سید حامد واحدی اردکانی؛ شیرین کوشکی؛ محمد اورکی؛ آمنه سادات کاظمی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیپنوتیزمی و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر ترمیم زخم و استرس ادراکشده بیماران پس از جراحی شکمی بود. روش: جامعة آماری شامل تمامی بیماران کاندید جراحی شکمی بستریشده در بیمارستان گلستان شهر تهران بود. 75 نفر از این بیماران با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شده و بهشکل تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیپنوتیزمی و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر ترمیم زخم و استرس ادراکشده بیماران پس از جراحی شکمی بود. روش: جامعة آماری شامل تمامی بیماران کاندید جراحی شکمی بستریشده در بیمارستان گلستان شهر تهران بود. 75 نفر از این بیماران با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شده و بهشکل تصادفی در 3 گروه مطالعاتی قرار گرفتند. گروه اول، مداخله 8 جلسهای درمان هیپنوتیزمی و گروه دوم، مداخله 8 جلسهای MBSR دریافت کرد و گروه سوم به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. جمعآوری دادهها با استفاده از مقیاس زخم بیتس - جنسن (بیتس - جنسن و ساسمن، 2012) و پرسشنامه استرس ادراکشده (کوهن و همکاران، 1983) انجام شده و تجزیهوتحلیل آنها نیز بهروش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر صورت پذیرفت. یافتهها: نتایج پژوهش نشان دادند که درمان هیپنوتیزمی و MBSR بر ترمیم زخم و استرس ادراکشده بیماران پس از جراحی شکمی تاثیر دارند (001/0<P). نتیجهگیری: درمان هیپنوتیزمی و MBSR منجر به تسریع ترمیم زخم و نیز کاهش عوارض جانبی و استرس ادراکشده در مرحله پسآزمون و پیگیری در بیماران فوق میشوند. لذا میتوان از این دو مدل درمانی بهعنوان درمان کمکی جهت پیشگیری یا کاهش عوارض پس از جراحی شکمی استفاده نمود.
شیرین خاتمی؛ محمد اورکی؛ احمد علیپور؛ پروین منصوری
چکیده
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماریهای پوستی مورد تائید قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و ترکیب آن با پسخوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- ...
بیشتر
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماریهای پوستی مورد تائید قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و ترکیب آن با پسخوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، شامل تمام بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که از این جامعه، با توجه به ملاکهای ورود و خروج از تحقیق، 45 بیمار به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه پسخوراند زیستی و 8 جلسه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی دریافت کردند. گروه آزمایشی دوم، فقط مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری برادبنت و همکاران (2006)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1988) و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009) بود. یافتهها: طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخلات، مؤثر واقع شده بودند؛ اما ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی با پسخوراند زیستی، اثربخشی بیشتر و پایدارتری داشت. نتیجهگیری: این دو درمان، بخصوص بهصورت ترکیبی، میتواند بهعنوان روشی کارآمد در بیماران پسوریازیس مورد استفاده قرار گیرد.
محمد اورکی؛ فاطمه عیسی زاده
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر تنظیم هیجانی، استرس ادراکشده و پیروی از درمان بر بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اضافه وزن بود. روش: جامعۀ آماری، شامل مردان مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای اضافه وزن شهر تهران بود که از طریق نمونهگیری در دسترس 40 نفر از مردان مبتلا به دیابت که دارای اضافه وزن ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر تنظیم هیجانی، استرس ادراکشده و پیروی از درمان بر بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اضافه وزن بود. روش: جامعۀ آماری، شامل مردان مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای اضافه وزن شهر تهران بود که از طریق نمونهگیری در دسترس 40 نفر از مردان مبتلا به دیابت که دارای اضافه وزن بوده و در انجمن دیابت ایرانیان عضویت داشتند، انتخاب شدند و بهطور داوطلبانه در مرحله پیشآزمون پرسشنامههای پژوهش که شامل مقیاس دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004)، استرس ادراکشده کوهن، کامارک و مرسلستین (1983) و پیروی از درمان موریسکی (1992) میباشد را تکمیل کرده و بهطور تصادفی در طرح مطالعاتی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان MBSR قرار گرفت، سپس در مرحلۀ پسآزمون هر دو گروه، به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با اندازهگیری مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان MBSR، باعث بهبود تنظیم هیجانی، استرس ادراکشده و پیروی از درمان در گروه آزمایش و مرحلۀ پسآزمون شد (0001/0P<). نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی درمان MBSR بر تنظیم هیجانی، استرس ادراکشده و پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اضافه وزن میتوان از این درمان جهت کاهش مشکلات روانشناختی مبتلایان به دیابت بهره گرفت. علاوه بر این سازمانها و انجمنهای مرتبط با دیابت نیز میتوانند از نتایج پژوهش حاضر بهمنظور ارتقای کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت بهره گیرند.
