جنبه های روانشناختی و اجتماعی پیشگیری از بیماریها
بهناز شاهمرادی؛ محسن گل محمدیان؛ محسن حجت خواه
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی( نمونه گیری هدفمند) و پس از شناسایی پرستاران دچار فرسودگی شغلی متوسط به بالا در نهایت با توجه به اشباع نظر ها10 نفر انتخاب شد.ابتدا از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، داده ها پیرامون تجربیات پرستاران از فرسودگی شغلی و راهبرد های مقابله با آن جمع آوری شد و پس از ضبط هر مصاحبه به داده های متنی تبدیل شد. این داده ها با روش تحلیل محتوای هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: در مرحله ی کد گذاری باز 46 کد استخراج شد که در مرحله ی کد گذاری محوری به 15 کد تقلیل یافتند در نهایت 4 مضمون اصلی شامل راهبرد های مبتنی بر خانواده شامل مضامین فرعی حمایت عاطفی خانواده، حمایت عاطفی دوستان و گروه های اجتماعی و پذیرش کمک از سوی خانواده، راهبرد های مبتنی بر فرد شامل ایجاد نگرش مثبت،تعادل کار-زندگی شخصی، ورزش و تفریحات سالم، تغییر رشته و بخش، توانمندسازی و تجارب مشارکتی و مراجعه به روانشناس و روانپزشک، راهبرد های مبتنی بر معنویت شامل ایمان و باور قلبی و ارزش های حاکم بر حرفه و راهبرد های مبتنی بر سازمان شامل حمایت ابزاری، کاهش تراکم کاری،تدارک خدمات مشاوره ای پیشگیرانه و درمانی، توجه به امکانات رفاهی و تشویق کارکنان شناسایی شد.
نتیجهگیری: استراتژی های پرستاران در هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی متفاوت است. حمایت عاطفی از سوی خانواده نزدیکان نفش مهمی در کنترل مولفه های فرسودگی شغلی ایفا می کند و منبع حمایتی قوی در شرایط بحرانی هستند. راهبرد های فردی پرستاران به میزان زیادی در کنترل عوامل استرس زای ناشی از فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مبتنی بر معنویت با هدفمند نمودن اقدامات پرستاری می تواند تحمل مشکلات را برای پرستاران آسان تر نموده و راهبرد های مبتنی بر سازمان نیز با انگیزه بخشی به پرستاران درکاهش فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مقابله ای شناسایی شده به عنوان راهبرد هایی کارآمد می توانند در فرایند سازگاری پرستاران با پیامد های فرسودگی شغلی و کیفیت بخشی به زندگی آنها موثر باشند.
معنویت،دین ، فرهنگ و سلامتی
سامان نونهال؛ شهرام محمدخانی؛ جعفر حسنی؛ مهدی اکبری
چکیده
مقدمه: تفاوتهای فرهنگی ممکن است سبب شود درمان معینی که نتایج پژوهشها حاکی از اثربخشی آن در بافتار خاصی است در بافتار دیگری مؤثر واقع نشود. هدف پژوهش حاضر انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت (سالمخوردن و ورزشکردن) در جمعیت ایرانیِ مبتلا به چاقی بود.
روش: پژوهش در پنج ...
بیشتر
مقدمه: تفاوتهای فرهنگی ممکن است سبب شود درمان معینی که نتایج پژوهشها حاکی از اثربخشی آن در بافتار خاصی است در بافتار دیگری مؤثر واقع نشود. هدف پژوهش حاضر انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت (سالمخوردن و ورزشکردن) در جمعیت ایرانیِ مبتلا به چاقی بود.
روش: پژوهش در پنج مرحله انجام شد: ترجمۀ پروتکل، گردآوری اطلاعات، انطباق مقدماتی پروتکل، آزمایش مقدماتی، و انطباق نهایی پروتکل. در مرحلۀ 2، سه متخصص موج سوم رفتاردرمانی، یک متخصص تغذیه، و یک مربی بدنسازی، در مرحلۀ 4، پنج مبتلا به چاقی، و در مرحلۀ 5، هفت متخصص موج سوم رفتاردرمانی شرکت کردند. دادهها بهصورت کمی (میانگین و شاخص روایی محتوایی) و کیفی تحلیل شد.
