کامران پورمحمدقوچانی؛ سارا ماندنی زاده صفی؛ جعفر نوری
چکیده
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روانشناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی، طرح پیشآزمون -پسآزمون ...
بیشتر
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روانشناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی، طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی - عروقی مراجعهکننده به بیمارستان قلب امام رضا (ع) شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها 30 نفر (14 مرد و 16 زن) به روش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر)، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، رواندرمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبتنگر را در 6 جلسه، 60 دقیقهای بهصورت انفرادی، دریافت کردند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آلکسی تیمیا تورنتو - 20 (بگبی و همکاران، 1994) و افکار منفی تکرارشونده (مکاوی و همکاران، 2010)، استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر، تحلیل شد. یافتهها: باتوجه به نتایج پژوهش، در نمرههای متغیر نارسایی هیجانی و مؤلفههای آن شامل؛ دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی و متغیر افکار منفی تکرار شونده، با توجه به اثر اصلی مراحل زمانی، اثر اصلی مداخله رواندرمانی و همچنین اثر تعاملی مراحل زمانی با مداخله رواندرمانی، تفاوت معناداری مشاهده شد (01/0>P). نتیجهگیری: رواندرمانی مثبتنگر بر کاهش ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرار شونده در بیماران قلبی - عروقی دارای اثربخشی و کارایی بود.
مهرنوش حسین زاده؛ فاطمه قاسمی نیایی؛ مجتبی حقانی زمیدانی؛ معصومه اسمعیلی
چکیده
مقدمه: امروزه با شکلگیری سبک جدیدی از زندگی، بشر شاهد تغییر و تحولاتی در بخشهای مختلف زندگیاش شده است، از آنجا که مهمترین بخش از زندگی انسانها، خانواده است، این بخش نیز دستخوش تغییر و تحولات قرار گرفتهاست. مقاله حاضر با هدف مطالعه و تفسیر تجارب زیسته خانوادههایی است که دارای فرد در معرض خطر در برابر کرونا، که در ...
بیشتر
مقدمه: امروزه با شکلگیری سبک جدیدی از زندگی، بشر شاهد تغییر و تحولاتی در بخشهای مختلف زندگیاش شده است، از آنجا که مهمترین بخش از زندگی انسانها، خانواده است، این بخش نیز دستخوش تغییر و تحولات قرار گرفتهاست. مقاله حاضر با هدف مطالعه و تفسیر تجارب زیسته خانوادههایی است که دارای فرد در معرض خطر در برابر کرونا، که در واقع شامل افرادی است، دارای بیماری زمینهای که سیستم ایمنی بدن آنها ضعیف میباشد. روش: این پژوهش از نوع کیفی پدیدارشناسی است. جامعه آماری آن کلیه خانوادههای اصفهانی دارای فرد در معرض خطر که درگیر بیماری زمینهای در ایام کرونا بودند، میباشد و 12 نفر بهصورت هدفمند برگزیده شدند و تحت مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. یافتهها: دادههای بهدست آمده از مصاحبه با روش کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتیجهگیری: نتایج حاصل از تجارب زیسته خانوادههای دارای گروه پرخطر در پنج مضمون اصلی که نشاندهنده چگونگی واکنش به بحران و ادراک نقش عاملیت خانوادهها با تغییراتی که در سبک زندگی و گذر از این مرحله در کنار مولفههای واسطهای تجربه کردند و چگونگی نحوه مقابله با این شرایط در پنج حیطه رفتاری، شناختی، هیجانی، اجتماعی و معنوی میباشد. بنابراین این یافتهها در راستای توانمندسازی مشاوران و روانشاسان برای یاریرسانی به خانوادههای آسیبپذیر میباشد.
افسانه مرادی؛ سمیره کریمی؛ الهام حسامی؛ سعید مظفری
چکیده
مقدمه: در زمان شیوع کروناویروس، پرستاران و کارکنان بخشهای مرتبط با کووید-19 که بهعنوان خط مقدم مواجهه با همهگیری کروناویروس حضور دارند، در معرض طیف وسیعی از استرسزاهای روانی- اجتماعی قرار گرفتند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در رابطة بین آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری و تجربه علائم اختلال استرس پس ...
بیشتر
مقدمه: در زمان شیوع کروناویروس، پرستاران و کارکنان بخشهای مرتبط با کووید-19 که بهعنوان خط مقدم مواجهه با همهگیری کروناویروس حضور دارند، در معرض طیف وسیعی از استرسزاهای روانی- اجتماعی قرار گرفتند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در رابطة بین آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری و تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش: پژوهش حاضر جزء پژوهشهای کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعة پژوهش را کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستانهای شهر تهران در ماههای خرداد و تیر سال 1400 تشکیل دادند که از بین آنها بهصورت در دسترس 677 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه پنجعاملی شخصیت NEO، مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه میسیسیپی، پرسشنامه آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری مسری بهصورت آنلاین توسط کادر درمان تکمیل شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری بهوسیله نرمافزارهای Amos و SPSS انجام شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اثر غیرمستقیم آسیبپذیری ادراکشده بر تجربه علائم PTSD با واسطهگری روانرنجورخویی و توافقپذیری معنادار است. نتیجهگیری: غربالگری و شناسایی افرادی با ویژگیهای روانرنجورخویی بالا و توافقپذیری پایین در کادر درمان و در نظر گرفتن مداخلاتی برای تعدیل این ویژگیهای شخصیتی میتواند در پیشگیری از ابتلا به PTSD مؤثر باشد.