بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
حمیدرضا حیدری؛ هاجر ترکان
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف پیشبینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روانشناختی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1401 بود که با روش نمونهگیری در دسترس 294 (180مرد، 114زن) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف پیشبینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روانشناختی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1401 بود که با روش نمونهگیری در دسترس 294 (180مرد، 114زن) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ناگوییخلقی (بگبی و پارکر، 1994)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986)، پرسشنامه سرسختیروان (کیامرثی و همکاران، 1998) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام با کمک نرمافزار SPSS-27 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روانشناختی با 5/49 درصد واریانس قادر به پیشبینی کیفیت زندگی هستند. ناگویی خلقی (01/0P<، 420/0β=-)، حساسیت اضطرابی (01/0P<، 257/0β=-) و سرسختی روانشناختی (01/0P<، 255/0β=) توانایی پیشبینی کیفیت زندگی را داشتند.
نتیجهگیری: ناگوییخلقی و حساسیت اضطرابی بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تأثیر منفی دارد که نیازمند توجه و حساسیت بالا است از طرفی توسعه سرسختی روانشناختی میتواند ارتقای کیفیت زندگی بیماران را موجب شود.
مقدمه: این پژوهش با هدف پیشبینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روانشناختی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1401 بود که با روش نمونهگیری در دسترس 294 (180مرد، 114زن) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ناگوییخلقی (بگبی و پارکر، 1994)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986)، پرسشنامه سرسختیروان (کیامرثی و همکاران، 1998) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام با کمک نرمافزار SPSS-27 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روانشناختی با 5/49 درصد واریانس قادر به پیشبینی کیفیت زندگی هستند. ناگویی خلقی (01/0P<، 420/0β=-)، حساسیت اضطرابی (01/0P<، 257/0β=-) و سرسختی روانشناختی (01/0P<، 255/0β=) توانایی پیشبینی کیفیت زندگی را داشتند.
نتیجهگیری: ناگوییخلقی و حساسیت اضطرابی بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تأثیر منفی دارد که نیازمند توجه و حساسیت بالا است از طرفی توسعه سرسختی روانشناختی میتواند ارتقای کیفیت زندگی بیماران را موجب شود.
نفیسه محمد؛ محمد حاتمی؛ مژگان نیکنام
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروههای آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی بهوسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری میانگین پایینتری دارد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظمجویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.
مجید برادران
چکیده
مقدمه: متغیرهای روانشناختی یکی از عوامل مهم گرایش افراد به جراحی زیبایی است. پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی دررابطه بین کمالگرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان ...
بیشتر
مقدمه: متغیرهای روانشناختی یکی از عوامل مهم گرایش افراد به جراحی زیبایی است. پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی دررابطه بین کمالگرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود که به دنبال عمل جراحی زیبایی بودند. نمونه شامل 335 نفر (308 زن و 27 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس کمالگرایی مثبت ومنفی (PNPS)،مقیاس حساسیت اضطرابی (ASI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه سبکهای دفاعی (DSQ)بود. یافتهها: روش تحلیل مسیر،نشان دادکه حساسیت اضطرابی در افراد متقاضی جراحی زیبایی متأثرازکمالگرایی، نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی است. همچنین، نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی نقشی واسطه ای درارتباط بین کمالگرایی وحساسیت اضطرابی داشتند. برای ارزیابی مدل ازشاخصهای(91/0) CFI، (93/0) NFI، (94/0) GFI و (07/0) RMSEA استفاده شد ونتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش خوبی با داده هادارد. نتیجهگیری: در شکل گیری حساسیت اضطرابی، عوامل روانشناختی نظیر کمالگرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی نقش دارند؛ بنابراین یافته های این مطالعه تلویحات مهمی در ریشه یابی مشکلات روانشناختی در این افراد دارد.
مهسا حسینی؛ رقیه کیانی
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر مفهوم جدیدی که بهعنوان یک سازه مؤثر در سندروم روده تحریکپذیر توجه زیادی را به خود جلب کرده حساسیت اضطرابی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه ...
بیشتر
مقدمه: در سالهای اخیر مفهوم جدیدی که بهعنوان یک سازه مؤثر در سندروم روده تحریکپذیر توجه زیادی را به خود جلب کرده حساسیت اضطرابی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر مراجعهکننده به بیمارستان خاتمالانبیاء شهر میانه در فاصله زمانی مهر تا دیماه 1396 بودند که طبق معاینات متخصص گوارش تشخیص قطعی سندرم روده تحریکپذیر دریافت کرده بودند. از این جامعه، نمونهای به حجم 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکتکنندگان دو گروه در مراحل پیش و پسآزمون پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و پترسون (1985) را تکمیل و گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش واقعیت درمانی قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بهکارگیری مبتنی بر واقعیت درمانی بطور معنیداری منجر به کاهش میانگین نمرات شرکتکنندگان گروه آزمایش در حساسیت اضطرابی (75/0=2, h67/82F=) و مؤلفههای ترس از نگرانی بدنی، ترس از نداشتن کنترل شناختی و ترس از مشاهده اضطراب نسبت به گروه کنترل شده است (01/0Pنتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده، استفاده واقعیت درمانی به شیوه گروهی در حوزههای بالینی برای رفع مشکلات مرتبط با حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر سودمند خواهد بود.
مژگان آگاه هریس؛ ناهید رمضانی
چکیده
مقدمه: پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگیهای شخصیتی و حساسیتپذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس است. روش: طرح پژوهشی علّی- مقایسهای و نمونهگیری در دسترس، تعداد 130 نفر افراد با پسوریازیس و 130 نفر بدون پسوریازیس انتخاب شدند. کلیّهی ...
بیشتر
مقدمه: پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگیهای شخصیتی و حساسیتپذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس است. روش: طرح پژوهشی علّی- مقایسهای و نمونهگیری در دسترس، تعداد 130 نفر افراد با پسوریازیس و 130 نفر بدون پسوریازیس انتخاب شدند. کلیّهی آزمودنیها به گویههای پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) و شاخص حساسیتپذیری به اضطراب (ASI-3، تیلور و همکاران، 2007) و اطلاعات جمعیت شناختی در یک جلسه پاسخ دادند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که ویژگیهای شخصیتی افراد با بیماری پسوریازیس در مقیاس «گشودگی به تجربه» با افراد بدون بیماری پسوریازیس متفاوت است و میانگین نمرات حساسیتپذیری به اضطراب افراد با پسوریازیس به طور معنادار) 05/0 (p< بیشتر از افراد بدون پسوریازیس است. نتیجهگیری: به نظر میرسد هم ماهیت بیماری پسوریازیس و هم تجربه سطوح بالاتر اضطراب و استرس در افراد مبتلا در مقایسه با افراد بدون پسوریازیس، حساسیتپذیری به اضطراب و گشودگی به تجربه را به واسطهی فعال سازی چرخه استرس تحت تأثیر قرار میدهد.