یافتهها: پروتکلی متشکل از 12 جلسه آماده شد، که به هریک از شش گامِ ماتریکسِ درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی دو جلسه اختصاص یافت. تغییراتی در محتوای ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی از نظر استعارهها، تمرینها، و ابزارها صورت گرفت. نتایج شاخص روایی محتوایی حاکی از روایی محتوایی عالیِ تکتک جلسات و کل پروتکل بود.
نتیجهگیری: برای آنکه بتوان از پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی استفادۀ مؤثری در جمعیت ایرانی مبتلا به چاقی کرد، انطباق فرهنگی ضروری به نظر می رسد.
7. نقش روان شناسی سلامت در ارتقای نظام بهداشتی
علی پاکیزه؛ صادق حکمتیان فرد؛ مرضیه باقری
چکیده
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی دختران نسبت به ظاهر فیزیکی بر تمایل آنها به جراحی زیبایی و عزت نفس اجرا گردید.
روش: روش تحقیق در این پژوهش نیمهآزمایشی و با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دختر دانشگاه غیر انتفاعی صنعتی فولاد در سال تحصیلی 1401 بودند ...
بیشتر
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی دختران نسبت به ظاهر فیزیکی بر تمایل آنها به جراحی زیبایی و عزت نفس اجرا گردید.
روش: روش تحقیق در این پژوهش نیمهآزمایشی و با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دختر دانشگاه غیر انتفاعی صنعتی فولاد در سال تحصیلی 1401 بودند که 200 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه تصویر بدنی را تکمیل نمودند. سپس تعداد 45 نفر از دانشجویان که نمره پرسشنامه آنها بالاتر از میانگین بود، انتخاب شده و با استفاده از روش گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی (22 نفر) وکنترل (23 نفر) قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت، پرسشنامه گرایش به جراحی زیبایی، آزمایه پروب دات. در ابتدا از هر دو گروه پیشآزمون گرفته شد و سپس برای گروه آزمایش به صورت انفرادی، 10 جلسه 30 تا 40 دقیقه ای (8 جلسه برای اصلاح سوگیری شناختی و 2 جلسه برای سنجش سوگیری و پر کردن پرسشنامهها) برگزار شد. در این مدت گروه کنترل تحت هیچ آموزشی نبودند. بعد از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و داده های جمعآوری شده توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافته ها نشان داد اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی باعث، کاهش سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی (P<0.01) و کاهش تمایل به جراحی زیبایی در دختران دانشجو (P<0.01) میشود؛ ولی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی بر عزت نفس مشاهده نگردید (P<0.01).
نتیجهگیری: اصلاح سوگیری شناختی می تواند به عنوان یک روش موثر مورد استفاده قرار گیرد.
بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
علی جنادله
چکیده
مقدمه: از جمله بیماریهای مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبههای حیات فردی و اجتماعی فرد بیمار به همراه دارد، بیماری مولتیپل اسکلروزیس میباشد. این بیماری براساس شیوع گسترده در بین زنان و همچنین تاثیرات خاصی که بر زنان میگذارد، چهرهای زنانه دارد. با این وجود، در مطالعات ...
بیشتر
مقدمه: از جمله بیماریهای مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبههای حیات فردی و اجتماعی فرد بیمار به همراه دارد، بیماری مولتیپل اسکلروزیس میباشد. این بیماری براساس شیوع گسترده در بین زنان و همچنین تاثیرات خاصی که بر زنان میگذارد، چهرهای زنانه دارد. با این وجود، در مطالعات داخلی، تجربه زنان مبتلا به این بیماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است و مطالعات معدود صورت گرفته نیز غالبا مبتنی بر رویکردی بالینی-پزشکی و کمی هستند. بر همین اساس در مقاله پیش رو، تلاش میشود، تجربه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در بافت و زمینه اجتماعی جامعه ایرانی مورد مطالعه قرار گیرد.
