مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
بهاره میراحمدی؛ مسعود غلامعلی لواسانی؛ احمد علیپور؛ غلامعلی افروز
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانوادهمحور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعــه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانوادهمحور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعــه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی به لحاظ سن و سابقه ابتلا به دیابت، بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره گمارش شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تبعیت از دستورات درمانی مدانلو بود.
یافتهها: مقایسه میانگینها حاکی از اثربخشی گروه برنامه خانوادهمحور در برابر گروه کنترل بود. بین نمرات اضطراب در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با لحاظکردن گروههای مختلف آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر افسردگی اثر اصلی گروه (423/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 846/27F=) معنادار میباشد. نتایج نشان میدهد اثر اصلی زمان (781/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 824/135F= ) معنادار است. در متغیر استرس اثر اصلی گروه (634/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 767/65F= ) معنادار میباشد. در متغیر تبعیت از درمان اثر اصلی گروه (80/0=Ƞ2، 05/0p<، 726/172F=) معنادار میباشد.یعنی بدون درنظر گرفتن گروه آزمایش و کنترل تغیرات میانگین نمرات از مرحله پیشآزمون به پسآزمون و پیگیری معنیدار میباشد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه خانوادهمحور در بهبود تبعیت از درمان و پریشانی روانشناختی در کارکنان مبتلا به دیابت و فشارخون مؤثر است. توانمندسازی خانواده ارائه و آموزش سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به خانواده افراد با اختلالهای مزمن بوده، که به خانوادهها کمک میکند تا با مشکلات خانوادگی مرتبط با اختلال مزمن مقابله کنند و نقاط قوت خانواده را در تلاش برای ارتقای ایمنی، رفاه و سازگاری فرد مبتلا تقویت نمایند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
معصومه تقی آهنگری خیاوی؛ سوسن علیزاده فرد؛ احمد علیپور
چکیده
مقدمه: مقدمه: تحقیقات نشان دادهاند که اختلالات روانی میتوانند باعث بروز بیماریهای جسمی شوند. از سوی دیگر، بسیاری از بیماری های جسمی نیز با یکدیگر همبودی دارند. این مطالعه با هدف بررسی اثر
ارتباطات اختلالات روانی در بروز بیماریهای جسمی در همبودیهای دوگانه انجام شد.
روش: مطالعه حاضر از نوع زمینهیابی- همبستگی بود. ...
بیشتر
مقدمه: مقدمه: تحقیقات نشان دادهاند که اختلالات روانی میتوانند باعث بروز بیماریهای جسمی شوند. از سوی دیگر، بسیاری از بیماری های جسمی نیز با یکدیگر همبودی دارند. این مطالعه با هدف بررسی اثر
ارتباطات اختلالات روانی در بروز بیماریهای جسمی در همبودیهای دوگانه انجام شد.
روش: مطالعه حاضر از نوع زمینهیابی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان و مردان بزرگسال 18 تا 80 سال، ساکن شهر تهران بودند که در شش ماهه اول سال 1399 به علت بیماری به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند. نمونهگیری خوشهای در دسترس بود. کل شرکت کنندگان در طرح 304 نفر بودند که تعداد گروه همبودی دوگانه (2 مورد ابتلا) 110 نفر بود. ابزارهای اندازهگیری شامل چک لیست استاندارد بیماریهای جسمی و فهرست علائم بالینی scl -90 میباشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از شیوه یادگیری ماشینی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیش از همه بروز فشارخون و سردرد تحت تاثیر پرخاشگری، مشکلات قلبی و آرتروز تحت تاثیر افسردگی، دیابت تحت تاثیر اضطراب، مشکلات تنفسی و گوارشی تحت تاثیر ترس مرضی، چاقی و آلرژی تحت تاثیر وسواس، و بیماریهای پوستی تحت تاثیر مشکلات تعاملی قرار دارند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مشخص میگردد که بروز بیماریهای جسمی در همبودیهای دوگانه تحت تاثیر اختلالات روانی قرار دارند. درک این موجب ارتقای بینش ما شده و کاربردهای عملی در آسیبشناسی و طراحی مداخلات خواهد داشت.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
مهناز علی اکبری؛ مریم حسن زاده هنویی؛ احمد علیپور؛ نوشین بیات
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابلهای در بیماران آرتریت روماتوئید انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتوئید که ملاکهای ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابلهای در بیماران آرتریت روماتوئید انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتوئید که ملاکهای ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی وارد مطالعه شدند. طرحواره درمانی بر اساس مدل ریزو و همکاران انجام شد. بهمنظور توصیف دادههای از شاخصهای آمار توصیفی و برای تحلیل دادههای از شاخصهای آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، کواریانس چند متغیری و کورایانسهای یکراهه در متن مانکوا استفاده شد. یافتهها: اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابلهای بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پایدار میباشد. در همه سبکهای مقابلهای بین گروههای مورد پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات سبکهای مقابلهای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی در مقایسه مراحل پیشآزمون - پسآزمون و پیشآزمون - پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: انجام طرحواره درمانی برای بیماران آرتریت روماتوئید میتوان تا حدودی درد و رنج این ییماران را کاهش داد. پیشنهاد میشود در سیاست نظام بهداشتی درمانی کشور برنامههای برای بکارگیری طرحواره درمانی به منظور کاهش آلام این بیماران صورت گیرد.
امینه جلالی؛ رضا پورحسین؛ احمد علیپور؛ غلامعلی افروز
چکیده
مقدمه: زندگی با محدودیتهای دیابت، با پریشانیهای خاص روانی همراه است. بنابراین؛ این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر کیفیت زندگی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گرفته است. روش: این پژوهش، یک کــارآزمــایی بــالینی تصــادفی چهار گروهـــی دو ســر کور ...
