خانواده و سلامتی
سمیه شکری؛ الهام نواب؛ شیوا اسماعیلی؛ یاسمن جاهد؛ حمید حقانی؛ محبوبه شالی
چکیده
مقدمه: دلیریوم نوعی تخریب شناختی نوسان دار و یک مشکل حاد در بیماران بستری است که میتواند باعث ایجاد پاسخ های روانشناختی در مراقبین خانوادگی گردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین دلیریوم بیمار و اضطراب در مراقبین خانوادگی بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه انجام شده است.
روش: در این مطالعه مقطعی در سال 1402، تعداد 256 جفت از بیماران ...
بیشتر
مقدمه: دلیریوم نوعی تخریب شناختی نوسان دار و یک مشکل حاد در بیماران بستری است که میتواند باعث ایجاد پاسخ های روانشناختی در مراقبین خانوادگی گردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین دلیریوم بیمار و اضطراب در مراقبین خانوادگی بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه انجام شده است.
روش: در این مطالعه مقطعی در سال 1402، تعداد 256 جفت از بیماران و مراقبین خانوادگی بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه به روش نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه CAM-ICU و پرسشنامه GAD7 استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزاز SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافتهها: نمره دلیریوم در 200 مورد از بیماران (1/78 %) مثبت گزارش شد. تعداد 240 نفر (8/93%) از مراقبین خانوادگی علائم اضطراب را گزارش کرده بودند که تعداد 43 نفر (8/16%) اضطراب خفیف، 84 نفر (8/32%) اضطراب متوسط و 113 نفر (2/44%) اضطراب شدید را تجربه کرده بودند. ارتباط آماری معنیداری بین دلیریوم بیمار و اختلال اضطراب فراگیر مراقبین خانوادگی گزارش شد (001/0 >P).
نتیجهگیری: وجود میزان بالای اضطراب در مراقبین خانوادگی لزوم توجه بیشتر کادر پرستاری به کاهش اضطراب را نمایان میکند. مراقبین خانوادگی نقش مهمی در حمایت از فرد بیمار برعهده دارند و حمایت از آنان به معنای تداوم مراقبت است. داشتن ارزیابی مناسب از نیازهای مراقبین خانوادگی و تلاش در جهت پاسخ به این نیازها میتواند موجب بهبود کیفیت مراقبت و افزایش رضایتمندی از دریافت خدمات مراقبتی گردد.
تاثیر هیجانات بر سلامت و رفتارهای مرتبط با سلامت
سوسن علیزاده فرد
چکیده
مقدمه: ارزیابی درد بیمار ممکن است تاثیر قابل توجهی بر سطح مراقبتی داشته باشد که بیمار دریافت میکند. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که عوامل زمینهای ممکن است بر تخمین درد ناظر تأثیر بگذارد؛ ازجمله مشخص شده است که چگونگی برداشت مثبت یا منفی دربارة فرد دردمند ممکن است موجب ارزیابی بیشتر یا کمتر درد در آنان شود. هدف از پژوهش حاضر ...
بیشتر
مقدمه: ارزیابی درد بیمار ممکن است تاثیر قابل توجهی بر سطح مراقبتی داشته باشد که بیمار دریافت میکند. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که عوامل زمینهای ممکن است بر تخمین درد ناظر تأثیر بگذارد؛ ازجمله مشخص شده است که چگونگی برداشت مثبت یا منفی دربارة فرد دردمند ممکن است موجب ارزیابی بیشتر یا کمتر درد در آنان شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسة اثر برداشت مثبت و منفی دربارة فرد دردمند بر ارزیابی درد آنها در پرستاران و افراد عادی است.
روش: 60 فرد پرستار و عادی زن و مرد (هرگروه 30 نفر) روایتهایی را دربارة چهار شخصیت مثبت و چهار شخصیت منفی (مرد و زن) همراه با نام و عکس آنها شنیدند. سپس ویدیوهای از چهره دردمند همان افراد در چهار سطح (خنثی، خفیف، متوسط، شدید) مشاهده کردند. از آنان خواسته شد تا میزان درد هر کدام را از 1 تا 100 ارزیابی نمایند. دادههای دو گروه با کمک نرم افزار SPSS-21 مقایسه شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر (4×2) در دو گروه مشخص نمود که اولاً افراد عادی، درد شخصیتهای مثبت را بیش از شخصیتهای منفی ارزیابی نموده بودند؛ درحالیکه ارزشگذاری مثبت یا منفی در پرستاران تفاوتی ایجاد نکرده بود. دوماً پرستاران درمجموع سطح درد کمتری را گزارش کرده بودند.
