عباس رحمتی؛ آزاده خواجویی میرزاده
چکیده
مقدمه: اضطراب یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی است. هدف این پژوهش بررسی شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس و عوامل خطر و محافظ بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان در نیمه اول سال 1399 بود که از بین آنان 234 نفر کارمند و 981 نفر دانشجو به ...
بیشتر
مقدمه: اضطراب یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی است. هدف این پژوهش بررسی شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس و عوامل خطر و محافظ بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان در نیمه اول سال 1399 بود که از بین آنان 234 نفر کارمند و 981 نفر دانشجو به شیوه در دسترس در گروه نمونه قرار گرفتند. دادههای این تحقیق از طریق مقیاس اضطراب کرونا ویروس بهصورت آنلاین جمعآوری شد. مقیاس اضطراب کرونا جهت سنجش اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا در کشور ایران و توسط علیپور و همکاران (1398) تهیه و اعتبار یابی شده است. برای تحلیل دادهها از رگرسیون همزمان و آزمون فرضیهها و نیز آزمون تفاوت و کایاسکوئر استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد سطح اضطراب کرونا در دانشجویان نسبت به کارمندان در وضعیت مطلوبتری قرار دارد. همچنین تحلیل رگرسیون حاکی از نقش پیشبینیکنندگی عوامل محافظ و خطر در اضطراب کرونای دانشجویان بود، اما در جمعیت کارمندان فقط عوامل خطر توانست اضطراب کرونا را پیشبینی کند. نتیجهگیری: هرچند نتایج پژوهش درمجموع نشان از سطح اضطراب بالا در جمعیت مورد مطالعه نبود اما در شیوعشناسی و تبیین عوامل مرتبط با هر سطح از اضطراب نباید از نقش عمده عوامل خطرساز و محافظ در شرایط کلی و در بحران ناشی از بیماری ویروسی کرونا غفلت نمود.
عبدالله مفاخری؛ محمد خرمی؛ فائزه کاویانی؛ سمیه اشرفی فرد
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی وخودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و گروه گواه بود که از جامعه مادران دارای کودک فلج مغزی در استان خراسان شمالی تعداد 28 مادر بهصورت نمونهگیری در دسترس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی وخودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و گروه گواه بود که از جامعه مادران دارای کودک فلج مغزی در استان خراسان شمالی تعداد 28 مادر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در ابتدا پیشآزمون با پرسشنامههای نظمجویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2009) و خودکارآمدی عمومی شوارتز (1981) انجام و گروه آزمایش تحت درمان شناختی - رفتاری قرار گرفتند. گروه گواه فاقد مداخله بودند پس از این مرحله و بعد از اجرای یک پسآزمون، دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها حاکی از افزایش میانگین گروه آزمایش در متغیر خودکارآمدی و تمامی راهبردهای مثبت شناختی تنظیم هیجان بوده و از طرفی افزایش نمره خودکارآمدی عمومی و راهبرد تنظیم هیجان مثبت و کاهش نمره راهبرد تنظیم هیجان منفی مادران را در پی داشت. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه درمانی شناختی-رفتاری باعث بهبود کیفیت راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و افزایش خودکارآمدی شده و این امر میتواند با آگاهیدادن و کمک به بازسازی شناختی، کنترل هیجانات مثبت را جایگزین هیجانات منفی کرده و سبب کاهش آسیب روانی مادران شود.
فهیمه کوهستانی؛ یاسر رضاپور میرصالح؛ فاطمه بهجتی
چکیده
مقدمه: بیماری قلبی نهتنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعهکننده به ...
بیشتر
مقدمه: بیماری قلبی نهتنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعهکننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1397 بود که ازاینبین نمونهای به حجم 200 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای رفتارهای خود مراقبتی جارسما و همکاران (2003)، تعهد زناشویی استنلی و مارکمن (1992)، جو خانوادگی موس و موس (1986) و حمایت همسر سالیس و همکاران (1987) جمعآوری و با آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که محیط خانواده و حمایت همسر قادر به پیشبینی معنیدار رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بودند (05/0>p)، اما نقش پیشبین تعهد زناشویی معنیدار نبود (05/0<p). یافتههای تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که محیط خانواده خوب از طریق افزایش حمایت همسر بر رفتارهای خود مراقبتی بیمار تأثیر میگذارد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که حمایت همسر در ارتباط بین محیط خانواده و رفتارهای خود مراقبتی بیماران قلبی نقش میانجی معنیداری دارد و تعهد زناشویی نقش معنیداری در مدل پیشبینی رفتارهای خود مراقبتی ندارد.