بیشتر
مقدمه: زندگی با محدودیتهای دیابت، با پریشانیهای خاص روانی همراه است. بنابراین؛ این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر کیفیت زندگی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گرفته است. روش: این پژوهش، یک کــارآزمــایی بــالینی تصــادفی چهار گروهـــی دو ســر کور و از نوع طرح بین - درون آزمودنیهای آمیخته است. نمونه پژوهش، شامل 60 فرد مبتلا به دیابت نوع 2 بود که بهصورت هدفمند از بین اعضای انجمن دیابت کرمان و مطبهای خصوصی پزشکان متخصص داخلی انتخاب شدند. این بیماران، پس از همتاسازی به لحاظ سن و جنسیت، به روش تصادفی در 4 گروه 15 نفره جایگزین شدند و گروههای آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 2 ماهه از اعضای هر 4 گروه، با پرسشنامه 36 سوالی کیفیت زندگی، انجام یافت. یافتهها: طبق نتایج تحلیل واریانس بین - درون آزمودنیهای آمیخته، میانگین نمرات کیفیت زندگی (سلامت جسمی و روانی) در مراحل پسآزمون و پیگیری در مقایسه با مرحله پیشآزمون، افزایش یافته بود و افزایش رخ داده تا مرحله پیگیری پایدار مانده بود. نتیجهگیری: هرچند آموزشهای پزشکی و خودمراقبتی و مداخلات روانشناختی، بهتنهایی نیز برای افراد مبتلا به دیابت لازم و مفید هستند، اما برای ارتقا کیفیت زندگی و پایداری نتایج بهدست آمده، همراهی و ترکیب مداخلات پزشکی و روانشناختی، ضرورت دارد.
احمد علیپور؛ زهرا قنبری زرندی؛ اکبر جدیدی محمدابادی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تمیز افراد مصرفکننده دخانیات از افراد سالم بر اساس خلقوخوی و تنظیم شناختیهیجانی بود. روش: پژوهش حاضر دارای طرح طبقه بندی گروهی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر و پسر گروه فنی مهندسی و علوم پایه شهر کرمان بودند. نمونه نهایی پژوهش 200 شرکتکننده بود (هر گروه 100 شرکتکننده). برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تمیز افراد مصرفکننده دخانیات از افراد سالم بر اساس خلقوخوی و تنظیم شناختیهیجانی بود. روش: پژوهش حاضر دارای طرح طبقه بندی گروهی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر و پسر گروه فنی مهندسی و علوم پایه شهر کرمان بودند. نمونه نهایی پژوهش 200 شرکتکننده بود (هر گروه 100 شرکتکننده). برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خلقوخوی کلونینجر و پرسشنامه تنظیم شناختیهیجانی استفاده شد. یافتهها: در مقایسه به گروه سالم، در گروه مصرفکننده دخانیات میانگین نوجویی و تنظیم شناختیهیجانی ناکارآمد بیشتر و میانگین پشتکار، خودراهبری، پاداش وابستگی و همکاری کمتر بود؛ اما ازنظر آسیب گریزی، خودفراروی و تنظیم هیجان کارآمد تفاوت معناداری نبود. نتیجهگیری: بالا بودن میزان استفاده فرد از راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختیهیجانی و گرایش افراطی به پاداش وابستگی و خودراهبری بالا و نوجویی پایین می تواند فرد را در برابر تمایل به مصرف دخانیات آسیب پذیر کند.
فهیمه امینی؛ علیرضا آقا یوسفی؛ احمد علیپور؛ ولی الله فرزاد
چکیده
مقدمه: کاربرد روشهای مقابله با استرس در بیماران مولتیپل اسکلروزیس میتواند منجر به تغییرات قابلملاحظهای در سطح زیستنشانگرهای ایمنیشناختی گردد. ازاینرو هدف پژوهش، بررسی تأثیر مقابلهدرمانگری بر زیستنشانگرهای ایمنیشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپلاسکلروزیس بود. روش: پژوهش حاضر شبهآزمایشی و با روش پیشآزمون- ...
بیشتر
مقدمه: کاربرد روشهای مقابله با استرس در بیماران مولتیپل اسکلروزیس میتواند منجر به تغییرات قابلملاحظهای در سطح زیستنشانگرهای ایمنیشناختی گردد. ازاینرو هدف پژوهش، بررسی تأثیر مقابلهدرمانگری بر زیستنشانگرهای ایمنیشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپلاسکلروزیس بود. روش: پژوهش حاضر شبهآزمایشی و با روش پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به مالتیپلاسکلروزیس عضو انجمن حمایت از بیماران ام.اس. استان تهران در سال 97 بوده، تعداد 30 بیمار مبتلا به ام.اس. واجد شرایط و داوطلب، انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشده جلسه درمان مقابلهدرمانگری و گروه کنترل به همان تعداد جلسات مراقبتهای معمول دریافت کردند. جهت سنجش فرضیهها از کیتهای انسانی برای اندازهگیری زیستنشانگرهای ایمنیشناختی و جمعآوری نمونههای خونی در 3 نوبت و مداخله روانشناختی مقابلهدرمانگری، استفاده شد. یافتهها:نتایج نشان دادند پیشآزمون با پسآزمون و پیگیری مؤلفههای اینترلوکین 6، اینترلوکین 10، تومور نکروزینگ فاکتور آلفا، اینترفرون گاما، لنفوسیت و گلبولهای سفید تفاوت معناداری دارد (05/0>P) و نمرات پسآزمون در مرحلهی پیگیری مقیاسها نسبتاً ثابت مانده و اثر مداخلهای مقابلهدرمانگری همچنان ماندگار است. نتیجهگیری: مقابلهدرمانگری سبب بهبود زیستنشانگرهای ایمنیشناختی در مبتلایان به مالتیپلاسکلروزیس میگردد. در کاهش میزان اثربخشیاین رویکرد مداخلهای، زمان از پسآزمون به پیگیری اثر نداشته است
مینا مقتدری؛ مجید صفاری نیا؛ حسین زارع؛ احمد علی پور
چکیده
مقدمه: بروز بیماریهای مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روانشناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه میسازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبتنگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون ...
