سرور خبازثابت؛ علی پولادی ریشهری؛ مولود کیخسروانی؛ محمدرضا بحرانی
چکیده
مقدمه: در چند دهه اخیر برداشتهای تازهای از زیبایی شده و زیبایی به عنوان جذابیت و بینقصبودن تعریف میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع ...
بیشتر
مقدمه: در چند دهه اخیر برداشتهای تازهای از زیبایی شده و زیبایی به عنوان جذابیت و بینقصبودن تعریف میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیکهای زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل میشد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بودند که به شیوه نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای گرایش به جراحی زیبایی اعتمادیفر و امانی (1392)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005)، باورهای غیرمنطقی جونز (1969) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود. یافتهها: نتایج نشانداد که متغیرهای تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیشبینیکننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. همچنین تحلیل دادهها نشاندهنده مناسب بودن شاخصها بوده و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافتههای مدل ساختاری نشانداد که مسیر تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با تنظیم شناختی هیجان بهطور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار میباشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش، میتواند برای رواندرمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناختهای غیرمنطقی و آموزش سبکهای مقابلهای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.