رضا شباهنگ؛ فرزین باقری شیخانگفشه؛ مرضیه شهریاری سرحدی؛ عادله یوسفی سیاکوچه؛ وحید حاجی علیانی
چکیده
مقدمه: بیماریهای جسمانی همچون سرطان علاوه بر پیامدهای منفی می توانند پیامدهای مثبتی را نیز موجب گردند که تحت عنوان پیامدهای مثبت بیماری شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان صورت گرفت. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: بیماریهای جسمانی همچون سرطان علاوه بر پیامدهای منفی می توانند پیامدهای مثبتی را نیز موجب گردند که تحت عنوان پیامدهای مثبت بیماری شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان صورت گرفت. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به سرطان بیمارستانهای شهر رشت (ناحیه یک) در سال 1398 بودند که ازاینبین، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. بهمنظور جمع آوری دادهها، از پرسشنامه چشم انداز امیدوارانه (سودرگرن و هایلند، 2000)، مقیاس امیدواری (اسنایدر و همکاران، 1991) و مقیاس تمایلات رفتاری جامعه پسند (بامستیگر و سیگل، 2019) در انتها، تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. یافتهها: گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری در مقایسه با گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح پایین پیامد مثبت بیماری، نمرات بالاتری در امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند کسب کردند. نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش، گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری، امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند بیشتری دارند. ازاینرو، ارائه مداخلاتی برای افزایش پیامدهای مثبت بیماری سرطان می توانند به افزایش امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند منجر گردد.
طاهره حسینی قمی؛ حسین سلیمی بجستانی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1391، ، صفحه 97-109
چکیده
چکیدههدف: تشخیص سرطان در فرزندان اثرات نامطلوبی برای خانواده به دنبال خواهد داشت. استرس بیشاز اندازه و مشکلات در زمینه سازگاری تنها تعداد محدودی از مسائل مربو ط به تشخیص سرطان درفرزندان است. یکی از راهبردهای مناسب برای ارتقای سلامت روان تا آوری است. تا آوری به تواناییانسان برای سازگاری در برابر بیماری ها، درد و رن ناشی از گرفتاری ها ...
بیشتر
چکیدههدف: تشخیص سرطان در فرزندان اثرات نامطلوبی برای خانواده به دنبال خواهد داشت. استرس بیشاز اندازه و مشکلات در زمینه سازگاری تنها تعداد محدودی از مسائل مربو ط به تشخیص سرطان درفرزندان است. یکی از راهبردهای مناسب برای ارتقای سلامت روان تا آوری است. تا آوری به تواناییانسان برای سازگاری در برابر بیماری ها، درد و رن ناشی از گرفتاری ها و عوامل تنش زای با اهمیت درجریان زندگی اشاره دارد. این پشوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش تا آوری بر استرس مادرانی کهفرزندان آنها دچار سرطان شده اند، انجام شده است.13 بوده است. روش – روش: جامعه آماری این پشوهش کلیه مادران فرزندان سرطانی بین 11پشوهش به کار گرفته شده طرح نیمه آزمایشی که شامل پیش آزمون و پ آزمون با گروه کنترل بوده است.با روش نمونه گیری تصادفی یک گروه 31 نفری از مادران انتخا شدند. آنها در دو گروه مساوی قرارداده شده اند که نیمی از آنها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل بوده اند. پرسشنامه هایتا آوری کانر دیوید سون و استرس آبدین برای هر دو گروه به کار رفت. –یافته ها: نتای 9 جلسه آموزش تا آروی با استفاده از روش تحلیل کوواریان نشان داد که مادرانیکه تحت آموزش معین قرار گرفته اند در افزایش تا آوری و کاهش استرس به نسبت مادرانی که از اینآموزش ها برخوردار نبوده اند پیشرفت بهتری داشته اند.نتیجهگیری: آموزش تا آوری تاثیر معناداری بر روی کاهش استرس و افزایش تا آوری مادران به همراه داشته است.
مهدی عبداله زاده رافی؛ علی گل باف
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش تأثیر درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی بود. روش: روش این پژوهش به شیوۀ نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیۀ بیماران دیابتی عضو انجمن دیابت شهر مشهد در سال 1397 بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش تأثیر درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی بود. روش: روش این پژوهش به شیوۀ نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیۀ بیماران دیابتی عضو انجمن دیابت شهر مشهد در سال 1397 بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بهصورت همتا در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جای داده شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهنآگاهی را طی 8 جلسه دریافت نمودند و گروه کنترل فقط از درمان رایج استفاده کردند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه های پیروی از دستورات پزشک (هیز و همکاران، 1994) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که پیروی از دستورات پزشک بیماران شرکتکننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهصورت معناداری افزایش یافته بود (05/0 > P). نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر ذهنآگاهی باعث افزایش پیروی از دستورات پزشک بیماران دیابتی میشود.
علی محمد رضایی؛ طیبه شریفی؛ احمد غضنفری؛ الهام افلاکی؛ محمد جعفر بهره دار
چکیده
مقدمه: لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده میگردد. این تغییر در ساختار خلقی افراد باعث ایجاد افسردگی و تغییر در کیفیت زندگی افراد میگردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برافسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک ...
