علی خدائی؛ رضا رحیمی؛ حسین زارع
چکیده
مقدمه: پرستاری یک حرفة پرتنش است که میتواند مسائلی را در قلمرو سلامت روانشناختی و جسمانی و همچنین مشکلات رفتاری موجب شود. در بخش انکولوژی، اضافهبار کاری پرستاران و روند صعودی افزایش مبتلایان به سرطان، ضرورت مطالعة کیفیت فشار کاری پرستاران این بخش را سبب میشود. مطالعة حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با ...
بیشتر
مقدمه: پرستاری یک حرفة پرتنش است که میتواند مسائلی را در قلمرو سلامت روانشناختی و جسمانی و همچنین مشکلات رفتاری موجب شود. در بخش انکولوژی، اضافهبار کاری پرستاران و روند صعودی افزایش مبتلایان به سرطان، ضرورت مطالعة کیفیت فشار کاری پرستاران این بخش را سبب میشود. مطالعة حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا در بین گروهی از پرستاران ایرانی انجام شد. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 151 نفر از پرستاران شاغل در بخشهای اونکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا پاسخ دادند. بهمنظور آزمون ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا در بین پرستاران از روشهای آماری تحلیل مؤلفههای اصلی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافتهها: نتایج روش آماری تحلیل مؤلفههای اصلی با استفاده از چرخش وریمکس نشان داد که ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا در بین پرستاران از چهار عامل هیجانمداری، مسئلهمداری، تمرکززدایی و حواسپرتی تشکیل شده است. نتایج در این بخش نشان داد که چهار عامل استخراجشده حدود 18/55 درصد از واریانس نمرات عامل مکنون زیربنایی مقاله را تبیین کردند. علاوه بر این، شاخصهای برازش تحلیل عاملی تأییدی بر پایه نرمافزار AMOS نیز وجود عوامل چهارگانه را تأیید کرد. ضرایب آلفای کرانباخ برای چهار عامل هیجانمداری، مسئلهمداری، تمرکززدایی و حواسپرتی در بین پرستاران به ترتیب برابر با 83/0، 78/0، 77/0 و 77/0 به دست آمد. نتیجهگیری: درمجموع، نتایج پژوهش حاضر، بر ثبات ساختار عاملی نسخة کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا و همچنین اعتبار این فهرست برای سنجش سبک ترجیحی پرستاران ایرانی در مواجهه با تجارب تنیدگیزا، تأکید کرد.
سپیده قطبی؛ زهرا سادات گلی
چکیده
مقدمه: دیابت بارداری یک مشکل بهداشتی در حال افزایش در سراسر دنیا و یکی از شایعترین عوارض دوران بارداری است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر و کاهش اضطراب زنان مبتلا به دیابت بارداری بود. روش: روش پژوهش حاضر مداخلهای از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون همراه گروه گواه ...
بیشتر
مقدمه: دیابت بارداری یک مشکل بهداشتی در حال افزایش در سراسر دنیا و یکی از شایعترین عوارض دوران بارداری است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر و کاهش اضطراب زنان مبتلا به دیابت بارداری بود. روش: روش پژوهش حاضر مداخلهای از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری مراجعهکننده به مراکز جامع خدمات سلامت کاشان با محدوده سنی 18 تا 45 سال بودند. تعداد نمونه در پژوهش حاضر 30 نفر (15 نفر در هر گروه) با روش نمونهگیری هدفمند (زنانی که مبتلا به دیابت بارداری و در 16 هفته اول بارداری بودند) بود. برای اجرای مداخله از برنامه درمان فراشناختی ولز و برای اندازهگیری متغیرهای وابسته از سیاهه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه کنترل فکر(TCQ) و برای تحلیل دادهها نیز از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی بر کاهش اضطراب (05/0p<) و کنترل فکر و ابعاد آن در زنان مبتلا به دیابت بارداری معنادار است (05/0p<). نتیجهگیری: با توجه به نتایج، جهت عملیکردن و دسترسی آسان به برنامههای درمان فراشناختی برای زنان مبتلا به دیابت بارداری با اجرای کلاسهای درمان فراشناختی در مراکز بهداشت و سلامت میتوان راهبردهای کنترل فکر آنها را بهبود و اضطراب آنها را کاهش داد.
stress
آزاده فتحی فتحی دوکی؛ الهه فتحی دوکی؛ لیلا حسننیا؛ هادی حسن نیا
چکیده
مقدمه: هدف از مطالعهی حاضر، بررسی پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 بر دانشجویان به روش مروری نظاممند بود.
