کیمیا کارگر؛ شهرام وزیری؛ فرح لطفی کاشانی؛ مریم نصری؛ فاطمه شهابی زاده
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچهنگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچهنگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ثمر و کلینیک زنان و زایمان و درمان ناباروری دکتر کارگر شهر شیراز در فصل زمستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 36 زن نابارور با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند. زنان نابارور حاضر در گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچهنگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و آمونز، ۱۹۹۰) و پرسشنامه عملکرد جنسی (SFQ) (کراسکیان موجمباری و کیباله، 1393) بود. دادههای جمعآوریشده به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچهنگر بر ابرازگری هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 82/39=F) و عملکرد جنسی (0001>P؛ 49/0=Eta؛ 88/31=F) زنان نابارور تأثیر معنادار دارد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچهنگر با بهرهگیری از شناسایی هیجانها، آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان میتواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور مورد استفاده قرار گیرد.
علیرضا آقا یوسفی؛ یارحسین صفری؛ سارا احمدی؛ پرستو عباسپور
چکیده
مقدمه: دیابت نوع 2 یکی از بیماریهای مزمن است که اثرات جسمی و روانی عدیدهای برای فرد به دنبال دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسیاثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختیبیماراندیابتینوع 2 انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش-پسآزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. جامعهی آماری بیماراندیابتی دارای پرونده ...
بیشتر
مقدمه: دیابت نوع 2 یکی از بیماریهای مزمن است که اثرات جسمی و روانی عدیدهای برای فرد به دنبال دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسیاثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختیبیماراندیابتینوع 2 انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش-پسآزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. جامعهی آماری بیماراندیابتی دارای پرونده پزشکی در مرکز دیابت شهر کرمانشاه در سال 1395 بود. از میان این بیماران 40 نفر با توجه به معیارهای شمول و به روش دردسترس انتخاب و بهصورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. بیماران پرسشنامه راهبردهای مقابلهای فولکمن-لازاروس، رویدادها و تغییرات زندگی خانوادگی (FILE) و فرم کوتاه کیفیت زندگی بیماران دیابتی (DQOL-BCI) را تکمیل نمودند. یافتهها: نتایج نشان داد مقابله درمانگری بهصورت معناداری منجر به افزایش کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله جستجوی حمایت اجتماعی، مسئله گشایی برنامهریزیشده، ارزیابی مجدد مثبت و کاهش استرس و دوری گزینی و خویشتنداری در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترلشده است (01/0˂Pو 05/0˂P)؛ اما نتایج حاکی از آن بود که در متغیر راهبرد مقابلهای گریز-اجتناب، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه وجود ندارد (05/0<P). نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت که مقابله درمانگری میتواند در کاهش استرس، ارتقاء کیفیت زندگی و مهارتهای مقابلهای، مبتلایان به بیماریهای مزمن نظیر دیابت، اثرگذار باشد.
آویسا نجیمی؛ مژگان آگاه هریس؛ کریم عسگری
چکیده
مقدمه: بیماری عروق کرونری قلب(CHD)بیشترین بار بیماری را در بین بیماریهای جسمی دارد. CHDاز بیماریهای مزمنی است که در تحول و ماندگاری آن عوامل فیزیولوژیکی و روانشناختی با هم تعامل دارند. به همین دلیل اصلاح و حذف عوامل خطرساز روانشناختی در درمان CHDضروری است. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنشزدایی خودزاد ...
بیشتر
مقدمه: بیماری عروق کرونری قلب(CHD)بیشترین بار بیماری را در بین بیماریهای جسمی دارد. CHDاز بیماریهای مزمنی است که در تحول و ماندگاری آن عوامل فیزیولوژیکی و روانشناختی با هم تعامل دارند. به همین دلیل اصلاح و حذف عوامل خطرساز روانشناختی در درمان CHDضروری است. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنشزدایی خودزاد با خودگویی مثبت و تنظیم هیجانی بر تعدیل کنترل عواطف بیمارانCHD بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل، با روش نمونهگیری در دسترس از زنان داوطلب مبتلا به CHD، 45نفر انتخاب و در 3 گروه (دو گروه آزمایشو یک گروه کنترل) بهتصادف جایگزین شدند. آزمودنیهای هر گروه بر اساس پروتکل هر مداخله آموزش دیدند. کل آزمودنیها قبل، بعد و یکماه و نیم پس از آموزش به مقیاس کنترل عواطف (ACS) (ویلیامز، چمبلز و آهرنس، ١٩٩٧) پاسخ دادند. دادههای جمعآوریشده با کاربرد آزمون اندازهگیری مکرر و تعقیبی توکی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو گروه تنشزدایی خودزاد با خودگویی مثبت و گروه تنظیم هیجانی (05/0>p) در تعدیل کنترل عواطف مؤثر بودهاند، اما تفاوت دو گروه معنادار نیست (05/0p>). نتیجهگیری: هر دو آموزش با یاددهی فنون خاص خود میتوانند کنترل عاطفه فرد را افزایش دهند، بنابراین بالینگران میتوانند در کنار درمانهای زیستی از این آموزشها برای کنترل نشانههای CHD استفاده کنند.
