سمیرا حسن زاده پشنگ؛ زهرا شعبانی؛ علی فتحی آشتیانی؛ احمد علی پور؛ حسین زارع
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1393، ، صفحه 60-75
چکیده
هدف: هموفیلی از شایعترین اختلال خونریزی دهنده ارثی و سومین بیماری شایع وابسته به کروموزوم x میباشد که ناشی از کمبود یا فقدان فاکتورهای انعقادی هشت و نه میباشد. تولد فرزند هموفیل در خانوادههایی که این بیماری در آنها وجود نداشته است باعث اضطرا ، ناامیدی و حتی احساس گناه میشود و درماندگی آنها را درمراقبت از فرزندشان موجب میشود بنابراین ...
بیشتر
هدف: هموفیلی از شایعترین اختلال خونریزی دهنده ارثی و سومین بیماری شایع وابسته به کروموزوم x میباشد که ناشی از کمبود یا فقدان فاکتورهای انعقادی هشت و نه میباشد. تولد فرزند هموفیل در خانوادههایی که این بیماری در آنها وجود نداشته است باعث اضطرا ، ناامیدی و حتی احساس گناه میشود و درماندگی آنها را درمراقبت از فرزندشان موجب میشود بنابراین این هدف اصلی پشوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مراقبت از بیماران هموفیلی در کاهش اضطرا و افسردگی مادران دارای فرزند هموفیل زیر 10 سال استان تهران است.روش: در یک تحقیق نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پ آزمون، از بین 022 نفر از مادران بیماران هموفیلی زیر 10 سال تعداد 32 نفر که در پرسشنامههای حالت صفت اسپیلبرگر و افسردگی بک نمرۀ بالا کسب کرده بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخا شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 0 جلسه، تحت آموزش مراقبت از بیماران هموفیلی قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. سپ هردو گروه دوباره پرسشنامههای نام برده شده را تکمیل کردند. دادهها با روش تحلیل کوواریان )آنکوا( تحلیل شدند.2/
یافته ها: یافتههای تحقیق نشان داد که در سطح معناداری ) 20 p (، آموزش مراقبت از بیماران هموفیلی در مادران دارای فرزند هموفیل، اضطرا و افسردگی را در این مادران به طور معناداری کاهش می دهد.
نتیجه گیری: آموزش مراقبت از بیماران هموفیلی در کاهش اضطرا و افسردگی مادران دارای فرزند هموفیل زیر 10 سال نقش بهسزایی دارد. بنابراین پیشنهاد می شود همه مادران و کسانی که از بیماران هموفیلی مراقبت می کنند تحت این آموزش قرار گیرند.
زینب خانجانی؛ حمید پورشریفی؛ نعیمه ماشینچی عباسی*؛ تورج هاشمی
دوره 2، شماره 6 ، مرداد 1392، ، صفحه 62-78
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ علائم اختلالات اضطرابی در سطوح متفاوت کلسترول به انجام رسیده است. روش: این پژوهش از نوع مطالعات علی – مقایسهای بود. مبتنی بر اهداف ترسیم شده، از میان افراد مبتلا به کلسترول (TC) بالا و پایین مراجعهکننده به آزمایشگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی، تعداد 100 نفر (50 نفر در هر گروه با میانگین سنی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ علائم اختلالات اضطرابی در سطوح متفاوت کلسترول به انجام رسیده است. روش: این پژوهش از نوع مطالعات علی – مقایسهای بود. مبتنی بر اهداف ترسیم شده، از میان افراد مبتلا به کلسترول (TC) بالا و پایین مراجعهکننده به آزمایشگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی، تعداد 100 نفر (50 نفر در هر گروه با میانگین سنی 55- 35 ساله) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ SCL-90-R استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین گروههای مورد مطالعه از نظر علائم اضطراب تفاوت معنیدار وجود دارد. علاوه بر این، تحلیلهای تکمیلی نشان داد که نشانههای ترس مرضی، وسواس - اجبار، اضطراب در افراد دارای کلسترول بالا نسبت به افراد دارای کلسترول پایین بیشتر است. نتیجهگیری: اختلالات روانی و بیماریهای جسمانی با هم در ارتباطند. پاتوفیزیولوژی اختلالات روانی ممکن است با تغییرات عوامل بیولوژیکی در ارتباط باشد. در بررسی رابطة بین سطوح سرمی کلسترول و علائم اختلالات روانی، شواهد پژوهشی نشان میدهند که افراد دارای اختلالات جسمانی غالباً نشانههایی از سایکوپاتولوژی مربوط را دارا هستند. از اینرو، یافتهها حاکی از آن است که سطوح بالای کلسترول ممکن است با علائم اضطراب و تنش در افراد همراه باشد.