جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
علی مصطفائی
چکیده
مقدمه: از آنجایی که داشتن رژیم غذایی سالم مرتبط با سلامت جسمی و روان شناختی همیشه مورد توجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش پیشبینی سالمخواری عصبی براساس اضطراب سلامتی، وسواس و نگرانی آسیب شناختی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز میاندوآب بود ...
بیشتر
مقدمه: از آنجایی که داشتن رژیم غذایی سالم مرتبط با سلامت جسمی و روان شناختی همیشه مورد توجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش پیشبینی سالمخواری عصبی براساس اضطراب سلامتی، وسواس و نگرانی آسیب شناختی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز میاندوآب بود که با روش نمونه گیری در دسترس 282 (180 زن، 102 مرد) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سالمخواری عصبی (دونینی و همکاران، 2005)، پرسشنامه اضطراب سلامتی (ساکویس و همکاران، 2002)، پرسشنامه وسواس فکری عملی (فوا و همکاران، 2002) و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (مایرو همکاران، 1990) بود. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام با کمک نرمافزار SPSS-27 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامتی، وسواس و نگرانی آسیب شناختی با 9/46 درصد واریانس قادر به پیشبینی سالمخواری عصبی هستند. اضطراب سلامتی (01/0 ˂P، 301/0=β)، پیامدهای منفی ابتلا به بیماری (01/0 ˂P، 295/0=β)، احتمال ابتلا به بیماری (01/0 ˂P، 278/0=β)، وسواس (01/0 ˂P، 516/0=β) و نگرانی آسیبشناختی (01/0 ˂P، 334/0=β) توانایی پیشبینی سالمخواری عصبی را داشتند.
نتیجهگیری: اضطراب سلامتی، وسواس و نگرانی آسیب شناختی بر سالمخواری عصبی تأثیر منفی دارد که نیازمند توجه و حساسیت بالا است و از طرفی شناخت عوامل اصلی مؤثر بر سالمخواری عصبی، میتوان جهت کاهش سالمخواری عصبی و افزایش سلامت افراد، دست به برنامهریزی و اقدامات مداخلهای زد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
مژگان شخص نیائی؛ ایمان الله بیگدلی؛ عباس فیروزآبادی
چکیده
مقدمه: علائم روانتنی یکی از مشکلات شایع در زنان نابارور میباشد که منجر به اختلال در کیفیت زندگی و عملکرد روزانه این افراد میشود. با توجه به اهمیت بهبود و درمان این علائم، پژوهش در خصوص عوامل روانشناختی موثر بر علائم روانتنی ضروری میباشد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین طرحوارههای ناسازگار اولیه با علائم روانتنی با نقش میانجی ...
بیشتر
مقدمه: علائم روانتنی یکی از مشکلات شایع در زنان نابارور میباشد که منجر به اختلال در کیفیت زندگی و عملکرد روزانه این افراد میشود. با توجه به اهمیت بهبود و درمان این علائم، پژوهش در خصوص عوامل روانشناختی موثر بر علائم روانتنی ضروری میباشد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین طرحوارههای ناسازگار اولیه با علائم روانتنی با نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان نابارور میباشد.
روش: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و مدل معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری این پژوهش زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک ناباروری در مشهد بودند که 360 نفر به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های فرم کوتاه طرحوارههای ناسازگار اولیه، علائم روانتنی و فرم کوتاه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری و آزمون تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 24 صورت گرفت.
یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش طرحوارههای ناسازگار اولیه و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با علائم روانتنی رابطه مثبت و راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با علائم روان تنی رابطه منفی معنیداری دارند (001/0>P.). نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش میانجی در رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه و علائم روانتنی ایفا می کند و شاخص های برازش نیز همگی حاکی از برازش مطلوب مدل بودند.
نتیجهگیری: آنچه از یافتههای حاضر میتوان نتیجه گرفت، اهمیت آموزش مهارتهای تنظیم شناختی هیجان در زنان نابارور است. با توجه به بروز علائم روانتنی در این افراد، استفاده از راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان منجر به کاهش شدت و بروز این علائم میشود
میانجی گرهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با سلامت
فاطمه عبدلی آرانی؛ محمدرضا تمنایی فر
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل ارتباطی کیفیت زندگی، ذهنآگاهی و شفقت به خود با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی در بیماران بیماران دیالیزی بود.
روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران دیالیزی شهر کاشان از فروردین تا مرداد سال 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونهگیری در دسترس ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل ارتباطی کیفیت زندگی، ذهنآگاهی و شفقت به خود با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی در بیماران بیماران دیالیزی بود.
روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران دیالیزی شهر کاشان از فروردین تا مرداد سال 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونهگیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری دادههای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (2004)، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ والش و همکاران (2006)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود رائس و همکاران (2011) و مقیاس تجربه توان خودمراقبتی کئرنی و فلیسچر (1979) بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. نرم افزار تحلیل دادهها برنامه SPSS و AMOS نسخه 28 بود.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم ذهنآگاهی (51/0=β و 001/0=sig) و شفقت به خود (54/0=β و 001/0=sig) بر کیفیت زندگی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهنآگاهی (61/0=β و 001/0=sig) و شفقت به خود (52/0=β و 001/0=sig) با کیفیت زندگی نقش میانجی و معنادار دارد. مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (03/0=RMSEA و 05/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش و اهمیت نقش ذهنآگاهی و شفقت به خود در کیفیت زندگی بیماران دیالیزی استفاده از آموزش ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر شفقت به خود برای بهبود کیفیت زندگی در این بیماران پیشنهاد می شود.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
مهدی رحمانی؛ محسن جلالی؛ الناز پوراحمدی اسفستانی؛ عبدالصمد نیکان
چکیده
مقدمه: بیماران منییر مشکلات روانشناختی عدیدهای را گزارش میکنند درحالیکه در جهت درمان و بهبود ابعاد روانشناسی این بیماران تلاش چندانی نشده است. لذا هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران منییر بود.روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون پسآزمون و پیگیری ...
بیشتر
مقدمه: بیماران منییر مشکلات روانشناختی عدیدهای را گزارش میکنند درحالیکه در جهت درمان و بهبود ابعاد روانشناسی این بیماران تلاش چندانی نشده است. لذا هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران منییر بود.روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران منییر مبتلا به افسردگی و اضطراب همبود بود که از بین آنها، 45 بیمار با توجه به معیارهای ورود و خروج با روش نمونهگیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه رفتاردرمانی شناختی، طرحواره درمانی و کنترل اختصاص داده شدند. هر سه گروه قبل، بعد از مداخله و یک ماه بعد از مداخله با مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندزه گیری مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها: نتایج کاهش معنادار در افسردگی، اضطراب و استرس بیماران منییر گروههای آزمایش نسبت به کنترل در پسآزمون و پیگیری نشان داد (05/0P<). همچنین بین گروه طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی در کاهش افسردگی به نفع طرحواره درمانی تفاوت معنادار نشان داده شد (05/0P<) اما در دیگر متغیرها تفاوت معناداری بین دو گرو آزمایش یافت نشد (05/0P>).نتیجهگیری: مداخلات طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی در بهبود علائم روانشناختی بیماران منییر مؤثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهشهای مشابه میتواند در حوزههای تشخیصی و درمانی بیماران منییر مورد استفاده قرار گیرد.
بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
زهره رافضی؛ فاطمه نوربهشت
چکیده
مقدمه: ابتلا به بیماریهای مزمن از مشکلات عمده مراقبتهای بهداشتی در سراسر جهان است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای مقابله با درد با ابعاد تصویر بدنی و با نقش تعدیلکننده شاخص توده بدنی انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر ...