روش: با توجه به هدف اصلی این مطالعه، رویکرد پدیدارشناختی فمینیستی در این مطالعه اتخاذ شده است. با ۲۵ زن مبتلا به این بیماری مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت و مصاحبهها براساس رویه پیشنهادی مستاکس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: براساس روایتهای بیانشده در مصاحبهها، تجربه زنان مورد مطالعه از بیماری مولتیپل اسکلروزیس در قالب مضامین زندگی در تعلیق، شرم بیقدرتی، ناکنشورزی جنسی، مخاطره مادری و دلهره همسری صورتبندی شد.
نتیجهگیری: با توجه به مضامین استخراج شده، تجربه زنان مشارکتکنندگان در تحقیق از بیماری مولتیپل اسکلروزیس ، ذیل مضمون اصلی «اضطراب هویتی» مفهومپردازی شد. منظور از «اضطراب هویتی»، تجربه و احساس نگرانی ناشی از هویت جنسیتی تحققنیافته توسط این زنان است.
2. پاسخ های رفتاری و هیجانی به بیماری ها،غربالگری و روش های پزشکی
فرحناز جوانمرد؛ عذرا زبردست؛ معصومه ملکی پیربازاری
چکیده
مقدمه: بارداری با تغییرات جسمانی و هیجانی همراه است که شرایط خاص کووید-19 می تواند در بر سطح اضطراب سلامتی آن دامن بزند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل محور کوتاهمدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ انجام شد.روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش و پسآزمون بود. نمونه آماری ...
بیشتر
مقدمه: بارداری با تغییرات جسمانی و هیجانی همراه است که شرایط خاص کووید-19 می تواند در بر سطح اضطراب سلامتی آن دامن بزند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل محور کوتاهمدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ انجام شد.روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش و پسآزمون بود. نمونه آماری را 30 نفر از زنان باردار مراجعهکننده به مرکز خدمات جامع سلامت سیاهکل تشکیل دادند که بهصورت هدفمند غیر تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه به صورت تخصیص تصادفی جایدهی شده و به پرسشنامههای اضطراب سلامتی (سالکوسیکس و وارویک، 1989) و نگرش واکسن (رحمانیان و همکاران، 1399) بهصورت داوطلبانه پاسخ دادند. گروه آزمایش، درمان راه حل محور کوتاهمدت (کار دشازر و همکاران، 2006 ) را در 5 جلسه دریافت کرد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. دادهها با تحلیل کوواریانس تحلیل شد.یافتهها: یافته ها نشان داد درمان راه حل محور کوتاهمدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همهگیری کووید-۱۹ اثر دارد (05/0>P).نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده میتوان گفت در شرایط بحرانی با کاربست مداخله های راه حل محور و کوتاهمدت می توان نگرش ارتقاء سلامت از طریق تزریق واکسن کووید-19 را در زنان باردار افزایش داد و اضطراب سلامتی را در ایشان کاهش داد.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
فروغ اسرافیلیان؛ حجت اله فراهانی؛ فرزین باقری شیخانگفشه
چکیده
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس شایعترین بیماری سیستم اعصاب مرکزی است که باعث از کارافتادگی و ناتوانی بسیاری از بیماران میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سازگاری هیجانی و ذهنآگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش: روش این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع طرحهای ...
بیشتر
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس شایعترین بیماری سیستم اعصاب مرکزی است که باعث از کارافتادگی و ناتوانی بسیاری از بیماران میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سازگاری هیجانی و ذهنآگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش: روش این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع طرحهای همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مبتلا به بیماری ام.اس در شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. برای این منظور به انجمن ام.اس ایران مراجعه و 300 بیمار به وسیله نمونهگیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامههای سازگاری هیجانی (رابیو و همکاران، 2007)، ذهنآگاهی (کارداسیوتو و همکاران، 2008) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) استفاده شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد ابعاد ذهنآگاهی (آگاهی متمرکز بر لحظة حاضر و پذیرش) به عنوان متغیرهای برونزای پژوهش بر ابعاد سازگاری هیجانی (فقدان نظمبخشی انگیختگیهای هیجانی و فیزیولوژیک، ناامیدی و تفکر آرزومندانه) هم دارای اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم است (001/0>P).