رضا افضلی؛ پروین احتشام زاده؛ پرویز عسگری؛ فرح نادری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر ولع مصرف مواد غذایی، سوگیری توجه به مواد غذایی و انعطافپذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری انجام گرفت. روش: این پژوهش بهصورت آزمایشی و با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال پرخوری شهر امیدیه بودند که با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر ولع مصرف مواد غذایی، سوگیری توجه به مواد غذایی و انعطافپذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری انجام گرفت. روش: این پژوهش بهصورت آزمایشی و با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال پرخوری شهر امیدیه بودند که با استفاده از پرسشنامه پرخوری گورمالی، پرسشنامه سلامت عمومی و مصاحبه بالینی بر اساس ملاکهای DSM-5 40 نفر از آنها بهصورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنیهای انتخابشده بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پیشآزمون با استفاده از پرسشنامه ولع، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی و ابزار محقق ساخته سنجش سوگیری توجه به مواد غذایی انجام شد. مداخله شامل 10 جلسه طرحواره درمانی بود. دادهها با بهکارگیری نرمافزار SPSS نسخه 23 با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی بر سوگیری توجه به مواد غذایی، انعطافپذیری شناختی و ولع مصرف مواد غذایی در افراد مبتلا به پرخوری تأثیر معناداری داشته است. نتایج بدست آمده در پیگیری 45 روزه پس از مرحله پسآزمون پایدار ماند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان اینگونه نتیجهگیری نمود که طرحواره درمانی میتواند بهعنوان یک روش درمانی مؤثر در افراد مبتلا به اختلال پرخوری بکار رود.
فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
مقدمه: میگرن وضعیتی عمیقاً ناتوانکننده است که متغیرهای روانشناختی میتوانند در آن اثرگذار باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سبکهای مقابله و حمایت اجتماعی ادراکشده در ارتباط بین ابعاد سرشت و منش و بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلا به میگرن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل ...
بیشتر
مقدمه: میگرن وضعیتی عمیقاً ناتوانکننده است که متغیرهای روانشناختی میتوانند در آن اثرگذار باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سبکهای مقابله و حمایت اجتماعی ادراکشده در ارتباط بین ابعاد سرشت و منش و بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلا به میگرن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به میگرن در شهر رشت در سال 1398 بود که به متخصص مغز و اعصاب مراجعه نمودند. نمونه شامل 432 نفر (276 زن و 156 مرد) بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه سرشت و منش (TCI-56)، مقیاس بهزیستی روانشناختی (PWB)، پرسشنامه پاسخهای مقابلهای (CRI) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده (MSPSS) بود. یافتهها: تحلیل مسیر نشان داد بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلا به میگرن، متأثر از ابعاد سرشت و منش، سبکهای مقابله و حمایت اجتماعی ادراکشده است. همچنین، نقش واسطهای سبکهای مقابله و حمایت اجتماعی ادراکشده در ارتباط بین ابعاد سرشت و منش و بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت. برای ارزیابی مدل از شاخصهای (91/0) CFI، (93/0) GFI، (91/0) NFI و (07/0) RMSEA استفاده شد و مدل پیشنهادی برازش خوبی با دادهها داشت. نتیجهگیری: عوامل روانشناختی در میزان بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به میگرن نقش دارند؛ بنابراین، شناسایی این متغیرها میتواند تلویحات مهمی در زمینه درمانهای روانشناختی میگرن داشته باشد.
علی افشاری؛ احمد اسمعلی کورانه
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسهای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعهکننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 75 نفر ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسهای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعهکننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 75 نفر از بیماران سرطانی، 75 نفر بیمار قلبی و همچنین 75 نفر افراد عادی، بهعنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم خلق منفی کاتانزار و میرنز (۱۹۹۰)، پرسشنامه شیوه زندگی پندر (2008) و پرسشنامه رفتار شخصی کولینز و همکاران (۱۹۷۳) بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بین بیماران قلبی و افراد عادی با بیماران سرطانی تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0>p). همچنین بین تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بیماران قلبی و افراد عادی تفاوت معنیدار وجود ندارد (01/0<p). نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت که بیماران سرطانی نسبت به بیماران قلبی و افراد عادی مشکلات بیشتری در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی تجربه میکنند.
سرور خبازثابت؛ علی پولادی ریشهری؛ مولود کیخسروانی؛ محمدرضا بحرانی
چکیده
مقدمه: در چند دهه اخیر برداشتهای تازهای از زیبایی شده و زیبایی به عنوان جذابیت و بینقصبودن تعریف میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع ...
بیشتر
مقدمه: در چند دهه اخیر برداشتهای تازهای از زیبایی شده و زیبایی به عنوان جذابیت و بینقصبودن تعریف میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیکهای زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل میشد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بودند که به شیوه نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای گرایش به جراحی زیبایی اعتمادیفر و امانی (1392)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005)، باورهای غیرمنطقی جونز (1969) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود. یافتهها: نتایج نشانداد که متغیرهای تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیشبینیکننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. همچنین تحلیل دادهها نشاندهنده مناسب بودن شاخصها بوده و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافتههای مدل ساختاری نشانداد که مسیر تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با تنظیم شناختی هیجان بهطور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار میباشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش، میتواند برای رواندرمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناختهای غیرمنطقی و آموزش سبکهای مقابلهای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمدرضا تمنایی فر؛ اعظم منصوری نیک؛ شیوا احمدپور سامانی
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تحت تأثیر عوامل متعددی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی با کیفیت زندگی بیماران قلبی با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی انجام شد.
