جنبه های روانشناختی و اجتماعی پیشگیری از بیماریها
محمد جواد بگیان؛ جهانگیر کرمی؛ خدامراد مومنی؛ عادله الهی
چکیده
مقدمه: بررسی ویژگیهای روانسجی پرسشنامهای که انگیزههای اقدام به خودکشی را در همۀ نظریههای موردتوجه قرار داده باشد میتواند متناسب با نوع انگیزه بستری را برای ارزیابی، تشخیص و مداخله فراهم آورد. این پژوهش باهدف ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه انگیزههای اقدام به خودکشی (IMSA) انجام گرفت. روش: نمونه پژوهش شامل 250 نفر از افراد ...
بیشتر
مقدمه: بررسی ویژگیهای روانسجی پرسشنامهای که انگیزههای اقدام به خودکشی را در همۀ نظریههای موردتوجه قرار داده باشد میتواند متناسب با نوع انگیزه بستری را برای ارزیابی، تشخیص و مداخله فراهم آورد. این پژوهش باهدف ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه انگیزههای اقدام به خودکشی (IMSA) انجام گرفت. روش: نمونه پژوهش شامل 250 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی بود که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را شناسایی کرد که درمجموع این 9 عامل 115/64 درصد از واریانس انگیزه برای اقدام به خودکشی را تبیین میکنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 43 گویه را در نه عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی 94/0 و برای عامل ناامیدی 83/0، درد ذهنی 75/0، عامل فرار 76/0، عامل فشار ادراکشده 68/0، حس تعلق کم 68/0، بیپروایی و نترسیدن 74/0، تأثیر بین فردی 72/0، جستجوی کمک و حل مسئله 75/0، تکانشوری 73/0 به دست آمد. نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی در افراد اقدام کننده، از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و میتوان از آن بهعنوان ابزاری معتبر برای هر دو هدف پژوهشی و بالینی زمانی که یک ارزیابی جامع از انگیزههای اقدام به خودکشی لازم است استفاده کرد.
روش شناسی تحقیق و اندازه گیری در روان شناسی سلامت
جهانگیر کرمی؛ محمد جواد بگیان؛ خدامراد مومنی؛ عادله الهی
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 146-172
چکیده
مقدمه: درد روانشناختی یک تجربه ذهنی است که ارزیابی منفی از خود را در بر دارد و از اینرو، برای سنجش آن باید از ابزارهای خودگزارشی استفاده کرد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه درد ذهنی بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه ...
بیشتر
مقدمه: درد روانشناختی یک تجربه ذهنی است که ارزیابی منفی از خود را در بر دارد و از اینرو، برای سنجش آن باید از ابزارهای خودگزارشی استفاده کرد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه درد ذهنی بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل میدادند. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرمافزار SPSS-22 و AMOS-21 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین مؤلفههای درد ذهنی و اضطراب و افسردگی و راهبردهای منفی نظمجویی شناختی هیجانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (001/0≥P). همچنین بین مؤلفههای درد ذهنی و شفقت به خود رابطه منفی و معنیداری وجود دارد (001/0≥P). نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 6 عامل را شناسایی کرد که در مجموع این شش عامل 40/66 درصد از واریانس درد ذهنی را تبیین میکنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 44 گویه را در شش عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه درد ذهنی 966/0 و برای عامل پوچی و بیارزشی 952/0، عامل سردرگمی و آشفتگی هیجانی 893/0، عامل فقدان کنترل 877/0، عامل تغییرناپذیری 872/0، عامل فاصلهگیری اجتماعی/ از خود بیگانگی 869/0 و عامل ترس از تنهایی 617/0 بدست آمد. نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه درد ذهنی در دانشجویان، از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و میتوان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهشهای روانشناختی استفاده کرد.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمد نریمانی؛ محمد جواد بگیان کوله مرز؛ بهناز مهدی نژاد مقدم
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1394، ، صفحه 7-20
چکیده
مقدمه: این مطالعه مقایسه باورهای غیرمنطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی و افراد سالم بود. روش: این پژوهش پس رویدادی از نوع (مقطعی ـ مقایسهای) بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال 1390 تشکیل میدادند. آزمودنیهای پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه مقایسه باورهای غیرمنطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی و افراد سالم بود. روش: این پژوهش پس رویدادی از نوع (مقطعی ـ مقایسهای) بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال 1390 تشکیل میدادند. آزمودنیهای پژوهش 30 نفر از مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعهکننده به کلینیکهای روانپزشکی و مغز و اعصاب شهر اردبیل بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتا سازی (بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه باورهای غیرمنطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و ضریب همبستگی نشان داد که بین دو گروه میگرنی و سالم در سه متغیر خود کارآمدی، باورهای غیرمنطقی و بهزیستی روانشناختی در سطح (01/0≥P) تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: این نتایج نشان داد بسیاری از مشکلات روانی ریشه در باورها و افکار غیرمنطقی در مورد خود، دیگران و جهان پیرامون دارد. بهعبارتیدیگر باورهای غیرمنطقی در افراد میگرنی باعث میشود که در زندگی تنش و اضطراب بیشتری را تجربه کنند و در مسائل مربوط به زندگی دچار مشکلات بیشتری شوند.