بیشتر
مقدمه: بروز بیماریهای مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روانشناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه میسازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبتنگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سهماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 40 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند (20 بیمار در گروه آزمایش و 20 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبتنگر را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و آدامز، 1982) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با استفاده از نرمافزار آماری 23SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبتنگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد (0001/0>p). این در حالی بود که این تأثیر در مرحله پیگیری نیز ثبت خود را حفظ کرده بود. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبتنگر به دلیل برخورداری از روشهای امیددرمانی و رواندرمانی مثبتنگر، میتواند منجر به بهبود خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون شود.
شیدا شریفی ساکی؛ احمد علیپور؛ علیرضا آقا یوسفی؛ محمد رضا محمدی؛ باقر غباری بناب
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستانها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستانها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس تهران در سال 1396 بود که با استفاده از فرمول کوکران 397 نفر از آنان بهصورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1979) پاسخ دادند و دادههای آن با روش معادلات ساختاری و بهوسیله نرمافزار آماری smart PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافتهها نشان داد تماممسیرهای واردشده در مدل حاضر در سطح معنیداری (p>0/01) تائید میگردد. این نتایج بیانگر آن است که هم مسیرهای مستقیم و هم مسیرهای غیرمستقیم با افسردگی تأثیر معنیداری دارد ولی مسیرهایی که به مسیر اضطراب مرگ بر افسردگی نسبت به مسیرهای دیگر اعتبار بیشتری دارد. نتیجهگیری: در شکلگیری افسردگی زنان مبتلابه سرطان پستان عوامل معنوی و روانی ازجمله سبکهای دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ نقش دارد. این امر دلالت بر کارآمدی متغیرهای معنویت با متغیرهای روانشناختی ازجمله اضطراب و افسردگی دارد.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
علی مصطفائی؛ حسین زارع؛ احمد علی پور؛ ولی اله فرزاد
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 35-55
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخله شناختی مبتنی بر مدل فرانظری و فراشناخت درمانی بر میزان درد و درآمیختگی افکار در بیماران مبتلا به درد مزمن بود که به مراکز درمانی شهر بوکان مراجعه کردند و تشخیص درد مزمن در مورد آنان داده شد. روش: در این پژوهش روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل به کار گرفته شد. 105 بیمار ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخله شناختی مبتنی بر مدل فرانظری و فراشناخت درمانی بر میزان درد و درآمیختگی افکار در بیماران مبتلا به درد مزمن بود که به مراکز درمانی شهر بوکان مراجعه کردند و تشخیص درد مزمن در مورد آنان داده شد. روش: در این پژوهش روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل به کار گرفته شد. 105 بیمار واجد ملاکهای ورود با روش نمونهگیری در دسترس از بین بیماران زن مبتلا انتخاب و به طور تصادفی در گروههای آزمایش (مداخله فرانظری و فراشناخت درمانی) و گروه کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری مانکوا استفاده شد. یافته ها: نتایج به روشنی بیانگر اثربخشی هر دو مدل درمانی بر کاهش درد و درآمیختگی افکار مبتلایان به درد مزمن است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فراشناخت درمانی با تمرکز و چالش بر باورهای فراشناختی و مدل فرانظری با تمرکز بر چگونگی درمان منطبق با مراحل تغییر میتواند برای ایجاد تغییر مثبت و مناسب در مبتلایان به درد مزمن، مورد استفاده قرار گیرد.
منصوره فضیلتی؛ علامعلی افروز؛ احمد علیپور؛ صدیقه حنطوش زاده
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1396، ، صفحه 118-135
چکیده
چکیدههدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی مداخلات روانشناختی خانواده محور بر رضامندی زوجیت مادران باردار و وزن تولد نوزادان آنها بود. در این پژوهش شبهآزمایشی جامعه آماری را کلیه زنان بارداری تشکیل دادند که در سه ماه اول بارداری بوده و برای مراقبتهای دوران بارداری به بیمارستان مدائن مراجعه نمودند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس30 مادر ...
بیشتر
چکیدههدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی مداخلات روانشناختی خانواده محور بر رضامندی زوجیت مادران باردار و وزن تولد نوزادان آنها بود. در این پژوهش شبهآزمایشی جامعه آماری را کلیه زنان بارداری تشکیل دادند که در سه ماه اول بارداری بوده و برای مراقبتهای دوران بارداری به بیمارستان مدائن مراجعه نمودند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس30 مادر برای گروه مداخله و گواه انتخاب شدند. کلیه مادران مقیاس رضامندی زوجیت افروز را بعنوان پیش-آزمون و پسآزمون تکمیل کردند و وزن نوزاد آنها نیز پس از تولد اندازهگیری شد. برای گروه مداخله، 16 جلسه پی در پی مداخلات روانشناختی خانوادهمحور بصورت هفته ای یکبار اجرا شد. تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از ANCOVA و MANCOVAنشان داد که مداخلات روانشناختی خانواده محور موجب بهبود رضامندی زوجیت زنان باردار (05/0>p) و همچنین وزن تولد نوزادان آنها (05/0>p) شده است. نظر به نتایج پژوهش، توجه به آموزش مداخلات روانشناختی خانوادهمحور در دوران بارداری و داشتن برنامههای آموزشی در راستای بهبود ویژگیهای روانی زنان باردار و افزایش وزن تولد نوزاد ضرورت مینماید.
بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
مهسا قربانی؛ احمد علیپور؛ مهناز علی اکبری دهکردی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1396، ، صفحه 151-167
چکیده
مقدمه:شواهدی پژوهشی در رابطه با اثربخشی رویکرد مثبت گرا بر اختلالاتی چون افسردگی،اضطراب و کاهش هیجانات منفی وجود دارد.این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخلات رویکرد مثبت گرا بر افسردگی،عزت نفس،امید به زندگی و تصویر بدنی زنان ماستکتومی انجام شد.روش:طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه ...
بیشتر
مقدمه:شواهدی پژوهشی در رابطه با اثربخشی رویکرد مثبت گرا بر اختلالاتی چون افسردگی،اضطراب و کاهش هیجانات منفی وجود دارد.این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخلات رویکرد مثبت گرا بر افسردگی،عزت نفس،امید به زندگی و تصویر بدنی زنان ماستکتومی انجام شد.روش:طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است که در آن تعداد 30 نفر از زنانی که در بیمارستان تجریش مرکز تحقیقات سرطان تهران تحت عمل ماستکتومی قرار گرفته بودند بصورت در دسترس و بعد از احراز ملاک ورود به پژوهش و اجرای پیش آزمون،انتخاب گردیدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند..بعد از اجرای مداخلات مربوط به رویکرد مثبت گرا در شش جلسه به گروه مورد مداخله،پس آزمون اجرا و نتایج جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل شد.یافته ها:یافته های حاصل از اجرای تحلیل کوواریانس نشان داد که رویکرد مثبت گرا توانست افسردگی در افراد را کاهش دهد و عزت نفس،تصویر بدنی و امید را در آنها افزایش دهد.نتیجه گیری:در نهایت نتیجه گیری:بر اساس یافته های پژوهش میتوان چنین نتیجه گیری کرد که رویکرد مثبت گرا با توجه به فنون و تکنیک های مختص خود میتواند در کار با افراد ماستکتومی شده مفید و مؤثر باشد.
احمد علیپور؛ اکبر رضایی؛ تورج هاشمی؛ ناهید یوسف پور
دوره 5، شماره 20 ، بهمن 1395، ، صفحه 125-136
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی بود. طرح پژوهشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهر تبریز در سه ماهه اول سال 1393 بود. نمونه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی بود. طرح پژوهشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهر تبریز در سه ماهه اول سال 1393 بود. نمونه بیماران پژوهش را، 40 نفر از بین افراد مبتلا به بیماری قلبی عروقی که از فروردین تا خرداد سال 1393 به بیمارستان مدنی تبریز مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. در این پژوهش ابتدا از نمونه گیری هدفمند استفاده و سپس از نمونه گیری تصادفی برای جایگزینی در گروههای آزمایش و کنترل استفاده شد. گروه آزمایشی با رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی به مدت هشت جلسه آموزش دیدند. از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه علایم حیاتی بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش از نظر بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی تفاوت وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد روش رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و افزایش بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی موثر است.
تاثیر هیجانات بر سلامت و رفتارهای مرتبط با سلامت
ضحی سعیدی؛ هادی بهرامی احسان؛ احمد علیپور
دوره 5، شماره 19 ، آبان 1395، ، صفحه 85-98
چکیده
مقدمه: بسیاری از مشکلات سلامتی انسان مستقیماً ناشی از انتخابهای رفتاری است، اما معمولاً افراد به روشی که به ارتقای سلامتی و طول عمر آنها منجر شود، رفتار نمیکنند. هدف این مطالعه بررسی نقش شفقت خود در رابطهی میان خودمهارگری و رفتارهای مربوط به سلامتی است. روش: به این منظور 127 دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران (45 پسر و 82 دختر با سن ...
بیشتر
مقدمه: بسیاری از مشکلات سلامتی انسان مستقیماً ناشی از انتخابهای رفتاری است، اما معمولاً افراد به روشی که به ارتقای سلامتی و طول عمر آنها منجر شود، رفتار نمیکنند. هدف این مطالعه بررسی نقش شفقت خود در رابطهی میان خودمهارگری و رفتارهای مربوط به سلامتی است. روش: به این منظور 127 دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران (45 پسر و 82 دختر با سن 18 تا 33 سال) پرسشنامه 4 بعدی سنجش سلامت و فرم کوتاه مقیاس شفقت خود و خودمهارگری را تکمیل کردند. یافتهها: یافتهها نشان داد خودمهارگری و شفقت خود با سلامت همبستگی مثبت دارند و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیلکنندگی شفقت خود را در رابطهی خودمهارگری و سلامت نشان داد، به صورتی که در افراد با شفقت خود بالاتر، خودمهارگری پیشبین قویتری برای سلامت بود. نتیجهگیری: با توجه به نقش شفقت خود در مراحل خودمهارگری (انتخاب هدف، پیگیری، ارزیابی هدف و تنظیم هیجانات) مؤلفههای سلامت قابل تبیین هستند
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
بهرام ملکی؛ احمد علی پور؛ حسین زارع؛ فرهاد شقاقی
دوره 5، شماره 18 ، تیر 1395، ، صفحه 5-20
چکیده
زمینه: مطالعۀ عزت نفس یکی از فراوانترین روشهای مطالعۀ تفاوتهای فردی در روانشناسی است. نظریۀ ارتباط میان عزت نفس و عملکرد قلبی عروقی متکی بر این موضوع است که عزت نفس میتواند برای افراد، احساساتِ توأم با ایمنی در مواجهه با تهدید و استرس فراهم آورد. هدف: هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی ارتباط میان سطوح عزت نفس آشکار و ناآشکار با ضربان ...