بیشتر
مقدمه: لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده میگردد. این تغییر در ساختار خلقی افراد باعث ایجاد افسردگی و تغییر در کیفیت زندگی افراد میگردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برافسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با یک گروه گواه میباشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستانهای شهر شیرازمیباشد (N=750), که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه گواه 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) تقسیم شدند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس افسردگی بک، اضطرابزونگ (SAS) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. یافتهها: دادههای گرداوری شده با روش تحلیل کواریانس نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پسآزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p <0.001). نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر روشهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر بهبود افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی آزمودنیهای مورد مطالعه دارد. برای تبیین میتوان چنین گفت که رویکرددرمانی مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری لوپوس سیستمیک تحت درمان مناسباست چرا که با زندگی روزمره ورفتارهای آنها درطی روز همخوانی دارد.
نگار عظیم زاده طهرانی؛ محمد حسین بیاضی؛ محسن شاکری نسب
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین روشهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان کلینیک آنکولوژی و رادیوتراپی رضا (ع) مشهد در سال 1397 تشکیل دادهاند که تعداد 100 نفر ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین روشهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان کلینیک آنکولوژی و رادیوتراپی رضا (ع) مشهد در سال 1397 تشکیل دادهاند که تعداد 100 نفر از آنان بهصورت نمونه هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی احتشام زاده (1388)، پرسشنامه انسجام روانی فلنسبرگ و همکاران (2006)، مقیاس سازگاری با سرطان واتسون (1988) و پرسشنامه تحمل درد مک گیل (2008) بود. یافتهها: تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون نشان داد بین روشهای مقابله اسلامی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنیدار وجود دارد؛ و در خرده مقیاسهای آنها، بعد رفتاری و بعد عاطفی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنیدار وجود دارد؛ و تنها در بعد شناختی ارتباط معنیداری دیده نمیشود (01/0). همچنین بین احساس انسجام روانی، با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنیدار وجود دارد. نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی میتوانند پیشبینیکننده سازگاری مناسب فرد با بیماری و تحمل درد گردد.
مهناز علی اکبری دهکردی؛ طیبه محتشمی؛ معصومه تدریس تبریزی
چکیده
مقدمه: با توجه به شرایط کنونی شیوع ابتلا به ویروس کرونا همه متخصصین و همه مردم میدانند که بهترین روش شکست آن، در خانه ماندن است. در همین راستا ماندن در خانه به سبک زندگی جدیدی نیاز دارد که اگر افراد نکات سبک زندگی جدید را رعایت نکنند، ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی آنان شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به شرایط کنونی شیوع ابتلا به ویروس کرونا همه متخصصین و همه مردم میدانند که بهترین روش شکست آن، در خانه ماندن است. در همین راستا ماندن در خانه به سبک زندگی جدیدی نیاز دارد که اگر افراد نکات سبک زندگی جدید را رعایت نکنند، ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی آنان شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همهگیری ابتلا به ویروس کرونا طراحی شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی 350 نفر از ساکنین شهر تهران (200 زن و 150 مرد) از طریق فراخوان اینترنتی اجرا شد. دادهها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرمافزار Spss-24 تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 2 عامل سبک زندگی سالم و سبک زندگی شاد بود که درمجموع 6/34 درصد واریانس کل را تبیین میکنند. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس (77/0 α=) و عوامل سبک زندگی سالم (73/0 α=) و سبک زندگی شاد (81/0 α=) بود. نمرات استاندارد محاسبه و دامنه نمرات عاملها و کل پرسشنامه بر اساس نمرات استاندارد به سه دامنه ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحیشده از کفایت لازم برخوردار است و میتواند در پژوهشهای آینده مورد استفاده قرار گیردو این مقیاس برای سنجش این سازه در نمونههای ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
زهرا نعمتی زاده؛ امین رفیعی پور؛ مهرداد ثابت؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
چکیده
مقدمه: خودمراقبتی در کنترل بیماری دیابت نوع 2 بسیار حائز اهمیت است و پژوهش حاضر درصدد ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2 بود. روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی اکتشافی متوالی هدایتشده با رویکرد آزمونسازی و طبقهبندی بود و در دو مرحله به صورت کیفی و کمّی انجام شد. جامعه آماری در مرحله اول عبارت بود از متخصصان، پزشکان ...
بیشتر
مقدمه: خودمراقبتی در کنترل بیماری دیابت نوع 2 بسیار حائز اهمیت است و پژوهش حاضر درصدد ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2 بود. روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی اکتشافی متوالی هدایتشده با رویکرد آزمونسازی و طبقهبندی بود و در دو مرحله به صورت کیفی و کمّی انجام شد. جامعه آماری در مرحله اول عبارت بود از متخصصان، پزشکان و پژوهشگران حیطه بیماری دیابت نوع 2 در سال 1399-1400 که با روش نمونهگیری هدفمنـد،10نفر انتخاب گردیدند. در مرحله دوم، بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال1400- 1399 با روش نمونهگیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاکهایی423 تن انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری اطلاعات مرحله اول از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و پرسشنامه اولیه محقق ساخته استفاده شد. یافتهها: نشان داد از نتایج حاصل از مصاحبهها، با کدگذاری باز تعداد 41 مفهوم در 4 بعد استخراج و بر اساس این مقاهیم تعداد 56 گویه اولیه طراحی شد. شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص محتوایی روایی محاسبه و در تحلیل عامل اکتشافی 4 عامل مشخص شد. درنهایت پرسشنامه 34 سوالی، 76/58 درصد واریانس خودمراقبتی دیابت نوع 2 در بیماران 30 تا60 سال را تبیین نمود: عوامل مربوط به سواد سلامت (64/ 39%)، عامل روانشناختی (82/11%)، عامل جسمانی (19/4%) و عوامل مربوط با دسترسی به امکانات (11/3%). همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول 4 عامل فوق را تایید و آلفا کل 95/0 بدست آمد. نتیجهگیری: این پرسشنامه دارای اعتبار و روایی مناسبی است و استفاده از آن جهت پایش خودمراقبتی این بیماران و استفاده در تحقیقات پیشنهاد میشود.
مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
محسن جلالی؛ الناز پوراحمدی اسفستانی
چکیده
مقدمه: در طول همهگیری کووید-19، مطالعات متعددی شیوع اضطراب و افسردگی را در زنان باردار شناسایی کردهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال در زنان باردار انجام شد.
روش: این پژوهش یک طرح آزمایشی تکآزمودنی از نوع طرح خط پایه چندگانه با دوره پیگیری بود. 3 زن باردار مبتلا به اضطراب بارداری ...
بیشتر
مقدمه: در طول همهگیری کووید-19، مطالعات متعددی شیوع اضطراب و افسردگی را در زنان باردار شناسایی کردهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال در زنان باردار انجام شد.
روش: این پژوهش یک طرح آزمایشی تکآزمودنی از نوع طرح خط پایه چندگانه با دوره پیگیری بود. 3 زن باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال براساس روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت پلکانی به تحقیق وارد شدند. ابزارهای به کار رفته شامل درمان نوروفیدبک، مقیاسهای اضطراب بارداری و مقیاس افسردگی بک- ویرایش دوم بود. دادهها با استفاده از تحلیل چشمی، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته: نوروفیدبک بهطور معناداری موجب کاهش شدت علائم اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال شد، بهطوریکه درصد بهبودی برای بیمار اول، دوم و سوم در علائم اضطراب بارداری بهترتیب 72، 74 و 71 درصد و در علائم افسردگی پریناتال 72، 77 و 77 درصد بهدست آمد. تحلیلهای دیداری و نتایج تحلیلهای درونموقعیتی و بینموقعیتی نیز حاکی از تفاوت معنادار بین مرحله خط پایه و مداخله برای همه آزمودنیها بود (PND>70 و PAND>50). ماندگاری اثر نوروفیدبک در مرحله پیگیری نیز تایید شد.
نتیجهگیری: نوروفیدبک در بهبود علایم زنان باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال موثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهشهای مشابه میتوانند در حوزههای تشخیصی و درمانی علائم روانی در زنان باردار مورد استفاده قرار گیرد.
الهه پور کاوه دهکردی؛ ارسلان خان محمدی اطاقسرا؛ علی اصغر عباسی اسفجیر
چکیده
مقدمه: هدفپژوهش حاضر فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عملهای جراحی زیبایی بود. روش: این مقاله با رویکرد فراتحلیل به بررسی مساله پرداخته است. جامعه تحقیق را 50 پژوهشی که در ارتباط با عوامل روانشناختی و اجتماعی مؤثر در گرایش زنان به جراحی زیبایی در سالهای 86 تا 96 انجامشده تشکیل میدهد که از این میان 32 پژوهشی که دارای شرایطلازم ...
بیشتر
مقدمه: هدفپژوهش حاضر فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عملهای جراحی زیبایی بود. روش: این مقاله با رویکرد فراتحلیل به بررسی مساله پرداخته است. جامعه تحقیق را 50 پژوهشی که در ارتباط با عوامل روانشناختی و اجتماعی مؤثر در گرایش زنان به جراحی زیبایی در سالهای 86 تا 96 انجامشده تشکیل میدهد که از این میان 32 پژوهشی که دارای شرایطلازم از لحاظ اعتبار دادهها و روش پژوهش بودند توسط پنج داور بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. دادهها توسط نرمافزار فراتحلیل جامع (CMA3) مورد واکاوی قرار گرفتند. یافتهها: با توجه به نتایج بررسی تحقیق حاضر چهار متغیر هویت اجتماعی،مقبولیت اجتماعی،هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی بالاترین اندازه اثر را دارا بودند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق، هراندازه هویت اجتماعی، مقبولیت اجتماعی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومیپایینتر باشد گرایش برای انجام عمل زیبایی بیشتر خواهد بود.
مرضیه حاجی بابایی؛ محمدباقر کجباف؛ مریم اسماعیلی؛ محمدحسین حریرچیان؛ علی منتظری
چکیده
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس، شایعترین بیماری نورولوژی ناتوانکننده در سنین جوانی است که عوارض روانشناختی مختلفی نیز به همراه دارد. در سالیان اخیر، میزان شیوع MS، روند فزایندهای داشته است. هدف از انجام این پژوهش، تبیین مشکلات روانشناختی و رفتارهای مقابلهای زنان مبتلا به MS بود. روش: این پژوهش به روش کیفی انجام گردید. 15 بیمار زن مبتلا ...