محمد اورکی؛ آزیتا اسدپور
چکیده
مقدمه: ریفلاکس معده به مری از شایعترین بیماریهای دستگاه گوارش میباشد که با کاهش بهزیستی روانشناختی و افزایش استرس همراه است. هدفاز این پژوهشبررسیاثربخشیکاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی و استرس ادراکشده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری است. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری ...
بیشتر
مقدمه: ریفلاکس معده به مری از شایعترین بیماریهای دستگاه گوارش میباشد که با کاهش بهزیستی روانشناختی و افزایش استرس همراه است. هدفاز این پژوهشبررسیاثربخشیکاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی و استرس ادراکشده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری است. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (دو ماه) است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به ریفلاکس معده میباشد که به بیمارستانهای علوم پزشکی شهر تهران مراجعه نمودهاند. نمونه شامل 30 زن که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی در هشت جلسه به مدت دو ساعت تحت آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB-SF) و مقیاس استرس ادراکشده (PSS) بود. شرکتکنندگان پرسشنامهها را در سه زمان (پیشآزمون، پسآزمون، پیگیری) پاسخ داده و اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرمافزار اسپیاس تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراکشده تأثیر معناداری داشت. نتیجهگیری: اثربخشی آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس بهعنوان یک روش مداخلهای میتواند جهت افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراکشده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری بکار رود.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمد اورکی؛ آتوسا مهدیزاده؛ افسانه درتاج
دوره 7، شماره 26 ، شهریور 1397، ، صفحه 25-43
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد بر علایم کمر درد، افسردگی و رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود پرداخت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 زن دارای کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد بر علایم کمر درد، افسردگی و رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود پرداخت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 زن دارای کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. یک گروه آزمایش درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و گروه دیگر آزمایش درمان پذیرش و تعهد را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه های درد مک گیل، افسردگی بک و رضایت از زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش علایم درد و افسردگی و افزایش رضایت از زندگی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین دو روش درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
محمد اورکی؛ پوران سامی
دوره 5، شماره 20 ، بهمن 1395، ، صفحه 34-47
چکیده
هدف: این تحقیق بررسی تاثیر مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان کیفیت زندگی ، وبهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میباشد. روش: این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است، جامعه پژوهش آن را کلیه بیماران مبتلا به ام اس که در جامعه ام اس ایران دارای ...
بیشتر
هدف: این تحقیق بررسی تاثیر مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان کیفیت زندگی ، وبهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میباشد. روش: این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است، جامعه پژوهش آن را کلیه بیماران مبتلا به ام اس که در جامعه ام اس ایران دارای پرونده هستند تشکیل می دهد که از میان آنها ، 30 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. این بیماران به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند، سپس گروه آزمایش تحت مداخله قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد، شامل پرسشنامه کیفیت زندگی خاص بیماران ام اس و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و کیز بودکه قبل و بعد از مداخله بوسیله آزمودنی ها تکمیل گردید. یافتهها: تحلیل کو واریانس نشان داد که بین میانگین های نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون متغییر های بهزیستی روان شناختی وابعاد روانی کیفیت زندگی تفاوت معنی داری وجود دارد(1/00 P˂) نتیجهگیری: مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه را می توان به عنوان مداخله روان شناختی ثمر بخش برای افزایش شاخص های بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مبتلایان به بیماران مولتیپل اسکلروزیس معرفی کرد
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمد اورکی؛ مریم امیرآبادی؛ شیما حیدری
دوره 4، شماره 16 ، دی 1394، ، صفحه 31-42
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخصهای خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت. روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند و با پرسشنامههای کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت ـ صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخصهای خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت. روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند و با پرسشنامههای کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت ـ صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر اطلاعات موردنیاز جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد، ابعاد جسمی و اجتماعی با تمامی مؤلفههای سلامت روان رابطه معنیدار دارند. بعد روانی نیز با اضطراب و بیخوابی و افسردگی رابطه معنیدار دارد. بعد معنوی با اضطراب و بیخوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی و کیفیت کلی زندگی نیز با نشانه بدنی و افسردگی رابطه دارد. بین خشم درونریز با نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی و افسردگی، خشم برونریز با نشانههای بدنی و اضطراب و بیخوابی و خشم کلی با نشانههای بدنی، رابطه معنیدار وجود دارد. با توجه به نتایج، دو متغیر شاخص خشم و کیفیت زندگی، باهم ٥٨/٠ درصد واریانس سلامت عمومی را پیشبینی کردهاند. نتیجهگیری: با توجه به رابطه خشم و کیفیت زندگی با سلامت عمومی بیماران استومی، میتوان با آموزش مهارتهای زندگی و کنترل خشم به ارتقای کیفیت زندگی این بیماران پرداخته و سلامت جسم و روانشان را بهبود بخشید.