بیشتر
زمینه: مطالعۀ عزت نفس یکی از فراوانترین روشهای مطالعۀ تفاوتهای فردی در روانشناسی است. نظریۀ ارتباط میان عزت نفس و عملکرد قلبی عروقی متکی بر این موضوع است که عزت نفس میتواند برای افراد، احساساتِ توأم با ایمنی در مواجهه با تهدید و استرس فراهم آورد. هدف: هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی ارتباط میان سطوح عزت نفس آشکار و ناآشکار با ضربان قلب، فشار خون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک به عنوان شاخصهای قلبی عروقی بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعۀ توصیفی از نوع همبستگی بود که بر روی 320 نفر با استفاده از نمونهگیری تصادفی انجام شد. عزت نفس آشکار و ناآشکار آزمودنیها به هنگام ورود به آزمایشگاه اندازه گیری و سپس فشار خون و ضربان قلب آنها اندازه گیری و ثبت شد. یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون نشان داد میان عزت نفس آشکار و شاخصهای عملکرد قلبی عروقی در هر سه مورد همبستگی منفی معنی دار (01/0> P) وجود دارد. تحلیل رگرسیون دادها نشان داد عزت نفس آشکار و ناآشکار توانستند فشار خون سیستولیک و ضربان قلب را در سطح معنی داری پیش بینی کنند. در هر دو زمینه، عزت نفس ناآشکار توان پیش بینی کنندگی بیشتری نسبت به عزت نفس آشکار داشت. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد عزت نفس پایین در سطح معنی داری میتواند پیش بینی کنندۀ ضربان قلب و فشارخون بالا و برعکس، عزت نفس بالا میتواند پیش بینی کنندۀ ضربان قلب و فشارخون پایین باشد.
فاطمه نوربالا؛ هادی بهرام احسان؛ احمد علیپور
دوره 5، شماره 17 ، فروردین 1395، ، صفحه 51-62
چکیده
مقدمه: طبق مدل طرحواره درمانی یانگ، سه سبک مقابلهای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی در مقابل فعال شدن طرحوارهها بکار میروند. نوع سبک مقابلهای غالب در مواجهه با رویدادها، بر میزان سلامت عمومی افراد مؤثر است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی وضعیت سلامت عمومی (جسم و روان) افراد بر اساس نوع سبک مقابلهای غالب (اجتناب و جبران افراطی) ...
بیشتر
مقدمه: طبق مدل طرحواره درمانی یانگ، سه سبک مقابلهای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی در مقابل فعال شدن طرحوارهها بکار میروند. نوع سبک مقابلهای غالب در مواجهه با رویدادها، بر میزان سلامت عمومی افراد مؤثر است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی وضعیت سلامت عمومی (جسم و روان) افراد بر اساس نوع سبک مقابلهای غالب (اجتناب و جبران افراطی) است. روش: به این منظور فرم کوتاه پرسشنامه زمینهیابی سلامت، پرسشنامه جبران افراطی یانگ ـ رای و پرسشنامه اجتناب یانگ ـ رای توسط 120 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که با نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، تکمیل گردید. تحلیل نتایج با روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نسخه ۱8 نرمافزار spss صورت گرفت. یافتهها: نتایج بیانگر رابطهی معنادار سبکهای مقابلهای اجتناب و جبران افراطی با وضعیت سلامت عمومی افراد بود (05/0p≤). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک مقابلهی جبران افراطی بیشترین نقش را در پیشبینی میزان سلامت عمومی افراد دارد. نتیجهگیری: هر دو سبک مقابلهای اجتناب و جبران افراطی تأثیر منفی بر سلامت عمومی دارند، اما در صورت غلبهی سبک مقابلهای جبران افراطی در مواجهه با مشکلات، آسیب بیشتری ازنظر جسمانی و روانی به افراد وارد میشود.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
مهرداد اکبری؛ احمد علیپور؛ حسین زارع
دوره 4، شماره 15 ، آبان 1394، ، صفحه 21-36
چکیده
مقدمه: بیماری سرطان مشکلات فراوانی در ابعاد جسمانی، روانشناختی و اجتماعی ازجمله تحمل درد و کاهش کیفیت زندگی ایجاد میکند. این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر میزان درد، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان ساکن در شهرستان دزفول انجام شد. روش: این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون ...
بیشتر
مقدمه: بیماری سرطان مشکلات فراوانی در ابعاد جسمانی، روانشناختی و اجتماعی ازجمله تحمل درد و کاهش کیفیت زندگی ایجاد میکند. این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر میزان درد، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان ساکن در شهرستان دزفول انجام شد. روش: این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری است. برای این منظور طی دعوتنامهای غیررسمی از 34 بیمار که دارای شرایط مطالعه بودند ثبتنام به عمل آمد. این بیماران بهصورت تصادفی به دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه 8 هفتهای 5/1 ساعته مهارتهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان برنامه، برنامه درمانی عادی خود را دریافت نمودند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه، پرسشنامه مختصر شدت درد و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج توصیفی نشاندهنده وضعیت بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کیفیت زندگی و ابعاد آن و درد و ابعاد آن، نسبت به گروه کنترل بود. نتیجهگیری: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نیز با کنترل اثر پیشآزمون، نشان داد که آموزش مهارتهای مقابله با استرس باعث بهبود در کیفیت زندگی و ابعاد عملکردی و علائم آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه شده است. همچنین این برنامه در کاهش شدت درد و کاهش تداخل درد در عملکرد روزمره این بیماران شده است.
الهه اسلمی؛ احمد علیپور؛ علیرضا آقایوسفی؛ فاطمه نجیب
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1394، ، صفحه 129-140
چکیده
هدف: اضطراب دوران بارداری از عوامل دخیل در نتایج نامطلوب بارداری و زایمان است. از روش هایی که برای کنترل این اضطراب بهکار میرود میتوان به ذهنآگاهی اشاره کرد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ذهنآگاهی مبتنی بر طرحوارههای معنوی-اسلامی بر اضطراب بارداری زنان باردار و شاخصهای فیزیولوژیک نوزادان آنها بود. روش: طرح تحقیق نیمه ...