روش: پژوهش از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعهی آماری 300 نفر از بیماران قلبی مراجعهکننده به بیمارستان جم و کلینیک تخصصی ...
بیشتر
مقدمه: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تحت تأثیر عوامل متعددی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی با کیفیت زندگی بیماران قلبی با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی انجام شد.
روش: پژوهش از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعهی آماری 300 نفر از بیماران قلبی مراجعهکننده به بیمارستان جم و کلینیک تخصصی قلب و عروق بوستان بودند که به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای پنج عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1989)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و رفتار خودمراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلب (جارسما و همکاران، 2003) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. علاوه بر این نتایج حاکی از این بود که اثر مستقیم روانرنجوری، برونگرایی و توافقپذیری بر کیفیت زندگی معنیدار است (01/0>P). هنگامیکه رفتارهای خودمراقبتی به عنوان میانجی در ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و کیفیت زندگی وارد میشود، اثر غیرمستقیم و معنادار روان رنجوری و وجدانیبودن بر کیفیت زندگی به ترتیب برابر با 09/۰- و 049/0 است (01/0>P). بنابراین رفتارهای خودمراقبتی رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری و وجدانیبودن با کیفیت زندگی را میانجی میکنند.
نتیجهگیری: این نتایج تلویحات مهمی برای عملکرد بالینی و تحقیقات در زمینهی روانشناسی سلامت بیماران قلبی دارد و ضرورت توسعهی رویکردها و مدیریت بهتر این بیماران را در رفتارهای خودمراقبتی نشان میدهد.
شهناز نوحی؛ مسعود جان بزرگی؛ مژگان آگاه هریس؛ آویسا نجیمی
چکیده
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوتهای فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است. روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن ...
بیشتر
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوتهای فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است. روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخدهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخدهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کمخوری هیجانی) را اندازه میگیرد. آزمودنیهای پژوهش 325 نفر از دانشآموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافتهها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار میشود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافتههای مؤلفین پرسشنامه همخوان است. نتیجهگیری: پرسشنامه نهایی بهدلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی مناسب قابلیت بهکارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
مهدی رضا سرافراز؛ احسان بدایت؛ شهرزاد درخشان
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهنآگاهی بر خودبیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن انجام شد. روش: روش این پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مرد مبتلا به درد مزمن عضلانی - اسکلتی مراجعه کنند به مراکز توانبخشی ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهنآگاهی بر خودبیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن انجام شد. روش: روش این پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مرد مبتلا به درد مزمن عضلانی - اسکلتی مراجعه کنند به مراکز توانبخشی شهر شیراز در ششماهه دوم سال 1398 بودهاند. با توجه به ارزیابی اولیه، تعداد 30 نفر از بیمارانی که نمره بالاتری در پرسشنامه شدت درد مزمن مکگیل کسب کردند، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودبیمارانگاری اهواز و اضطراب کتل در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل دادههای پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودبیمارانگاری و اضطراب، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجهگیری: درمجموع، پیشنهاد می شود که مشاوران، روانشناسان و رواندرمانگران، از نتایج گروهدرمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بهعنوان مداخلهای سودمند، جهت کاهش خودبیمارانگاری و اضطراب افراد مبتلا به درد مزمن، بهره ببرند.
محدثه السادات حمیدی؛ مهدی خاک زند؛ محسن فیضی
چکیده
مقدمه: معماری تنها ساختن ساختمانی بیجان نیست زیرا مسکن، اولین محیط ساختهشده مرتبط با انسانها است. واژه "انسان" باعث میشود که کار طراحان، روانشناسان و پزشکان، با یکدیگر مشابه باشد. نظریه هرم نیازهای اساسی آبراهام مازلو، یکی از نظریههای روانشناسی مرتبط با تکامل انسانی است. با توجه به آن سلامتی بهعنوان یکی از نیازهای اولیه ...