روش: مقالات چاپ شده از زمان شیوع اپیدمی کرونا در خلال سالهای 2019 تا 2023 در پایگاههای اطلاعاتی PupMed، Science direct،Google Scholar، ProQuest با جستجوی کلیدواژههای قرنطینه، سلامت روان، مشکلات روانشناخی و دانشجویان مورد بررسی قرار گرفتند ...
بیشتر
مقدمه: هدف از مطالعهی حاضر، بررسی پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 بر دانشجویان به روش مروری نظاممند بود.
روش: مقالات چاپ شده از زمان شیوع اپیدمی کرونا در خلال سالهای 2019 تا 2023 در پایگاههای اطلاعاتی PupMed، Science direct،Google Scholar، ProQuest با جستجوی کلیدواژههای قرنطینه، سلامت روان، مشکلات روانشناخی و دانشجویان مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت از بین 70 مقاله، 34 مقاله وارد پژوهش شد.
یافتهها: ارزیابی یافتههای حاصل از مقالات مورد بررسی نشان داد استرس پس از آسیب، افسردگی، اضطراب، ترس، وسواس فکری- عملی، انزوای اجتماعی، افکار خودکشی، کیفیت خواب پایین، اختلال خلقی، اختلال عملکردی، رژیم غذایی غلط، سوء مصرف الکل، درگیریهای بین فردی، محدودیتهای ارتباط اجتماعی، عدم تمرکز، مشکلات یادگیری و احساس تنهایی از پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 در دانشجویان به شمار میرود.
نتیجهگیری: با توجه به تاثیرات منفی روانشناختی پاندمی کرونا بر دانشجویان نیاز است تا برنامهریزی مناسب و فراگیر در این زمینه صورت گیرد و مداخلات موثری در راستای ارتقاء سلامت این قشر از جامعه طراحی و اعمال شود.
محجوبه میرناصری؛ مونا چراغی؛ لیلی پناغی
چکیده
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی میشود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوانکننده و پیشرفت غیرقابلپیشبینی است واکنشهای روانشناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی ...
بیشتر
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی میشود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوانکننده و پیشرفت غیرقابلپیشبینی است واکنشهای روانشناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی میباشد تا از دیدگاه بیماران به مسائل روانشناختی آنها بنگرد و زمینهای برای درک بهتر مسائل آنان برای متخصصان را فراهم کند. روش: در این مطالعه با 11 نفر از افراد مبتلا به میاستنی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت که مصاحبهها با روش کلایزی تحلیل شدند. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی میباشد. یافتهها: این مطالعه شامل 4 خوشه اصلی شامل: 1) تجربه استفاده از خدمات تخصصی پزشکی، 2) تاثیرات درونی و بیرونی بیماری، 3) روشهای کنارآمدن، 4) دوران رضایتمندی بعد از کنترل بیماری بود. نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان داد ناتوانیها و محدودیتها و شرایط غیرقابلپیشبینی زندگی منجر به به ارزیابی منفی افراد از خود شده است و این موضوع منجر کاهش احساس کنترل ادراکشده آنها میشود. بهدین ترتیب زمینه برای افزایش هیجانات منفی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس افزایش می یابد. از سوی دیگر بسیار از بیماران پس کنارآمدن با بیماری تجربه رشد پس از ضربه را تجربه کرده اند.
نفیسه محمد؛ محمد حاتمی؛ مژگان نیکنام
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروههای آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی بهوسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری میانگین پایینتری دارد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظمجویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.
محسن اکبریان؛ فاطمه محمدی شیرمحله؛ احمد برجعلی؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ شهلا ابوالقاسمی
چکیده
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، ...