مهشید جعفرزاده؛ احمد علیپور؛ محمد اورکی؛ عزیز رضا قاسم زاده
دوره 3، شماره 10 ، شهریور 1393، ، صفحه 97-115
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابلهای و سبکهای دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی میباشد. روش: این پژوهش بر اساس طرح علی مقایسهای انجام شده است. جامعه آماری تعریف شده در این تحقیق شامل همه افراد دچار اختلال هویت جنسی و افراد عادی همتای آنها در شهر تهران بودند. بدین ترتیب که دو گروه ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابلهای و سبکهای دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی میباشد. روش: این پژوهش بر اساس طرح علی مقایسهای انجام شده است. جامعه آماری تعریف شده در این تحقیق شامل همه افراد دچار اختلال هویت جنسی و افراد عادی همتای آنها در شهر تهران بودند. بدین ترتیب که دو گروه افراد با اختلال هویت جنسی(30 نفر) و سالم بدون اختلال هویت (30 نفر) که با روش نمونهگیری در دسترس و باتوجه به متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات و سن همتا شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به پرسشنامه راهبردهای مقابلهای کارور، شایر و وینتراب (۱۹۸0) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) پاسخ دادند دادهها با روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل نتایج نشان داد که افراد دارای اختلال هویت جنسی نسبت به افراد بدون اختلال هویت جنسی از سبک دلبستگی ناایمنتری برخوردارند و از راهبردهای مقابلهای هیجانمدار استفاده میکنند737/8 =F و 01/0˂P. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که سبکهای دلبستگی افراد در روابط بزرگسالی، سلامت روان و استفاده از راهبردهای مقابلهای آنها در برابر مشکلات زندگی تأثیرگذار است.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
علیرضا آقایوسفی؛ علی احمدی ازغندی؛ علی حسینایی؛ محمد اورکی؛ اعظم نوفرستی
دوره 2، شماره 5 ، خرداد 1392، ، صفحه 48-62
چکیده
هدف : سبک زندگی سوء مصرف کنندگان مواد و افراد بهنجار شهر تهران بررسی شد. روش : بدین منظور نمونه 404 نفری(191 سوءمصرف کننده و213 فرد بهنجار ) از افراد 45-15 ساله ساکن در شهر تهران به روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک زندگی پاسخ دادند . یافته ها : نتایج نشان دادندکه تفاوت بین دو گروه در سبکهای تعلق پذیری ـ علاقه اجتماعی، ...
بیشتر
هدف : سبک زندگی سوء مصرف کنندگان مواد و افراد بهنجار شهر تهران بررسی شد. روش : بدین منظور نمونه 404 نفری(191 سوءمصرف کننده و213 فرد بهنجار ) از افراد 45-15 ساله ساکن در شهر تهران به روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک زندگی پاسخ دادند . یافته ها : نتایج نشان دادندکه تفاوت بین دو گروه در سبکهای تعلق پذیری ـ علاقه اجتماعی، توجه طلبی و محتاط بودن معنادار اما در سبکهای تبعیت جویی و ریاست طلبی معنادار نبود ؛ تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که سبک تعلق پذیری ـ علاقه اجتماعی 19% واریانس را بطور معنادار تبیین می کند و سایر ضرایب معنادار نیست. نتیجه گیری : این یافته ها همسو با دیدگاه آدلری درباره تحول روان آزردگیها ضمن تایید تفاوت گروهها در سبکهای زندگی بر اهمیت پیشگیرانه مداخله گری نخستین دراین قلمروها در پیشگیری از سوءمصرف مواد تاکید دارند.
