8. ارتقای سلامتی از طریق ورزش،پیروی دارویی و تغذیه
بهمن اسماعیلی انامق؛ اکبر عطادخت؛ حسین پاک نژاد
چکیده
مقدمه: تفاوتهای فردی در پاسخدهی به نشانههای غذایی نقش مهمی میتواند در پیشرفت چاقی داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی ویژگیهای روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا و رابطه آن با شاخص توده بدنی بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری ۲۰.۹۹۷ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بود. طبق جدول کریسی-مورگان، ۳۸۰ نفر به ...
بیشتر
مقدمه: تفاوتهای فردی در پاسخدهی به نشانههای غذایی نقش مهمی میتواند در پیشرفت چاقی داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی ویژگیهای روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا و رابطه آن با شاخص توده بدنی بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری ۲۰.۹۹۷ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بود. طبق جدول کریسی-مورگان، ۳۸۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از مقیاس پاسخگویی نشانه غذا (FCRS) کنگ سیم و همکاران (۲۰۲۳)، مقیاس قدرت غذا (PFS) لو و همکاران (۲۰۰۹) و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و AMOS24 و به کمک روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد.
یافتهها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مدل دوعاملی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا را تأیید کرد. روایی همگرای این مقیاس با مقیاس قدرت غذا (۷۷/0)= Rبود. هریک از زیر مقیاسها و نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا دارای قدرت پیشبینی کافی و رابطه مثبت با شاخص توده بدنی (BMI) بود که نشان دهنده روایی پیشبین مقیاس است. بررسی پایایی مقیاس با روش آلفای کرونباخ (۹۱/۰) و روش بازآزمایی (90/۰) نشان داد که این مقیاس از پایایی عالی برخوردار است. همبستگی درونی هر گویه با نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا معنیدار بود (۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: مقیاس پاسخگویی نشانه غذا، مقیاسی با کفایت روانسنجی خوب برای بررسی رفتارهای تغذیهای و پیش بینی تغییرات شاخص توده بدنی است.
مهشید تیرگر؛ فاطمه گلشنی؛ آنیتا باغداساریانس؛ سوزان امامی پور
چکیده
مقدمه: با توجه به افزایش قابل توجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران بهخصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل چاقی کودکان بر اساس استرس فرزندپروری و شاخص توده بدنی مادر با میانجیگری روشهای غذادهی است. روش: نمونه آماری پژوهش را 460 نفر از دانشآموزان 7 تا 11 ساله مدارس ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به افزایش قابل توجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران بهخصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل چاقی کودکان بر اساس استرس فرزندپروری و شاخص توده بدنی مادر با میانجیگری روشهای غذادهی است. روش: نمونه آماری پژوهش را 460 نفر از دانشآموزان 7 تا 11 ساله مدارس شهر تهران به همراه مادران آنها تشکیل دادهاند. آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. پس از اندازهگیری شاخص توده بدنی کودکان و مادران، پرسشنامههای استرس فرزندپروری (فرم کوتاه) و شیوههای غذادهی والدین، توسط مادران تکمیل شد. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهرهگیری از نرمافزار Amos تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: مدل بهطور کلی از برازش مناسبی برخوردار بود. براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی، غذادادن هیجانی، غذادادن ابزاری، غذادادن کنترلی و غذادادن تشویقی بهصورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند. نتایج بهدست آمده نشان داد شاخص توده بدنی مادر و استرس والدینی بهصورت غیرمستقیم با میانجیگری روشهای غذادهی مادر از جمله غذادادن هیحانی، ابزاری، کنترلی و تشویقی نیز شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند. نتیجهگیری: یافته این این پژوهش نشان داد این روابط میتواند بهعنوان مدل، چاقی کودکان را پیشبینی نماید و به بینشهای مفیدی از نظر مداخلات در پیشگیری منجر گردد.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
فرزانه رنجبر نوشری؛ سجاد بشرپور؛ نادر حاجلو؛ محمد نریمانی
دوره 6، شماره 24 ، اسفند 1396، ، صفحه 87-105
چکیده
مقدمه: اضافه وزن یکی از مشکلات سلامتی در تمام جوامع است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر بر خودمهارگری، سبکهای خوردن و شاخص تودهبدنی در زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، در برگیرنده دانشجویان دختر ...
بیشتر
مقدمه: اضافه وزن یکی از مشکلات سلامتی در تمام جوامع است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر بر خودمهارگری، سبکهای خوردن و شاخص تودهبدنی در زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، در برگیرنده دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور رضوانشهر بود. آزمودنیها با استفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند. نمونه پژوهش شامل 34 فرد مبتلا به اضافه وزن بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند.همه افراد نمونه، مقیاس خودمهارگری و سبکهای خوردن را تکمیل کردند. همچنین شاخص توده بدنی با تقسیم وزن (برحسب کیلوگرم) بر مجذور قد (برحسب متر) اندازهگیری شد. مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر طی 14 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نمود. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر معنادار مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر بر خودمهارگری، سبکهای خوردن و شاخص تودهبدنی در زنان دارای اضافه وزن بود. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر در ارتقاء سلامت جسمی و روانشناختی اثرگذار هستند. بنابراین پیشنهاد می گردد که این مداخله در درمان اضافه وزن و چاقی به کار گرفته شود.