نتیجهگیری: این نتایج در کنار تاکید بر اهمیت برداشت ناظران عادی از فرد دردمند، همچنین مشخص نمود که تجربه و دانش حرفهای پرستاران در زمینههای درمانی، اثر سوگیری برداشت را در آنان کاهش داده است.
جنبه های روانشناختی و اجتماعی پیشگیری از بیماریها
منیژه حدادی برزکی؛ عذرا زبردست؛ سجاد رضایی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خطاهای شناختی در رابطه بین فشار اجتماعی- فرهنگی و ترس از تصویر بدنی در زنان چاق بدون سابقه کاهش وزن انجام شد.
روش: طرح پژوهش توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی بود که با 200 زن 30 تا 55 ساله چاق بدون سابقه کاهشوزن، به روش نمونهگیری در دسترس از شهرهای تهران، رشت و کاشان، در نیمه دوم 1402، اجرا ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خطاهای شناختی در رابطه بین فشار اجتماعی- فرهنگی و ترس از تصویر بدنی در زنان چاق بدون سابقه کاهش وزن انجام شد.
روش: طرح پژوهش توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی بود که با 200 زن 30 تا 55 ساله چاق بدون سابقه کاهشوزن، به روش نمونهگیری در دسترس از شهرهای تهران، رشت و کاشان، در نیمه دوم 1402، اجرا شد. جهت سنجش، از شاخص تودهبدنی (BMI) استفادهشد و آزمودنیها به پرسشنامههای جمعیتشناختی، ترس از تصویربدن لیتلتون (BICI)، فشار فرهنگی- اجتماعی ادراکشده (PSPS) و خطاهایشناختی الیس (CDQ) داوطلبانه پاسخ دادند. تحلیل دادهها با نسخه 22 نرمافزار SPSS و Amos انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد بین فشار فرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی (P<0.05, r=0.38)، خطاهایشناختی و ترس از تصویربدنی (p<0.05, r=0.50) و فشار فرهنگی- اجتماعی و خطاهایشناختی (p<0.05, r=0.65) رابطه معنادار وجود دارد؛ یک واحد تغییر فشار فرهنگی- اجتماعی منجر به 36/0 تغییرات در ترس از تصویربدنی، یک واحد تغییر خطاهایشناختی منجر به 55/0 تغییرات در تصویربدنی و یک واحد تغییر فشار فرهنگی- اجتماعی منجر به 66/0 تغییرات در خطاهایشناختی میشود. الگوی میانجی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی برخوردار بود و مدل ترسیم شده 63 درصد از نمرات متغیر مکنون ترس از تصویر بدنی را تبیین مینماید (χ2/df=2.503, RMSEA= 0.088, CFI= 0.609, PCFI= 0.695, IFI=0.730, GFI=0.609). تحلیل بوتاستراپ نشان داد خطاهای شناختی بهطور معنیداری در رابطه بین نمرات فشارفرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی میانجیگری میکند (95% CI: 0.172 to 0.154).
نتیجهگیری: خطاهایشناختی تفکر دوقطبی و سوگیریتوجه اثر مخرب فشار فرهنگی- اجتماعی را برای ایجاد ترس بیشتر از تصویربدنی در زنان چاق شدت میبخشد. در این رابطه پیشنهاد میشود درمانگران جهت تدوین برنامه چاقی برای اقناعسازی برای کاهشوزن بر روی تاثیر خطاهایشناختی توجه ویژهای داشتهباشند.
جنبه های روانشناختی و اجتماعی پیشگیری از بیماریها
میلاد رحیمی؛ ربابه نوری؛ الهه تاجفر
چکیده
مقدمه: ورود به دانشگاه یک مرحله رشدی حیاتی است که میتواند دانشجویان را نسبت به نگرشهای خوردن آشفته و اختلالات خوردن آسیبپذیر کند. ازاینرو، هدف این مطالعه بررسی رابطه کمالگرایی و نارضایتی از بدن با نگرش خوردن با نقش واسطهای اضطراب در دانشجویان بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ...