بیشتر
مقدمه: ابتلا به بیماریهای مزمن از مشکلات عمده مراقبتهای بهداشتی در سراسر جهان است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای مقابله با درد با ابعاد تصویر بدنی و با نقش تعدیلکننده شاخص توده بدنی انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان (بیمارستان خورشید، سیدالشهدا، الزهرا و کلینیک تخصصی آریانا) در بازه سنی 45-20 سال بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 125 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت درد وندربیلت، پرسشنامه پذیرش درد مزمن، پرسشنامه روابط چند بعدی بدن-خود، پرسشنامه شکل بدنی، مقیاس قدردانی عملکرد و مقیاس قدردانی بدنی بود. به منظور تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس حداقل مجذورات جزیی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که شاخص توده بدنی در رابطه راهبردهای مقابله با درد و تصویر بدنی نقش تعدیلکننده دارد. ابعاد تصویر بدنی (رضایت بدنی، ارزیابی ظاهر، قدردانی بدنی و ادراک عملکرد بدنی) با راهبرد مقابلهای فعالانه و پذیرش درد (مشارکت در فعالیت)، رابطه مثبت و معنیدار (P <0.01**) و با راهبرد منفعلانه و پذیرش درد (تمایل به درد) رابطه منفی و معنیدار (P <0.01** و P<0.05*) دارند.
نتیجهگیری: از پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت در رابطه با تصویر بدنی، با افزایش شاخص توده بدنی، آسیب پذیری افراد نسبت به راهبردهای مقابلهای منفعلانه افزایش مییابد و کارآیی راهبردهای فعالانه و پذیرش درد کمتر میشود.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
مهدی شیخی؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ تورج سپهوند؛ ریحانه شیخان
چکیده
مقدمه: با افزایش جهانی عوامل خطر وشیوع روز افزون پراسترسترین بیماری بشر یعنی سرطان، لزوم توجه به مشکلات روانشناختی و کیفیت زندگی این بیماران بیش از گذشته احساس میشود. بنابراین هدف از این پژوهش تدوین مدل علی حس انسجام بر اساس سرمایههای روانشناختی با میانجیگری کمال طلبی و خودشناسی انسجامی در بیماران سرطانی بود.
روش: این پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: با افزایش جهانی عوامل خطر وشیوع روز افزون پراسترسترین بیماری بشر یعنی سرطان، لزوم توجه به مشکلات روانشناختی و کیفیت زندگی این بیماران بیش از گذشته احساس میشود. بنابراین هدف از این پژوهش تدوین مدل علی حس انسجام بر اساس سرمایههای روانشناختی با میانجیگری کمال طلبی و خودشناسی انسجامی در بیماران سرطانی بود.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و ازنظرگردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری آن کلیه بیماران سرطانی مراجعهکننده به مراکز درمانی استان مرکزی بود که ۲۰۰ نفر از آنها به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای سنجش پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی (۱۹۹۳)، پرسشنامه کمالگرایی هویت و فلت (۱۹۹۹)، پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی (۲۰۰۸) و پرسشنامه سرمایههای روانشناختی (لوتانز، 2008) بود. روش تحلیل دادهها مدلیابی معادلههای ساختاری با نرمافزارهایSmart-PLS4 , SPSSv26 بود. برای سنجش اثر غیر مستقیم نیز از روش بوت استراپ استفاده شد.
یافتهها: در این پژوهش اثرعلی و مستقیم سرمایههای روانشناختی بر خودشناسی انسجامی به صورت مثبت (155/0= β ) و برکمالطلبی به صورت منفی.( 225/0-= β) در سطح P<0.01)) معنادار شد. اثر مستقیم کمالطلبی بر حس انسجام به صورت منفی (360/0-= β) و اثر خودشناسی انسجامی برحس انسجام نیز به صورت مثبت (428/0 = β) در سطح P<0.01)) معنادار شدند . اثرغیر مستقیم سرمایههای روانشناختی از طریق خودشناسی انسجامی(066/0) و کمالطلبی بر حس انسجام نیز معنادار بود (08/0).
نتیجهگیری: مدل بدست آمده از این پژوهش، توجه پژوهشگران حوزه سلامت را به این نکته که سرمایههای روانشناختی به صورت مستقیم قادر به پیشبینی حس انسجام نیست ولی میتوان با کاهش کمالگرایی و یا افزایش خودشناسی انسجامی حس انسجام را در بیماران سرطانی بهبود بخشید، معطوف میدارد.