معصومه کاظمی؛ مژگان آگاه هریس؛ محمد جلالی؛ عزت اله کردمیرزا
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر درد و آنزیمهای قلبی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر درد و آنزیمهای قلبی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونهگیری هدفمند بود و 60 نفر از بیماران مبتلا به درد قفسه سینه در بیمارستان شهید رجائی کرج انتخاب شدند و در سه گروه آموزش اتوژنیک، آموزش تنشزدایی پیش رونده عضلانی و گروه کنترل قرار گرفتند. آموزش اتوژنیک 12 جلسه 90 دقیقه ای و مداخله تنشزدایی پیشرونده عضلانی نیز شامل 8 جلسه 2 ساعته بود. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای شدت درد مک گیل و فاجعه سازی درد استفاده شد. برای اندازه گیری آنزیمهای قلبی از کیت تروپونین و کراتینین فسفوکیناز (CPK-MB) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد تنشزدایی پیشرونده عضلانی در مقایسه با آموزش اتوژنیک بر کاهش درد اثربخشی بیشتری دارد (05/0> p) و بین آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر آنزیمهای قلبی، تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0p<). نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی بیشتر تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر کاهش درد پیشنهاد میشود کارشناسان مربوطه جهت کاهش شدت درد بیماران مبتلا به درد قفسه سینه از تنشزدایی پیشرونده عضلانی استفاده کنند.
مژگان آگاه هریس
چکیده
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با ...
بیشتر
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعهکننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و بهطور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظمدهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاسهای آن (سرزنش خود و دیگران، نشخـوار فکـری، فاجـعهآمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزمهای یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانستهاند باعث نظمدهی هیجانهای منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.
فرزانه شجری؛ علیرضا آقا یوسفی؛ مژگان آگاه هریس
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از بیماریهای شایع در جهان میباشد که نهتنها هزینههای زیادی را برای جوامع مختلف به همراه دارد، تأثیرات روانی بسزایی نیز بر جای میگذارد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله مقابلهدرمانگری بر خودمهارگری و HbA1c بیماران زن دیابتی نوع 2 بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون – پسآزمون ...
بیشتر
مقدمه: دیابت یکی از بیماریهای شایع در جهان میباشد که نهتنها هزینههای زیادی را برای جوامع مختلف به همراه دارد، تأثیرات روانی بسزایی نیز بر جای میگذارد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله مقابلهدرمانگری بر خودمهارگری و HbA1c بیماران زن دیابتی نوع 2 بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه بیماران زن دیابتی مراجعهکننده به آزمایشگاه طبی رسالت تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 23 فرد مبتلا به دیابت بود که از میان مراجعهکنندگان بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای جمعآوری دادهها قبل و بعد از اجرای پروتکل از مقیاس خودمهارگری تانجی و آزمایش قند خون سهماهه HbA1c استفاده گردید. مداخله مبتنی بر مقابلهدرمانگری طی 8 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد که مداخله مقابلهدرمانگری بر کاهش میزان HbA1c مؤثر بوده است (05/0P<)، اما اثری بر میزان خودمهارگری نداشته است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، میتوان گفت مقابلهدرمانگری میتواند روش مؤثری در کاهش نشانگر زیستی (HbA1c) بیماران زن دیابتی باشد؛ بنابراین پیشنهاد میگردد که این مداخله در بیماران دیابتی به کار گرفته شود.
آویسا نجیمی؛ مژگان آگاه هریس؛ کریم عسگری
چکیده
مقدمه: بیماری عروق کرونری قلب(CHD)بیشترین بار بیماری را در بین بیماریهای جسمی دارد. CHDاز بیماریهای مزمنی است که در تحول و ماندگاری آن عوامل فیزیولوژیکی و روانشناختی با هم تعامل دارند. به همین دلیل اصلاح و حذف عوامل خطرساز روانشناختی در درمان CHDضروری است. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنشزدایی خودزاد ...
بیشتر
مقدمه: بیماری عروق کرونری قلب(CHD)بیشترین بار بیماری را در بین بیماریهای جسمی دارد. CHDاز بیماریهای مزمنی است که در تحول و ماندگاری آن عوامل فیزیولوژیکی و روانشناختی با هم تعامل دارند. به همین دلیل اصلاح و حذف عوامل خطرساز روانشناختی در درمان CHDضروری است. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنشزدایی خودزاد با خودگویی مثبت و تنظیم هیجانی بر تعدیل کنترل عواطف بیمارانCHD بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل، با روش نمونهگیری در دسترس از زنان داوطلب مبتلا به CHD، 45نفر انتخاب و در 3 گروه (دو گروه آزمایشو یک گروه کنترل) بهتصادف جایگزین شدند. آزمودنیهای هر گروه بر اساس پروتکل هر مداخله آموزش دیدند. کل آزمودنیها قبل، بعد و یکماه و نیم پس از آموزش به مقیاس کنترل عواطف (ACS) (ویلیامز، چمبلز و آهرنس، ١٩٩٧) پاسخ دادند. دادههای جمعآوریشده با کاربرد آزمون اندازهگیری مکرر و تعقیبی توکی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو گروه تنشزدایی خودزاد با خودگویی مثبت و گروه تنظیم هیجانی (05/0>p) در تعدیل کنترل عواطف مؤثر بودهاند، اما تفاوت دو گروه معنادار نیست (05/0p>). نتیجهگیری: هر دو آموزش با یاددهی فنون خاص خود میتوانند کنترل عاطفه فرد را افزایش دهند، بنابراین بالینگران میتوانند در کنار درمانهای زیستی از این آموزشها برای کنترل نشانههای CHD استفاده کنند.