بیشتر
مقدمه: ورود به دانشگاه یک مرحله رشدی حیاتی است که میتواند دانشجویان را نسبت به نگرشهای خوردن آشفته و اختلالات خوردن آسیبپذیر کند. ازاینرو، هدف این مطالعه بررسی رابطه کمالگرایی و نارضایتی از بدن با نگرش خوردن با نقش واسطهای اضطراب در دانشجویان بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان ۱۹ تا ۲۴ سال مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی بود که در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۲ مشغول به تحصیل بودند که از این بین، ۴۷۸ نفر با روش تصادفی از نوع خوشهای یک مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامههای نگرش خوردن (EAT-26)، اضطراب بک (BAI)، شکل بدن (BSQ) و مقیاس کمالگرایی (FMPS) مورداستفاده قرار گرفت. دادهها با نرمافزارهای SPSS-26 و Amos-24 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اثر کمالگرایی (01/0> p و ۴۶/۰=β)، نارضایتی از بدن (01/0> p و ۳۶/۰=β) و اضطراب (01/0< p و ۱۳/۰=β) بر نگرش خوردن، مثبت و معنیدار است. علاوهبرآن، کمالگرایی (01/0> p و ۳۳/۰=β) و نارضایتی از بدن (01/0> p و ۳۸/۰=β) بر اضطراب و همچنین کمالگرایی (۰۱/۰> p و ۲۱/۰=β) بر نارضایتی از بدن، اثر مثبت و معنیدار دارند.
نتیجهگیری: اضطراب در رابطه کمالگرایی و نارضایتی از بدن با نگرش خوردن در دانشجویان، نقش واسطهای ایفا میکند. آگاهی از این نتایج در تدوین راهبردهای پیشگیرانه و مداخلات درمانی مناسب اهمیت زیادی دارد.
تاثیر هیجانات بر سلامت و رفتارهای مرتبط با سلامت
فاطمه عسکری رستمی؛ سیدرضا جوادیان؛ حسین افراسیابی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و پیامدهای فرهنگی-اجتماعی رفتار پرخطر جنسی در نوجوانان شهر تهران بوده است.
روش: روش مورداستفاده در این پژوهش از نوع کیفی با راهبرد نظریه زمینهای است. مشارکتکنندگان پژوهش شامل 24 نفر از نوجوانان دارای رفتار پرخطر جنسی در شهر تهران بوده که با استفاده از نمونهگیری گلوله برفی انتخابشدهاند. ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و پیامدهای فرهنگی-اجتماعی رفتار پرخطر جنسی در نوجوانان شهر تهران بوده است.
روش: روش مورداستفاده در این پژوهش از نوع کیفی با راهبرد نظریه زمینهای است. مشارکتکنندگان پژوهش شامل 24 نفر از نوجوانان دارای رفتار پرخطر جنسی در شهر تهران بوده که با استفاده از نمونهگیری گلوله برفی انتخابشدهاند. دادهها با استفاده از روش مصاحبه عمیق جمعآوری، و به کمک روش کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) تجزیهوتحلیل شدهاند.
یافتهها: بهطورکلی در فرآیند تجزیهوتحلیل دادهها، 38 مقوله فرعی و 13 مقوله اصلی خلق شد. یافتههای کلی حاکی از آن است که فقدان هدف و بیش کنترلگری بهعنوان شرایط علّی، مهاجرت، فقر ادراکشده و فضای مجازی بهعنوان شرایط زمینهای، برچسب خوردن و محدودیتهای دینی و فرهنگی بهعنوان شرایط مداخلهگر در بروز رفتار پرخطر جنسی استخراج شدند. جستوجوی مکان امن و خلوت و تلاش برای صمیمت زیاد با دوستان بهعنوان راهبردهای بهکاررفته شده توسط نوجوانان و نگرانی از گیر افتادن توسط پلیس، ترس از برخوردها و تنبیههای شدید خانواده و نگرانی از افشا نیز بهعنوان پیامدهای این نوع رفتارها شناساییشدهاند.
نتیجهگیری: تأثیر متقابل شرایطی مانند مشکلات اقتصادی، مهاجرت، فضای مجازی و محدودیتهای دینی و فرهنگی در شکلگیری رفتار پرخطر جنسی در نوجوانان مشخص گردید. لذا پیشنهاد میشود که برای کاهش این رفتارها، اقداماتی در جهت افزایش صمیمیت در خانوادهها و آموزش و ارتقای سواد رسانهای والدین و نوجوانان انجام شود.
stress
پگاه جوکار؛ مهدیه رحمانیان
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تنظیم شناختی و بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلابه اختلال کندن مو انجام شد.