بیشتر
مقدمه: معماری تنها ساختن ساختمانی بیجان نیست زیرا مسکن، اولین محیط ساختهشده مرتبط با انسانها است. واژه "انسان" باعث میشود که کار طراحان، روانشناسان و پزشکان، با یکدیگر مشابه باشد. نظریه هرم نیازهای اساسی آبراهام مازلو، یکی از نظریههای روانشناسی مرتبط با تکامل انسانی است. با توجه به آن سلامتی بهعنوان یکی از نیازهای اولیه برای هر فرد میباشد. هدف از این پژوهش ارائه راهکاری موثر در جهت ارتقای سلامت انسانها و حرکت بهسوی غایت نهایی نظریه مازلو میباشد. همچنین بهمنظور دستیابی به اهداف، رویکرد سالوتوژنیک بهعنوان پلی در جهت ارتباط بین سلامتی و محیط انسانساخت وارد عمل میشود. روش: از اینرو، برای کسب نتایج مطلوب، در این پژوهش از روش ترکیبی استفاده شده است، بهطوریکه، با تکنیک افتراقمعنایی و تحلیل محتوا، تفکیک مولفهها صورت گرفته است و بهمنظور استفاده از تکنیک پیمایش، بهعنوان نمونه مورد بررسی، محله قدوسی غربی واقع در منطقه (1) شهرستان شیراز، انتخاب شده است. یافتهها: سپس با استفاده از نرمافزار SPSS، ترجیحات کاربران مشخص گردیده و عواملی موثر در ارتقای سلامتی بهصورت اولویتبندی مشخص شده است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج و بررسیهای انجامشده، مولفههای حس انسجام و نظریه مازلو با یکدیگر مرتبطاند و میتوان با طراحی سالوتوژنیک به بهبود وضعیت جسمانی و روانی افراد ساکن در محله کمک نمود. از اینرو بهمنظور بهبود وضعیت سلامتی افراد ساکن در محله قدوسی غربی، راهکارهایی در جهت بهبود بیماریهایی چون: ( تپشقلب، کمبود (ویتامین-د)، سردرد، بیماریهای مفصلی و...) اعم از: (طراحی با سیرکولاسیون مهیج طولانی، افزایش نور روز و...) ارائه شده است.
فضل الله میردریکوند
چکیده
مقدمه: سیر بالینی و جنبههای حسی یا هیجانی درد ادراکشده تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی قرار دارد. بنابراین؛ هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگیهای شخصتی و طرحوارههای ناسازگار اولیه با نقش تعدیلکننده حمایت اجتماعی، بود. روش: در این پژوهش توصیفی- همبستگی تعداد ...
بیشتر
مقدمه: سیر بالینی و جنبههای حسی یا هیجانی درد ادراکشده تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی قرار دارد. بنابراین؛ هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگیهای شخصتی و طرحوارههای ناسازگار اولیه با نقش تعدیلکننده حمایت اجتماعی، بود. روش: در این پژوهش توصیفی- همبستگی تعداد 371 بیمار مبتلا به درد مزمن مفاصل به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه شخصیتی نئو - فهرست پنج عاملی کاستا و مک کری (NEO-FFI)، مقیاس طرحوارههای ناسازگار یانگ - فرم کوتاه (YSQ-SF)، مقیاس حمایت اجتماعی شربورن و استووارت (MOS-SSS ) و فرم کوتاه پرسشنامه درد مک گیل (SF‑MPQ) پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزار SPSS ورژن 20 و Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. یافتهها: نتایج حاکی از همبستگی معکوس و معنیدار ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، گشودگی به تجربه، توافقپذیری، با وجدانبودن و همه مولفههای حمایت اجتماعی و همبستگی مثبت و معنادار ویژگی شخصیتی نروزگرایی و طرحوارههای ناسازگار اولیه با ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن مفاصل مقاوم به درمان بود. همچنین، اثر تعدیلکننده حمایت اجتماعی در تحلیل مسیر ارتباط بین متغیرهای پنهان مدل معنادار بود. نتیجهگیری: پزشکان و متخصصان بهداشت روان میتوانند از این نتایج برای اهداف درمانی و پیشگیری از وضعیت هیجانی منفی بیماران مبتلا به درد مزمن در تصمیمات بالینی و غیر بالینی استفاده کنند.
افسانه مرادی؛ سمیره کریمی؛ الهام حسامی؛ سعید مظفری
چکیده
مقدمه: در زمان شیوع کروناویروس، پرستاران و کارکنان بخشهای مرتبط با کووید-19 که بهعنوان خط مقدم مواجهه با همهگیری کروناویروس حضور دارند، در معرض طیف وسیعی از استرسزاهای روانی- اجتماعی قرار گرفتند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در رابطة بین آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری و تجربه علائم اختلال استرس پس ...
بیشتر
مقدمه: در زمان شیوع کروناویروس، پرستاران و کارکنان بخشهای مرتبط با کووید-19 که بهعنوان خط مقدم مواجهه با همهگیری کروناویروس حضور دارند، در معرض طیف وسیعی از استرسزاهای روانی- اجتماعی قرار گرفتند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در رابطة بین آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری و تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش: پژوهش حاضر جزء پژوهشهای کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعة پژوهش را کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستانهای شهر تهران در ماههای خرداد و تیر سال 1400 تشکیل دادند که از بین آنها بهصورت در دسترس 677 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه پنجعاملی شخصیت NEO، مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه میسیسیپی، پرسشنامه آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری مسری بهصورت آنلاین توسط کادر درمان تکمیل شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری بهوسیله نرمافزارهای Amos و SPSS انجام شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اثر غیرمستقیم آسیبپذیری ادراکشده بر تجربه علائم PTSD با واسطهگری روانرنجورخویی و توافقپذیری معنادار است. نتیجهگیری: غربالگری و شناسایی افرادی با ویژگیهای روانرنجورخویی بالا و توافقپذیری پایین در کادر درمان و در نظر گرفتن مداخلاتی برای تعدیل این ویژگیهای شخصیتی میتواند در پیشگیری از ابتلا به PTSD مؤثر باشد.