شهناز نوحی؛ مسعود جان بزرگی؛ مژگان آگاه هریس؛ آویسا نجیمی
چکیده
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوتهای فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است. روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن ...
بیشتر
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوتهای فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است. روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخدهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخدهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کمخوری هیجانی) را اندازه میگیرد. آزمودنیهای پژوهش 325 نفر از دانشآموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافتهها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار میشود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافتههای مؤلفین پرسشنامه همخوان است. نتیجهگیری: پرسشنامه نهایی بهدلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی مناسب قابلیت بهکارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
مژگان آگاه هریس؛ ناهید رمضانی
چکیده
مقدمه: پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگیهای شخصیتی و حساسیتپذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس است. روش: طرح پژوهشی علّی- مقایسهای و نمونهگیری در دسترس، تعداد 130 نفر افراد با پسوریازیس و 130 نفر بدون پسوریازیس انتخاب شدند. کلیّهی ...
بیشتر
مقدمه: پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگیهای شخصیتی و حساسیتپذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس است. روش: طرح پژوهشی علّی- مقایسهای و نمونهگیری در دسترس، تعداد 130 نفر افراد با پسوریازیس و 130 نفر بدون پسوریازیس انتخاب شدند. کلیّهی آزمودنیها به گویههای پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) و شاخص حساسیتپذیری به اضطراب (ASI-3، تیلور و همکاران، 2007) و اطلاعات جمعیت شناختی در یک جلسه پاسخ دادند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که ویژگیهای شخصیتی افراد با بیماری پسوریازیس در مقیاس «گشودگی به تجربه» با افراد بدون بیماری پسوریازیس متفاوت است و میانگین نمرات حساسیتپذیری به اضطراب افراد با پسوریازیس به طور معنادار) 05/0 (p< بیشتر از افراد بدون پسوریازیس است. نتیجهگیری: به نظر میرسد هم ماهیت بیماری پسوریازیس و هم تجربه سطوح بالاتر اضطراب و استرس در افراد مبتلا در مقایسه با افراد بدون پسوریازیس، حساسیتپذیری به اضطراب و گشودگی به تجربه را به واسطهی فعال سازی چرخه استرس تحت تأثیر قرار میدهد.
4. عوامل روانشناختی مرتبط با انواع اعتیاد
نازیلا خطیب زنجانی؛ مژگان آگاه هریس
دوره 4، شماره 15 ، آبان 1394، ، صفحه 75-86
چکیده
مقدمه: اعتیاد به اینترنت در دانشجویان یکی از اعتیادهای جدید در جوامع مدرن محسوب میشود. لذا هدف این پژوهش، مقایسه ویژگیهای پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در گرمسار بود. روش: این پژوهش یک مطالعه علی ـ مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر کارشناسی گرمسار در سال 2013 تشکیل ...
بیشتر
مقدمه: اعتیاد به اینترنت در دانشجویان یکی از اعتیادهای جدید در جوامع مدرن محسوب میشود. لذا هدف این پژوهش، مقایسه ویژگیهای پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در گرمسار بود. روش: این پژوهش یک مطالعه علی ـ مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر کارشناسی گرمسار در سال 2013 تشکیل داد که 286 نفر به شکل نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای اعتیاد به اینترنت یانگ و فرم کوتاه نئو بود. یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که بین رتبه نمرات شرکتکنندگان گروه بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در عاملهای برونگرایی، توافقگرایی و وظیفه شناسی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p<) بهگونهای که شرکتکنندگان گروه در معرض اعتیاد به اینترنت در هر یک از عوامل مذکور رتبه کمتری در مقایسه با گروه بدون اعتیاد به اینترنت را گزارش کردند. نتیجه گیری: سه مؤلفه شخصیتی برونگرایی، توافقگرایی و وظیفه شناسی در افراد در معرض اعتیاد به اینترنت کمتر از افراد بدون اعتیاد به اینترنت است. ازاینرو، به نظر میرسد افراد در معرض اعتیاد به اینترنت بهواسطه سرد برخورد بودن کمتر با دیگران توافق می کنند وظیفهشناسی کمتری را گزارش می کنند، ازاینرو برای گذران وقت خود به اینترنت پناه می برند.