بیشتر
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس، شایعترین بیماری نورولوژی ناتوانکننده در سنین جوانی است که عوارض روانشناختی مختلفی نیز به همراه دارد. در سالیان اخیر، میزان شیوع MS، روند فزایندهای داشته است. هدف از انجام این پژوهش، تبیین مشکلات روانشناختی و رفتارهای مقابلهای زنان مبتلا به MS بود. روش: این پژوهش به روش کیفی انجام گردید. 15 بیمار زن مبتلا به MS به روش نمونهگیری دردسترس در این پژوهش شرکت کردند. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری بهدست آمد و به روش تحلیل محتوای مرسوم، تحلیل گردید. یافتهها: مشکلات اصلی بیماران شامل ضعف مهارتهای زندگی، راهبردهای مقابلهای ناکارآمد و آسیبزا، افسردگی و ضعف عملکرد شناختی و هیجانی، باورهای فرهنگی و انگ بیماریMS ، عدم تنظیم هیجانات، مشکلات ارتباط زناشویی و اختلال در روابط اجتماعی به دست آمد. 5 مضمون اصلی رفتارهای مقابلهای بیماران نیز عبارت بودند از: مقابله مذهبی-معنوی، اعتماد به قدرت برتر الهی، اعتقاد به ادامه حیات پس از مرگ، هدفمندی و جستجوی معنای زندگی و مهارتهای مقابلهای کارآمد. نتیجهگیری: بهمنظور غلبه بر مشکلات زنان مبتلا به MS، تدوین یک مداخله جامع مراقبتی و راهکارهای مقابلهای با توجه ویژه به مهارتهای مقابلهای کارآمد (مسئله مدار) و نیز راهبردهای مقابله معنوی-مذهبی موردنیاز است.
فروغ عباسی؛ فردین مرادی منش؛ فرح نادری؛ سعید بختیارپور
چکیده
مقدمه: بیماری آسم یک مشکل عمده در اغلب نقاط دنیا میباشد که هنوز تشخیص و معالجه آن یک معضل بهداشتی است و سالانه تعداد زیادی از مبتلایان به آسم جان خود را از دست میدهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراکشده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا ...
بیشتر
مقدمه: بیماری آسم یک مشکل عمده در اغلب نقاط دنیا میباشد که هنوز تشخیص و معالجه آن یک معضل بهداشتی است و سالانه تعداد زیادی از مبتلایان به آسم جان خود را از دست میدهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراکشده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به آسم مراجعهکننده به کلینیکهای آسم و آلرژی شهر بوشهر در سال 1398 بودند که تعداد 40 نفر از آنان به روش داوطلبانه انتخاب و در گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای استرس ادراکشده کوهن، کامارک و مرملستین (1983)و ادراک از بیماری موس-موریس و همکاران (2002) استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر کاهش استرس ادراکشده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم اثربخش بود (05/0>p). نتیجهگیری: باتوجه به نتایج بهدستآمده، میتوان از این درمان در جهت کاهش استرس ادراکشده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم بهره برد و از این راه به کاهش تنش بیماران مبتلا به آسم کمک نمود.
مهناز علی اکبری دهکردی؛ مژگان بیتانه
چکیده
مقدمه: سرمایههای روانشناختی میتواند منجر به تقویت احساس خودکارآمدی، امید به زندگی، تابآوری و خوشبینی در افراد شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی بر انعطافپذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون ...
بیشتر
مقدمه: سرمایههای روانشناختی میتواند منجر به تقویت احساس خودکارآمدی، امید به زندگی، تابآوری و خوشبینی در افراد شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی بر انعطافپذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران در سهماهه بهار 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 زن مبتلا به سرطان پستان با رضایت آگاهانه و داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر در هر گروه). زنان حاضر در گروه آزمایش آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی (آخوندی، 1396) را طی 10 هفته در 10 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطافپذیری روانشناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2003) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی بر انعطافپذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معنادار داشته است (p<0/01). بدینصورت که این آموزش توانسته منجر به بهبود انعطافپذیری روانشناختی و کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان شود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، آموزش عناصر سرمایههای روانشناختی با بهکارگیری مفاهیمی همچون تابآوری، امیدواری، خودکارآمدی و خوشبینی، میتواند بهعنوان روشی کارآمد جهت بهبود انعطافپذیری روانشناختی و کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان مورداستفاده قرار گیرد.