رضا گل پور؛ فاطمه زکی پور
چکیده
مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و مشکلات خوردن با نقش تعدیلی خود دلسوزی در دانشآموزان دختر انجام شده است. روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان دختر مقطع یازدهم و دوازدهم متوسطه شهرستان نوشهر میباشند که از بین آنها 148 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و مشکلات خوردن با نقش تعدیلی خود دلسوزی در دانشآموزان دختر انجام شده است. روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان دختر مقطع یازدهم و دوازدهم متوسطه شهرستان نوشهر میباشند که از بین آنها 148 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای مقیاس خوردن اجباری کاگان و اسکویرس، پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل و فرم کوتاهمدت مقیاس خود دلسوزی رائس و همکاران را تکمیل نمودند. از شاخصهای توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد برای تجزیهوتحلیل دادهها و از تحلیل مسیر برای آزمون فرضیهها استفاده شد. یافتهها: نتایج آماری نشان داده است اثر غیرمستقیم مشکلات خوردن بهواسطه اعتیاد به فضای مجازی معنیدار است، همچنین اثر غیرمستقیم مشکلات خوردن بهواسطه خود دلسوزی مثبت و منفی نیز معنیدار است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج، خود دلسوزی در رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و مشکلات خوردن نقش تعدیلکنندگی دارد.
بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
سمیرا ترکیان ولاشانی؛ زهره لطیفی؛ نیلوفر باقری؛ محمد سلطانی زاده
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اماس شهر اصفهان بود.
روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمهآزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعهی آماری، تمامی بیماران مبتلا به اماس مراجعهکننده به مرکز درمانی در سال 1398 ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اماس شهر اصفهان بود.
روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمهآزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعهی آماری، تمامی بیماران مبتلا به اماس مراجعهکننده به مرکز درمانی در سال 1398 و حجم نمونه 31 نفر داوطلب مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند که بهصورت دردسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. تمامی شرکتکنندگان در شرایط یکسان، پرسشنامههای عواطف مثبت و منفی (واتسون، 1988) و بهزیستی معنوی (دهشیری، 1388) را بهعنوان پیشآزمون تکمیل کردند. سپس مداخلهی آموزش خودشفابخشی هفتهای 1 مرتبه به مدت 14جلسهی 60 دقیقهای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر عواطف مثبت و منفی از آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی به دلیل عدم برقراری مفروضه توزیع نرمال دادهها از آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد.
یافتهها: آموزش خودشفابخشی توانست ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با طبیعت و عواطف مثبت گروه شرکتکننده را به طور معناداری افزایش دهد (05/0>P) ولی بر ارتباط فرد با دیگران، ارتباط فرد با خدا و کاهش عواطف منفی تأثیر معنا داری دیده نشد.
نتیجهگیری: میتوان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبتگرا جهت افزایش بهزیستی معنوی و عواطف مثبت در بیماران مبتلا به اماس به کار برد.
مژگان آگاه هریس
چکیده
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با ...
بیشتر
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعهکننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و بهطور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظمدهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاسهای آن (سرزنش خود و دیگران، نشخـوار فکـری، فاجـعهآمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزمهای یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانستهاند باعث نظمدهی هیجانهای منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.
راحله فلاح؛ سید ابوالقاسم مهری نژاد؛ مهرانگیز پیوسته گر؛ محمدرضا شعربافچی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک طراحی و اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک طراحی و اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطانهای متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) تهران، در تابستان و پاییز 1399، تشکیل می دادند که از میان آنها 30 نفر بهشیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. همچنین شرکت کنندگان بر اساس عملکرد تسکینی در سه سطح قرار گرفتند و پریشانی روانشناختی هر شرکت کننده پیش و پس از مداخله با استفاده از مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس، مورد سنجش قرار گرفت. گروه آزمایش در سه جلسه انفرادی 40-60 دقیقهای کرامت درمانی آنلاین شرکت کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و در 23-SPSS تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: تحلیل داده ها نشان داد که کرامتدرمانی در کاهش پریشانی روانشناختی گروه آزمایش اثربخش بوده است (01/0>P). همچنین کرامت درمانی در سطوح پایین تر عملکرد تسکینی مفیدتر بود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده، توصیه می شود روانسرطانشناسان و متخصصان در حوزه مراقبت تسکینی از کرامتدرمانی آنلاین برای بهبود پریشانی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطانهای متاستاتیک استفاده کنند.