بیشتر
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سهماهه تعداد 34 نفر از مراجعهکنندگان مبتلا به فیبرومیالژیا بیمارستان بوعلی شهر تهران در سال 1397 از طریق نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (لیست انتظار) منتسب شدند. از طریق 8 جلسه، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش انجام شد. همزمان گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. آزمودنیها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامههای اضطراب بک، درد مک گیل و اختلال خواب کولین اسپایت پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس و اندازهگیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیر معناداری دارد (001/0>p-value). نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و انعطافپذیری روانشناختی، میتواند از آسیبهای روانشناختی بیماران بکاهد و منجر به کاهش شدت درد، اختلال خواب و اضطراب گردد.
مسعود هاشمی؛ الهام فروزنده؛ مریم حیدرپور
چکیده
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعهکننده به ...
بیشتر
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1400 بود. در این مطالعه 33 بیمار دیابتی افسرده با روش نمونهگیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 10 هفته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامههای مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) (DQ)، پرسشنامه پریشانی هیجانی (کسلر و همکاران، 2002) (EDQ) و پرسشنامه پایبندی به درمان (موریسکی، انگ، کراسول -وود و وارد، 2008) (TCQ) بود. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با بهرهگیری از نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی افسرده تأثیر معناداری داشته است (0001>P) و توانسته افسردگی و پریشانی هیجانی را کاهش داده و پایبندی به درمان را در این بیماران بهبود بخشد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهرهگیری از شش فرایند اصلی پذیرش، گسلش، خود بهعنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزشها و عمل متعهدانه، میتواند روشی موثر برای کاهش پریشانی هیجانی و بهبود پایبندی به درمان بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی باشد.
نسرین شهبازی؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامههای افسردگی زونک (1965)، درد مکگیل (1997) و اضطراب درد مککراکن (1967) بود. دادهها با استفاده از تحلیل آماری اندازهگیری مکرر تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراکشده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکتکنندگان در آموزش خودشفابخشی در پسآزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیکهای آرامسازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین میتوان از این روش بهعنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روانشناختی استفاده نمود.
stress
الهه اسلمی؛ اکرم ملک زاده؛ فهیمه رجبی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد 150 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونهگیری هدفمند گزینش شدند. از پرسشنامه شخصیتی فرم کوتاه پنج عاملی نئو (1992)، پرسشنامه نقش جنسیتی بم (1976)، پرسشنامه ذهنآگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسشنامه رشد پسآسیبی تدسچی و کالهون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه روانرنجورخویی به صورت منفی و مولفههای برونگرایی و توافقپذیری به صورت مثبت و معناداری قادر به پیشبینی رشد پسآسیبی بودند. همچنین ذهنآگاهی نیز به صورت مثبت و معناداری رشد پسآسیبی را پیشبینی کرد، در ضمن نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که زنان دارای نگرش نقش جنستی آندروژنی از بیشترین رشد پسآسیبی و زنان دارای نگرش نقش جنسیتی زنانه از کمترین رشد پسآسیبی برخوردار بودند. نتیجهگیری: در نتیجه میتوان تجربه آسیبزای ناباروری را با آموزشهای ذهنآگاهی و کاهش نگرش نقش جنسیتی زنانه به تجربه رشد تبدیل کرد.
ماریه عبدالقادری؛ محمد نریمانی؛ اکبر عطادخت؛ عباس ابوالقاسمی؛ موسی کافی؛ حمید رضا حاتمیان
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثر رویکرد درمان مثبتنگر بر بهبود خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس بود. روش: این پژوهش، نیمهآزمایشی، با طرح پیش آزمون و پسآزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعهکننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1397 بود. نمونه پژوهش 24 بیمار مبتلا ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثر رویکرد درمان مثبتنگر بر بهبود خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس بود. روش: این پژوهش، نیمهآزمایشی، با طرح پیش آزمون و پسآزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعهکننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1397 بود. نمونه پژوهش 24 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بودند که از میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعهکننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شناسایی و بهصورت تصادفی به دو گروه 12 نفری (گروه آزمایشی و گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، مدیریت درد، استفاده شد. برای گروههای آزمایش 8 جلسه درمانی 60 دقیقهای برگزار شد، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رواندرمانی مثبتنگر بر مدیریت درد و کیفیت خواب بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مؤثر بوده است (001/0>P). نتیجهگیری: این یافته ها حاکی از آن است که رواندرمانیمثبتنگر بر متغیرهای روانشناختی مؤثر و از آنها بهعنوان درمانهای مکمل در کنار درمانهای دارویی برای بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس می توان استفاده کرد.