روش: پژوهش نیمهآزمایشی حاضر، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری ۴ماهه با گروه کنترل، روی ۳۰ زن مبتلا به اختلال کندن مو مراجعهکننده به مراکز مشاوره درود (سه ماهه آخر ۱۴۰۲) که تشخیص موکنی ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تنظیم شناختی و بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلابه اختلال کندن مو انجام شد.
روش: پژوهش نیمهآزمایشی حاضر، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری ۴ماهه با گروه کنترل، روی ۳۰ زن مبتلا به اختلال کندن مو مراجعهکننده به مراکز مشاوره درود (سه ماهه آخر ۱۴۰۲) که تشخیص موکنی بر اساس DSM-5 توسط دو روانشناس بالینی دریافت کرده بودند، انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلال کندن مو محققان بیمارستان عمومی ماساچوست (1980)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1990)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱) بود. افراد بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی با استفاده از نرمافزار اختصاص تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش هشت جلسه شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی طبق پروتکل سگال و همکاران (2013) دریافت کرد، درحالیکه گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر در SPSS26 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلابه اختلال کندن مو بهطور معناداری مؤثر است (۱/۰>p).
نتیجهگیری: شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند بهعنوان یک روش مؤثر برای بهبود تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلابه اختلال کندن مو مورد استفاده قرار گیرد.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
فاطمه بیان فر؛ سید سعید سلیمان پور
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری-جنسی بر خودپندارهجنسی، خودابرازی جنسی، اختلال نعوظ و اختلال کمبود میلجنسی در بیماران مرد مبتلا به کژکاری جنسی بود.
روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مرد مبتلا به اختلال ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری-جنسی بر خودپندارهجنسی، خودابرازی جنسی، اختلال نعوظ و اختلال کمبود میلجنسی در بیماران مرد مبتلا به کژکاری جنسی بود.
روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مرد مبتلا به اختلال نعوظ و کمبود میلجنسی مراجعهکننده به متخصصان اورولوژی منطقه یک شهر تهران بود. از این جامعه نمونهای به حجم 26 نفر به روش هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و کنترل (13 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقهای را به مدت دو و نیم ماه دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزارهای به کار برده شده در این مطالعه شامل پرسشنامه عملکرد جنسی مردان روزن و همکاران (1997)، پرسشنامه استاندارد خودپنداره جنسی اسنل (1995)، پرسشنامه خودابرازی جنسی اسنل، بلک، کلارک (1987) هستند. برای تجزیه وتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره بهعلاوه آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در مرحله پسآزمون، درمان شناختیرفتاریجنسی موجب افزایش معنیدار خودپنداره جنسی مثبت (P≤ 0.001) و خود ابرازی جنسی (P≤ 0.001) و کاهش معنیدار اختلال نعوظ (P≤ 0.001) و افزایش معنیدار میل جنسی (P≤ 0.001) در بیماران مرد مبتلا به اختلال کژکاری جنسی شد.
نتیجهگیری: درمان شناختی-رفتاری-جنسی با بهرهگیری از تکنیکهای شناختی-رفتاری و آموزش رفتارهای جنسی میتواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود خودپنداره جنسی، خودابرازی جنسی، اختلال نعوظ و کمبود میلجنسی در بیماران مرد مبتلا به کژکاری جنسی مورد استفاده قرار گیرد.
بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
سمانه صومعلو؛ منیژه فیروزی؛ عاطفه عربی؛ هدی زرج
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مرور مداخلات روانشناختی در افراد مبتلا به سرطان پروستات انجام گرفت.
روش: روش پژوهش، مرور نظاممند و جامعه آماری شامل کلیه پژوهشهای خارجی بود که با استفاده از کلیدواژههای سرطان، پروستات، مداخلات روانشناختی، مرور نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی گوگل اسکولار، ساینس دایرکت، پاب مد، اسپرینگر، سایک ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مرور مداخلات روانشناختی در افراد مبتلا به سرطان پروستات انجام گرفت.