ملیحه عابدزاده یامی؛ محمود جاجرمی؛ کاوه حجت
چکیده
مقدمه: نظریه سیستمهای مغزی رفتاری بیان میکند سطح فعالیت این سیستم با طیف وسیعی از اختلالات هیجانی ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی بیماران ام.اس براساس سیستمهای مغزی رفتاری با میانجیگری انعطافپذیری شناختی، اجتناب شناختی در قالب مدل علّی بود. روش: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل ...
بیشتر
مقدمه: نظریه سیستمهای مغزی رفتاری بیان میکند سطح فعالیت این سیستم با طیف وسیعی از اختلالات هیجانی ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی بیماران ام.اس براساس سیستمهای مغزی رفتاری با میانجیگری انعطافپذیری شناختی، اجتناب شناختی در قالب مدل علّی بود. روش: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران ام.اس. شهر مشهد بودند و نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (1972)، سیستم مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، انعطافپذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) و اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از مدل یابی ساختاری و نرمافزار 21Amos و 21SPSS استفادهشده است. یافتهها: نتایج نشان داد سیستم مغزی رفتاری فعالساز و انعطافپذیری شناختی رابطه منفی و معناداری با افسردگی دارند. سیستم مغزی رفتاری بازدارنده، اجتناب شناختی رابطه مثبت و معناداری با افسردگی دارند. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که اثر غیرمستقیم استانداردشده سیستم رفتاری فعالساز بر افسردگی معنادار است و سیستم بازدارنده نیز بهواسطه انعطافپذیری شناختی، اجتناب شناختی بر افسردگی اثر غیرمستقیم معناداری دارد. سیستم رفتاری فعالساز بهطور منفی و سیستم رفتاری بازدارنده بهطور مثبت میتواند افسردگی را پیشبینی کند.
مریم فرخ نیا؛ علی فتحی آشتیانی؛ عماد اشرفی؛ فرمهر ابطحی
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر، برای درمان چاقی کودکان، به مداخلات رفتاری سبک زندگی متمرکز بر والد، توجه بیشتری شده است. بر این اساس، این مطالعه با هدف اصلی مروری بر اثربخشی مداخلات متمرکز بر والد در درمان چاقی کودکان و نوجوانان، و با هدف فرعی بررسی میزان ریزش در مطالعات انتخاب شده انجام شد. روش: 1476 مقاله بین سالهای 2021-1957 میلادی، با انواع ...
بیشتر
مقدمه: در سالهای اخیر، برای درمان چاقی کودکان، به مداخلات رفتاری سبک زندگی متمرکز بر والد، توجه بیشتری شده است. بر این اساس، این مطالعه با هدف اصلی مروری بر اثربخشی مداخلات متمرکز بر والد در درمان چاقی کودکان و نوجوانان، و با هدف فرعی بررسی میزان ریزش در مطالعات انتخاب شده انجام شد. روش: 1476 مقاله بین سالهای 2021-1957 میلادی، با انواع کلیدواژههای مرتبط با مداخله، والد، چاقی و اضافه وزن، در دامنه سنی 18-6 سال، از پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Science Direct و PsyINFO در مرحله اول شناسایی شدند. پس از اعمال ملاکهای ورود و خروج و بررسی مقالات مرتبط، نهایتاً ده مطالعه کارآزمایی کنترلشده تصادفی (RCTs) که پیامد اصلی آنها کاهش شاخص توده بدنی (BMI) بود، به طور سیستماتیک مرور شدند. از روش استاندارد بررسی مشخصات جمعیت، جزئیات مداخله، استفاده از گروه کنترل، و گزارش پیامدها (PICO) در انتخاب، و از روش بیانیه استانداردسازی گزارش در مطالعات کارآزمایی بالینی (CONSORT)، در ارزیابی کیفیت مقالات استفاده شد. یافتهها: دامنه کاهش نمرات استاندارد BMI در پایان مداخلات بین 31/0- 06/0، و در پایان پیگیریهای 24–13 ماهه بین 42/0–16/0 بود. میزان ریزش تا پایان پژوهشها، به طور میانگین 3/32 درصد (50-13 درصد) بود. نتیجهگیری: به طور کلی، مداخلات رفتاری جامع سبک زندگی متمرکز بر والد در کاهش BMI کودکان اثربخش هستند، اما لازم است تا نتایج آنها با احتیاط تفسیر شده و پژوهشهای جامع و استاندارد شده بیشتری در آینده انجام شوند.
صغرا اکبری چرمهینی؛ مهدی مولایی یساولی؛ محسن نظریفر؛ شهناز شهرجردی
چکیده
مقدمه: بررسی چگونگی رفتار و تفکر افراد جامعه در بحرانها کمک ارزندهای در کاهش و جلوگیری از آسیبها در ابعاد مختلف زندگی بخصوص روانشناختی خواهد بود. بدین منظور با هدف بررسی سوگیریهای شناختی در مواجهه با بحران کرونا این پژوهش انجام. روش: ابتدا دادههای سهماهه اول شیوع کرونا در ایران مربوط به شبکههای اجتماعی توئیتر، تلگرام، ...