الهام موسوی؛ احمد علی پور؛ مژگان آگاه هریس؛ حسین زارع
دوره 3، شماره 10 ، شهریور 1393، ، صفحه 47-63
چکیده
هدف: این پژوهش بررسی تأثیر برنامه مدیریت استرس لرن (LEARN) در کاهش استرس ادراک شده و نگرانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران انجام شد. روش: بدین منظور از میان افراد داوطلبی که نمره آنها در مقیاس استرس اداراک شده یک انحراف استاندارد بیشتر از میانگین (32/8,SD=26/27M=) بود و بر این اساس پراسترس تشخیص داده شدند، 26 نفر بر اساس معیارهای ورود ...
بیشتر
هدف: این پژوهش بررسی تأثیر برنامه مدیریت استرس لرن (LEARN) در کاهش استرس ادراک شده و نگرانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران انجام شد. روش: بدین منظور از میان افراد داوطلبی که نمره آنها در مقیاس استرس اداراک شده یک انحراف استاندارد بیشتر از میانگین (32/8,SD=26/27M=) بود و بر این اساس پراسترس تشخیص داده شدند، 26 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از ارائه برنامه لرن به آزمودنی های گروه آزمایش به کلیه گویه های مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده ها با به کارگیری آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که نمرات آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر یک از متغیرهای استرس ادراک شده و نگرانی به طور معنادار بهبود یافته است (05/0>P). نتیجه گیری: بنابراین برنامه LEARN میتواند به واسطه مؤلفه هایش با تحت تأثیر قرار دادن چرخه استرس از جهات مختلف، به کاهش استرس و نگرانی منتهی شود.
املیا میرزامحمدعلائینی*؛ احمد علیپور؛ احمدعلی نوربالا؛ مژگان آگاه هریس
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1392، ، صفحه 21-31
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن کارآمدی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان زنان داوطلب واجد معیارهای ورود-خروج به پژوهش، 22 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند، کلیه آزمودنیها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن کارآمدی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان زنان داوطلب واجد معیارهای ورود-خروج به پژوهش، 22 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند، کلیه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به گویههای پرسشنامه غذا خوردن هیجانی پاسخ دادند و مشخصات تنسنجی آنها نیز اندازهگیری شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نسخه 16ام نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون t مستقل، نشان داد مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به طور معنادار باعث اصلاح الگوهای غذا خوردن هیجانی (خشم، اضطراب و افسردگی) و کاهش وزن در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0> p). نتیجهگیری: این مداخله باعث کاهش وزن و اصلاح غذا خوردن هیجانی به واسطه تنظیم هیجانها، اصلاح باورهای مخرب غذا خوردن و بازسازی شناختی در میان افراد دارای غذا خوردن هیجانی شده است.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
مژگان آگاه هریس*؛ الهام موسوی؛ مسعود جان بزرگی؛ زیبا ایرانی
دوره 2، شماره 5 ، خرداد 1392، ، صفحه 34-47
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی اعتبار و روایی مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن (ESS) و رابطه آن با سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود. روش: از میان دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان 343 دانشجو با شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر از 25 با روش نمونهگیری در دسترس که واجد معیارهای ورود- خروج به پژوهش بودند، انتخاب ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی اعتبار و روایی مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن (ESS) و رابطه آن با سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود. روش: از میان دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان 343 دانشجو با شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر از 25 با روش نمونهگیری در دسترس که واجد معیارهای ورود- خروج به پژوهش بودند، انتخاب شدند و به گویههای پرسشنامههای خوداثربخشی ورزش کردن و سبک زندگی کارآمد وزن پاسخ دادند و شاخصهای تنسنجی آنها نیز اندازهگیری شدند. یافتهها: دادهها با استفاده از نسخه شانزدهم نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن 93/0 به دست آمد. همچنین محاسبه ضرایب همبستگی جهت بررسی روایی همگرا و واگرا بیانگر همبستگی معنادار میان ESS و سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی بود (05/0Pنتیجهگیری: با توجه به یافتههای به دست آمده در این پژوهش به نظر میرسد که ESS از پایایی و روایی کافی برای ارزیابی خوداثربخشی ورزش کردن در افراد دارای اضافه وزن و چاق برخوردار است
مژگان آگاه هریس؛ احمد علیپور؛ مسعور جان بزرگی؛ الهام موسوی؛ شهناز نوحی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 68-80
چکیده
چکیده هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسۀ اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص تودۀ بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری ...
بیشتر
چکیده هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسۀ اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص تودۀ بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی). آزمودنیهای دو گروه قبل از مداخله و پایان ماههای چهارم و هفتم به گویههای پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی میانجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0 نتیجهگیری: نتیجهگیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنشور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنشوری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخصهای اضافه وزن منجر میشوند.