مرضیه صادق زاده؛ مرضیه رمضانی؛ کاظم خرم دل
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری میان اشکال مختلف خودانتقادی و شرم از تصویر بدنی دانشآموزان دختر با واسطه جنبههای مختلف ترس از شفقت بوده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی نوجوانان دختری است که در نیمسال تحصیلی دوم 1400 -1399 در مقطع متوسطه دوم دبیرستانهای شهر کازرون به تحصیل اشتغال ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری میان اشکال مختلف خودانتقادی و شرم از تصویر بدنی دانشآموزان دختر با واسطه جنبههای مختلف ترس از شفقت بوده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی نوجوانان دختری است که در نیمسال تحصیلی دوم 1400 -1399 در مقطع متوسطه دوم دبیرستانهای شهر کازرون به تحصیل اشتغال داشتند. گردآوری دادهها، بنا به محدودیتهای ناشی از همهگیری کرونا، به صورت آنلاین و با استفاده از لینکی انجام گرفت که به گروههای مجازی کلاسها ارسال شده بود. نمونه پژوهشی نیز شامل تمامی 581 دانشآموزانی است که به صورت داوطلبانه و با پاسخگویی به لینک پرسشنامهها در این مطالعه شرکت نمودهاند. این لینک از مجموعه گویههای مربوط به سه ابزار مقیاس شرم از تصویر بدن (BISS)، پرسشنامه ترس از شفقت (FCS) و پرسشنامه اشکال انتقادگری/خود-تازی و اطمینانبخشی به خود (FCSSS) تشکیل شده است. جهت آزمون مدل نیز از روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار ایموس-22 استفاده شده است. یافتهها: نتایج تحلیل ضمن تایید اثرمستقیم اشکال خودانتقادی بر ترس از شفقت و شرم از تصویر بدنی، نقش واسطهگری دو جنبه ترس از شفقت، یعنی ترس از شفقت به خود و ترس از شفقت دیگران را در رابطه میان خودانتقادی و شرم از تصویر بدن مورد تایید قرار داده است. نتیجهگیری: یافتهها نویدبخش این موضوع است که میتوان جهت پیشگیری از تجربه شرم از تصویر بدنی در نوجوانان دختر بر کاهش خودانتقادی و و به تبع آن کاهش ترس از شفقت تکیه نمود.
زهرا عبدخدایی؛ شهریار شهیدی؛ محمد علی مظاهری؛ لیلی پناغی؛ وحید نجاتی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر رویکردهای تحلیل وجودی و معنویت بر کیفیت و معنای زندگی مبتلایان به اماس صورت پذیرفت. روش: پژوهش به روش تک شرکتکننده و طرح آزمایشی خط مبنا چندگانه، انجام شد. 5 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب و مورد مداخله قرار گرفتند. مداخله در 12 مبحث، هفتهای دو جلسه یکساعته ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر رویکردهای تحلیل وجودی و معنویت بر کیفیت و معنای زندگی مبتلایان به اماس صورت پذیرفت. روش: پژوهش به روش تک شرکتکننده و طرح آزمایشی خط مبنا چندگانه، انجام شد. 5 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب و مورد مداخله قرار گرفتند. مداخله در 12 مبحث، هفتهای دو جلسه یکساعته برگزار شد. جهت بررسی فرآیند و مکانیسم تغییرات از مقیاسهای معنای زندگی و کیفیت زندگی در مبتلایان به اماس استفاده شد. بعد از به دست آوردن نمرات خط مبنا در مرحله پیشآزمون، شرکتکنندگان طی شش مرحله در فرآیند مداخله و دو مرحله پیگیری به مقیاسها پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتهها: درصد بهبودی در دو مقیاس در سه مرحله و برای 5 شرکتکننده محاسبه شد. میانگین درصد بهبودی در مرحله مداخله برای معنایابی زندگی 32/114% و برای کیفیت زندگی 14/79% به دست آمدو در مرحله پیگیری برای معنایابی زندگی 5/185% و برای کیفیت زندگی برابر با 28/123% برآورد شده است. مداخله بر کیفیت و معنای زندگی مبتلایان تأثیر مثبت و پایداری داشته، اما خرده مقیاسها با مکانیسم متفاوتی تغییر کردهاند. نتیجهگیری: مداخله مبتنی بر تحلیل وجودی و معنویت با تأثیرگذاری بر سطوح مختلف معنای زندگی، کیفیت زندگی مبتلایان را در دو سطح جسمی و روانی ارتقا بخشیده است؛ بنابراین در مداخلات روانشناختی برای مبتلایان به اماس میتوان از این رویکرد سود جست.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
زهرا آذری قهفرخی؛ مجتبی انصاری شهیدی؛ مهران شاه زمانی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده بر سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی (پس از عمل جراحی قلب باز) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران تحت جراحی قلب باز ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده بر سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی (پس از عمل جراحی قلب باز) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران تحت جراحی قلب باز با علائم افسردگی مراجعهکننده به بیمارستانهای تخصصی قلب (چمران، سینا و میلاد) شهر اصفهان در شش ماهه دوم سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 36 بیمار قلبی با علائم افسردگی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند (17 بیمار در گروه آزمایش و 19 بیمار در گروه گواه). خانواده بیماران حاضر در گروه آزمایش مداخله آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی (بل، 1962) و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده بر سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش حمایت اجتماعی مبتنی بر خانواده با بهرهگیری از ایجاد حلقههای حمایت اجتماعی و تقویت و بازسازی گروه اجتماعی حمایتکننده میتواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود سازگاری اجتماعی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی با علائم افسردگی مورد استفاده گیرد.
