ملیحه عابدزاده یامی؛ محمود جاجرمی؛ کاوه حجت
چکیده
مقدمه: نظریه سیستمهای مغزی رفتاری بیان میکند سطح فعالیت این سیستم با طیف وسیعی از اختلالات هیجانی ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی بیماران ام.اس براساس سیستمهای مغزی رفتاری با میانجیگری انعطافپذیری شناختی، اجتناب شناختی در قالب مدل علّی بود. روش: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل ...
بیشتر
مقدمه: نظریه سیستمهای مغزی رفتاری بیان میکند سطح فعالیت این سیستم با طیف وسیعی از اختلالات هیجانی ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی بیماران ام.اس براساس سیستمهای مغزی رفتاری با میانجیگری انعطافپذیری شناختی، اجتناب شناختی در قالب مدل علّی بود. روش: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران ام.اس. شهر مشهد بودند و نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (1972)، سیستم مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، انعطافپذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) و اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از مدل یابی ساختاری و نرمافزار 21Amos و 21SPSS استفادهشده است. یافتهها: نتایج نشان داد سیستم مغزی رفتاری فعالساز و انعطافپذیری شناختی رابطه منفی و معناداری با افسردگی دارند. سیستم مغزی رفتاری بازدارنده، اجتناب شناختی رابطه مثبت و معناداری با افسردگی دارند. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که اثر غیرمستقیم استانداردشده سیستم رفتاری فعالساز بر افسردگی معنادار است و سیستم بازدارنده نیز بهواسطه انعطافپذیری شناختی، اجتناب شناختی بر افسردگی اثر غیرمستقیم معناداری دارد. سیستم رفتاری فعالساز بهطور منفی و سیستم رفتاری بازدارنده بهطور مثبت میتواند افسردگی را پیشبینی کند.