بیشتر
هدف: اضطراب دوران بارداری از عوامل دخیل در نتایج نامطلوب بارداری و زایمان است. از روش هایی که برای کنترل این اضطراب بهکار میرود میتوان به ذهنآگاهی اشاره کرد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ذهنآگاهی مبتنی بر طرحوارههای معنوی-اسلامی بر اضطراب بارداری زنان باردار و شاخصهای فیزیولوژیک نوزادان آنها بود. روش: طرح تحقیق نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه می باشد. از بین زنان باردار بین هفته 16 تا 32 بارداری که به مرکز بهداشت مراجعه کرده اند 30 نفر از افراد با نمره بالا در پرسشنامه اضطراب بارداری بر حسب تصادف انتخاب شدند که 15 نفر بر حسب تصادف در گروه آزمایشی( تحت درمان ذهن آگاهی مبتنی بر طرحواره های معنوی اسلامی) و 15 آزمودنی دیگر در گروه گواه قرار گرفتند. از پرسشنامه اضطراب بارداری دره شوری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده گردید. یافتهها: آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر طرحوارههای اسلامی-معنوی باعث کاهش شاخص های اضطراب بارداری (نگرانی از احساسات و روابط بین فردی، نگرانی از تغییرات ظاهری و نگرانی از تولد نوزاد) و افزایش نمرات شاخصهای فیزیولوژیک نوزادان (مثل وزن، اندازه دور سر و آپگار دقیقه اول) شده است. نتیجه گیری: می توان از مداخله ذهنآگاهی مبتنی بر طرحوارههای معنوی-اسلامی به منظور کاهش اضطراب بارداری مادران و بهبود شاخصهای فیزیولوژیک نوزادان ایشان استفاده کرد.
سیده زهرا علی بخشی؛ احمد علیپور؛ ولی اله فرزاد؛ مهناز علی اکبری دهکردی
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1394، ، صفحه 41-52
چکیده
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی نقش واسطهای افسردگی در رابطۀ بین دلبستگی و سبک فرزند پروری با چاقی و اضافهوزن نوجوانان دختر است. روش: طرح پژوهش توصیفی بوده و جامعه آماری را تمامی دانشآموزان دختر ساکن شهر تهران تشکیل میدهند که 114 نفر از این دانشآموزان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی نقش واسطهای افسردگی در رابطۀ بین دلبستگی و سبک فرزند پروری با چاقی و اضافهوزن نوجوانان دختر است. روش: طرح پژوهش توصیفی بوده و جامعه آماری را تمامی دانشآموزان دختر ساکن شهر تهران تشکیل میدهند که 114 نفر از این دانشآموزان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای افسردگی، اضطراب و تنیدگی، پرسشنامه فرزند پروری بامریند و پرسشنامه دلبستگی نوجوانان به والدین و همسالان استفاده شد. یافتهها: مدل ارائه شده مبتنی بر نقش واسطهای افسردگی از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که مسیر مستقیم دلبستگی به چاقی معنادار نیست اما مسیر غیرمستقیم آن با واسطه افسردگی معنادار است. همچنین افسردگی واسطه معناداری برای رابطه فرزند پروری با چاقی به شمار میرود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که افسردگی میتواند در رابطه بین دلبستگی و سبک فرزند پروری با چاقی و اضافهوزن نقش واسطهای داشته باشد. نتیجهگیری: یافتهها از وجود مکانیسمهای روانشناختی زیربنایی در بروز چاقی و اضافهوزن در نوجوانان دختر حمایت میکند؛ بنابراین توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمانهای مناسبتر به پژوهشگران و درمانگران یاری میرساند.
مهشید جعفرزاده؛ احمد علیپور؛ محمد اورکی؛ عزیز رضا قاسم زاده
دوره 3، شماره 10 ، شهریور 1393، ، صفحه 97-115
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابلهای و سبکهای دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی میباشد. روش: این پژوهش بر اساس طرح علی مقایسهای انجام شده است. جامعه آماری تعریف شده در این تحقیق شامل همه افراد دچار اختلال هویت جنسی و افراد عادی همتای آنها در شهر تهران بودند. بدین ترتیب که دو گروه ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابلهای و سبکهای دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی میباشد. روش: این پژوهش بر اساس طرح علی مقایسهای انجام شده است. جامعه آماری تعریف شده در این تحقیق شامل همه افراد دچار اختلال هویت جنسی و افراد عادی همتای آنها در شهر تهران بودند. بدین ترتیب که دو گروه افراد با اختلال هویت جنسی(30 نفر) و سالم بدون اختلال هویت (30 نفر) که با روش نمونهگیری در دسترس و باتوجه به متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات و سن همتا شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به پرسشنامه راهبردهای مقابلهای کارور، شایر و وینتراب (۱۹۸0) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) پاسخ دادند دادهها با روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل نتایج نشان داد که افراد دارای اختلال هویت جنسی نسبت به افراد بدون اختلال هویت جنسی از سبک دلبستگی ناایمنتری برخوردارند و از راهبردهای مقابلهای هیجانمدار استفاده میکنند737/8 =F و 01/0˂P. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که سبکهای دلبستگی افراد در روابط بزرگسالی، سلامت روان و استفاده از راهبردهای مقابلهای آنها در برابر مشکلات زندگی تأثیرگذار است.
شهرزاد دامادنژاد؛ احمد علیپور؛ حسین زارع
دوره 2، شماره 8 ، دی 1392، ، صفحه 5-21
چکیده
هدف: چاقی و اضافهوزن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در حال افزایش است. چاقی پیامدهای نامطلوب زیادی به ویژه در کودکان و نوجوانان دارد. لذا پژوهش حاضر به منظور تعیین و مقایسۀ میزان دلبستگی به والدین و مهارگری عاطفی در نوجوانان 11 تا 18 سال با توجه به سطوح شاخص تودۀ بدنی (اضافه وزن و بهنجار) در شهر اصفهان انجام شد.
