میانجی گرهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با سلامت
فاطمه عبدلی آرانی؛ محمدرضا تمنایی فر
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل ارتباطی کیفیت زندگی، ذهنآگاهی و شفقت به خود با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی در بیماران بیماران دیالیزی بود.
روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران دیالیزی شهر کاشان از فروردین تا مرداد سال 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونهگیری در دسترس ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل ارتباطی کیفیت زندگی، ذهنآگاهی و شفقت به خود با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی در بیماران بیماران دیالیزی بود.
روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران دیالیزی شهر کاشان از فروردین تا مرداد سال 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونهگیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری دادههای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (2004)، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ والش و همکاران (2006)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود رائس و همکاران (2011) و مقیاس تجربه توان خودمراقبتی کئرنی و فلیسچر (1979) بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. نرم افزار تحلیل دادهها برنامه SPSS و AMOS نسخه 28 بود.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم ذهنآگاهی (51/0=β و 001/0=sig) و شفقت به خود (54/0=β و 001/0=sig) بر کیفیت زندگی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهنآگاهی (61/0=β و 001/0=sig) و شفقت به خود (52/0=β و 001/0=sig) با کیفیت زندگی نقش میانجی و معنادار دارد. مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (03/0=RMSEA و 05/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش و اهمیت نقش ذهنآگاهی و شفقت به خود در کیفیت زندگی بیماران دیالیزی استفاده از آموزش ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر شفقت به خود برای بهبود کیفیت زندگی در این بیماران پیشنهاد می شود.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
فرزانه فروزان فر؛ شیدا جبل عاملی؛ محمد سلطانی زاده؛ سیدمحمدحسن امامی؛ مجتبی انصاری شهیدی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیشبینی سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجیگری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بودند که در فصل ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیشبینی سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجیگری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بودند که در فصل پاییز و زمستان سال 1400 به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 340 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بود که با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری (دروگیتس، 1986) (PSADS)، پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده سلامت (والکر و همکاران، 1987) (HPLQ) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003 (SCQ) بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ صورت گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد رفتارهای ارتقادهنده سلامت، شفقت به خود و سازشیافتگی روانی-اجتماعی با بیماری دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین رفتارهای ارتقادهنده سلامت و شفقت به خود بر سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که شفقت به خود در رابطه بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای نقش میانجیگری معنادار است (01/0>p). همچنین مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، شفقت به خود دارای نقش میانجی معنادار بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازشیافتگی روانی- اجتماعی با بیماری است.
شیدا شریفی ساکی؛ احمد علیپور؛ علیرضا آقا یوسفی؛ محمد رضا محمدی؛ باقر غباری بناب
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستانها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستانها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس تهران در سال 1396 بود که با استفاده از فرمول کوکران 397 نفر از آنان بهصورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1979) پاسخ دادند و دادههای آن با روش معادلات ساختاری و بهوسیله نرمافزار آماری smart PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافتهها نشان داد تماممسیرهای واردشده در مدل حاضر در سطح معنیداری (p>0/01) تائید میگردد. این نتایج بیانگر آن است که هم مسیرهای مستقیم و هم مسیرهای غیرمستقیم با افسردگی تأثیر معنیداری دارد ولی مسیرهایی که به مسیر اضطراب مرگ بر افسردگی نسبت به مسیرهای دیگر اعتبار بیشتری دارد. نتیجهگیری: در شکلگیری افسردگی زنان مبتلابه سرطان پستان عوامل معنوی و روانی ازجمله سبکهای دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ نقش دارد. این امر دلالت بر کارآمدی متغیرهای معنویت با متغیرهای روانشناختی ازجمله اضطراب و افسردگی دارد.