زیبا برقی ایرانی؛ مجتبی بختی؛ مجمد جواد بگیان؛ شجاع کرمی
دوره 3، شماره 10 ، شهریور 1393، ، صفحه 64-79
چکیده
هدف: یکی از بیماریهای قرن حاضر که متأسفانه اکثر جوان ها بخصوص دختران و زنان جوان به این بیماری مبتلا می شوند، بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشد. با توجه به تعداد زیاد این بیماران و اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سلامت روان آنان، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین پنجگانه شخصیت و آلکسی تایمیا با سلامت روان بیماران ...
بیشتر
هدف: یکی از بیماریهای قرن حاضر که متأسفانه اکثر جوان ها بخصوص دختران و زنان جوان به این بیماری مبتلا می شوند، بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشد. با توجه به تعداد زیاد این بیماران و اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سلامت روان آنان، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین پنجگانه شخصیت و آلکسی تایمیا با سلامت روان بیماران اسکلروز مولتیپل (MS) انجام گردید. روش: این مطالعه از نوع توصیفی با نمونه گیری تصادفی ساده در بین 218 نفر بیمار مبتلا به MS در استان لرستان (157نفر زن و 61 نفر مرد) انجام گردید. ابزارهای اندازهگیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، 2) پرسشنامه شخصیت نئو، 3) پرسشنامه آلکسی تایمیا، 4) پرسشنامه سلامت عمومی. در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای روانرنجوریی، وظیفه شناسی، دشواری در توصیف احساسات و دشواری در شناسایی احساسات ارتباط معناداری با سلامت روان کسانی که از اماس رنج می برند، دارد. نتیجه گیری: این یافته ها بیان می کند که مؤلفه های شخصیت و آلکسی تایمیا ازمتغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر سلامت روان مبتلایان اماس هستند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی بیماران اماس دارد.
زیبا برقی ایرانی؛ محمد جواد بگیان کوله مرز؛ شاپور فولادوند
دوره 2، شماره 6 ، مرداد 1392، ، صفحه 79-94
چکیده
هدف: سرطان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماریهای قلب و عروق است. تأثیر منفی این بیماری بر جنبههای مختلف زندگی و روابط بین فردی سبب کاهش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در خانوادههای درگیر این بیماری میشود بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت ...
بیشتر
هدف: سرطان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماریهای قلب و عروق است. تأثیر منفی این بیماری بر جنبههای مختلف زندگی و روابط بین فردی سبب کاهش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در خانوادههای درگیر این بیماری میشود بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مادران دارای فرزند سرطانی بود. روش: این پژوهش به شیوۀ آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند سرطانی مراجعهکننده به مراکز درمانی (متخصص خون) شهر کرمانشاه درسال 1391 تشکیل میدهند. آزمودنیهای پژوهش شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند سرطانی بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بین مراکز درمانی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی و رضایت زناشویی استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر افزایش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مؤثر بوده است (001/0>P). نتیجهگیری: با توجه به تأثیر آموزش درمانی متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی خانوادههای دارای فرزند سرطانی از این روش درمانی میتوان در جهت بهبود کیفیت زندگی و انسجام بیشتر ساختار خانواده در بعد روحی، روانی و اجتماعی بهرهمند شد.