نجیبه اسدی مهدیخان محله؛ عذرا زبردست؛ سجاد رضائی
چکیده
مقدمه: تشخیص سرطان، نهتنها شخص درگیر با سرطان، بلکه خانواده او را هم در طول زمان تحت تأثیر قرار میدهد. مراقبان بیماران سرطانی، نقشی اساسی در سیر مراقبت از بیمار، از زمان تشخیص تا هنگام مرگ بهعهده دارند. این پژوهش با هدف تبیین حسرتهای بازماندگان درجه اول از مرگ زودهنگام بیماران سرطانی انجام شد. روش: در مطالعه حاضر از روش پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: تشخیص سرطان، نهتنها شخص درگیر با سرطان، بلکه خانواده او را هم در طول زمان تحت تأثیر قرار میدهد. مراقبان بیماران سرطانی، نقشی اساسی در سیر مراقبت از بیمار، از زمان تشخیص تا هنگام مرگ بهعهده دارند. این پژوهش با هدف تبیین حسرتهای بازماندگان درجه اول از مرگ زودهنگام بیماران سرطانی انجام شد. روش: در مطالعه حاضر از روش پژوهش کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. اطلاعات از طریق مصاحبه فردی، عمیق و نیمه ساختارمند با هشت نفر جمعآوری و ضبط شده است. دادههای حاصلشده به روش کلایزی تجزیهوتحلیل شده است. یافتهها: مضمونهای بهدستآمده در زیرمجموعه سه سوال اصلی پژوهش، در چهار مضمون اصلی طبقهبندی شدند که شامل: «عدم رضایت کامل از خود و احساس کوتاهیکردن»، «تلاش برای اجابت آرزو و آرامش بیمار»، «عدم ابراز احساسات کافی» و «تأثیرگذاری کادر درمان» است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد، با توجه به کمبودهایی که در زمینه حمایت از خانوادههای درگیر با سرطان وجود دارد، لزوم حمایتهای پس از سوگ، جهت کاهش خودسرزنشی و افزایش آرامش و اطمینان خاطر افراد داغدار اهمیت یافته و مداخله های مؤثر روانشناسی سلامت برای کاهش آثار آزاردهنده افسوس و حسرت، برای خانوادههای درگیر با بیمار سرطانی، در طی بیمار و بعد از فقدان و تجربه سوگ ضروری است.
مهناز رستمی امین؛ محمدرضا ذوقی پایدار
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعهکننده به بخش دیالیز بیمارستان ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعهکننده به بخش دیالیز بیمارستان بعثت همدان در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. بیماران گروههای آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 10 جلسه، بهصورت فردی دریافت نمودند. دادههای بهدستآمده از مقیاس (HADS)، با آزمونهای آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده میشود (01/0 P<). نتایج آزمون بن فرونی نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده میشود (01/0< P)؛ اما بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروههای آزمایش تفاوت معنیداری مشاهده نمیشود (01/0 P>). نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدستآمده، پیشنهاد میگردد روانشناسان و متخصصان سلامت از این دو روش درمانی برای کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه استفاده نمایند.
مونا عباسی؛ هائیده صابری؛ افسانه طاهری
چکیده
مقدمه: درد مزمن بر نوع تفکر، عملکرد و احساس فرد تأثیر گذاشته، باعث بروز محدودیتهای گوناگون در زندگی فرد میشود. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ادراک درد بر اساس تروما در دوران کودکی با میانجیگری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) است. ...
بیشتر
مقدمه: درد مزمن بر نوع تفکر، عملکرد و احساس فرد تأثیر گذاشته، باعث بروز محدودیتهای گوناگون در زندگی فرد میشود. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ادراک درد بر اساس تروما در دوران کودکی با میانجیگری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) است. از بین مراجعین به کلینیکهای درد شهر تهران در سال ۱۳۹۹ تعداد 300 بیمار مبتلا به درد مزمن بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج (CERQ)، ترومای کودکی برنستاین (CTQ) و مقیاس بصری سنجش درد (VAS) بود. جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای spss و Amos استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که هرکدام از راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجان در رابطه بین ادراک درد و ترومای کودکی مبتلایان به درد مزمن نقش میانجی ایفا میکند. نتیجهگیری: گرایش افراد به بهرهگیری از راهبردهای مثبت یا منفی تنظیم شناختی هیجان میتواند بهعنوان یک عامل تعیینکننده در تأثیر ترومای کودکی بر میزان ادراک درد مزمن باشد.
مرضیه جعفری هرندی؛ مژگان عارفی
چکیده
مقدمه: پاندمی ویروس کووید-19 سبب ایجاد آشفتگی روانشناختی و هیجانی و بروز اضطراب در بسیاری از افراد جامعه شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19 انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون ...
بیشتر
مقدمه: پاندمی ویروس کووید-19 سبب ایجاد آشفتگی روانشناختی و هیجانی و بروز اضطراب در بسیاری از افراد جامعه شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19 انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19 شهر اصفهان در سهماهه زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 34 زن مبتلا به اضطراب کووید - 19 با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 17 بیمار). گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی یک ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای بهصورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس اضطراب کووید -19 (علیپور و همکاران، 1398)، پرسشنامه اضطراب سلامت (سالکوکیس و وارویک، 2002) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، 2003) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید - 19 تأثیر معنادار داشته (p<0/001) و توانسته منجر به کاهش اضطراب سلامت و بهبود خودتنظیمی هیجانی این زنان شود. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با بهرهگیری از فنونی همانند شناسایی هیجانها، آموزش آگاهی هیجانی و ارزیابی مجدد شناختی میتواند بهعنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید - 19 مورد استفاده قرار گیرد.
سحر باقری؛ محمد حاتمی؛ حسن رضایی جمالویی؛ مسلم عباسی
چکیده
مقدمه: نظر به مزمن و طولانیبودن بیماری مولتیپل اسکلروزیس و اهمیت شاخص خودانتقادی و خستگی در این بیماران، لزوم توجه به کاربرد درمانهای شناختی رفتاری و نسل سوم آن در این بیماران مغفول مانده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و درمان خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل ...