محسن کریمی راهجردی؛ منصور سودانی؛ مریم غلامزاده جفره؛ پرویز عسگری
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود. روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاسهای ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود. روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاسهای افسردگی، رضایت جنسی و پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که درمان بهزیستی روانشناختی بر کاهش افسردگی و بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ اثربخش است. نتیجهگیری: میتوان از درمان بهزیستی روانشناختی بهعنوان یک راهبرد کوتاهمدت رواندرمانی که با پیامدهای مثبت در زندگی فردی و بین فردی همراه است، برای کاهش افسردگی، بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.
stress
سارا ذریعه؛ فرح نادری؛ سعید بختیارپور؛ پرویز عسکری
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجانمدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی ﺑﻮد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعهی آماری عبارت بود از کلیهی بیماران قلبی- عروقی مبتلا به چاقی شهر تهران مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجانمدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی ﺑﻮد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعهی آماری عبارت بود از کلیهی بیماران قلبی- عروقی مبتلا به چاقی شهر تهران مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی و شهید رجایی در سال 1398 تا 1399 که به روش نمونهگیری هدفمند 30 نفر از بیماران واجد شرایط انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند که هر گروه 3 نفر ریزش داشت و تعداد به 12 نفر تقلیل یافت. گروه آزمایش، درمان هیجانمدار را در 8 جلسهی 90 دقیقهای دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2007) و پرسشنامهی استحکام من مارکستروم و همکاران (1997) انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که درمان هیجانمدار در افزایش استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت (001/0>p) اثربخش بود و اثر پایداری بر این متغیرها داشت. اثربخشی این درمان بر تنظیم شناختی هیجانی منفی معنادار نبود (05/0<p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت که درمان هیجانمدار رویکرد قابل اتکا و پایداری در بهبود شرایط روانشناختی بیماران قلبی- عروقی بهخصوص استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت است.
ساناز عینی؛ زهره هاشمی؛ متینه عبادی کسبخی
چکیده
مقدمه: در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو سطح بهزیستی روانشناختی همواره پایین بوده و این خود باعث تشدید علائم در آنها میشود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابلهای با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش:در این پژوهش توصیفی- همبستگی 120 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو ...
بیشتر
مقدمه: در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو سطح بهزیستی روانشناختی همواره پایین بوده و این خود باعث تشدید علائم در آنها میشود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابلهای با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش:در این پژوهش توصیفی- همبستگی 120 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو که در نیمه اول سال 1398 به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کرده بودند، بهعنوان نمونه هدفمند انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، پرسشنامه سرسختی (کوباسا، 1979)، پرسشنامه حس انسجام- فرم 13 مادهای (آنتونووسکی، 1987) و راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن، 1985) بود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. یافتهها: بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با سرسختی روانشناختی (36/0= β:001/0>p)، حس انسجام (53/0= β:003/0>p) و راهبرد مقابلهی مسألهمدار (12/0= β:03/0>p) رابطهی مثبت و معنادار و با هیجانمدار (43/0-= β:01/0>p) رابطهی منفی و معناداری داشت. سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابلهای 76 درصد از واریانس نمرات بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو را پیشبینی کردند (01/0>p). نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابلهای با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو رابطه داشته و میتواند نحوه رفتار فرد در برابر بیماری را تبیین کند. لذا آموزش بیماران جهت توانمندسازی آنها در این زمینهها پیشنهاد میشود.
