جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
صدیقه خوش باور رستمی؛ مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی میباشد که بر جنبههای مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه ...
بیشتر
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی میباشد که بر جنبههای مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ساکن شهر رشت در سال 1401 بود که 120 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها، از پرسشنامه فاجعهسازی درد (سالیوان و همکاران، 1995)، مقیاس تنیدگی ادراکشده (کوهن و همکاران، 1983)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و مقیاس احساس تنهایی (دیتوماسو و همکاران، ۲۰۰۴) استفاده شد. دادهها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین فاجعهانگاری درد، تنیدگی اداراکشده و اجتناب تجربهای با تنهایی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، یافتهها نشانگر این بودند که تنها اجتناب تجربهای قدرت پیشبینی تنهایی را دارد ) 05/0 p< ).
نتیجهگیری: فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای از طریق عدم پذیرش احساسات و افکار موجب افزایش تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.
نفیسه محمد؛ محمد حاتمی؛ مژگان نیکنام
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروههای آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی بهوسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری میانگین پایینتری دارد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظمجویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.