بیشتر
مقدمه: بررسی چگونگی رفتار و تفکر افراد جامعه در بحرانها کمک ارزندهای در کاهش و جلوگیری از آسیبها در ابعاد مختلف زندگی بخصوص روانشناختی خواهد بود. بدین منظور با هدف بررسی سوگیریهای شناختی در مواجهه با بحران کرونا این پژوهش انجام. روش: ابتدا دادههای سهماهه اول شیوع کرونا در ایران مربوط به شبکههای اجتماعی توئیتر، تلگرام، واتساپ و اینستاگرام با کلیدواژه کرونا توسط ستاد علوم و فناوریهای شناختی در اختیار محققین قرار گرفت. در مرحله بعد دادهها مورد بررسی قرار گرفت و به دلیل حجم زیاد اطلاعات، دادههای شبکههای اجتماعی توئیتر و تلگرام به روش تحلیل محتوا ازلحاظ وجود سوگیریهای شناختی و فراوانی آنها مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج حاکی از این بود که بیش از 25% از پیامهای مورد بررسی حاوی نوعی سوگیری بودند که سوگیریهای شبه قطعی (تمایل به نتیجهگیری قطعی باوجود اطلاعات نامشخص) و نرمال بودن (تمایل به تعبیر نرمال بودن شرایط درحالیکه بحرانی است) بیشترین فراوانی را داشتند. نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان گفت بحرانهایی مانند بحران کرونا با تحت تأثیر قراردادن سلامت روان افراد جامعه میتواند تفکر آنها را دچار خطا و درنتیجه رفتار آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
شیرین خاتمی؛ محمد اورکی؛ احمد علیپور؛ پروین منصوری
چکیده
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماریهای پوستی مورد تائید قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و ترکیب آن با پسخوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- ...
بیشتر
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماریهای پوستی مورد تائید قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و ترکیب آن با پسخوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، شامل تمام بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که از این جامعه، با توجه به ملاکهای ورود و خروج از تحقیق، 45 بیمار به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه پسخوراند زیستی و 8 جلسه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی دریافت کردند. گروه آزمایشی دوم، فقط مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری برادبنت و همکاران (2006)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1988) و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009) بود. یافتهها: طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخلات، مؤثر واقع شده بودند؛ اما ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی با پسخوراند زیستی، اثربخشی بیشتر و پایدارتری داشت. نتیجهگیری: این دو درمان، بخصوص بهصورت ترکیبی، میتواند بهعنوان روشی کارآمد در بیماران پسوریازیس مورد استفاده قرار گیرد.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
مینا نیکوروش؛ حمید علیزاده؛ سعید رضایی؛ مهدی دستجردی کاظمی
چکیده
مقدمه: کودکان مبتلا به سرطان تحت درمانهای دردناک و طولانیمدت قرار میگیرند که تأثیرات مخربی در سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تدوین برنامهی بازیدرمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقهی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان انجام شد.
روش: مطالعه به روش نیمهآزمایشی به صورت پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد انجام شد. ...
بیشتر
مقدمه: کودکان مبتلا به سرطان تحت درمانهای دردناک و طولانیمدت قرار میگیرند که تأثیرات مخربی در سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تدوین برنامهی بازیدرمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقهی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان انجام شد.
روش: مطالعه به روش نیمهآزمایشی به صورت پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد انجام شد. جامعهی آماری را کلیهی کودکان مبتلا به سرطان سنین 8 تا 12 سال که از مؤسسه خیریه شهر یزد در سال 1400 خدمات دریافت میکردند، تشکیل دادند که از بین آنها 30 کودک به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برنامهی تدوین شدهی بازیدرمانی آدلری به مدت 18 جلسه (هر هفته، 40 دقیقه) به عنوان برنامهی مداخله برای گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالیکه گروه شاهد چنین مداخلهای را دریافت نکردند. هر دو گروه با مقیاس علاقهی اجتماعی کودکان ایرانی (علیزاده،1394) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره برای خرده مقیاسهای مقیاس علاقهی اجتماعی نشان میدهد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد، پس از شرکت در برنامهی آموزشی تغییر مثبت معناداری در خرده مقیاسها دارد (05/0>p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که برنامهی بازیدرمانی آدلری بر بهبود علاقهی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان مؤثر بود. لذا این برنامه به عنوان مداخلهی روانشناختی در کنار سایر مداخلات دارویی و روانشناختی به کودکان مبتلا به سرطان توصیه میشود.
سهیلا اعتمادی؛ حمید پورشریفی؛ بیوک تاجری؛ مهدی کلانتری؛ ناهید هواسی سومار
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تجارب آسیبزای جنسی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افشاسازی در تبیین علائم جسمی دختران نوجوان آسیبدیده بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشآموزان 14 تا 17 سال استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. با غربالگری دانشآموزان دارای تجربه آسیب جنسیو حذف پرسشنامههای ناقص، 273 دانشآموز ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تجارب آسیبزای جنسی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افشاسازی در تبیین علائم جسمی دختران نوجوان آسیبدیده بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشآموزان 14 تا 17 سال استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. با غربالگری دانشآموزان دارای تجربه آسیب جنسیو حذف پرسشنامههای ناقص، 273 دانشآموز در تحلیل شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها از چکلیستتجاربآسیبزایزندگی نیجنهویس، وندرهارت و کروگر (2002)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکیو همکاران (2001)، پرسشنامه سلامتجسمانی گرک (2015)، مقیاس خودافشاسازیپریشانیکانوهسلینگ(2003) استفاده شد و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ناسازگارانهبا (441/0= β و 01/0>p)، افشاسازی (213/0- = β و 01/0>p)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سازگارانه (172/0- = β و 01/0>p)، تجارب آسیبزا (117/0= β و 05/0>p) توانایی پیشبینی علائم جسمی را دارند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد میتوان با بررسی تاریخچه تجارب آسیبزای جنسی، مدیریت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تسهیل افشاسازی در جهت کنترل علائم جسمی بهره برد.