اکبر عطادخت؛ سحر خوش سرور
چکیده
مقدمه: اتخاذ یک رژیم غذایی متعادل بر ارتقای سلامت انسان تأثیرگذار است. بااینحال، تمرکز مفرط روی سلامتِ خوردن ممکن است منجر به وسواس غذایی شود که بهعنوان ارتورکسیای عصبی توصیف میگردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگیهای روانسنجی نسخهی فارسی مقیاس ارتورکسیای عصبی (ONS) انجام شد. روش: جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی دانشجویان ...
بیشتر
مقدمه: اتخاذ یک رژیم غذایی متعادل بر ارتقای سلامت انسان تأثیرگذار است. بااینحال، تمرکز مفرط روی سلامتِ خوردن ممکن است منجر به وسواس غذایی شود که بهعنوان ارتورکسیای عصبی توصیف میگردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگیهای روانسنجی نسخهی فارسی مقیاس ارتورکسیای عصبی (ONS) انجام شد. روش: جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 322 دانشجو (201 زن، 121 مرد) به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای ارتورکسیای عصبی (ONS)، نگرش خوردن (EAT-26)، وسواس فکری - عملی (OCI-R)، کمالگرایی (MPS)، انعطافپذیری ذهنی تصویر بدن (BI-AAQ) و پنج عاملی شخصیت (NEO-FFI) پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. یافتهها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣلی اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ، 2 ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻣﻘﺎدﯾﺮ وﯾﮋهی ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﯾﮏ را آﺷﮑﺎر ﮐﺮد که 92/41 درصد از واریانس را تبیین کردند. شاخصهای تحلیل عاملی تأییدی نیز دلالت بر برازش مطلوب مدل 2 عاملی این مقیاس داشت. پایایی کُل مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن به ترتیب 78/0 و 81/0 بدست آمد. روایی همگرا و واگرا نیز از طریق محاسبهی همبستگی مقیاس با پرسشنامههای مذکور تأیید شد (05/0>p). همچنین، این مقیاس همبستگی مثبت و معناداری با روانرنجورخویی داشت (01/0>p). نتیجهگیری: مقیاس ارتورکسیای عصبی از روایی و پایایی نسبتاً خوبی جهت استفاده در نمونههای ایرانی برخوردار است و میتواند ابزاری مناسب جهت استفاده در پژوهشهای این حوزه باشد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
الهام ضمیرپور مقدم نیا؛ اسحق رحیمیان بوگر؛ سیاوش طالع پسند
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبکهای دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطهای مکانیسمهای دفاعی انجام گرفت.
روش: در یک طرح همبستگی با روش مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکتکننده به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند دادهها با پرسشنامههای رفتار خوردن داچ، پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبکهای دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطهای مکانیسمهای دفاعی انجام گرفت.
روش: در یک طرح همبستگی با روش مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکتکننده به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند دادهها با پرسشنامههای رفتار خوردن داچ، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسشنامه سبکهای دفاعی و فرم کوتاه مقیاس سطوح کارکرد شخصیت توسط افراد نمونه جمعآوری شد.
یافتهها: سطح کارکرد شخصیت (52/0) و سبکهای دلبستگی ایمن (91/0)، اضطرابی (39/0) و اجتنابی (51/0) بر غذا خوردن هیجانی اثر ساختاری مستقیم دارد (05/0>P). سطح کارکرد شخصیت با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدیافته (76/0)، رشدنایافته (83/0) و روانآزرده (79/0) بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (61/0)، اضطرابی (61/0) و اجتنابی (72/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدیافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (78/0)، اضطرابی (60/0) و اجتنابی (79/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدنایافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (86/0)، اضطرابی (67/0) و اجتنابی (73/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی روانآزرده بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P).