نتیجهگیری: آنچه از یافتههای حاضر میتوان نتیجه گرفت، اهمیت دادن به آموزش مهارتهای ذهنآگاهی در بیماران مبتلا به ام.اس و بهبود مهارتهای شناختی در تنظیم هیجانی است. باتوجه به استرس ادراکشده توسط این افراد، هرچه قدر فرد بر آرزوها و افکار مخرب متمرکز شود و تمرکز خود را بر زمان حال از دست دهد و نتواند بیماری خود را بپذیرد، بدون شک سیر و روند بیماری سریعتر خواهد بود.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
الهام ضمیرپور مقدم نیا؛ اسحق رحیمیان بوگر؛ سیاوش طالع پسند
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبکهای دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطهای مکانیسمهای دفاعی انجام گرفت.
روش: در یک طرح همبستگی با روش مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکتکننده به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند دادهها با پرسشنامههای رفتار خوردن داچ، پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبکهای دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطهای مکانیسمهای دفاعی انجام گرفت.
روش: در یک طرح همبستگی با روش مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکتکننده به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند دادهها با پرسشنامههای رفتار خوردن داچ، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسشنامه سبکهای دفاعی و فرم کوتاه مقیاس سطوح کارکرد شخصیت توسط افراد نمونه جمعآوری شد.
یافتهها: سطح کارکرد شخصیت (52/0) و سبکهای دلبستگی ایمن (91/0)، اضطرابی (39/0) و اجتنابی (51/0) بر غذا خوردن هیجانی اثر ساختاری مستقیم دارد (05/0>P). سطح کارکرد شخصیت با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدیافته (76/0)، رشدنایافته (83/0) و روانآزرده (79/0) بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (61/0)، اضطرابی (61/0) و اجتنابی (72/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدیافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (78/0)، اضطرابی (60/0) و اجتنابی (79/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدنایافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (86/0)، اضطرابی (67/0) و اجتنابی (73/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی روانآزرده بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P).
نتیجهگیری: از آنجا که اختلال در شخصیت با پرخوری و خوردن کنترل نشده ارتباط دارد لذا میتوان اینطور نتیجهگیری نمود که افراد دارای پرخوری، کارکرد شخصیت ناسازگار بالاتر و کارکرد شخصیت سازگار پایینتری دارند. بر اساس نظریهی تنظیم هیجان که یکی از نظریههای رفتار غذا خوردن هیجانی است، خوردن هیجانی میتواند با کاهش هیجانات منفی، خلق و خو را بهبود بخشد. لذا با توجه به همپوشی بین مفاهیم تنظیم هیجان در دو متغیر سطح کارکرد شخصیت و غذا خوردن هیجانی به نظر میرسد این اشتراک علت ارتباط این دو متغیر با یکدیگر باشد. دفاع نابالغ با خوردن هیجانی مرتبط است و خوردن هیجانی نیز همچون مکانیزم دفاعی راهبردی برای کاهش هیجانات منفی میباشد که در نهایت آسیبهای بسیاری را به دنبال دارد. هماهنگی مادر با کودک در موقعیتهای پراسترس خودتنظیمی و مبانی شناختی و هیجانی و راهبردهای مقابلهای کودک را شکل میدهد؛ در صورتی که دلبستگی ایمن در فرد شکل نگیرد، قادر به تنظیم هیجانات و کنترل هیجانات خود به شیوهی صحیح نخواهند بود و از راهبردهای نامناسبی همچون پرخوری برای تنظیم هیجانات خود استفاده خواهد کرد. نتایج پژوهش میتواند به تدوین و طراحی مداخلات روانشناختی و پروتکلهای درمان پرخوری و چاقی کمک کند.