روش: روش پژوهش، مرور نظاممند و جامعه آماری شامل کلیه پژوهشهای خارجی بود که با استفاده از کلیدواژههای سرطان، پروستات، مداخلات روانشناختی، مرور نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی گوگل اسکولار، ساینس دایرکت، پاب مد، اسپرینگر، سایک اینفو و آی اس آی مورد جستجو قرار گرفتند.
یافتهها: در این مطالعه دادههای مربوط به سال های 2015 تا 2024 مورد جستجو قرار گرفتند. این مقالات براساس معیارهای ورود به پژوهش، غربالگری شدند و مقالات منتخب مورد بررسی عمیقتری قرار گرفتند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد 5 مداخله شامل مشاوره، درمان شناختی-رفتاری، مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی، گروههای حمایتی و زوج درمانی به عنوان مداخلات روانشناختی مهم در افراد مبتلا به سرطان پروستات شناسایی شدند.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
سارا سوری؛ افشین صلاحیان؛ بیتا نصر الهی
چکیده
مقدمه: درد مزمن اختلال عضلانی-اسکلتی میباشد که موجب بروز درد در نواحی مفاصل نواحی مختلف بدن میشود و مشکلات جسمی و روانی برای بیماران به وجود میآورد بنابرین پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی درمان هیجانمحور و درمان ذهنآگاهی در بهبود خودکارآمدی، تعارض در ابراز هیجان و ادراکدرد در بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی میباشد.
روش: ...
بیشتر
مقدمه: درد مزمن اختلال عضلانی-اسکلتی میباشد که موجب بروز درد در نواحی مفاصل نواحی مختلف بدن میشود و مشکلات جسمی و روانی برای بیماران به وجود میآورد بنابرین پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی درمان هیجانمحور و درمان ذهنآگاهی در بهبود خودکارآمدی، تعارض در ابراز هیجان و ادراکدرد در بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی میباشد.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی شهر تهران در سال 1401 بودهاند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه 20 نفره درمان هیجان محور، درمان ذهنآگاهی و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه خودکارآمدی درد، پرسشنامه تعارض هیجانی و ادراک بیماری استفاده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد درمان هیجانمحور و ذهنآگاهی بر بهبود خودکارآمدی، تعارض ابراز هیجان و ادراکدرد تاثیر معناداری دارد (0.05>p). آزمون شفه نشان داد تاثیر درمان هیجانمدار بر تعارض ابراز هیجان و ادراکدرد به طور معناداری بیشتر از درمان ذهنآگاهی بود (0.05>p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت در بهبود خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن، مداخله ذهنآگاهی و برای بهبود تعارض در ابراز هیجان و ادراکدرد بیماران درد مزمن درمان هیجانمدار تاثیر بیشتری دارند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
ماندانا جمالی؛ محمدحسین دباغ منش؛ آدیس کراسکیان موجمباری؛ مریم بهرامی هیدجی
چکیده
مقدمه: مطالعات متعددی در زمینه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی انجام شده است. اما مطالعاتی که به مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر سبک زندگی و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو مغفول مانده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر سبک زندگی و تبعیت ...
بیشتر
مقدمه: مطالعات متعددی در زمینه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی انجام شده است. اما مطالعاتی که به مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر سبک زندگی و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو مغفول مانده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر سبک زندگی و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری به مدت دو ماه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به یک کلینیک تخصصی دیابت در شهر شیراز (1403) بودند. که تعداد 45نفر ( 15 نفر در گروه آموزشی واقعیت درمانی، 15 نفر در گروه آموزشی رفتار درمانی دیالکتیکی و 15 نفر در گروه کنترل) به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک زندگی (لالی و همکاران، 1391)، پرسشنامه تبعیت از درمان (مدانلو، 1392)، استفاده شد. دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس مختلط تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: بین واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی با گروه کنترل در سبک زندگی و تبعیت از درماندر زنان مبتلا به دیابت نوع دو تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P) اما تفاوت میانگین حاکی از آن است که واقعیت درمانی نسبت به رفتار درمانی دیالکتیکی منجر به بهبود سبک زندگی و تبعیت از درمان شد اما این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گیری کرد هم واقعیت درمانی و هم رفتار درمانی دیالکتیکی را به عنوان یک روش درمانی کارآمد جهت بهبود سبک زندگی و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو پیشنهاد داد.