بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
احمدعلی نعمت پور درزی؛ سجاد بشرپور؛ داریوش مسلمی
چکیده
مقدمه: سرطان یکی از انواع بیماریهای مزمن محسوب میشود که توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهنآگاهی بر فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده بیماران مبتلا به سرطان بود.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه ...
بیشتر
مقدمه: سرطان یکی از انواع بیماریهای مزمن محسوب میشود که توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهنآگاهی بر فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده بیماران مبتلا به سرطان بود.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان بود که در سال 1400 در مرکز شهید رجایی شهرستان بابلسر تشخیص بیماری سرطان دریافت نمودند. نمونه مورد مطالعه به حجم30 نفر به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفر (گروه کنترل 15 نفر و گروه آزمایش 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهنآگاهی کارلسون و اسپکا که در قالب 8 جلسه 90 دقیقهای و هفتهای یک بار برگزار میشد قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه فاجعهسازی درد سالیوان و همکاران (1995) و مقیاس استرس ادراکشده کوهن، کمرک و مرملستین (1983) استفاده شد. دادههای بدست آمده نیز با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرمافزار 27SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیشآزمون تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده وجود داشت (05/0p<).
نتیجهگیری: بنابراین نتیجه گرفته میشود که بهبود سرطان مبتنی بر ذهنآگاهی مداخلهای مطلوب و مناسب جهت تاثیرگذاری بر فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده بیماران مبتلا به سرطان است
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
سجاد بشرپور؛ شعله امانی؛ محمد نریمانی؛ فاضله حیدری
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 133-145
چکیده
مقدمه: نشانههای فیزیولوژیک استرس میتواند با تضعیف سیستم ایمنی بدن عامل مزاحمی در درمان بیماران سرطانی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخصهای فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه بیماران ...
بیشتر
مقدمه: نشانههای فیزیولوژیک استرس میتواند با تضعیف سیستم ایمنی بدن عامل مزاحمی در درمان بیماران سرطانی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخصهای فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه بیماران زن سرطانی تشکیل دادند که در تابستان 1395 در بخش خون و انکولوژی بیمارستان شهید مطهری فولاد شهر (اصفهان) تحت درمان بودند. 30 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از دستگاه بیوفیدبک استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه به صورت گروهی مواجههدرمانی روایتی (NET) را دریافت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه درمتغیرهای میزان تعریق پوست (002/0 >P )، درجه حرارت پوست (01/0 >P) ضربان قلب (001/0 >P) وجود دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد که روش مواجههدرمانی روایتی میتواند درمان مفیدی برای کاهش علایم فیزیولوژیک استرس در بیماران سرطانی باشد.
سجاد بشر پور؛ بابک وجودی؛ نسترن عطارد
دوره 3، شماره 10 ، شهریور 1393، ، صفحه 80-97
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط جهت گیری مذهبی و نگرش نسبت به مرگ با کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی در زنان انجام گرفت. روش: کلیه زنان ساکن شهر ارومیه در بهار سال 1391 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 140 زن که به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحله ای از بین این جامعه انتخاب شده بودند به پرسشنامه های جهت ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط جهت گیری مذهبی و نگرش نسبت به مرگ با کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی در زنان انجام گرفت. روش: کلیه زنان ساکن شهر ارومیه در بهار سال 1391 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 140 زن که به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحله ای از بین این جامعه انتخاب شده بودند به پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، نگرش نسبت به مرگ، کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت زندگی رابطه مثبتی با جهت گیری مذهبی درونی و نگرش پذیرش فعالانه مرگ دارد. علائم جسمانی سازی نیز به طور مثبت به نگرشهای اجتناب از مرگ و پذیرش با گریز مرگ مرتبط بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 14 درصد از کل واریانس کیفیت زندگی زنان به وسیله جهت گیری مذهبی درونی و نگرشهای اجتنابی نسبت به مرگ تبیین میشود، نتایج تحلیل رگرسیون علائم جسمانی سازی بر اساس جهت گیری مذهبی و نگرشهای مرگ معنی دار به دست نیامد. نتیجه گیری: این نتایج پایه های معنوی و مذهبی و به تبع آن نگرشهای فرد نسبت به مرگ را به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر سلامت و کیفیت زندگی انسان به ویژه زنان مطرح می کنند.