2. پاسخ های رفتاری و هیجانی به بیماری ها،غربالگری و روش های پزشکی
سید مجتبی عقیلی؛ سیده الهام سیدی
چکیده
مقدمه: یکی از شایعترین بیماریهای مزمن، پرفشاری خون است. این پژوهش با هدف اثربخشی ذهنآگاهی بر مکانیزمهای دفاعی، سیستمهای مغزی رفتاری و زود انگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهتجربی با گروه کنترل بود. جامعهآماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر آزادشهر ...
بیشتر
مقدمه: یکی از شایعترین بیماریهای مزمن، پرفشاری خون است. این پژوهش با هدف اثربخشی ذهنآگاهی بر مکانیزمهای دفاعی، سیستمهای مغزی رفتاری و زود انگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهتجربی با گروه کنترل بود. جامعهآماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر آزادشهر و دارای پرونده سلامت در مراکز بهداشتی_درمانی شهری در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 30 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقهای درمان ذهنآگاهی قرار گرفت اما گروه گواه تا پایان پژوهش، مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سبکهای دفاعی آندروز و همکاران (1993)، سیستمهای مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و تکانشگری بارت و همکاران (2004) بود. دادههای پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرمافزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که درمان ذهنآگاهی بر مکانیزمهای دفاعی، سیستمهای مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشار خون اثربخش است (05/0>p).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که ذهنآگاهی با آگاهی فرد از چرخههای معیوب شناختی خود و کاهش افکار منفی منجر به بهبود مکانیزمهای دفاعی، سیستمهای مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون میشود.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
بهاره میراحمدی؛ مسعود غلامعلی لواسانی؛ احمد علیپور؛ غلامعلی افروز
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانوادهمحور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعــه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانوادهمحور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعــه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی به لحاظ سن و سابقه ابتلا به دیابت، بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره گمارش شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تبعیت از دستورات درمانی مدانلو بود.
یافتهها: مقایسه میانگینها حاکی از اثربخشی گروه برنامه خانوادهمحور در برابر گروه کنترل بود. بین نمرات اضطراب در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با لحاظکردن گروههای مختلف آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر افسردگی اثر اصلی گروه (423/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 846/27F=) معنادار میباشد. نتایج نشان میدهد اثر اصلی زمان (781/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 824/135F= ) معنادار است. در متغیر استرس اثر اصلی گروه (634/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 767/65F= ) معنادار میباشد. در متغیر تبعیت از درمان اثر اصلی گروه (80/0=Ƞ2، 05/0p<، 726/172F=) معنادار میباشد.یعنی بدون درنظر گرفتن گروه آزمایش و کنترل تغیرات میانگین نمرات از مرحله پیشآزمون به پسآزمون و پیگیری معنیدار میباشد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه خانوادهمحور در بهبود تبعیت از درمان و پریشانی روانشناختی در کارکنان مبتلا به دیابت و فشارخون مؤثر است. توانمندسازی خانواده ارائه و آموزش سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به خانواده افراد با اختلالهای مزمن بوده، که به خانوادهها کمک میکند تا با مشکلات خانوادگی مرتبط با اختلال مزمن مقابله کنند و نقاط قوت خانواده را در تلاش برای ارتقای ایمنی، رفاه و سازگاری فرد مبتلا تقویت نمایند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
صدیقه خوش باور رستمی؛ مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی میباشد که بر جنبههای مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه ...
بیشتر
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی میباشد که بر جنبههای مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ساکن شهر رشت در سال 1401 بود که 120 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها، از پرسشنامه فاجعهسازی درد (سالیوان و همکاران، 1995)، مقیاس تنیدگی ادراکشده (کوهن و همکاران، 1983)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و مقیاس احساس تنهایی (دیتوماسو و همکاران، ۲۰۰۴) استفاده شد. دادهها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین فاجعهانگاری درد، تنیدگی اداراکشده و اجتناب تجربهای با تنهایی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، یافتهها نشانگر این بودند که تنها اجتناب تجربهای قدرت پیشبینی تنهایی را دارد ) 05/0 p< ).
نتیجهگیری: فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای از طریق عدم پذیرش احساسات و افکار موجب افزایش تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.