عبدالله مفاخری؛ سمیه اشرفی فرد؛ محمد خرمی
چکیده
مقدمه: پژوهش با هدف تعیین رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه متقاضیان عمل جراحی زیبایی مراجعهکننده به کلینیکها و بیمارستانهای زیبایی شهر مشهد در سال 1398 میباشند و 212 نفر نمونه به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش با هدف تعیین رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه متقاضیان عمل جراحی زیبایی مراجعهکننده به کلینیکها و بیمارستانهای زیبایی شهر مشهد در سال 1398 میباشند و 212 نفر نمونه به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه، دادهها با استفاده از سه پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن، مقیاس اصلاحشده وسواس فکریعملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن و مدیریت بدن گردآوری و از طریق مدلیابی معادلههای ساختاری و با استفاده از نرمافزار لیزرل و Spss مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد، متغیرهای نگرانی از تصویر بدن و مدیریت بدن به ترتیب پیشبینیکنندههای قوی احتمال اقدام به جراحی زیبایی افراد بود. همچنین تحلیل دادهها نشاندهنده مناسب بودن شاخصها بوده و در سطح معناداری حاکی از برازش بسیار مطلوب مدل داشت؛ یافتههای مدل ساختاری نشان داد که مسیر متغیر وسواس فکری با نگرانی از تصویر بدن بهطور مستقیم و با مدیریت بدن با میانجیگری نگرانی از تصویر بدن معنادار میباشد. نتیجهگیری: طبق یافتههای بدست آمده، بهمنظور بهبود مدیریت بدن متقاضیان جراحی زیبایی میبایست به مؤلفههای نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی آنها توجه بیشتری مبذول گردد.
نورا خوش چین گل؛ بهمن اکبری؛ لیلا مقتدر؛ ایرج شاکری نیا
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر مراجعهکننده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر مراجعهکننده به کلینیکهای فوق تحصصی گوارش شهرستان قزوین در سال 1398 بود. 45 نفر از بیماران بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. فرم ملاک تشخیصی رم-3 و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در مورد تمامی افراد نمونه اجرا گردید. گروههای آزمایش تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر کاهش میزان و شدت علائم جسمی و افزایش تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر مؤثر است (01/0>p). مقایسه میانگینهای دو گروه آزمایش نشان داد تفاوت معناداری بین اثربخشی آنها بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران وجود ندارد (05/0<p). نتیجهگیری: هر دو مداخله از طریق فنون خاص خود میتوانند میزان و شدت علائم جسمی بیماران را کاهش و تنظیم هیجانی آنها را افزایش دهند؛ بنابراین درمانگران میتوانند از این مداخلات جهت کنترل علائم جسمی و هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر استفاده کنند.
خدیجه فولادوند؛ سلمان زارعی
چکیده
مقدمه: ناباروری منجر به مشکلات فردی و اجتماعی در زنان میشود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشى درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تصویر بدن و تابآورى زنان نابارور بود. روش: روش پژوهش حاضر شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان نابارور مراجعهکننده به ...
بیشتر
مقدمه: ناباروری منجر به مشکلات فردی و اجتماعی در زنان میشود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشى درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تصویر بدن و تابآورى زنان نابارور بود. روش: روش پژوهش حاضر شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان نابارور مراجعهکننده به بیمارستان غدیر شیراز در سال 1398 بود که با روش نمونهگیری هدفمند 30 نفر از آنها انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایدهی شدند. در مرحله پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامه تابآوری، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی استفاده شد. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقهای تحت درمان تعهد و پذیرش قرار گرفت و گروه کنترل مداخلهایی دریافت نکرد. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیری با نرمافزار SPSS-22 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیشآزمون، بین میانگین پسآزمون دو گروه در متغیرهای راهبردهای تنظیم هیجان سازشیافته (173/18=F)، راهبردهای تنظیم هیجان سازشنایافته (163/16=F)، تصویر بدن (593/17=F) و تابآوری (826/16=F) در سطح 01/0=P تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش، میتوان از درمان تعهد و پذیرش در جهت بهبود راهبردهای تنظیم هیجان، تصویر بدن و تابآوری زنان نابارور بهره برد.
اسماعیل سلیمانی؛ پریسا شریفی
چکیده
مقدمه: در شرایط شیوع گسترده ویروس کرونا، رفتارهای خودمراقبتی نقش مهمی در سلامت فردی و عمومی دارد در نتیجه شناسایی پیشایندهای آن مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیشبینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلا به کوید-19 انجام گرفت. روش: در پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده ...
