مژگان آگاه هریس
چکیده
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با ...
بیشتر
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیدهای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخدهی به درمانهای معمول میکنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظمدهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعهکننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و بهطور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظمدهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاسهای آن (سرزنش خود و دیگران، نشخـوار فکـری، فاجـعهآمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزمهای یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانستهاند باعث نظمدهی هیجانهای منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.