فریده رمضانی مقدم؛ رضا رستمی؛ عباس رحیمی نژاد؛ حجتالله فراهانی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر سواد سلامت بر بهبود هموگلبین گلیکوزیله و فعالیتهای خود مراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود که بهصورت پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر سواد سلامت بر بهبود هموگلبین گلیکوزیله و فعالیتهای خود مراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود که بهصورت پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به کلینیک فوق تخصصی دیابت و بیماریهای متابولیک شهر کاشان مراجع کرده بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بهصورت هدفمند انتخاب شدند و یهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) قرار گرفتند. برنامه مداخلهای گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقهای انجام شد. گروه کنترل در این مدت مداخلهای دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از آزمایش هموگلبین گلیکوزیله و مقیاس کوتاه فعالیتهای خود مراقبتی استفاده شد. دادهها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر سواد سلامت را بر بهبود هموگلبین گلیکوزیله و فعالیتهای خود مراقبتی تأیید کرد. بر اساس یافتههای حاضر میزان تأثیر مداخله سواد سلامت بر هموگلبین گلیکوزیله 71/0 و بر فعالیتهای خود مراقبتی مبتلایان به دیابت نوع دو 76/0 بود. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش پیشنهاد میکند، میتوان در کنار درمانهای پزشکی، از گروهدرمانی مبتنی بر سواد سلامت جهت بهبود شاخصهای کنترل دیابت نوع دو استفاده کرد تا بدینوسیله از عوارض بیماری پیشگیری به عمل آید.
امین رفیعی پور؛ عباس رحیمی نژاد؛ رضا رستمی؛ مسعود غلامعلی لواسانی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1396، ، صفحه 5-16
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل بر روی ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی بود.روش: در یک طرح شبه آزمایشی 45 بیمار زن مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از مهر تا بهمن 1393 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در یکی از گروه های آزمایش و ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل بر روی ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی بود.روش: در یک طرح شبه آزمایشی 45 بیمار زن مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از مهر تا بهمن 1393 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در یکی از گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه بیوفیدبک 2 روز در هفته به مدت 5 جلسه 40 دقیقه الکترومایوگرافی بیوفیدبک را دریافت کردند. در گروه تمرینات کگل بیماران هر روز دوبار مجموعاً به مدت 30 دقیقه در طی 8 هفته تمرینات کگل را انجام دادند. بیماران از طریق پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بی اختیاری ادرار (I-QOL) در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری مانکوا تحلیل شدند.یافتهها: درمان بیوفیدبک باعث تغییرات معناداری در ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی گردید (0001/0>P). تمرینات کگل باعث تغییرات معناداری در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بی اختیاری فوریتی نگردید (9/0P