بیشتر
مقدمه: نظر به مزمن و طولانیبودن بیماری مولتیپل اسکلروزیس و اهمیت شاخص خودانتقادی و خستگی در این بیماران، لزوم توجه به کاربرد درمانهای شناختی رفتاری و نسل سوم آن در این بیماران مغفول مانده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و درمان خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری (2 ماهه) بود. آزمودنیها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) یک تا 5/5 و هدفمندانه و داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی به گروههای آزمایشی و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامههای خستگی فیسک (1994) و خودانتقادی تامسون و ظروف (2004) پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده تحلیل کوواریانس مختلط با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس مختلط با اندازهگیری مکرر نشان داد که درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش هستند. همچنین اثرات مداخله پس از 2 ماه پیگیری بر روی کاهش نمرات خستگی و خودانتقادی حفظ شد. نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش میتوان از آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی در کنار مداخلات دارویی برای کاهش خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
کامران پورمحمدقوچانی؛ سارا ماندنی زاده صفی؛ جعفر نوری
چکیده
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روانشناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی، طرح پیشآزمون -پسآزمون ...
بیشتر
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روانشناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی، طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی - عروقی مراجعهکننده به بیمارستان قلب امام رضا (ع) شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها 30 نفر (14 مرد و 16 زن) به روش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر)، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، رواندرمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبتنگر را در 6 جلسه، 60 دقیقهای بهصورت انفرادی، دریافت کردند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آلکسی تیمیا تورنتو - 20 (بگبی و همکاران، 1994) و افکار منفی تکرارشونده (مکاوی و همکاران، 2010)، استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر، تحلیل شد. یافتهها: باتوجه به نتایج پژوهش، در نمرههای متغیر نارسایی هیجانی و مؤلفههای آن شامل؛ دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی و متغیر افکار منفی تکرار شونده، با توجه به اثر اصلی مراحل زمانی، اثر اصلی مداخله رواندرمانی و همچنین اثر تعاملی مراحل زمانی با مداخله رواندرمانی، تفاوت معناداری مشاهده شد (01/0>P). نتیجهگیری: رواندرمانی مثبتنگر بر کاهش ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرار شونده در بیماران قلبی - عروقی دارای اثربخشی و کارایی بود.
اصغر فولادی؛ علی خادمی؛ علی شاکر دولق
چکیده
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت. روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از ...
بیشتر
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت. روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از پرستاران بیمارستانهای شهرستان تبریز در سال 1401 بودند که به روش تصادفی در سه گروه فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت و گروه گواه اختصاص یافتند. برای گردآوری دادهها از مقیاس سایبرکندریا مک الروی و شولین استفاده شد. سپس دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، آزمون تعقیبی توکی و بنفرونی از طریق نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان P کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: اثر عامل زمان بر میزان ابعاد متغیر سایبرکندریا معنادار بهدست آمد، بهعبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا از پیشآزمون تا پیگیری کاهش یافته است. همچنین اثر تعامل زمان و گروه نیز بیانگر این است که بین سه گروه (گروه فراشناختدرمانی، گروه شفقتدرمانی و گروه کنترل) از لحاظ نمرات اجبار، پریشانی، افراط و اطمینانجویی تفاوت معنادار وجود داشت. بهعبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا در پسآزمون و مرحله پیگیری گروههای مداخله پایینتر از گروههای کنترل بود. نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی فراشناختدرمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم بیماری سایبرکندریا، بهنظر میرسد اعمال مداخلههای فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش و درمان علائم بیماری سایبرکندریا در پرستاران میشود.
جنبه های روانشناختی و اجتماعی پیشگیری از بیماریها
بهناز شاهمرادی؛ محسن گل محمدیان؛ محسن حجت خواه
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی( نمونه گیری هدفمند) و پس از شناسایی پرستاران دچار فرسودگی شغلی متوسط به بالا در نهایت با توجه به اشباع نظر ها10 نفر انتخاب شد.ابتدا از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، داده ها پیرامون تجربیات پرستاران از فرسودگی شغلی و راهبرد های مقابله با آن جمع آوری شد و پس از ضبط هر مصاحبه به داده های متنی تبدیل شد. این داده ها با روش تحلیل محتوای هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: در مرحله ی کد گذاری باز 46 کد استخراج شد که در مرحله ی کد گذاری محوری به 15 کد تقلیل یافتند در نهایت 4 مضمون اصلی شامل راهبرد های مبتنی بر خانواده شامل مضامین فرعی حمایت عاطفی خانواده، حمایت عاطفی دوستان و گروه های اجتماعی و پذیرش کمک از سوی خانواده، راهبرد های مبتنی بر فرد شامل ایجاد نگرش مثبت،تعادل کار-زندگی شخصی، ورزش و تفریحات سالم، تغییر رشته و بخش، توانمندسازی و تجارب مشارکتی و مراجعه به روانشناس و روانپزشک، راهبرد های مبتنی بر معنویت شامل ایمان و باور قلبی و ارزش های حاکم بر حرفه و راهبرد های مبتنی بر سازمان شامل حمایت ابزاری، کاهش تراکم کاری،تدارک خدمات مشاوره ای پیشگیرانه و درمانی، توجه به امکانات رفاهی و تشویق کارکنان شناسایی شد.
