالینی پاسخ دادند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و بااستفاده از نرمافزارهای SPSSویراست 18 وAMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطهای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشاندهنده برازش نسبتاً خوب الگوهای پیشنهادی با دادهها بود. همچنین نقش میانجیگر تعهدافراطی در الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و حمایت اجتماعی در الگوی تقاضا-کنترل-حمایت در بروز علایم روانتنی مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، متغیرهای بکاررفته در این پژوهش و بهویژه متغیرهایی که دارای نقش میانجی بودند باید در برنامهریزی و سیاستگذاریهای سازمانی، جهت کاهش بیماریهای شغلی و افزایش سلامت کارکنان، مورد توجه قرار گیرند.
ارزو حسینی؛ فرهاد خرمایی؛ فرهاد عصار زادگان؛ امیر حسامی؛ محمد رضا تقوی؛ نوراله محمدی
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1393، صفحه 89-101
چکیده
هدف: سردرد هدف بزرگی برای مداخلات بهداشت عمومی به شمار می رود. از آنجا که استرس و آشفتگیهای هیجانی به عنوان عوامل راه انداز مهم در انواع سردرد مطرح هستند، بنابراین موضوع تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی در سازگاری و کنترل مؤثر این اختلال مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه راهبردهای تنظیمشناختی هیجان در زنان و مردان مبتلا ...
بیشتر
هدف: سردرد هدف بزرگی برای مداخلات بهداشت عمومی به شمار می رود. از آنجا که استرس و آشفتگیهای هیجانی به عنوان عوامل راه انداز مهم در انواع سردرد مطرح هستند، بنابراین موضوع تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی در سازگاری و کنترل مؤثر این اختلال مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه راهبردهای تنظیمشناختی هیجان در زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار بود. روش: طی یک طرح علی- مقایسهای دو گروه 30 نفری از کلیه بیماران مبتلا به سردرد میگرنی و سردرد تنشی، مراجعه کننده به کلینیک نورولوژی بیمارستان امام حسین (ع) تهران با تشخیص نورولوژیست در چهارچوب ملاک های تشخیصی انجمن بین المللی سردرد به صورت در دسترس انتخاب و با گروه بهنجار همتاسازی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به سردرد میگرنی نسبت به گروه بهنجار از راهبردهای مثبت کمتری استفاده می کنند. همچنین زنان در هر دو گروه مبتلا به سردرد میگرنی و بهنجار از مردان مبتلا به میگرن و بهنجار در استفاده از راهبردهای مثبت نمرات بالاتری کسب کردند. نتیجهگیری: بدین صورت آموزش تنظیم هیجان با آگاه نمودن مبتلایان به سردرد از هیجانهای مثبت و منفی خود و کمک به پذیرش و ابراز به موقع آنها، میتواند سلامت روان آنان را ارتقاء بخشد، لذا آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به این گروه پیشنهاد میشود.
مجید صفاری نیا
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1393، صفحه 102-119
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر به تدوین شاخصهای سلامت اجتماعی از منظر روانشناسی میپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و زمینهیابی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه متخصصان حوزههای روانشناسی (دکتری، دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد) که 215 نفر از آنها به شیوه در دسترس از دانشگاههای سراسر کشور انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت است ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر به تدوین شاخصهای سلامت اجتماعی از منظر روانشناسی میپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و زمینهیابی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه متخصصان حوزههای روانشناسی (دکتری، دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد) که 215 نفر از آنها به شیوه در دسترس از دانشگاههای سراسر کشور انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت است پرسشنامه محقق ساخته 60 گویهای است که با استفاده از روش زمینهیابی (دلفی) مطابق نظر گروهی از روان شناسان جهت بررسی شاخصهای سلامت اجتماعی در ایران طراحیشده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تدوین شاخصها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل اکتشافی حاکی از وجود چهار شاخص انسجام اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، مشارکت اجتماعی و پذیرش اجتماعی بهعنوان مؤلفههای سلامت اجتماعی از منظر روانشناسی بود. نتیجهگیری: با توجه به شناسایی مؤلفهها و شاخصهای سلامت اجتماعی میتوان آنها را در ایران اعتبار یابی و هنجاریابی نمود.
مریم آخته؛ احمد علی پور؛ شیدا شریفی ساکی
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1393، صفحه 120-129
چکیده
هدف: مشکلات و حوادثی مختلفی که در زندگی انسان رخ می دهد حالات روحی و روانی فرد را دستخوش تغییر می کند. سقط مکرر جنین نیز یکی از رخداد هایی است که بر هیجانات زنان تاثیر زیادی دارد. این مطالعه با هدف نقش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب و فرانگرانی در زنان دارای سقط جنین مکرر انجام شد. روش: جامعه این مطالعه زنان داری مشکل ...
بیشتر
هدف: مشکلات و حوادثی مختلفی که در زندگی انسان رخ می دهد حالات روحی و روانی فرد را دستخوش تغییر می کند. سقط مکرر جنین نیز یکی از رخداد هایی است که بر هیجانات زنان تاثیر زیادی دارد. این مطالعه با هدف نقش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب و فرانگرانی در زنان دارای سقط جنین مکرر انجام شد. روش: جامعه این مطالعه زنان داری مشکل سقط جنین در مراکز بهداشت شهر رشت بود که از بین آنها با توجه به ویژگی های سنی، و عدم مشکلات شخصیتی، به صورت هدفمند 40 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی انتساب شد. میزان اضطراب و فرانگرانی شرکت کنندگان قبل و بعد از آموزش مدیریت استرس با استفاده از دو مقیاس اضطراب کتل و فرانگرانی ولز (2000) اندازه گیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد آموزش شناختی-رفتاری مدیریت استرس، میزان اضطراب و فرانگرانی را در زنان دارای سقط جنین مکرر کاهش می دهد. نتیجهگیری: افرادی که مهارت های مقابله ای لازم برای کنترل اضطراب و استرس را دریافت می کنند، توانایی این را دارند که افکار مضطرب و نگران کننده خود را کنترل کنند. در نتیجه استرس، اضطراب و فرانگرانی به صورت پیوسته کاهش پیدا می کنند.