بیشتر
مقدمه: در شرایط شیوع گسترده ویروس کرونا، رفتارهای خودمراقبتی نقش مهمی در سلامت فردی و عمومی دارد در نتیجه شناسایی پیشایندهای آن مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیشبینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلا به کوید-19 انجام گرفت. روش: در پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده شد. جامعه پژوهش، اعضای خانواده افراد مبتلا به کوید-19 بودند، و 235 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از یک خودگزارشی 10 سوالی رفتارهای خودمراقبتی، مقیاس اضطراب کرونا، مقیاس تنظیم هیجان و مقیاس شفقت خود استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین مهربانی به خود (مولفه اول شفقت خود) و علائم روانی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد، و بین راهبرد تنظیم هیجان فرونشانی و رفتارهای خودمراقبتی رابطه منفی و معناداری است. اما دو مولفه شفقت خود شامل تجارب مشترک انسانی و ذهنآگاهی، و راهبرد تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد و علائم جسمی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی رابطه معناداری نداشتند. همچنین، مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان پیشبینیکننده رفتارهای خودمراقبتی کرونا بودند. نتیجهگیری: بنابراین، در توضیح رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با شیوع ویروس کرونا توجه داشتن به مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان کمککننده خواهد بود.
احمد علیپور؛ زهرا قنبری زرندی؛ اکبر جدیدی محمدابادی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تمیز افراد مصرفکننده دخانیات از افراد سالم بر اساس خلقوخوی و تنظیم شناختیهیجانی بود. روش: پژوهش حاضر دارای طرح طبقه بندی گروهی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر و پسر گروه فنی مهندسی و علوم پایه شهر کرمان بودند. نمونه نهایی پژوهش 200 شرکتکننده بود (هر گروه 100 شرکتکننده). برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تمیز افراد مصرفکننده دخانیات از افراد سالم بر اساس خلقوخوی و تنظیم شناختیهیجانی بود. روش: پژوهش حاضر دارای طرح طبقه بندی گروهی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر و پسر گروه فنی مهندسی و علوم پایه شهر کرمان بودند. نمونه نهایی پژوهش 200 شرکتکننده بود (هر گروه 100 شرکتکننده). برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خلقوخوی کلونینجر و پرسشنامه تنظیم شناختیهیجانی استفاده شد. یافتهها: در مقایسه به گروه سالم، در گروه مصرفکننده دخانیات میانگین نوجویی و تنظیم شناختیهیجانی ناکارآمد بیشتر و میانگین پشتکار، خودراهبری، پاداش وابستگی و همکاری کمتر بود؛ اما ازنظر آسیب گریزی، خودفراروی و تنظیم هیجان کارآمد تفاوت معناداری نبود. نتیجهگیری: بالا بودن میزان استفاده فرد از راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختیهیجانی و گرایش افراطی به پاداش وابستگی و خودراهبری بالا و نوجویی پایین می تواند فرد را در برابر تمایل به مصرف دخانیات آسیب پذیر کند.
stress
نازآفرین پاک نهاد؛ مجید صفاری نیا
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر استرس ادراکشده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر استرس ادراکشده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی تهران بود. از این جامعه، نمونهای به حجم 40 نفر (20 زن و 20 مرد) هدفمندانه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 مرد و 10 زن) و گروه کنترل (10 مرد و 10 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی در طول 8 جلسه به مدت 2 ماه، هفته ای یک جلسه 2 ساعته و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروههای آزمایش و کنترل، مقیاس استرس ادراکشده کوهن و همکاران (1983)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995)، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه درد مک گیل ملزاک (1975) را در مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که در مرحله پسآزمون، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی باعث افزایش معنیدار (001/0 p<) خودکارآمدی و کاهش معنیدار (001/0 p<) استرس ادراکشده، خلق منفی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شد. نتیجهگیری: کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند در افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس ادراکشده، خلق منفی و ادراک درد در این بیماران مؤثر واقع شود.