نتیجهگیری: از آنجا که اختلال در شخصیت با پرخوری و خوردن کنترل نشده ارتباط دارد لذا میتوان اینطور نتیجهگیری نمود که افراد دارای پرخوری، کارکرد شخصیت ناسازگار بالاتر و کارکرد شخصیت سازگار پایینتری دارند. بر اساس نظریهی تنظیم هیجان که یکی از نظریههای رفتار غذا خوردن هیجانی است، خوردن هیجانی میتواند با کاهش هیجانات منفی، خلق و خو را بهبود بخشد. لذا با توجه به همپوشی بین مفاهیم تنظیم هیجان در دو متغیر سطح کارکرد شخصیت و غذا خوردن هیجانی به نظر میرسد این اشتراک علت ارتباط این دو متغیر با یکدیگر باشد. دفاع نابالغ با خوردن هیجانی مرتبط است و خوردن هیجانی نیز همچون مکانیزم دفاعی راهبردی برای کاهش هیجانات منفی میباشد که در نهایت آسیبهای بسیاری را به دنبال دارد. هماهنگی مادر با کودک در موقعیتهای پراسترس خودتنظیمی و مبانی شناختی و هیجانی و راهبردهای مقابلهای کودک را شکل میدهد؛ در صورتی که دلبستگی ایمن در فرد شکل نگیرد، قادر به تنظیم هیجانات و کنترل هیجانات خود به شیوهی صحیح نخواهند بود و از راهبردهای نامناسبی همچون پرخوری برای تنظیم هیجانات خود استفاده خواهد کرد. نتایج پژوهش میتواند به تدوین و طراحی مداخلات روانشناختی و پروتکلهای درمان پرخوری و چاقی کمک کند.
سید مسعود محسن الحسینی؛ فهیمه باهنر؛ محمدحسن آسایش
چکیده
مقدمه: کارکنان مراقبتهای بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 میباشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنشهای شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. 13 نفر بهصورت نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: کارکنان مراقبتهای بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 میباشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنشهای شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. 13 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ساختار نیافته و عمیق قرار گرفتند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش کلایزی استفاده شد. یافتهها: تجزیهوتحلیل دادهها منجر به تولید 2 مضمون اصلی، 12 مضمون فرعی و 40 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنشهای شناختی سازگارانه» بود. واکنشهای شناختی سازگارانه شامل مجموعه واکنشهایی بود که مضمونهای فرعی 1- اندیشه والا، 2- شفقت به خود، 3- خود ارنقایی، 4- توانش شناختی و 5- خودباوری پیروزمندانه را دربر میگرفت. مضمون اصلی دوم «واکنشهای شناختی ناسازگارانه» بود. واکنشهای شناختی ناسازگارانه شامل مجموعه واکنشهایی بود که مضمونهای فرعی 1- تحریفات شناختی، 2- اندیشناکی ذهن، 3- تردید، 4- بیاعتمادی، 5- سرزنشگری، 6- نارضایتی ذهنی 7- سردرگمی ذهنی بود. نتیجهگیری: درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه مبتلایان به کووید-19 دارای طیف متنوعی از واکنشهای شناختی سازگارانه و واکنشهای شناختی ناسازگارانه بوده و این واکنشها بعضا مشابه و در برخی واکنشها متفاوت هستند. این پژوهش رهیافتی برای ادامه بررسی واکنشهای روانشناختی و تدوین پروتکلهای مداخلاتی در این حوزه می باشد.
ریحانه مصلحی؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: دیابت شایعترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) ...
بیشتر
مقدمه: دیابت شایعترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) بوده و جامعه آماری آن شامل زنان مبتلا به دیابت مراجعهکننده به مرکز بهداشت اصفهان بود.30 نفر داوطلب مبتنی بر ملاکهای ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمام شرکتکنندگان پرسشنامههای بهزیستی هیجانی از کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی کیامرثی (1377) را در سه مرحله بهعنوان پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. همچنین قند خون آنان توسط پزشک متخصص در سه مرحله اندازهگیری و ثبت شد. سپس مداخله آموزش خودشفابخشی بهمدت 14 جلسه 60 دقیقهای بر روی گروه آزمایشی اجرا و گروه کنترل در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفت. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافتهها: آموزش خود شفابخشی توانست بهزیستی روانشناختی، بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی گروه شرکتکننده در آموزش خودشفابخشی را بهطور معناداری افزایش دهد (01/0>p). ولی بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روند بیماری دیابت تاثیرمعناداری دیده نشد. نتیجهگیری: میتوان روش خود شفابخشی را بهعنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبتنگر جهت افزایش بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به کار برد.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
انسیه بابایی؛ لیلا گودرزی؛ سیده طاهره حسینی سورکی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبتگرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه انجام گرفت.
روش: ین مطالعه به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بر روی 30 نفر (گروه آزمون 15 نفر و گروه گواه 15 نفر) از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مرکز تحقیقات سرطان شهر تهران انجام شد. نمونهها به ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبتگرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه انجام گرفت.
