2. پاسخ های رفتاری و هیجانی به بیماری ها،غربالگری و روش های پزشکی
علی افشاری؛ احمد اسمعلی؛ سعید اسدنیا
چکیده
مقدمه: بیماری ام اس یکی از اختلالات ناتوانکنندۀ عصبشناختی میباشد که علاوه بر اختلالات عصبی - حرکتی با علایمی چون اضطراب، ضعف و کاهش قدرت حل مشکل بروز میکند و باعث اختلالات جسمی و روانی متعددی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش سطوح اضطراب و نگرانی آسیب شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ...
بیشتر
مقدمه: بیماری ام اس یکی از اختلالات ناتوانکنندۀ عصبشناختی میباشد که علاوه بر اختلالات عصبی - حرکتی با علایمی چون اضطراب، ضعف و کاهش قدرت حل مشکل بروز میکند و باعث اختلالات جسمی و روانی متعددی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش سطوح اضطراب و نگرانی آسیب شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) با علایم اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، طرح نیمه آزمایشی با پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 40 زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با تشخیص بیماری مولتیپل اسکلروزیس که به درمانگاه مغز و اعصاب مراجعه نموده بودند، بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختاریافته براساس DSM5 و با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت مداخله شناختی رفتاری قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخلهای را دریافت نکردند. پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (1990) و مقیاس اضطراب کتل (1957) پیش و پس از مداخله برای هر دو گروه اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس و نرمافزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود دارد (001/0›P). بدین معنی که مداخله شناختی رفتاری موجب کاهش نمرات نگرانی و همچنین اضطراب در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده بود. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر مشخص میکند که مداخله شناختی رفتاری بر آماجهای درمان از نظر بالینی اثربخش بود و در کاهش نگرانی زنان مبتلا به ام اس با علائم اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است.
خدیجه یوسفی؛ مجید ضرغام حاجبی؛ شهرزاد سراوانی
چکیده
مقدمه: بیماری اماس ماهیت مزمن و پیشروندهای دارد و بر جنبههای مختلف زندگی فرد اثر میگذارد و از افکار وی تأثیر میپذیرد. هدف پژوهش حاضر پیشبینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراکشده در بیماران مبتلا به اماس بود. روش: در این پژوهش توصیفی همبستگی بر اساس جدول مورگان و با روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: بیماری اماس ماهیت مزمن و پیشروندهای دارد و بر جنبههای مختلف زندگی فرد اثر میگذارد و از افکار وی تأثیر میپذیرد. هدف پژوهش حاضر پیشبینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراکشده در بیماران مبتلا به اماس بود. روش: در این پژوهش توصیفی همبستگی بر اساس جدول مورگان و با روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 306 نفر بهعنوان گروه نمونه از جامعه آماری 1500 نفری بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر قم در سال ۱۳۹۹ انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افکار خودکشی (بک،1961)، سرسختی روانشناختی (لانگ و گولت،1981) و روابط خود - بدن (کش و همکاران، 1987) بودند. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرمافزار 22SPSS انجام شد. یافتهها: دادهها نشان داد گرایش به افکار خودکشی با سرسختی روانشناختی (762/-0=r، 01/0>p) و تصویر بدنی ادراکشده (424/-0=r، 01/0>p) همبستگی معنادار دارد و سرسختی روانشناختی با بتای 734/0- و تصویر بدنی ادراکشده با بتای 156/0 -در سطح خطای 05/0 قابلیت پیشبینی گرایش به افکار خودکشی را دارند. نتیجهگیری: از نتایج مطالعه میتوان چنین احتمال داد که ارتقاء سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به اماس، امکان دسترسی به فهرستی از راهبردهای مقابله با فشار رویدادها را میدهد و بهبود ادراک تصویر بدنی، موجب برخورد مسئلهمدارانه با مشکلات و حفظ سلامت روان آنها میشود.
سید مجتبی عقیلی؛ سپیده افضلی
دوره 5، شماره 20 ، بهمن 1395، ، صفحه 109-124
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی تمرینات تنفسی یوگا بر درد مزمن ، اضطراب ، بهزیستی جسمانی و بهزیستی روانی زنان مبتلا به ام اس شهر گرگان انجام شده است. روش: روش تحقیق از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه ک نترل بود. جامعه پژوهش شامل زنان 20 تا 40 سال که در انجمن ام اس شهر گرگان عضو بودند انتخاب شدند. شیوه نمونه گیری به ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی تمرینات تنفسی یوگا بر درد مزمن ، اضطراب ، بهزیستی جسمانی و بهزیستی روانی زنان مبتلا به ام اس شهر گرگان انجام شده است. روش: روش تحقیق از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه ک نترل بود. جامعه پژوهش شامل زنان 20 تا 40 سال که در انجمن ام اس شهر گرگان عضو بودند انتخاب شدند. شیوه نمونه گیری به این ترتیب بود که ابتدا از زنان 20 تا 40 سال عضو این انجمن به صورت داوطلبانه ، 60 نفر به پرسشنامه ها را پاسخ دادند. سپس از میان زنانی که نمره بالایی را در پرسشنامه ها کسب کردند ، 30 نفردرگروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل، پرسشنامه چند وجهی درد وست هیون-ییل، آزمون اضطراب - حالت اسپیلبرگر ، پرسشنامه کیفیت زندگی، مقیاس تعادل عاطفه و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تکنیکهای تنفسی یوگا به شیوه گروهی به طور معناداری (در سطح5./.>P) فرض موثربودن جلسات اجراشده را تایید می کند. علاوه بر آن به دلیل مثبت بودن آماره Z می توان گفت که اثر مذکور باعث کاهش درد مزمن ، کاهش اضطراب ، افزایش بهزیستی روانی و بهزیستی جسمانی در گروه آزمایش می گردد. نتیجهگیری: به دلیل تاثیر گذاری این روش درمانی توصیه می شود در جهت بهزیستی در دو بعد روانی و جسمانی زنان مبتلا به ام اس، در مراکز مختلف از این روش استفاده شود.
علیرضا آقایوسفی؛ فرهاد شقاقی؛ مهدی دهستانی؛ زیبا برقی ایرانی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 29-41
چکیده
چکیده هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روانشناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای ...
بیشتر
چکیده هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روانشناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیتستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روانشناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی سرمایه روانشناختی با 29 درصد پیشبینیکنندههای معناداری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تابآوری پیشبینیکنندههای معناداری نبودند. (05/0=p). نتیجهگیری: این یافتهها بیان میکند که کیفیت زندگی و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینۀ اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوشبینی در بیماران ام اس دارد.