stress
مصطفی بلقان آبادی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و از لحاظ روش پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهرستان مشهد در سال 1398 ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و از لحاظ روش پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهرستان مشهد در سال 1398 بودند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 180 نفر از بیمارانی که در کلینیکهای سطح شهر مشهد که توسط پزشک متخصص تشخیص بیماری قلبی- عروقی گرفتند بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامههای تیپ شخصیتی D دنولت (2005)، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998)، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسشنامه اضطراب فراگیر اسپیترز و همکاران (2006) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که تیپ شخصیتی D بهطور معناداری با اضطراب فراگیر (001/0>p)، کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معنادار دارد. همچنین اضطراب فراگیر نیز با کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد اضطراب فراگیر نقش میانجی در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی ایفا میکند (05/0>p). نتیجهگیری: با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که در رابطۀ بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران قلبی- عروقی، اضطراب فراگیر نقش میانجیگرانه ایفا میکند.
عاطفه محمدحسینی؛ عبدالزهرا نعامی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین صفت اضطرابی با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان اجرا شد. روش: جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399 بوده که بهصورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان این پژوهش پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین صفت اضطرابی با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان اجرا شد. روش: جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399 بوده که بهصورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان این پژوهش پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، سیاهه اضطراب صفت-حالت اشپیلبرگر (1970) پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و نیمرخ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکـر و همکاران (1987) را تکمیل کردند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین، برای بررسی معنیداری اثرات غیرمستقیم مدل پژوهش، روش بوتاستراپ به کار گرفته شد. یافتهها: نتایج تحلیلها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد که اثر اضطراب صفت بر اضطراب بیماری کرونا؛ و اثر اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک زندگی ارتقادهنده معنیدار است (0001/0P<). بهعلاوه، نتایج نشان داد که تمامی اثرات غیرمستقیم مدل معنیدارند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده اضطراب صفت میتواند با میانجیگری اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت تأثیرگذار باشد.
5. نقش رسانه ها و فناوری های جدید در ارتقای سلامت
ثمینه فتاحی؛ فرح نادری؛ پرویز عسگری؛ حسن احدی
دوره 6، شماره 21 ، خرداد 1396، ، صفحه 129-141
چکیده
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یک ریسک فاکتور اصلی برای دیابت، اختلالات قلبی-عروقی، سرطان( پروستات، روده، سینه و ...) میباشد. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش نوروفیدبک برولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن بود. روش: جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل زنان دارای اضافه وزن مراجعه کننده به دو کلینیک تغذیه شهر ساری بود. ...
بیشتر
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یک ریسک فاکتور اصلی برای دیابت، اختلالات قلبی-عروقی، سرطان( پروستات، روده، سینه و ...) میباشد. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش نوروفیدبک برولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن بود. روش: جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل زنان دارای اضافه وزن مراجعه کننده به دو کلینیک تغذیه شهر ساری بود. بدین منظور 30نفر از افراد دارای اضافه وزن به شیوه تصادفی در دو گروه نوروفیدبک و کنترل تقسیم شدند. در این پژوهش طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل، افراد گروه آزمایشی 10 جلسه نوروفیدبک دریافت کردند. هردو گروه آزمایشی و کنترل پرسشنامه ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. بعد از جمع آوری دادهها، برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافتهها: نتایج تفاوت معناداری بین گروههای نوروفیدبک و کنترل نشان داد. یعنی نوروفیدبک باعث کاهش ولع مصرف مواد غذایی و بهبود سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش نوروفیدبک میتواند به عنوان یکی از مداخلات درمانی تکمیلی در حوزه اضافه وزن مطرح شود.
فاطمه نوربالا؛ هادی بهرام احسان؛ احمد علیپور
دوره 5، شماره 17 ، فروردین 1395، ، صفحه 51-62
چکیده
مقدمه: طبق مدل طرحواره درمانی یانگ، سه سبک مقابلهای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی در مقابل فعال شدن طرحوارهها بکار میروند. نوع سبک مقابلهای غالب در مواجهه با رویدادها، بر میزان سلامت عمومی افراد مؤثر است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی وضعیت سلامت عمومی (جسم و روان) افراد بر اساس نوع سبک مقابلهای غالب (اجتناب و جبران افراطی) ...