نتیجهگیری: استراتژی های پرستاران در هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی متفاوت است. حمایت عاطفی از سوی خانواده نزدیکان نفش مهمی در کنترل مولفه های فرسودگی شغلی ایفا می کند و منبع حمایتی قوی در شرایط بحرانی هستند. راهبرد های فردی پرستاران به میزان زیادی در کنترل عوامل استرس زای ناشی از فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مبتنی بر معنویت با هدفمند نمودن اقدامات پرستاری می تواند تحمل مشکلات را برای پرستاران آسان تر نموده و راهبرد های مبتنی بر سازمان نیز با انگیزه بخشی به پرستاران درکاهش فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مقابله ای شناسایی شده به عنوان راهبرد هایی کارآمد می توانند در فرایند سازگاری پرستاران با پیامد های فرسودگی شغلی و کیفیت بخشی به زندگی آنها موثر باشند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
رزیتا گوهرشاهی؛ عبدالله مفاخری؛ محمد محمدی پور
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتنپذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه میباشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتنپذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه میباشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402بود که به مراکز درمانی، مراجعه کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی درسه گروه طرحواره درمانی ( 15 نفر)، درمان پذیرش وتعهد ( 15 نفر) و گروه گواه ( 15 نفر) تقسیم شدند. برای ارزیابی خویشتنپذیری از پرسشنامه چمبرلند و هاگا (2001) و جهت سنجش نشخوار فکری از آزمون تری نور و همکاران (۲۰۰۳) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. گروه آزمایش طرحواره درمانی تحت مداخله بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش پذیرش و تعهد تحت مداخله درمانی هیز و همکاران (2012) به مدت ده جلسه یک ساعته قرار گرفتند. دادهها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی (P<0/01)، (63/29F=) و خویشتنپذیری (P<0/01)، (83/49F=) مؤثر است و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد بین دو گروه پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی تفاوت معناداری در خویشتنپذیری و نشخوار فکری وجود دارد (P<0/05)؛ بنابراین پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری بر کاهش نشخوار فکری و افزایش خویشتنپذیری زنان داشته است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت: با آموزش رویکردهای درمانی روانشناختی مانند طرحواره و درمان پذیرش و تعهد به زنان میتوان در کنترل دیابت و پیشگیری از پرخوری عصبی آنان کمک کرد. همچنین با کنترل پرخوری عصبی میتوان آنان را از عوارض جانبی آسیب های جسمانی، روانی و اجتماعی پرخوری عصبی حفظ کرد و بدین ترتیب مادران سالمتر و جامعه سالمتری داشت.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
فاطمه باقری فرد؛ کبری کاظمیان مقدم؛ سحر صفرزاده؛ فرشاد بهاری
چکیده
مقدمه: رواندرمانی که امید را هدف اصلی تغییر قرار دهد، برای بیماران مبتلا به دیابت حائز اهمیت خواهد بود و سبب افزایش پیروی بیماران از رفتارهای خودمراقبتی و ایجاد احساس بهبودی و رضایت از کنترل بیماری خواهد شد. براین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی امید درمانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا ...
بیشتر
مقدمه: رواندرمانی که امید را هدف اصلی تغییر قرار دهد، برای بیماران مبتلا به دیابت حائز اهمیت خواهد بود و سبب افزایش پیروی بیماران از رفتارهای خودمراقبتی و ایجاد احساس بهبودی و رضایت از کنترل بیماری خواهد شد. براین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی امید درمانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد.
روش: این پژوهش نیمهآزمایشی و از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل مبتلا به دیابت نوع 2 شهر اهواز که در سال 1400 عضو انجمن دیابت این شهر بوده که از میان آنها با استفاده از روش هدفمند و بر اساس نمرات مقیاس اجتناب شناختی- رفتاری (اتنبرگ و دابسون، 2004) و مقیاس فعالیتهای خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) در پیشآزمون، 40 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی، آموزش امیددرمانی را به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله بار دیگر دو گروه پرسشنامههای پژوهش را تکمیل کردند و دادهها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تکمتغیری با استفاده از نرمافزار SPSS-24 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که امید درمانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی نوع 2تأثیر معنیداری داشت (05/0>p).
نتیجهگیری: لذا بر اساس یافتههای حاصل از این پژوهش، امید درمانی میتواند روشی مؤثر برای کاهش اجتناب شناختی-رفتاری و افزایش فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 باشد.
1. فرایندهای روانشناختی و اجتماعی مرتبط با علائم بیماری ها
مائده اسدالله نجفی؛ بتول امین جعفری؛ مهدی مروی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی، واکنشپذیری هیجانی و اضطراب در زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بود.
روش: پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بودند که در سه ماههی نخست سال 1401 ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی، واکنشپذیری هیجانی و اضطراب در زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بود.