روش: بدین منظور از بین ...
بیشتر
هدف: چاقی و اضافهوزن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در حال افزایش است. چاقی پیامدهای نامطلوب زیادی به ویژه در کودکان و نوجوانان دارد. لذا پژوهش حاضر به منظور تعیین و مقایسۀ میزان دلبستگی به والدین و مهارگری عاطفی در نوجوانان 11 تا 18 سال با توجه به سطوح شاخص تودۀ بدنی (اضافه وزن و بهنجار) در شهر اصفهان انجام شد.
روش: بدین منظور از بین دانشآموزان راهنمایی و دبیرستانی شهرستان اصفهان نمونهای شامل 366 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و سپس با اندازهگیری قد و وزن و تعیین شاخص تودۀ بدنی، افراد فزون وزن با 25<BMI (145=n) و افراد بهنجار با 25>BMI (211=n) به پرسشنامههای آزمون دلبستگی به والدین و همسالان و مقیاس کنترل عواطف نوجوانان پاسخ دادند.
یافتهها: تحلیل یافتهها با نرمافزار آماری SPSS16 با استفاده از روش تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) در سطح معنیداری 05/0>P نشان داد که میان دلبستگی به مادر و کنترل خلق افسرده در دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>P).
نتیجهگیری: بنابراین نتایج این پژوهش حاکی از آن است که دلبستگی به مادر از جمله عواملی است که میتوان نقش آن را در اضافه شدن وزن و چاقی درنظر گرفت.
املیا میرزامحمدعلائینی*؛ احمد علیپور؛ احمدعلی نوربالا؛ مژگان آگاه هریس
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1392، ، صفحه 21-31
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن کارآمدی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان زنان داوطلب واجد معیارهای ورود-خروج به پژوهش، 22 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند، کلیه آزمودنیها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن کارآمدی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان زنان داوطلب واجد معیارهای ورود-خروج به پژوهش، 22 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند، کلیه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به گویههای پرسشنامه غذا خوردن هیجانی پاسخ دادند و مشخصات تنسنجی آنها نیز اندازهگیری شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نسخه 16ام نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون t مستقل، نشان داد مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به طور معنادار باعث اصلاح الگوهای غذا خوردن هیجانی (خشم، اضطراب و افسردگی) و کاهش وزن در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0> p). نتیجهگیری: این مداخله باعث کاهش وزن و اصلاح غذا خوردن هیجانی به واسطه تنظیم هیجانها، اصلاح باورهای مخرب غذا خوردن و بازسازی شناختی در میان افراد دارای غذا خوردن هیجانی شده است.
4. عوامل روانشناختی مرتبط با انواع اعتیاد
محمدرضا مختاری؛ محمد ناظر؛ احمد علیپور؛ پروین آقامحمدحسنی
دوره 2، شماره 5 ، خرداد 1392، ، صفحه 82-89
چکیده
هدف: نظر به گسترش روزافزون مصرف مواد مخدر در جامعه، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان اطلاعات نوجوانان درباره مواد اعتیاد آور و سپس بررسی نقش آموزش در تغییر میزان آگاهی پایه ریزی گردید.روش: طرح نیمه تجربی، بر روی 60 دانش آموز دبیرستانی انجام، میزان اطلاعات عمومی آنان درباره مواد اعتیادآور سنجیده شد. 4 جلسه آموزشی در مورد انواع مواد اعتیاد ...
بیشتر
هدف: نظر به گسترش روزافزون مصرف مواد مخدر در جامعه، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان اطلاعات نوجوانان درباره مواد اعتیاد آور و سپس بررسی نقش آموزش در تغییر میزان آگاهی پایه ریزی گردید.روش: طرح نیمه تجربی، بر روی 60 دانش آموز دبیرستانی انجام، میزان اطلاعات عمومی آنان درباره مواد اعتیادآور سنجیده شد. 4 جلسه آموزشی در مورد انواع مواد اعتیاد آور برگزار و مجدداً آگاهی عمومی آنها بررسی شد. یافتهها: میزان آگاهی صحیح گروهها بیش از 50% نبود. میانگین طلاعات صحیح پسران قبل از آموزش 7/28 و بعد از آموزش 8/37 بود. میانگین اطلاعات صحیح دختران قبل از آموزش 29 و بعد از آموزش 2/39 بود. میزان اطلاعات غلط در دختران کاهش معنی داری را بعد از آموزش نشان داد که در پسرها این کاهش معنی دار نبود. نتیجه گیری: میزان آگاهی صحیح نوجوانان در مورد انواع مواد اعتیاد آور پایین است که با آموزشی کوتاه مدت میتوان آگاهی های غلط آنها را کاهش و آگاهی های صحیح آنها را افزایش داد.
زینب شریف عسکری؛ علی فتحی آشتیانی؛ احمد علیپور؛ مجید صفاری نیا
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1391، ، صفحه 42-55
چکیده
چکیدههدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات سایکوفیزیولوژیک مرتبط با اضطرا امتحان در ارزشیابیکیفی توصیفی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. –روش: این مطالعه یک طرح آزمایشی بود که در مورد 91 نفر از دانش آموزان تهران انجام شد. آنها با روشنمونه گیری در دسترس انتخا و به پرسشنامه های اضطرا امتحان کودکان ساراسون، شخصیت کودک و نوجوانآیسنک و ...