روش: ین مطالعه به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بر روی 30 نفر (گروه آزمون 15 نفر و گروه گواه 15 نفر) از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مرکز تحقیقات سرطان شهر تهران انجام شد. نمونهها به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسهای رواندرمانی مثبتگرا قرار گرفتند، درحالیکه گروه گواه هیچ مداخلهای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس تبعیت درمانی بیماران مزمن در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش وگروه گواه در نمرههای تبعیتدرمانی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). روش رواندرمانی مثبتگرا تاثیر بر افزایش تبعیتدرمانی دارد و درمانگران میتوانند از این روش در جهت افزایش تبعیتدرمانی این بیماران استفاده نمایند.
نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش و پژوهشهای مشابه میتوانند در حوزههای درمانی بیماران مزمن سرطان سینه مورد استفاده قرار گیرد.
مریم پرنیان خوی؛ لیلا کهتری؛ علی قره داغی؛ مریم عیدی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر اجتناب تجربهای و آمیختگی شناختی بیماران سرطانی با علائم افسردگی صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن بهصورت پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش، شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعهکننده به بیمارستان ولیعصر تبریز ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر اجتناب تجربهای و آمیختگی شناختی بیماران سرطانی با علائم افسردگی صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن بهصورت پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش، شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعهکننده به بیمارستان ولیعصر تبریز و مطب چندین نفر از متخصصان شهر تبریز در سهماهه سوم سال 1398، بودند که دارای علائم افسردگی بودند. نمونهی پژوهش 30 نفر بودند که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی به گروههای آزمایش و کنترل بهصورت یکسان گمارش شدند. گروه آزمایش بهصورت گروهی، در 8 جلسه دوساعته، تحت درمان مبتنی بر خودشفقتی قرار گرفتند، درحالیکه اعضای گروه کنترل هیچگونه مداخلهی درمانی دریافت نکردند. ابزارهای جمعآوری دادهها، پرسشنامهی پذیرش و عمل برای سنجش اجتناب تجربهای و پرسشنامهی آمیختگی شناختی بودند. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش حاضر از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقتی در کاهش اجتناب تجربهای (03/0>P) و آمیختگی شناختی (01/0>P) بیماران مبتلا به سرطان دارای علائم افسردگی تأثیر معناداری داشته است. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر خودشفقتی، روشی مؤثر در کاهش اجتناب تجربهای و آمیختگی شناختی بیماران مبتلا به سرطان دارای علائم افسردگی بوده است.
علی خدائی؛ رضا رحیمی؛ حسین زارع
چکیده
مقدمه: پرستاری یک حرفة پرتنش است که میتواند مسائلی را در قلمرو سلامت روانشناختی و جسمانی و همچنین مشکلات رفتاری موجب شود. در بخش انکولوژی، اضافهبار کاری پرستاران و روند صعودی افزایش مبتلایان به سرطان، ضرورت مطالعة کیفیت فشار کاری پرستاران این بخش را سبب میشود. مطالعة حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با ...
بیشتر
مقدمه: پرستاری یک حرفة پرتنش است که میتواند مسائلی را در قلمرو سلامت روانشناختی و جسمانی و همچنین مشکلات رفتاری موجب شود. در بخش انکولوژی، اضافهبار کاری پرستاران و روند صعودی افزایش مبتلایان به سرطان، ضرورت مطالعة کیفیت فشار کاری پرستاران این بخش را سبب میشود. مطالعة حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا در بین گروهی از پرستاران ایرانی انجام شد. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 151 نفر از پرستاران شاغل در بخشهای اونکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا پاسخ دادند. بهمنظور آزمون ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا در بین پرستاران از روشهای آماری تحلیل مؤلفههای اصلی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافتهها: نتایج روش آماری تحلیل مؤلفههای اصلی با استفاده از چرخش وریمکس نشان داد که ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا در بین پرستاران از چهار عامل هیجانمداری، مسئلهمداری، تمرکززدایی و حواسپرتی تشکیل شده است. نتایج در این بخش نشان داد که چهار عامل استخراجشده حدود 18/55 درصد از واریانس نمرات عامل مکنون زیربنایی مقاله را تبیین کردند. علاوه بر این، شاخصهای برازش تحلیل عاملی تأییدی بر پایه نرمافزار AMOS نیز وجود عوامل چهارگانه را تأیید کرد. ضرایب آلفای کرانباخ برای چهار عامل هیجانمداری، مسئلهمداری، تمرکززدایی و حواسپرتی در بین پرستاران به ترتیب برابر با 83/0، 78/0، 77/0 و 77/0 به دست آمد. نتیجهگیری: درمجموع، نتایج پژوهش حاضر، بر ثبات ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا و همچنین اعتبار این فهرست برای سنجش سبک ترجیحی پرستاران ایرانی در مواجهه با تجارب تنیدگیزا، تأکید کرد.