بیشتر
مقدمه: طبق مدل طرحواره درمانی یانگ، سه سبک مقابلهای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی در مقابل فعال شدن طرحوارهها بکار میروند. نوع سبک مقابلهای غالب در مواجهه با رویدادها، بر میزان سلامت عمومی افراد مؤثر است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی وضعیت سلامت عمومی (جسم و روان) افراد بر اساس نوع سبک مقابلهای غالب (اجتناب و جبران افراطی) است. روش: به این منظور فرم کوتاه پرسشنامه زمینهیابی سلامت، پرسشنامه جبران افراطی یانگ ـ رای و پرسشنامه اجتناب یانگ ـ رای توسط 120 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که با نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، تکمیل گردید. تحلیل نتایج با روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نسخه ۱8 نرمافزار spss صورت گرفت. یافتهها: نتایج بیانگر رابطهی معنادار سبکهای مقابلهای اجتناب و جبران افراطی با وضعیت سلامت عمومی افراد بود (05/0p≤). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک مقابلهی جبران افراطی بیشترین نقش را در پیشبینی میزان سلامت عمومی افراد دارد. نتیجهگیری: هر دو سبک مقابلهای اجتناب و جبران افراطی تأثیر منفی بر سلامت عمومی دارند، اما در صورت غلبهی سبک مقابلهای جبران افراطی در مواجهه با مشکلات، آسیب بیشتری ازنظر جسمانی و روانی به افراد وارد میشود.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمد اورکی؛ مریم امیرآبادی؛ شیما حیدری
دوره 4، شماره 16 ، دی 1394، ، صفحه 31-42
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخصهای خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت. روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند و با پرسشنامههای کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت ـ صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخصهای خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت. روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند و با پرسشنامههای کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت ـ صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر اطلاعات موردنیاز جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد، ابعاد جسمی و اجتماعی با تمامی مؤلفههای سلامت روان رابطه معنیدار دارند. بعد روانی نیز با اضطراب و بیخوابی و افسردگی رابطه معنیدار دارد. بعد معنوی با اضطراب و بیخوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی و کیفیت کلی زندگی نیز با نشانه بدنی و افسردگی رابطه دارد. بین خشم درونریز با نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی و افسردگی، خشم برونریز با نشانههای بدنی و اضطراب و بیخوابی و خشم کلی با نشانههای بدنی، رابطه معنیدار وجود دارد. با توجه به نتایج، دو متغیر شاخص خشم و کیفیت زندگی، باهم ٥٨/٠ درصد واریانس سلامت عمومی را پیشبینی کردهاند. نتیجهگیری: با توجه به رابطه خشم و کیفیت زندگی با سلامت عمومی بیماران استومی، میتوان با آموزش مهارتهای زندگی و کنترل خشم به ارتقای کیفیت زندگی این بیماران پرداخته و سلامت جسم و روانشان را بهبود بخشید.
خانواده و سلامتی
محمود اکرامی؛ اعظم میرحاج
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1394، ، صفحه 98-112
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسه سطح سلامت عمومی وعزت نفس زنان سالمند آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران با دیگران است.روش: 40نفر زن سالمند که 20 نفر آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران و20 نفر هم از خارج انجمن به روش جورکردن گروه همتا انتخاب شدند. روش تحقیق علی مقایسه ای بوده و اطلاعات با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ وعزت نفس کوپراسمیت جمع آوری شده ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش مقایسه سطح سلامت عمومی وعزت نفس زنان سالمند آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران با دیگران است.روش: 40نفر زن سالمند که 20 نفر آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران و20 نفر هم از خارج انجمن به روش جورکردن گروه همتا انتخاب شدند. روش تحقیق علی مقایسه ای بوده و اطلاعات با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ وعزت نفس کوپراسمیت جمع آوری شده است.یافته ها: برپایه یافته یکم پژوهش با استفاده از مدل t تک نمونه ای ، سلامت عمومی و عزت نفس در جامعه زنان سالمند در حد بالا ارزیابی گردید. یافته دوم پژوهش براساس مدل t مستقل نشان داد که میزان هر دو متغیر در زنان سالمند آموزش دیده انجمن از زنان سالمند آموزش ندیده بیشترست(سطح معناداری 0/001). یافته سوم با استفاده از مدل رگرسیون خطی همزمان نشان داد سلامت عمومی باعزت نفس زنان سالمند رابطه دارد. یافته چهارم براساس مدل همخوانی مجذورکای این بود که بین عزت نفس و سلامت عمومی زنان سالمند با ویژگی های فردی آنان (میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، موقعیت شغلی، وضعیت اقتصادی، شرایط سلامتی) رابطه ای مشاهده نگردید. نتیجه گیری: آموزش زنان سالمند در سلامت عمومی و عزت نفس آنان تاثیر گذار است.
منصوره نیکو گفتار؛ محمد تقی سعیدی
دوره 3، شماره 10 ، شهریور 1393، ، صفحه 38-46
چکیده
هدف: جمعیت رو به گسترش سالمندان در دهههای اخیر، توجه خاص به مفهوم خردمندی به عنوان یک توانایی اثربخش را ضروری ساخته است. در پژوهش حاضر رابطه بین خردمندی و سلامت عمومی در افراد میانسال و سالمند شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. روش: در یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی 114 نفر(61 مرد و 53 زن) با میانگین سنی 23/66 و انحراف استاندارد 7/8 به روش نمونه ...
بیشتر
هدف: جمعیت رو به گسترش سالمندان در دهههای اخیر، توجه خاص به مفهوم خردمندی به عنوان یک توانایی اثربخش را ضروری ساخته است. در پژوهش حاضر رابطه بین خردمندی و سلامت عمومی در افراد میانسال و سالمند شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. روش: در یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی 114 نفر(61 مرد و 53 زن) با میانگین سنی 23/66 و انحراف استاندارد 7/8 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سه بعدی خردمندی (3D-WS) و پرسشنامه سلامت عمومی 28-GHQ پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: هر سه مؤلفه خردمندی شامل ژرفنگری، شناختی و عاطفی رابطه معنادار با زیر مقیاس های سلامت عمومی و نمره کل آن داشتند (05/0≥p). نتیجه گیری: خردمندی به عنوان پیش بینی کنندهای قابل اعتماد برای سلامت عمومی در سالمندان است و سالمندان خردمند در مقایسه با افرادی که از خردمندی کمتری برخوردارند پیری موفقیت آمیزتری داشته و از لحاظ شاخصه های سلامت عمومی در وضعیت بهتری به سر می برند.