محمدرضا عبدلی بیدهندی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیتزدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعهکننده به کلینیک بازتوانی ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیتزدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعهکننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود که نمونهای به تعداد 36 نفر از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروههای آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقهای بهصورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تأثیر رویداد و آزمون کیفیت زندگی SF-36 را قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافتهها: نتایج در مرحله پسآزمون نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیتزدایی و گروه کنترل در زیر مؤلفه مشکلات هیجانی و در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیتزدایی و گروه کنترل در مؤلفههای عملکرد جسمانی، مشکلات هیجانی، انرژی/ خستگی، بهزیستی هیجانی و درد و تفاوت معنادار گروه شمارش و گروه کنترل در مؤلفههای مشکلات هیجانی و بهزیستی هیجانی بود. نتایج هیچگونه تفاوت معناداری بین اثربخشی دو نوع مداخله، بر کیفیت زندگی افراد نشان نداد. نتیجهگیری: بنابراین، روش درمان حساسیتزدایی و روش شمارش در ارتقای کیفیت زندگی در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مؤثرند.
لیلا راضی؛ داریوش جلالی
چکیده
مقدمه: ادراک از بیماری که نقش مهمی در فرایند درمان و پیروی از دستورات بهداشتی دارد تحت تاثیر عوامل مختلف روانشناختی است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابلهای در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و عملکرد خانواده با ادراک از بیماری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (اماس) بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی با طرح همبستگی مبتنی ...
بیشتر
مقدمه: ادراک از بیماری که نقش مهمی در فرایند درمان و پیروی از دستورات بهداشتی دارد تحت تاثیر عوامل مختلف روانشناختی است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابلهای در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و عملکرد خانواده با ادراک از بیماری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (اماس) بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی با طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر و جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به اماس مراجعهکننده به مطبهای متخصصان مغز و اعصاب و همچنین بیمارستان کاشانی شهر شهرکرد در سال 1399 بود که از میان آنها تعداد 250 نفر، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمعآوری داده شامل پرسشنامه ادراک بیماری بردبنت و همکاران، پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی نئو، مقیاس عملکرد خانواده بیشاپ و بالدوین و پرسشنامه راهبردهای مقابله لازاروس و فولکمن بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-24 و Amos-19 و به روش تحلیل مسیر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد راهبردهای مقابلهای در رابطه بین روانرنجورخویی، وجدانگرایی، توافقپذیری، تجربهگرایی، برونگرایی و عملکرد خانواده با ادراک از بیماری نقش میانجی دارد. نتیجهگیری: عملکرد خانواده و ویژگیهای شخصیتی میتوانند با تاثیرات مثبت بر اتخاذ راهبردهای مقابلهای موثر، ادراک بهتری از بیماری را برای فرد به دنبال داشته باشند.
زهرا سلگی؛ آمنه کمرخانی
چکیده
مقدمه: سندرم درد قاعدگی به عنوان یکی از شایعترین مشکلات زنانه علاوه بر پیامدهای بهداشتی - درمانی بر کیفیت زندگی تأثیر منفی می گذارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روانشناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی انجام شد. روش: پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون ...
بیشتر
مقدمه: سندرم درد قاعدگی به عنوان یکی از شایعترین مشکلات زنانه علاوه بر پیامدهای بهداشتی - درمانی بر کیفیت زندگی تأثیر منفی می گذارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روانشناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی انجام شد. روش: پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال 1400 بود، که با روش نمونهگیری در دسترس 40 نفر انتخاب و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. برنامه ذهنآگاهی طی 8 جلسه 1 ساعته برای آزمودنیهای گروه آزمایش اعمال شد اما گروه کنترل مداخلهایی دریافت نکرد. دادهها با پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی، پرسشنامه کیفیت خواب و پرسشنامه درماندگی روانشناختی گردآوری شد. جهت تحلیل دادهها از آمار توصیفی و تحلیل واریاس با اندازهگیری مکرر و نرمافزار آماری SPSS استفاده شد. یافتهها: برنامه آموزش ذهنآگاهی بر کاهش درماندگی روانشناختی در مرحله پسآزمون اثربخش بود (19/74=F، 002/0=P و 67/0=Eta). بین میانگین نمره کیفیت خواب آزمودنیهای دو گروه نیز در مرحله پسآزمون تفاوت معنادار بود (85/13=F، 001/0=P و 58/0=Eta). تأثیرات مثبت آموزش ذهنآگاهی در مرحله پیگیری برای متغیرهای پژوهش پایدار بود. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که آموزش ذهنآگاهی روشی مؤثر در بهبود کیفیت خواب و سلامت روانشناختی مبتلایان به درد قاعدگی بوده است.