محمد اورکی؛ حسین زارع؛ نسترن شیرازی؛ سمیرا حسن زاده پشنگ
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1391، ، صفحه 56-70
چکیده
چکیدههدف : دیابت یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که با مشکلات روانشناختی به ویشه خشم رابطه زیادیدارد. هدف پشوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مدیریت خشم بر پیروی از درمان و کنترل قند خون بیمارانمبتلا به دیابت نوع 2 بود.روش: در یک تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پ آزمون ، از بین 211 بیمار دیابتی نو ع 2- ، مراجعه کننده به یک مطب خصوصی، ...
بیشتر
چکیدههدف : دیابت یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که با مشکلات روانشناختی به ویشه خشم رابطه زیادیدارد. هدف پشوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مدیریت خشم بر پیروی از درمان و کنترل قند خون بیمارانمبتلا به دیابت نوع 2 بود.روش: در یک تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پ آزمون ، از بین 211 بیمار دیابتی نو ع 2- ، مراجعه کننده به یک مطب خصوصی، تعداد 28 نفر که پ از پاسخ گویی به پرسشنامه حالت صفت بیان خشم 2در این آزمون نمره بالا کسب کرده بودند به روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخا شدند . سپ اینبیماران به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند و علاوه بر گرفتن آزمایش HbA1c خون ،پرسشنامه سنجش رفتارهای خودمراقبتی در دیابت به منظور بررسی پیروی از درمان در این بیماران ، در مورد آنهااجرا شد. سپ گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 91 دقیقه ای در دوره آموزش مدیریت خشم که به شیوه شناختی -رفتاری برگزار شد، شرکت نمود اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پ از پایان مداخله، میزان HbA1c خونافراد هر دو گروه، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت و تمام افراد به پرسشنامه سنجش رفتارهای خودمراقبتی در دیابتبه عنوان پ آزمون پاسخ دادند. برای تحلیل داد هها از آزمون تحلیل کوواریان تک متغیره )آنکوا( استفاده شد.یافته ها: نتای تحلیل کوواریان نشان داد که آموزش مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری موجب -افزایش میزان پیروی از درمان و کاهش قند خون ) HbA1c ( گروه آزمایش شده است.نتیجه گیری: آموزش مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری می تواند در بهبود پیروی از درمان و کنترل قند -خون ) HbA1c ( بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 اثربخش باشد. بنابراین ارائه چنین آموزش هایی در کنار سایرمداخلات پزشکی به عنوان بخشی از درمان و مراقبت جامع دیابت، توصیه می گردد.
محمد اورکی؛ شهره بیات؛ ساناز خدادوست
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 22-31
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه اثربخشی مداخلةشناختی – رفتاری مبتنی بر الگوی مارلات با اثربخشی مداخلة شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در سلامت روان درمانجویان وابسته بهکراک بود.روش: در یک پژوهش آزمایشی 45 نفر از درمانجویان تحت پوششمرکز ترک اعتیاد جمعیت آفتاب که دوران پس از سمزدایی را می-گذراندند با اجرای مصاحبه و با در نظر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه اثربخشی مداخلةشناختی – رفتاری مبتنی بر الگوی مارلات با اثربخشی مداخلة شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در سلامت روان درمانجویان وابسته بهکراک بود.روش: در یک پژوهش آزمایشی 45 نفر از درمانجویان تحت پوششمرکز ترک اعتیاد جمعیت آفتاب که دوران پس از سمزدایی را می-گذراندند با اجرای مصاحبه و با در نظر گرفتن ملاکهای شمول انتخابشدند. سپس این تعداد به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفریانتخاب شدند. هر گروه در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیریمورد آزمایش قرار گرفتند. گروه اول با استفاده از روش شناخت درمانیمبتنی بر ذهن آگاهی و گروه دوم با استفاده از روششناختی رفتاریمبتنی بر الگوی مارلات درمان گروهی دریافت کردند و گروه کنترل درانتظار دریافت مداخله روانشناختی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده اینبود. برای (GHQ پژوهش فرم 28 سؤالی پرسشنامه سلامت عمومی ( 28تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمونتعقیبی شفه استفاده شد.یافتهها: تحلیل نتایج نشان داد شرکتکنندگان هر گروه از نظرشاخصهای سلامت روان در سطح 95 % اطمینان دارای تفاوتمعناداری هستند.نتیجهگیری: مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت بهمداخله شناختی رفتاری مارلت تاثیر بیشتری در میزان سلامت روان