سپیده قطبی؛ زهرا سادات گلی
چکیده
مقدمه: دیابت بارداری یک مشکل بهداشتی در حال افزایش در سراسر دنیا و یکی از شایعترین عوارض دوران بارداری است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر و کاهش اضطراب زنان مبتلا به دیابت بارداری بود. روش: روش پژوهش حاضر مداخلهای از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون همراه گروه گواه ...
بیشتر
مقدمه: دیابت بارداری یک مشکل بهداشتی در حال افزایش در سراسر دنیا و یکی از شایعترین عوارض دوران بارداری است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر و کاهش اضطراب زنان مبتلا به دیابت بارداری بود. روش: روش پژوهش حاضر مداخلهای از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری مراجعهکننده به مراکز جامع خدمات سلامت کاشان با محدوده سنی 18 تا 45 سال بودند. تعداد نمونه در پژوهش حاضر 30 نفر (15 نفر در هر گروه) با روش نمونهگیری هدفمند (زنانی که مبتلا به دیابت بارداری و در 16 هفته اول بارداری بودند) بود. برای اجرای مداخله از برنامه درمان فراشناختی ولز و برای اندازهگیری متغیرهای وابسته از سیاهه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه کنترل فکر(TCQ) و برای تحلیل دادهها نیز از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی بر کاهش اضطراب (05/0p<) و کنترل فکر و ابعاد آن در زنان مبتلا به دیابت بارداری معنادار است (05/0p<). نتیجهگیری: با توجه به نتایج، جهت عملیکردن و دسترسی آسان به برنامههای درمان فراشناختی برای زنان مبتلا به دیابت بارداری با اجرای کلاسهای درمان فراشناختی در مراکز بهداشت و سلامت میتوان راهبردهای کنترل فکر آنها را بهبود و اضطراب آنها را کاهش داد.
2. پاسخ های رفتاری و هیجانی به بیماری ها،غربالگری و روش های پزشکی
آزاده فتحی فتحی دوکی؛ الهه فتحی دوکی؛ لیلا حسننیا؛ هادی حسن نیا
چکیده
مقدمه: هدف از مطالعهی حاضر، بررسی پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 بر دانشجویان به روش مروری نظاممند بود.
روش: مقالات چاپ شده از زمان شیوع اپیدمی کرونا در خلال سالهای 2019 تا 2023 در پایگاههای اطلاعاتی PupMed، Science direct،Google Scholar، ProQuest با جستجوی کلیدواژههای قرنطینه، سلامت روان، مشکلات روانشناخی و دانشجویان مورد بررسی قرار گرفتند ...
بیشتر
مقدمه: هدف از مطالعهی حاضر، بررسی پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 بر دانشجویان به روش مروری نظاممند بود.
روش: مقالات چاپ شده از زمان شیوع اپیدمی کرونا در خلال سالهای 2019 تا 2023 در پایگاههای اطلاعاتی PupMed، Science direct،Google Scholar، ProQuest با جستجوی کلیدواژههای قرنطینه، سلامت روان، مشکلات روانشناخی و دانشجویان مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت از بین 70 مقاله، 34 مقاله وارد پژوهش شد.
یافتهها: ارزیابی یافتههای حاصل از مقالات مورد بررسی نشان داد استرس پس از آسیب، افسردگی، اضطراب، ترس، وسواس فکری- عملی، انزوای اجتماعی، افکار خودکشی، کیفیت خواب پایین، اختلال خلقی، اختلال عملکردی، رژیم غذایی غلط، سوء مصرف الکل، درگیریهای بین فردی، محدودیتهای ارتباط اجتماعی، عدم تمرکز، مشکلات یادگیری و احساس تنهایی از پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 در دانشجویان به شمار میرود.
نتیجهگیری: با توجه به تاثیرات منفی روانشناختی پاندمی کرونا بر دانشجویان نیاز است تا برنامهریزی مناسب و فراگیر در این زمینه صورت گیرد و مداخلات موثری در راستای ارتقاء سلامت این قشر از جامعه طراحی و اعمال شود.
محجوبه میرناصری؛ مونا چراغی؛ لیلی پناغی
چکیده
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی میشود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوانکننده و پیشرفت غیرقابلپیشبینی است واکنشهای روانشناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی ...
