مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
غلامرضا طالبی؛ حسن رضایی جمالویی؛ رضا باقریان سرارودی؛ حمیدرضا عریضی؛ پگاه باقریان سرارودی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
روش: در یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه گواه، تعداد 36 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان دارای اضطراب مرگ از بیمارستان سیدالشهداء (ع) و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء اصفهان سال 1399-1400 که ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
روش: در یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه گواه، تعداد 36 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان دارای اضطراب مرگ از بیمارستان سیدالشهداء (ع) و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء اصفهان سال 1399-1400 که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر) و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی معنامحور 8 جلسهای 90 دقیقهای به صورت هفتگی قرار گرفت. دادهها، با استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970)، نگرش به مرگ وونگ و همکاران (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با کمک نرمافزار SPSS-23، دادهها تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که گروه درمانی معنامحور، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (01/0>P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی زنان با سرطان پستان تاثیر مثبتی داشته است که پیشنهاد میشود از معنادرمانی برای یاری به زنان با سرطان پستان دارای اضطراب مرگ استفاده شود.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
مائده اسدالله نجفی؛ بتول امین جعفری؛ مهدی مروی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی، واکنشپذیری هیجانی و اضطراب در زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بود.روش: پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بودند که در سه ماههی نخست سال 1401 ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی، واکنشپذیری هیجانی و اضطراب در زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بود.روش: پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بودند که در سه ماههی نخست سال 1401 جهت دریافت درمان به مرکز حمایت از بیماران سرطانی مراجعه نموده بودند و تعداد آنها در این بازه زمانی براساس آمار دریافتشده از مرکز مشاوره 93 نفر بود.30 نفر بعنوان نمونهی پژوهش به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامههای تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، واکنشپذیری هیجانی متیو و ناک (2008) و اضطراب زانک ریس و پترسون (1985) بود. جلسات آموزش گروهی خودشفابخشی بر اساس پروتکل لطیفی و مروی (1397) با اقتباس از لوید و جانسون (2010) در طی 14جلسه 2 ساعته بر گروه آزمایش انجام شد. دادههای حاصل از این پژوهش با توجه به فرضیههای مورد بررسی و با استفاده از نرمافزار SPSS-24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمونهای نرمالسازی و کوواریانس چندمتغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی و ابعاد آن (تحمل، ارزیابی و تنظیم)، واکنشپذیری هیجانی (حساسیت، شدت و پایداری) و اضطراب (ترس از علائم جسمانی، ترس از کژکاری کنترل شناختی و ترس از مشاهدهی واکنشهای اضطرابی) در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است (۰۰۵/۰>p).نتیجهگیری: بنابراین به نظر میرسد که از این روش میتوان برای بیماران مبتلا به سرطان سینه استفاده کرد.
فلورا عزت پناه؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعهپنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دوگروهی سه مرحلهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا بهصورت نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعهپنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دوگروهی سه مرحلهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. مداخله برای بیماران گروه آزمایش تحت 10 جلسه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس فاجعهپنداری درد سالیوان و همکاران (1995)، پرسشنامه تحمل پریشانیسیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامهی رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) بود. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعهپنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا اثر دارد (001/0>p). این اثرات در دوره پیگیری 45 روزه همچنان باقی مانده است. نتیجهگیری: بر اساس نتایج آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت دارای تلویحاتی بهمنظور بهبود وضعیت روانشناختی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا است که از آن میتوان در راستای بهبود کیفیت زندگی این بیماران بهره برد.