معصومه کاظمی؛ مژگان آگاه هریس؛ محمد جلالی؛ عزت اله کردمیرزا
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر درد و آنزیمهای قلبی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر درد و آنزیمهای قلبی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونهگیری هدفمند بود و 60 نفر از بیماران مبتلا به درد قفسه سینه در بیمارستان شهید رجائی کرج انتخاب شدند و در سه گروه آموزش اتوژنیک، آموزش تنشزدایی پیش رونده عضلانی و گروه کنترل قرار گرفتند. آموزش اتوژنیک 12 جلسه 90 دقیقه ای و مداخله تنشزدایی پیشرونده عضلانی نیز شامل 8 جلسه 2 ساعته بود. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای شدت درد مک گیل و فاجعه سازی درد استفاده شد. برای اندازه گیری آنزیمهای قلبی از کیت تروپونین و کراتینین فسفوکیناز (CPK-MB) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد تنشزدایی پیشرونده عضلانی در مقایسه با آموزش اتوژنیک بر کاهش درد اثربخشی بیشتری دارد (05/0> p) و بین آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر آنزیمهای قلبی، تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0p<). نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی بیشتر تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر کاهش درد پیشنهاد میشود کارشناسان مربوطه جهت کاهش شدت درد بیماران مبتلا به درد قفسه سینه از تنشزدایی پیشرونده عضلانی استفاده کنند.
علی افشاری؛ فاطمه کاظمی مهیاری
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه مؤلفههای شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقتورزی در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی انجام شد. پژوهشحاضر از نوع کاربردی و علی-مقایسهای است. روش: جامعه آماری شامل کل بیماران دارای اختلال میاستنی گراویس شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهبرداری در دسترس 100 نفر (50 بیمار مبتلا به میاستنی ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه مؤلفههای شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقتورزی در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی انجام شد. پژوهشحاضر از نوع کاربردی و علی-مقایسهای است. روش: جامعه آماری شامل کل بیماران دارای اختلال میاستنی گراویس شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهبرداری در دسترس 100 نفر (50 بیمار مبتلا به میاستنی گراویس و 50 فرد عادی) در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه شخصیتی نئو (کوستا و مککریف 1985)، سیاهه نشخوار فکری (نولن-هوکسما، 1991) و مقیاس خودشفقتورزی (نف و براتوس، 2003) بود. برای تحلیل دادهها از روش آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی از لحاظ مؤلفههای شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقتورزی تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>P). نتیجهگیری: بنابراین تلاش در راستای بررسی نشخوار فکری و روانآزرده میتواند گامی مهم جهت ارتقای سلامت روانی بیماران میاستنی /گراویس باشد.
سیاوش کیانی؛ پرویز صباحی؛ شاهرخ مکوند حسینی؛ پروین رفیعی نیا؛ محمودرضا آل بویه
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبتنگر بر آشفتگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی ﺑﺎ ﭘﻴﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ-ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبتنگر بر آشفتگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی ﺑﺎ ﭘﻴﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ-ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران بود؛ که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ ﻳﻚ ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21DASS-) را ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﻴﺶﺁﺯﻣﻮﻥ، ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری ﺗﻜﻤﻴل نمودند. ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻃﻲ 8 جلسه 90 دقیقهای، هفتهای یک جلسه تحت مداخله درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبتنگر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخلهای صورت نگرفت. در پایان از هر سه گروه پسآزمون به عمل آمد. دادهها به کمک 25-SPSS و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و روش اندازهگیری مکرر تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: بین درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبتنگر با گروه گواه بر آشفتگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). اما بین درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبتنگر بر آشفتگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتیجهگیری: درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبتنگر میتوانند بهعنوان ﺭﻭﺵهای مداخلهای ﻣﺆﺛﺮﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻫﺶ آشفتگیهای روانشناختی ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ بکار روند