مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
خاطره فقیرزاده؛ فاطمه دهقانی آرانی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدنساز حرفهای دارای آسیب جسمانی با بررسی نقش واسطهای نشخوار فکری بود.
روش: در یک مطالعه نیمهتجربی و از نوع مطالعات کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تعداد 40 نفر ورزشکار بدنساز حرفهای دارای آسیب جسمانی از جمعیت بدنسازان ساکن شهر تهران ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدنساز حرفهای دارای آسیب جسمانی با بررسی نقش واسطهای نشخوار فکری بود.
روش: در یک مطالعه نیمهتجربی و از نوع مطالعات کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تعداد 40 نفر ورزشکار بدنساز حرفهای دارای آسیب جسمانی از جمعیت بدنسازان ساکن شهر تهران بزرگتر از 20 سال به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. طبق روش نمونه گیری و ملاکهای ورود و خروج آزمودنیها در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. جهت گردآوری دادهها مطابق طرح پژوهش، آزمودنیهای هر دو گروه در مرحلهی پیش آزمون به پرسشنامههای نشخوار فکری (RRS) و کارکردهای اجرایی (EFQ) به عنوان پیشآزمون پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 12 جلسه یک و نیم ساعته برنامه ذهنآگاهی را دریافت نمود. بعد از اتمام جلسات مداخله، نهایتا از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها و به منظور تعیین اثربخشی مداخله از تحلیل کواریانس استفاده شد و برای تعیین نقش واسطهای نشخوار فکری در اثربخشی مداخله بر کارکردهای اجرایی از روش تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاکی از آن است که روش مداخله ذهنآگاهی بر کارکردهای اجریی و نشخوار فکری اثربخش میباشد (01/0P<) همچنین نتایج نشان داد که نشخوار فکری در اثربخشی برنامه ذهنآگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدنساز حرفهای دارای آسیب جسمانی نقش واسطهای ایفا میکند. به نظر میرسد برنامه مداخله ذهنآگاهی کارکردهای اجریی را بهبود میبخشد و نشخوار فکری را نیز در ورزشکاران کاهش میدهد.
نتیجهگیری: بر این اساس لازم است مراکز و روان درمانی فعال در حوزه روانشناسی ورزشی برای ارتقای سلامت روانی ورزشکاران از برنامه مذکور استفاده نمایند.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
آرش لطفی کنگرشاهی؛ فاطمه دهقانی آرانی؛ رضا رستمی؛ سیده هاله اشرف تالش؛ مریم ابوالحسنی
چکیده
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی و سرمنشأ مشکلات سلامتی همچون بیماریهای قلبی عروقی است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری و مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشیِ، از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه ...
بیشتر
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی و سرمنشأ مشکلات سلامتی همچون بیماریهای قلبی عروقی است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری و مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشیِ، از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیّه افراد چاق مراجعهکننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینای تهران بود که همزمان به بیماری عروق کرونری مبتلا بودند. 45 نفر با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی با درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و یک گروه کنترل جای داده شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و شاخص توده بدنی در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری گردآوری شد. دادهها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، اثرات درونگروهی درباره شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی معنادار بود، اما در ارتباط با اثرات بینگروهی، گروههای آزمایش تنها در فعالیت در اوقات فراغت تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، می توان این طور بیان کرد که درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی از طریق تغییر سبک زندگی و نیز شناختهای افراد میتواند منجر به کاهش وزن و افزایش فعالیت در افراد چاق مبتلا به بیماریهای قلبی شود.
فاطمه دهقانی آرانی؛ محمد علی بشارت
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، ، صفحه 42-57
چکیده
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها گذشته است. روش: روش نمونهگیری در دسترس، پس از مصاحبه بالینی انتخاب گردیدند و در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش بهصورت تصادفی جایگزین شدند سپس همه 24 نفر بهوسیله ابزارهای پژوهش ازجمله مقیاس افسردگی بک ـ امید به زندگی میلر مورد آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، 12 جلسه در مداخلات گروهدرمانی رفتاری ـ شناختی شرکت کردند و این در حالی بود که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. در پایان دوباره آزمونها برای همه افراد نمونه 24 نفر اجرا گردید. پس از گردآوری پرسشنامهها، دادههای به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و بهوسیله نرمافزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافتهها نشان دادند که درمان رفتاری ـ شناختی به شیوه گروهی در سطح معناداری (01/ 0p≤ ) در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است 90/69f= همچنین، در (01/ 0p≤ ) باعث افزایش امید به زندگی در این بیماران گردیده است 32/71 f=. نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است.