نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 گروه روانشناسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران
2 دانشیار، گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران، ایران
3 دانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از بیماریهای شایع در جهان میباشد که نهتنها هزینههای زیادی را برای جوامع مختلف به همراه دارد، تأثیرات روانی بسزایی نیز بر جای میگذارد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله مقابلهدرمانگری بر خودمهارگری و HbA1c بیماران زن دیابتی نوع 2 بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه بیماران زن دیابتی مراجعهکننده به آزمایشگاه طبی رسالت تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 23 فرد مبتلا به دیابت بود که از میان مراجعهکنندگان بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای جمعآوری دادهها قبل و بعد از اجرای پروتکل از مقیاس خودمهارگری تانجی و آزمایش قند خون سهماهه HbA1c استفاده گردید. مداخله مبتنی بر مقابلهدرمانگری طی 8 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد که مداخله مقابلهدرمانگری بر کاهش میزان HbA1c مؤثر بوده است (05/0P<)، اما اثری بر میزان خودمهارگری نداشته است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، میتوان گفت مقابلهدرمانگری میتواند روش مؤثری در کاهش نشانگر زیستی (HbA1c) بیماران زن دیابتی باشد؛ بنابراین پیشنهاد میگردد که این مداخله در بیماران دیابتی به کار گرفته شود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Effectiveness of Coping Therapy on Self-Control and HbA1c among Female Patients with Type II Diabetes
نویسندگان [English]
- Farzaneh Shajari 1
- Alireza Aghayousefi 2
- Mojgan Agah heris 3
1 Department of Psychology, Saveh Branch, Islamic Azad University, Saveh, Iran
2 Associate professor, Department of psychology, Payame Noor University, Tehran, Iran
3 Associate Professor, Department of Psychology, Payame Noor University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Objective: Diabetes is one of the most common diseases in the world that not only costs a lot for different societies, it also has significant psychological effects. The aim of this study was to determine the effects of coping therapy on self-control and HbA1c among female patients with type II diabetic. Method: This study was a semi-experimental study with a pre-test, post-test, and follow-up design with a control group. The statistical population of this study included all diabetic female patients who have been referred to Resalat Medical Laboratory in Tehran. Subjects were screened using inclusion and exclusion criteria. The sample of this research was 23 persons, who had diabetes and were randomly divided into experimental and control groups. Data were collected using Tangney's Self-Control Scale (SCS) and Three-Month Blood Glucose Test HbA1c before and after protocol implementation. Coping Therapy was conducted during 8 sessions in the experimental group while the control group did not receive any treatment. Findings: The results of repeated measures analysis of variance showed that the intervention of the Coping Therapy was effective in decreasing HbA1c level (P <0.05), but it did not affect self-control. Conclusion: According to the research findings, Coping Therapy is an effective method to reduce HbA1c levels in diabetic female patients biomarkers (HbA1c) in female diabetic patients. Therefore, it is suggesting to be used this intervention in diabetic patients.
کلیدواژهها [English]
- Coping Therapy
- Self-Control
- HbA1c