روش: پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بودند که در سه ماههی نخست سال 1401 جهت دریافت درمان به مرکز حمایت از بیماران سرطانی مراجعه نموده بودند و تعداد آنها در این بازه زمانی براساس آمار دریافتشده از مرکز مشاوره 93 نفر بود.30 نفر بعنوان نمونهی پژوهش به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامههای تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، واکنشپذیری هیجانی متیو و ناک (2008) و اضطراب زانک ریس و پترسون (1985) بود. جلسات آموزش گروهی خودشفابخشی بر اساس پروتکل لطیفی و مروی (1397) با اقتباس از لوید و جانسون (2010) در طی 14جلسه 2 ساعته بر گروه آزمایش انجام شد. دادههای حاصل از این پژوهش با توجه به فرضیههای مورد بررسی و با استفاده از نرمافزار SPSS-24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمونهای نرمالسازی و کوواریانس چندمتغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی و ابعاد آن (تحمل، ارزیابی و تنظیم)، واکنشپذیری هیجانی (حساسیت، شدت و پایداری) و اضطراب (ترس از علائم جسمانی، ترس از کژکاری کنترل شناختی و ترس از مشاهدهی واکنشهای اضطرابی) در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است (۰۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: بنابراین به نظر میرسد که از این روش میتوان برای بیماران مبتلا به سرطان سینه استفاده کرد.
آسیه شریعتمدار؛ فاطمه قاسمی نیایی
چکیده
مقدمه: امروزه در هر بحرانی رسانهها و بازتابهای خبری آنها نقش بسیار مهمی در چگونگی مقابله با بحران ایفا میکنند، هرچند مخاطبین این اخبار با واکنش فعال یا منفعلانه میتوانند در این جریان اثرگذار باشند، در همین راستا بررسی پویاییهای این ارتباط متقابل و نقشی که میتواند بر استرس ادراکشده افراد در دوران قرنطینگی بیماری کرونا ...
بیشتر
مقدمه: امروزه در هر بحرانی رسانهها و بازتابهای خبری آنها نقش بسیار مهمی در چگونگی مقابله با بحران ایفا میکنند، هرچند مخاطبین این اخبار با واکنش فعال یا منفعلانه میتوانند در این جریان اثرگذار باشند، در همین راستا بررسی پویاییهای این ارتباط متقابل و نقشی که میتواند بر استرس ادراکشده افراد در دوران قرنطینگی بیماری کرونا داشته باشد، هدفی است که محققین در این پژوهش به دنبال آن هستند. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 15 زن و مرد در خرمآباد، قزوین و قم بود که با نمونهگیری غیر تصادفی نظری انجام شد. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که به دلیل محدودیتهای اجرایی بهصورت مجازی و از طریق واتساپ صورت گرفت. یافتهها: اطلاعات بهدستآمده در این پژوهش شامل سه محور اصلی نقش تعاملی فرد رسانه، محور دوم با عنوان استرسهای ادراکشده پس از مواجهه با اخبار مرگ در رسانههای مجازی و سومین محور با عنوان سبکهای مقابلهای افراد پس از مواجهه با اخبار مرگ و تجربه فشار روانی است که هریک دارای مضامین و زیرمضمونهای مختص به خود میباشد. نتیجهگیری: با توجه به نقش تعاملی فرد و رسانههای مجازی و تأثیراتی که میتوانند بر ایجاد استرس افراد بگذارند، مجموعه راهبردهای مقابلهای بهکار برده شده شامل مقابلههای اجتنابی (اجتناب از مواجهه با مشکل و حل آن)، تمرکززدایی ذهنی از بحران، مراقبتهای بهداشتی و طبی، تمرکز بر جنبههای مثبت زندگی، جستجوی حمایت و تکیهگاه و تغییر نگرش و فلسفه زندگی با زیر مؤلفههای مختص به هر یک، میتواند در قالب الگوهای کاربردی در مواقع بحرانی جهت پیشگیری از آسیبهای جسمانی و روانی و افزایش سطح سازگاری افراد بهکار برده شوند.
عارفه اسکندری؛ مصطفی نعیمی؛ علی فتحی آشتیانی؛ حجت الله فراهانی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر آمادهسازی نسخه فارسی مقیاس سالمخواری عصبی و ارزیابی ویژگیهای روانسنجی آن بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 639 نفر از افراد 18 تا 65ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، مورد آزمون قرار گرفتند. نسخه فارسی مقیاس سالمخواری عصبی پس از طی مراحل ترجمه - بازترجمه، تنظیم و همراه ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر آمادهسازی نسخه فارسی مقیاس سالمخواری عصبی و ارزیابی ویژگیهای روانسنجی آن بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 639 نفر از افراد 18 تا 65ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، مورد آزمون قرار گرفتند. نسخه فارسی مقیاس سالمخواری عصبی پس از طی مراحل ترجمه - بازترجمه، تنظیم و همراه با پرسشنامههای آزمون نگرش به خوردن و بهزیستی روانشناختی اجرا شد. روایی مقیاس از طریق روایی سازه، روایی همگرا و واگرا بررسی شد و برای سنجش اعتبار آن از روش محاسبه آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل عامل اکتشافی حاکی از وجود سه عامل شناختی، هیجانی و بالینی بود و نتایج تحلیل عامل تاییدی دلالت بر نیکویی برازش و مطلوببودن مدل بهدستآمده داشت. همبستگیهای معنادار بین عوامل بهدستآمده با مقیاسهای نگرش به خوردن و بهزیستی روانشناختی نیز روایی همگرا و واگرای مقیاس سالمخواری عصبی را تأیید کرد. اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 81/0 و عاملهای آن در دامنه 69/0 تا 73/0، اعتبار مرکب عوامل در دامنه 78/0 تا 82/0 به دست آمد. نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان گفت نسخه فارسی مقیاس سالمخواری عصبی ساختاری سه عاملی داشته و از روایی و اعتبار لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی با نمونه ایرانی برخوردار است.