راحله فلاح؛ سید ابوالقاسم مهری نژاد؛ مهرانگیز پیوسته گر؛ محمدرضا شعربافچی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک طراحی و اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک طراحی و اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) تهران، در تابستان و پاییز 1399، تشکیل می دادند که از میان آنها 30 نفر بهشیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. همچنین شرکت کنندگان بر اساس عملکرد تسکینی در سه سطح قرار گرفتند و پریشانی روانشناختی هر شرکت کننده پیش و پس از مداخله با استفاده از مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس، مورد سنجش قرار گرفت. گروه آزمایش در سه جلسه انفرادی 40-60 دقیقهای کرامت درمانی آنلاین شرکت کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و در 23-SPSS تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: تحلیل داده ها نشان داد که کرامتدرمانی در کاهش پریشانی روانشناختی گروه آزمایش اثربخش بوده است (01/0>P). همچنین کرامت درمانی در سطوح پایین تر عملکرد تسکینی مفیدتر بود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده، توصیه می شود روانسرطانشناسان و متخصصان در حوزه مراقبت تسکینی از کرامتدرمانی آنلاین برای بهبود پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطانهای متاستاتیک استفاده کنند.
مهناز علی اکبری دهکردی؛ مژگان بیتانه
چکیده
مقدمه: سرمایههای روانشناختی میتواند منجر به تقویت احساس خودکارآمدی، امید به زندگی، تابآوری و خوشبینی در افراد شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی بر انعطافپذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون ...
بیشتر
مقدمه: سرمایههای روانشناختی میتواند منجر به تقویت احساس خودکارآمدی، امید به زندگی، تابآوری و خوشبینی در افراد شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی بر انعطافپذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران در سهماهه بهار 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 زن مبتلا به سرطان پستان با رضایت آگاهانه و داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر در هر گروه). زنان حاضر در گروه آزمایش آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی (آخوندی، 1396) را طی 10 هفته در 10 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطافپذیری روانشناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2003) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی بر انعطافپذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معنادار داشته است (p<0/01). بدینصورت که این آموزش توانسته منجر به بهبود انعطافپذیری روانشناختی و کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان شود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی با بهکارگیری مفاهیمی همچون تابآوری، امیدواری، خودکارآمدی و خوشبینی، میتواند بهعنوان روشی کارآمد جهت بهبود انعطافپذیری روانشناختی و کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان مورداستفاده قرار گیرد.
آمنه خلعتبری؛ شهره قربان شیرودی؛ محمد رضا زربخش؛ طاهر تیزدست
چکیده
مقدمه: نقش درمانها و مداخلات روانشناختی در بیماریهای مزمن مورد تأیید قرار گرفته است، ازاینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تنکابن بود. روش: این پژوهش مطالعه آزمایشی با روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: نقش درمانها و مداخلات روانشناختی در بیماریهای مزمن مورد تأیید قرار گرفته است، ازاینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تنکابن بود. روش: این پژوهش مطالعه آزمایشی با روش نمونهگیری هدفداربود و جامعه آماری آن بیماران دیابتی بیمارستان شهر تنکابنبود که 200 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند و پس از انجام آزمون متغیر وابسته، افرادی که انحراف معیار متفاوتی با سایرین داشتند، گزینششدند که تعداد آنها 100 نفر بود و از بین 45 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه 15 نفری، دو گروه مداخله و یک گروه کنترل قرار گرفتند که مقیاسهای ولع به غذا- صفت داچ، کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 طبق شاخص چهار عاملی هالینگستد و پریشانی روانشناختی نجاریان و داودی به آنان و 12 جلسه درمان متمرکز بر شفقت و 12 جلسه درمان اکت اجرا شد (جلسه 45 دقیقه). جلسات برای هر مداخله هفتهای دو جلسه با فاصله 3 روز اجرا گردید. پایان درمان هر سه گروه مورد پسآزمون قرار گرفتند. یافتهها: تفاوت میانگینهای دو گروه در ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روانشناختی به ترتیب (264/7-)، (054/7) و (914/7-) بود که نشان داد افرادیکه تحت تأثیر درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتهاند نسبت به افرادیکه تحت درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتهاند، در میزان هر یک از متغیرهای ذکر شده در پسآزمون اثربخشی بیشتری از خود نشان دادند. نتیجهگیری: نتایج حاکی از روند کاهشی ولع خوردن، پریشانی روانشناختی و افزایش کیفیت زندگی در مرحله پیگیری و اثربخشی هر دو رویکرد و برتری رویکرد اکت بود؛ بنابراین میتوان از این درمان در شرایط مختلف جهت بهبود زندگی افراد استفاده کرد.
stress
محمد مهدی ذاکری؛ جعفر حسنی؛ نفیسه اسماعیلی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1396، ، صفحه 39-56
چکیده
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماریهای پوستی مورد تائید قرارگرفته است که میتوانند سبب پیشرفت و بروز برخی بیماریهای پوستی شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظمجویی فرآیندی هیجان (PERST) بر پریشانی روانشناختی افراد مبتلا به ویتیلیگو بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعهی تجربی با طرح تک آزمودنی ...
بیشتر
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماریهای پوستی مورد تائید قرارگرفته است که میتوانند سبب پیشرفت و بروز برخی بیماریهای پوستی شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظمجویی فرآیندی هیجان (PERST) بر پریشانی روانشناختی افراد مبتلا به ویتیلیگو بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعهی تجربی با طرح تک آزمودنی است که در آن از طرحA B استفاده شد. در این پژوهش6 بار اندازهگیری (یکبار به عنوان خط پایه، چهار بار طی درمان و یکبار نیز در مرحلهی پیگیری) بعمل آمد. از بین بیماران مبتلا به اختلالهای پوستی به مراکز درمانی، تعداد 3 بیمار مبتلا به ویتیلیگو به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکار رفته در این پژوهش شامل بسته کامل درمان آموزش راهبردهای خود نظمجویی فرآیندی هیجان مبتنی بر مدل گروس، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) و مصاحبهی بالینی ساختیافته برای اختلالهای محور Iدر DSM-IV (SCID-I) بود. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از روند کاهشی پایدار نمرات مقیاس پریشانی روانشناختی و مؤلفههای افسردگی، اضطراب و استرس بیماران بود که بیانگر اثربخشی آموزش PERST در کاهش متغیرهای مذکور است. نتیجهگیری: پریشانی روانشناختی نقش مستعد کننده، تسریعکننده و تداومبخش را در بیماریهای پوستی مانند ویتیلیگو و متعاقباً جنبههای دیگر زندگیشان بازی میکند و آموزش PERSTمیتواند با کاهش آن نقش مهمی را به عنوان درمانهای کمکی و توانبخشی در کنار درمانهای پزشکی ایفا کند.