میانجی گرهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با سلامت
لیلا خبیر؛ گلسا کرم بخش؛ نوراله محمدی
دوره 6، شماره 24 ، اسفند 1396، ، صفحه 106-119
چکیده
مقدمه: تکانشگری همواره با سوءمصرف الکل و مواد همراه بوده است و توجه کمی به رابطه تکانشگری و اعتیاد به مواد غذایی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تکانشگری، اعتیاد به مواد غذایی و شاخص توده بدنی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی بود. 60 دانشجوی دختر از بین دانشجویان دختر دانشگاه شیراز به روش در دسترس انتخاب شد. آنها مقیاس تکانشگری بارت 11 ...
بیشتر
مقدمه: تکانشگری همواره با سوءمصرف الکل و مواد همراه بوده است و توجه کمی به رابطه تکانشگری و اعتیاد به مواد غذایی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تکانشگری، اعتیاد به مواد غذایی و شاخص توده بدنی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی بود. 60 دانشجوی دختر از بین دانشجویان دختر دانشگاه شیراز به روش در دسترس انتخاب شد. آنها مقیاس تکانشگری بارت 11 را برای ارزیابی تکانشگری، پرسشنامه اعتیاد به مواد غذایی یل را برای سنجش اعتیاد به مواد غذایی و وزن و قد برای سنجش شاخص توده بدنی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS2 و روشهای آمار توصیفی و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافتهها: تکانشگری، قادر به پیشبینی اعتیاد به مواد غذایی (0001/0> ρ, 17= F) و شاخص توده بدنی (0001/0> ρ, 1= F) و اعتیاد به مواد غذایی نیز شاخص توده بدنی (0001/0> ρ, 06/1= F) را پیشبینی کرد. تکانشگری از طریق اعتیاد به مواد غذایی قادر به پیشبینی شاخص توده بدنی بود (0001/0 = RMSEA). نتیجهگیری: تکانشگری با رفتارهای پرخطر از جمله مصرف اعتیادآورر الکل و مواد مخدر در ارتباط بوده و پیامد خطرناک دیگر اعتیاد به مواد غذایی است. نظارت بر علائم اولیه اعتیاد به مواد غذایی ممکن است به کاهش احتمال که الگوهای مصرف مواد غذایی اعتیاداور و در نتیجه افزایش وزن و چاقی کمک کند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
مژگان آگاه هریس*؛ الهام موسوی؛ مسعود جان بزرگی؛ زیبا ایرانی
دوره 2، شماره 5 ، خرداد 1392، ، صفحه 34-47
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی اعتبار و روایی مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن (ESS) و رابطه آن با سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود. روش: از میان دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان 343 دانشجو با شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر از 25 با روش نمونهگیری در دسترس که واجد معیارهای ورود- خروج به پژوهش بودند، انتخاب ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی اعتبار و روایی مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن (ESS) و رابطه آن با سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود. روش: از میان دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان 343 دانشجو با شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر از 25 با روش نمونهگیری در دسترس که واجد معیارهای ورود- خروج به پژوهش بودند، انتخاب شدند و به گویههای پرسشنامههای خوداثربخشی ورزش کردن و سبک زندگی کارآمد وزن پاسخ دادند و شاخصهای تنسنجی آنها نیز اندازهگیری شدند. یافتهها: دادهها با استفاده از نسخه شانزدهم نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس خوداثربخشی ورزش کردن 93/0 به دست آمد. همچنین محاسبه ضرایب همبستگی جهت بررسی روایی همگرا و واگرا بیانگر همبستگی معنادار میان ESS و سبک زندگی کارآمد وزن و شاخص توده بدنی بود (05/0Pنتیجهگیری: با توجه به یافتههای به دست آمده در این پژوهش به نظر میرسد که ESS از پایایی و روایی کافی برای ارزیابی خوداثربخشی ورزش کردن در افراد دارای اضافه وزن و چاق برخوردار است
مژگان آگاه هریس؛ احمد علیپور؛ مسعور جان بزرگی؛ الهام موسوی؛ شهناز نوحی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 68-80
چکیده
چکیده هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسۀ اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص تودۀ بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری ...
بیشتر
چکیده هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسۀ اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص تودۀ بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی). آزمودنیهای دو گروه قبل از مداخله و پایان ماههای چهارم و هفتم به گویههای پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی میانجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0 نتیجهگیری: نتیجهگیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنشور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنشوری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخصهای اضافه وزن منجر میشوند.