بیشتر
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی میشود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوانکننده و پیشرفت غیرقابلپیشبینی است واکنشهای روانشناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی میباشد تا از دیدگاه بیماران به مسائل روانشناختی آنها بنگرد و زمینهای برای درک بهتر مسائل آنان برای متخصصان را فراهم کند. روش: در این مطالعه با 11 نفر از افراد مبتلا به میاستنی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت که مصاحبهها با روش کلایزی تحلیل شدند. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی میباشد. یافتهها: این مطالعه شامل 4 خوشه اصلی شامل: 1) تجربه استفاده از خدمات تخصصی پزشکی، 2) تاثیرات درونی و بیرونی بیماری، 3) روشهای کنارآمدن، 4) دوران رضایتمندی بعد از کنترل بیماری بود. نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان داد ناتوانیها و محدودیتها و شرایط غیرقابلپیشبینی زندگی منجر به به ارزیابی منفی افراد از خود شده است و این موضوع منجر کاهش احساس کنترل ادراکشده آنها میشود. بهدین ترتیب زمینه برای افزایش هیجانات منفی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس افزایش می یابد. از سوی دیگر بسیار از بیماران پس کنارآمدن با بیماری تجربه رشد پس از ضربه را تجربه کرده اند.
نفیسه محمد؛ محمد حاتمی؛ مژگان نیکنام
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروههای آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی بهوسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری میانگین پایینتری دارد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظمجویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.
محسن اکبریان؛ فاطمه محمدی شیرمحله؛ احمد برجعلی؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ شهلا ابوالقاسمی
چکیده
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، ...
بیشتر
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سهماهه تعداد 34 نفر از مراجعهکنندگان مبتلا به فیبرومیالژیا بیمارستان بوعلی شهر تهران در سال 1397 از طریق نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (لیست انتظار) منتسب شدند. از طریق 8 جلسه، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش انجام شد. همزمان گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. آزمودنیها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامههای اضطراب بک، درد مک گیل و اختلال خواب کولین اسپایت پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس و اندازهگیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیر معناداری دارد (001/0>p-value). نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و انعطافپذیری روانشناختی، میتواند از آسیبهای روانشناختی بیماران بکاهد و منجر به کاهش شدت درد، اختلال خواب و اضطراب گردد.
مسعود هاشمی؛ الهام فروزنده؛ مریم حیدرپور
چکیده
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعهکننده به ...
بیشتر
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1400 بود. در این مطالعه 33 بیمار دیابتی افسرده با روش نمونهگیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 10 هفته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامههای مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) (DQ)، پرسشنامه پریشانی هیجانی (کسلر و همکاران، 2002) (EDQ) و پرسشنامه پایبندی به درمان (موریسکی، انگ، کراسول -وود و وارد، 2008) (TCQ) بود. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با بهرهگیری از نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی افسرده تأثیر معناداری داشته است (0001>P) و توانسته افسردگی و پریشانی هیجانی را کاهش داده و پایبندی به درمان را در این بیماران بهبود بخشد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهرهگیری از شش فرایند اصلی پذیرش، گسلش، خود بهعنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزشها و عمل متعهدانه، میتواند روشی موثر برای کاهش پریشانی هیجانی و بهبود پایبندی به درمان بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی باشد.
نسرین شهبازی؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامههای افسردگی زونک (1965)، درد مکگیل (1997) و اضطراب درد مککراکن (1967) بود. دادهها با استفاده از تحلیل آماری اندازهگیری مکرر تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراکشده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکتکنندگان در آموزش خودشفابخشی در پسآزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیکهای آرامسازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین میتوان از این روش بهعنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روانشناختی استفاده نمود.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
الهه اسلمی؛ اکرم ملک زاده؛ فهیمه رجبی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد 150 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونهگیری هدفمند گزینش شدند. از پرسشنامه شخصیتی فرم کوتاه پنج عاملی نئو (1992)، پرسشنامه نقش جنسیتی بم (1976)، پرسشنامه ذهنآگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسشنامه رشد پسآسیبی تدسچی و کالهون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه روانرنجورخویی به صورت منفی و مولفههای برونگرایی و توافقپذیری به صورت مثبت و معناداری قادر به پیشبینی رشد پسآسیبی بودند. همچنین ذهنآگاهی نیز به صورت مثبت و معناداری رشد پسآسیبی را پیشبینی کرد، در ضمن نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که زنان دارای نگرش نقش جنستی آندروژنی از بیشترین رشد پسآسیبی و زنان دارای نگرش نقش جنسیتی زنانه از کمترین رشد پسآسیبی برخوردار بودند. نتیجهگیری: در نتیجه میتوان تجربه آسیبزای ناباروری را با آموزشهای ذهنآگاهی و کاهش نگرش نقش جنسیتی زنانه به تجربه رشد تبدیل کرد.