stress
سیده اسماء حسینی؛ محدثه دهقانی؛ امین رفیعی پور؛ زهرا مظفری وانانی
چکیده
مقدمه: ویروس کووید-19 در طول زمان تغییر شکل میدهد و همچنان در جهان موجود است. بنابراین میزان پذیرش واکسن و عوامل اثر گذار بر آن باید بررسی شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر ویژگیهای شخصیتی در رابطه میان میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس در دوران همهگیری کووید-19 بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به ...
بیشتر
مقدمه: ویروس کووید-19 در طول زمان تغییر شکل میدهد و همچنان در جهان موجود است. بنابراین میزان پذیرش واکسن و عوامل اثر گذار بر آن باید بررسی شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر ویژگیهای شخصیتی در رابطه میان میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس در دوران همهگیری کووید-19 بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعة آماری شامل کلیة بزرگسالان 18 تا 60 سال شهر تهران بود، که 388 نفر (۸۱ مرد و ۲۵۷ زن) از آنها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کوتاه هگزاکو، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه دانش، نگرش، کاربست و نگرانیها واکسن کووید-19 استفاده شد. سپس دادهها با نرمافزار SPSS (نسخه 24) و AMOSE (نسخه 24) تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که اضطراب، افسردگی، استرس بر ویژگیهای شخصیتی (۴۱/۰=β و ۰۰۱/۰>P) اثر مثبت و بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۵/۰-=β و ۰۱۳/۰=P) اثر معکوس معنیدار و همچنین ویژگیهای شخصیتی بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۳/۰-=β و ۰۲۱/۰=P) اثر معکوس و معنیداری دارد.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که متغیر ویژگیهای شخصیتی میتواند نقش میانجی (۰۳۸/۰=P) را در رابطه اضطراب، افسردگی، استرس بر مقاومت یا پذیرش واکسن داشته باشد.
stress
مصطفی بلقان آبادی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و از لحاظ روش پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهرستان مشهد در سال 1398 ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و از لحاظ روش پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهرستان مشهد در سال 1398 بودند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 180 نفر از بیمارانی که در کلینیکهای سطح شهر مشهد که توسط پزشک متخصص تشخیص بیماری قلبی- عروقی گرفتند بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامههای تیپ شخصیتی D دنولت (2005)، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998)، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسشنامه اضطراب فراگیر اسپیترز و همکاران (2006) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که تیپ شخصیتی D بهطور معناداری با اضطراب فراگیر (001/0>p)، کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معنادار دارد. همچنین اضطراب فراگیر نیز با کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد اضطراب فراگیر نقش میانجی در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی ایفا میکند (05/0>p). نتیجهگیری: با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که در رابطۀ بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران قلبی- عروقی، اضطراب فراگیر نقش میانجیگرانه ایفا میکند.
stress
فاطمه شفیعی؛ آسیه شریعتمدار؛ کیومرث فرحبخش
چکیده
مقدمه: افزایش سرطان بهویژه در کودکان نظام روانشناختی خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف این تحقیق بررسی تجارب زیسته مرتبط با فشارهای روانی کودکان سرطانی و خانواده آنها در مراحل مختلف بیماری بود. روش: رویکرد تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: افزایش سرطان بهویژه در کودکان نظام روانشناختی خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف این تحقیق بررسی تجارب زیسته مرتبط با فشارهای روانی کودکان سرطانی و خانواده آنها در مراحل مختلف بیماری بود. روش: رویکرد تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. نمونهگیری بهصورت هدفمند و مصاحبهها تا اشباع دادهها ادامه یافت. تعداد شرکتکنندگان ۳۳ نفر از ۱۴ خانواده بود که از این تعداد ۱۲ نفر پدران و ۱۴ نفر مادران و ۷ نفر همشیرها بودند. در تجزیهوتحلیل اطلاعات از روشکلایزی استفاده شد. یافتهها: فشارهای روانی کودکان سرطانی و خانواده آنها در ۷ مقوله دستهبندی شد که شامل فشارهای روانی مربوط به قبل از زمان تشخیص، دوره تشخیص، زمان تشخیص نهایی، بعد از تشخیص، هنگام پیشرفت بیماری، زمان فوت کودک و فشارهای روانی اعم از مراحل مختلف (نگرانیهای والدین برای همشیرهای سالم، نگرانی آنها از تأثیرات بیماری کودک بر روی روابط زوجی والدین، فشارهای روانی تأثیرگذار بر سیستم کلی خانواده و فشارهای روانی وارد بر کودک سرطانی) بود. نتیجهگیری: با شناسایی فشارهای روانی کودکان سرطانی و خانواده آنها در مراحل مختلف بیماری و دادن پیشآگهیهای لازم به والدین میتوان از تأثیرات منفی این فشارهای روانی بر کودکان مبتلا و سیستم خانواده آنها کاست.