نسرین شهبازی؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامههای افسردگی زونک (1965)، درد مکگیل (1997) و اضطراب درد مککراکن (1967) بود. دادهها با استفاده از تحلیل آماری اندازهگیری مکرر تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراکشده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکتکنندگان در آموزش خودشفابخشی در پسآزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیکهای آرامسازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین میتوان از این روش بهعنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روانشناختی استفاده نمود.