معنویت،دین ، فرهنگ و سلامتی
سامان نونهال؛ شهرام محمدخانی؛ جعفر حسنی؛ مهدی اکبری
چکیده
مقدمه: تفاوتهای فرهنگی ممکن است سبب شود درمان معینی که نتایج پژوهشها حاکی از اثربخشی آن در بافتار خاصی است در بافتار دیگری مؤثر واقع نشود. هدف پژوهش حاضر انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت (سالمخوردن و ورزشکردن) در جمعیت ایرانیِ مبتلا به چاقی بود.
روش: پژوهش در پنج ...
بیشتر
مقدمه: تفاوتهای فرهنگی ممکن است سبب شود درمان معینی که نتایج پژوهشها حاکی از اثربخشی آن در بافتار خاصی است در بافتار دیگری مؤثر واقع نشود. هدف پژوهش حاضر انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت (سالمخوردن و ورزشکردن) در جمعیت ایرانیِ مبتلا به چاقی بود.
روش: پژوهش در پنج مرحله انجام شد: ترجمۀ پروتکل، گردآوری اطلاعات، انطباق مقدماتی پروتکل، آزمایش مقدماتی، و انطباق نهایی پروتکل. در مرحلۀ 2، سه متخصص موج سوم رفتاردرمانی، یک متخصص تغذیه، و یک مربی بدنسازی، در مرحلۀ 4، پنج مبتلا به چاقی، و در مرحلۀ 5، هفت متخصص موج سوم رفتاردرمانی شرکت کردند. دادهها بهصورت کمی (میانگین و شاخص روایی محتوایی) و کیفی تحلیل شد.
یافتهها: پروتکلی متشکل از 12 جلسه آماده شد، که به هریک از شش گامِ ماتریکسِ درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی دو جلسه اختصاص یافت. تغییراتی در محتوای ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی از نظر استعارهها، تمرینها، و ابزارها صورت گرفت. نتایج شاخص روایی محتوایی حاکی از روایی محتوایی عالیِ تکتک جلسات و کل پروتکل بود.
نتیجهگیری: برای آنکه بتوان از پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی استفادۀ مؤثری در جمعیت ایرانی مبتلا به چاقی کرد، انطباق فرهنگی ضروری به نظر می رسد.
فاطمه دائمی؛ جعفر حسنی؛ مهدی اکبری؛ شکوفه حاج صادقی؛ مهدی اکبرزاده
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی نسبت به وضعیت سلامت یا بیماری جایگاه ویژهای برای سیاستگذاران و متخصصان مراقبتهای بهداشتی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی مدل بسطیافته کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری قلب بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. از تمام بیماران عروق کرونری قلب ...
بیشتر
مقدمه: کیفیت زندگی نسبت به وضعیت سلامت یا بیماری جایگاه ویژهای برای سیاستگذاران و متخصصان مراقبتهای بهداشتی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی مدل بسطیافته کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری قلب بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. از تمام بیماران عروق کرونری قلب مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر تهران و کرج 650 نفر با روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه ادراک بیماری، پرسشنامه کیفیت زندگی، مقیاس خودمدیریتی، مقیاس بهزیستی هیجانی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و مقیاس کیفیت زندگی وابسته بهسلامت در بیماران عروق کرونری پاسخ دادند. یافتهها: نتایج نشان داد مدل توسعه دادهشده ویلسون از برازش مطلوبی برخوردار است؛ یعنی با افزوده شدن خودمدیریتی و بهزیستی روانشناختی، اجتماعی و هیجانی میتوان این مدل را برای تبیین کیفیت زندگی پذیرفت. بااینحال نسبت به مدل اولیه شاخصهای بهزیستی به علت چند همخطی و روابط چندگانه بالا بهعنوان یک سازه تحت عنوان بهزیستی جامع باید در نظر گرفته شود. همچنین خودمدیریتی میتواند تبیینکننده بهزیستی جامع باشد. نتیجهگیری: خودمدیریتی و شاخصهای مثبتنگر بهزیستی میتواند در فرایند شکلگیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در بیماران عروق کرونری نقش ویژهای داشته باشد.