جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
علی پاکیزه؛ مریم بهزادفر
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 7-20
چکیده
مقدمه: شیوع چاقی در سطح جهانی در حال افزایش است. از میان عوامل مختلف تاثیر گذار، حساسیت به پاداش به عنوان یک ویژگی شخصیتی روان- بیولوژیکی که ریشه در مسیرهای دوپامینی دارد، میتواند عامل مهمی در زمینه عادات غذایی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی حساسیت به پاداش با اضافه وزن و چاقی و بررسی نقش واسطهگری غذاخوردن هیجانی در این میان ...
بیشتر
مقدمه: شیوع چاقی در سطح جهانی در حال افزایش است. از میان عوامل مختلف تاثیر گذار، حساسیت به پاداش به عنوان یک ویژگی شخصیتی روان- بیولوژیکی که ریشه در مسیرهای دوپامینی دارد، میتواند عامل مهمی در زمینه عادات غذایی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی حساسیت به پاداش با اضافه وزن و چاقی و بررسی نقش واسطهگری غذاخوردن هیجانی در این میان میباشد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیهی دبیرستانهای غیر انتفاعی شهر رشت بودند. اعضای نمونه شامل 650 دانش آموز دختر و پسر ( 400 نفر دختر و 250 نفر پسر) بوده که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده در این پژوهش، ترازوی اندازهگیری وزن، مقیاس حساسیت به پاداش و مقیاس غذاخوردن هیجانی میباشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده گردید. یافتهها: یافتهها نشان داد حساسیت بالا به پاداش با اضافه وزن رابطهی مثبت و معنادار دارد و غذا خوردن هیجانی نقش میانجیگری در رابطهی آن دو دارد. همچنین حساسیت پایین به پاداش رابطهی مثبت و معناداری با چاقی داشت. نتیجه گیری: پژوهش تایید کنندهی نقش نظام پاداش مغز در میزان وزن میباشد.
املیا میرزامحمدعلائینی*؛ احمد علیپور؛ احمدعلی نوربالا؛ مژگان آگاه هریس
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1392، ، صفحه 21-31
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن کارآمدی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان زنان داوطلب واجد معیارهای ورود-خروج به پژوهش، 22 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند، کلیه آزمودنیها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن کارآمدی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان زنان داوطلب واجد معیارهای ورود-خروج به پژوهش، 22 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند، کلیه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به گویههای پرسشنامه غذا خوردن هیجانی پاسخ دادند و مشخصات تنسنجی آنها نیز اندازهگیری شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نسخه 16ام نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون t مستقل، نشان داد مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به طور معنادار باعث اصلاح الگوهای غذا خوردن هیجانی (خشم، اضطراب و افسردگی) و کاهش وزن در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0> p). نتیجهگیری: این مداخله باعث کاهش وزن و اصلاح غذا خوردن هیجانی به واسطه تنظیم هیجانها، اصلاح باورهای مخرب غذا خوردن و بازسازی شناختی در میان افراد دارای غذا خوردن هیجانی شده است.