مجتبی دهقان؛ جعفر حسنی؛ علیرضا مرادی؛ شهرام محمدخانی
چکیده
مقدمه: تجربه سرطان جنبه های اجتماعی - فرهنگی مهمی دارد که میتواند پیامدهای روانشناختی جدی برای بازماندگان سرطان داشته باشد. این جنبه های بیماری حتی میتواند بر سلامت و بقای آنان تاثیر بگذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف کاوش تجارب بافتاری که افراد بعد از ابتلا به سرطان با آنها مواجه می شوند صورت گرفت. روش: پژوهش کیفی حاضر ...
بیشتر
مقدمه: تجربه سرطان جنبه های اجتماعی - فرهنگی مهمی دارد که میتواند پیامدهای روانشناختی جدی برای بازماندگان سرطان داشته باشد. این جنبه های بیماری حتی میتواند بر سلامت و بقای آنان تاثیر بگذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف کاوش تجارب بافتاری که افراد بعد از ابتلا به سرطان با آنها مواجه می شوند صورت گرفت. روش: پژوهش کیفی حاضر از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری استفاده کرده است. دادهها از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته با 17 فرد مبتلا به سرطان گردآوری شد. یافتهها: از تحلیل مصاحبه ها مفهوم اصلی "تجارب بافتارمند مبتنی بر سرطان" اکتشاف شد که شامل شش خوشه مفهومی است: غیرمنتظره بودن، نگرش فرهنگی، تبیینهای بیماری، استعارههای بیماری، بازخوردهای اجتماعی، پیشگویی های وحشتناک. نتیجهگیری: بهطورکلی، پس از تشخیص سرطان، افراد با طیفی از تجارب اجتماعی-فرهنگی مواجه می شوند که میتواند بر انطباقشان با بیماری تاثیر بگذارد. بنابراین، ضروری است در مداخلات آموزشی (اجتماعی و فردی) و درمانی مرتبط با سرطان به این مولفه ها توجه شود.
مهشید تیرگر؛ فاطمه گلشنی؛ آنیتا باغداساریانس؛ سوزان امامی پور
چکیده
مقدمه: با توجه به افزایش قابل توجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران بهخصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل چاقی کودکان بر اساس استرس فرزندپروری و شاخص توده بدنی مادر با میانجیگری روشهای غذادهی است. روش: نمونه آماری پژوهش را 460 نفر از دانشآموزان 7 تا 11 ساله مدارس ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به افزایش قابل توجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران بهخصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل چاقی کودکان بر اساس استرس فرزندپروری و شاخص توده بدنی مادر با میانجیگری روشهای غذادهی است. روش: نمونه آماری پژوهش را 460 نفر از دانشآموزان 7 تا 11 ساله مدارس شهر تهران به همراه مادران آنها تشکیل دادهاند. آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. پس از اندازهگیری شاخص توده بدنی کودکان و مادران، پرسشنامههای استرس فرزندپروری (فرم کوتاه) و شیوههای غذادهی والدین، توسط مادران تکمیل شد. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهرهگیری از نرمافزار Amos تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: مدل بهطور کلی از برازش مناسبی برخوردار بود. براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی، غذادادن هیجانی، غذادادن ابزاری، غذادادن کنترلی و غذادادن تشویقی بهصورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند. نتایج بهدست آمده نشان داد شاخص توده بدنی مادر و استرس والدینی بهصورت غیرمستقیم با میانجیگری روشهای غذادهی مادر از جمله غذادادن هیحانی، ابزاری، کنترلی و تشویقی نیز شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند. نتیجهگیری: یافته این این پژوهش نشان داد این روابط میتواند بهعنوان مدل، چاقی کودکان را پیشبینی نماید و به بینشهای مفیدی از نظر مداخلات در پیشگیری منجر گردد.
مجید برادران
چکیده
مقدمه: متغیرهای روانشناختی یکی از عوامل مهم گرایش افراد به جراحی زیبایی است. پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی دررابطه بین کمالگرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان ...
بیشتر
مقدمه: متغیرهای روانشناختی یکی از عوامل مهم گرایش افراد به جراحی زیبایی است. پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی دررابطه بین کمالگرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود که به دنبال عمل جراحی زیبایی بودند. نمونه شامل 335 نفر (308 زن و 27 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس کمالگرایی مثبت ومنفی (PNPS)،مقیاس حساسیت اضطرابی (ASI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه سبکهای دفاعی (DSQ)بود. یافتهها: روش تحلیل مسیر،نشان دادکه حساسیت اضطرابی در افراد متقاضی جراحی زیبایی متأثرازکمالگرایی، نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی است. همچنین، نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی نقشی واسطه ای درارتباط بین کمالگرایی وحساسیت اضطرابی داشتند. برای ارزیابی مدل ازشاخصهای(91/0) CFI، (93/0) NFI، (94/0) GFI و (07/0) RMSEA استفاده شد ونتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش خوبی با داده هادارد. نتیجهگیری: در شکل گیری حساسیت اضطرابی، عوامل روانشناختی نظیر کمالگرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی نقش دارند؛ بنابراین یافته های این مطالعه تلویحات مهمی در ریشه یابی مشکلات روانشناختی در این افراد دارد.