بیشتر
چکیدههدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات سایکوفیزیولوژیک مرتبط با اضطرا امتحان در ارزشیابیکیفی توصیفی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. –روش: این مطالعه یک طرح آزمایشی بود که در مورد 91 نفر از دانش آموزان تهران انجام شد. آنها با روشنمونه گیری در دسترس انتخا و به پرسشنامه های اضطرا امتحان کودکان ساراسون، شخصیت کودک و نوجوانآیسنک و عزت نف کوپراسمیت پاسخ دادند. ضربان قلب آنها یک هفته قبل و بعد از امتحان و روز امتحان گرفتهشد. 32 نفر در نمونه گیری بزاقی شرکت کردند. داده ها به کمک روش تحلیل واریان مکرر تحلیل گردید.یافته ها: میزان کورتیزول بزاقی و ضربان قلب آزمودنی ها در روز امتحان نسبت به یک هفته قبل و بعد ازامتحان به صورت معناداری افزایش یافت. رابطه معکوس و معناداری بین میزان اضطرا امتحان با میزان عزتنف آنها وجود داشت. دانش آموزان درونگرا، پرخاشگر و روان رنجور، اضطرا امتحان بیشتری را تجربه می کنند.نتیجه گیری: علی رغم تغییر نظام ارزشیابی، بهداشت روانی محیط یاددهی یادگیری در معرض –تهدید است و لازم است مسئولین نظام آموزشی، تمهیدات لازم در خصوص پیشگیری و کاهش اضطرا امتحاندانش آموزان به عمل آورند
مریم زارع؛ احمد علیپور؛ زینب شایقیان؛ فائزه خالقی دلاور؛ حسنیه شهریاری؛ فاطمه امیرآبادی
دوره 1، شماره 3 ، آذر 1391، ، صفحه 50-59
چکیده
*** دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران (نویسنده مسئول1) The Evaluation of Psychometric Properties of Diabetes Empowerment Scale (short form) چکیده هدف: دیدگاههای اخیر دیابت بر نقش بیماران به اندازۀ نقش پزشک در کنترل و مدیریت دیابت تاکید دارند، بستههای مختلف آموزشی در زمینۀ توانمندسازی وجود دارد، اما قبل از اجرای آنها ارزیابی کفایت برنامههای ...
بیشتر
*** دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران (نویسنده مسئول1) The Evaluation of Psychometric Properties of Diabetes Empowerment Scale (short form) چکیده هدف: دیدگاههای اخیر دیابت بر نقش بیماران به اندازۀ نقش پزشک در کنترل و مدیریت دیابت تاکید دارند، بستههای مختلف آموزشی در زمینۀ توانمندسازی وجود دارد، اما قبل از اجرای آنها ارزیابی کفایت برنامههای آموزشی توانمندسازی ضروری است. مقیاس توانمندسازی دیابت، خصوصاً فرم کوتاه آن یکی از مناسب-ترین این ابزارها است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی فرم کوتاه مقیاس توانمندسازی دیابت در ایران بود. روش: پس از تهیه و ترجمه پرسشنامه اصلی توسط سه مترجم دو زبانه و تأیید پرسشنامه توسط سه فرد مبتلا به دیابت، سه روانشناس و سه پزشکی که با این بیماران کار میکردند، پرسشنامه در اختیار 200 بیمار مبتلا به دیابت در شهرستان شهریار قرار گرفت. برای محاسبۀ روایی از شاخصهای روایی همگرا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و برای محاسبۀ اعتبار از بازآزمایی، تنصیف و آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی با استفاده از روشهای مولفههای اصلی چرخش واریماکس نشان داد که پرسشنامه از 2 عامل تشکیل شده است. این عوامل بیش از 91/69 درصد از واریانس کل را تبیین میکنند. روایی همگرای این پرسشنامه با محاسبة ضریب همبستگی زیرمقیاسهای این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تأیید شد که این ضرایب بین 62/0 تا 91/0 متغیر و معنادار بودند (01/0 p
احمد علیپور؛ علی احمدی ازغندی؛ زهرا مه آبادی
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 32-45
چکیده
چکیدههدف: نقش پیش بین هوش هیجانی در بیماری قلبی _عروقیبررسی شد.روش: بدین منظور نمونهای 102 نفری ( 46 بیمار و 56 غیر بیمار)به روش نمونه برداری در دسترس از بین بیماران قلبی _عروقیانتخاب شدند و به پرسشنامه 90 سؤالی هوش هیجانی بار _ ان1997 ) پاسخ دادند . در ادامه داده ها در چارچوب یک طرح مبتنی )بر همبستگی با مدل رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: ...
بیشتر
چکیدههدف: نقش پیش بین هوش هیجانی در بیماری قلبی _عروقیبررسی شد.روش: بدین منظور نمونهای 102 نفری ( 46 بیمار و 56 غیر بیمار)به روش نمونه برداری در دسترس از بین بیماران قلبی _عروقیانتخاب شدند و به پرسشنامه 90 سؤالی هوش هیجانی بار _ ان1997 ) پاسخ دادند . در ادامه داده ها در چارچوب یک طرح مبتنی )بر همبستگی با مدل رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: نتایج نشان دادند که سن و تح صیلات با بیماری رابطهدارند. اگرچه رابطه تحصیلات با بیماری اصیل نیست و ارتباطظاهری آنها ناشی از رابطه هر دو متغیر با سن است؛ تفکیک بینمؤلفههای هوش هیجانی در پیش بینی بیماری اهمیت ویژه ای دارد؛افزایش در تمامی م ؤلفههای هوش هیجانی با کاهش احتمالبیماری همراه است ، اگرچه نقش مؤلفه های خود تحقق دهی، حلمسئله و شادکامی در پیش بینی ابتلا ی به بیماری مستقل از سایرمؤلفهها است و الگوی رابطه بین هوش هیجانی و بیماری در دوجنس یکسان است.نتیجهگیری: این نتایج بیانگر نقش م هم افزایش و تقویت مهارت -های هوش هیجانی در پیشگیری از بیماری قلبی است و براهمیت ملاخله گری نخستین در گروه های در معرض خطر بهمنزله یک رویآورد پیشگیرانه تأکید دارند.