شهرزاد شنجری؛ فوزیه رفعتی؛ آزیتا امیرفخرایی؛ محمدرضا محمدی سلیمانی؛ عشرت کریمی افشار
چکیده
مقدمه: اعتبار سنجی مقیاس ترس از زایمان میتواند به شناسایی زنان با ترس زیاد از بارداری کمک نماید؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی فرم الکترونیکی پرسشنامه ترس از زایمان سیایکیو در زنان باردار است. روش: این پژوهش از نوع روانسنجی ابزار است که جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار شهر جیرفت بود که تعداد نمونهها ...
بیشتر
مقدمه: اعتبار سنجی مقیاس ترس از زایمان میتواند به شناسایی زنان با ترس زیاد از بارداری کمک نماید؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی فرم الکترونیکی پرسشنامه ترس از زایمان سیایکیو در زنان باردار است. روش: این پژوهش از نوع روانسنجی ابزار است که جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار شهر جیرفت بود که تعداد نمونهها بر اساس معیارهای روانسنجی به تعداد 100 نفر برای بخش روایی پیشبین و 251 نفر برای بخش روایی همگرایی تعیین شد نمونهها بهوسیله نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند اطلاعات پژوهش از طریق دو پرسشنامه ترس از زایمان (سیایکیو) و ترس از زایمان ویژما بهصورت الکترونیکی با ارسال لینک پرسشنامه به موبایل شرکتکنندگان جمعآوری گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روشهای روایی محتوا، همگرا و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی مقیاس به بهوسیله روشهای همسانی درونی و پایایی تصنیفی بررسی گردید. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه محقق ساخته از سه عامل تشکیلشده و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز مدل سه عاملی را تائید کرد. این پرسشنامه به همراه فرم کوتاه مقیاس ترس از زایمان سیایکیو اجرا شد که با 13 آیتم از پایایی و روایی مناسبی برخوردار بود. نتیجهگیری: از پرسشنامه مقیاس ترس از زایمان سیایکیو در زنان باردار میتوان برای ارزیابی ترس از زایمان در زنان باردار استفاده کرد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
فاطمه کاظمی؛ سحر صفرزاده
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزیـرفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است.
روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعهی آماری کلیهی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزیـرفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است.
روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعهی آماری کلیهی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. شرکتکنندگان در پژوهش به پرسشنامههای مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، وضعیت سلامت جسمی اسپنس و همکاران (1987)، سیستمهای مغزی-رفتاری کارور و وایت (1994) و فشار روانی شغلی پارکر و دکوتیس (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام شد.
یافتهها: نتایج نشانداد که سلامت جسمی و سیستم مغزی فعالساز رفتاری بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معکوس دارد و سیستم بازدارنده رفتاری و استرس شغلی بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش وضعیت جسمی و دو سیستم فعالساز/بازدارنده رفتاری میتوانند از طریق میانجیگری استرس شغلی در شکلگیری فرسودگی شغلی نقش داشته باشند. بعلاوه مشخص شد که مدل ارائهشده برازنده دادهها میباشد.
نتیجهگیری: با سلامت جسمانی و بهبود سیستم فعالساز رفتاری و کاهش استرسهای شغلی، میزان فرسودگی شغلی کاهش مییابد.
سحر صفرزاده؛ کریم سواری
چکیده
مقدمه: ازآنجاییکه عوامل مرتبط با سلامت جسمی و روانشناختی نوجوانان همیشه موردتوجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشبینی اتخاذ رژیمدرمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر ...
بیشتر
مقدمه: ازآنجاییکه عوامل مرتبط با سلامت جسمی و روانشناختی نوجوانان همیشه موردتوجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشبینی اتخاذ رژیمدرمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز و نمونه مشتمل بر 360 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای، نگرانی از تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005)، دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004)، خودپنداره بک (1978) و مقیاس رژیم شناختی - رفتاری مارتز، استروگیز و گوستافسون (1996) استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها بر اساس همبستگی پیرسون نشان داد بین اتخاذ رژیمدرمانی روزانه با نگرانی از تصویر بدن (389/0=r، 01/0>p)، دشواری تنظیم هیجانی (245/0=r، 01/0>p) و خودپنداره (214/0-=r، 01/0>p) همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین با توجه به نتایج رگرسیون از بین متغیرهای پیشبین به ترتیب، متغیرهای خودپنداره و نگرانی از تصویر بدن پیشبینیکنندههای مناسبتری برای متغیر ملاک اتخاذ رژیمدرمانی روزانه بودند. نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، تقویت خودپنداره، تصویر بدنی مثبت و تنظیم هیجانات در نوجوانان میتواند در اتخاذ منطقی رژیم غذایی روزانه آنان مؤثر باشد.