دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128331020140610Comparing Interpersonal Problems in Male-to-Female Transsexuals before Sex Reassignment Surgery, after Sex
Reassignment Surgery and Normal Individualsمقایسه ابعاد مشکلات بین شخصی در افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت داده، تغییر جنسیت نداده و افراد عادی417981FAمحمد علیبشارتهیئت علمی دانشگاه تهران0000-0003-2571-2920فهیمهتولائیانکارشناسی ارشد دانشگاه تهرانJournal Article20130205Objective: Gender Identity Disorder (GID) or transsexualism is characterized by a<br />strong and persistent sense of inappropriateness of biological sex in given<br />individuals. Understanding, preventing and treating of this psychological disorder<br />provides a serious challenge for clinicians. In order to better understanding of<br />GIDs, the aim of the present study was to compare interpersonal problems<br />between three groups including transsexuals after sex reassignment surgery<br />(SRS), transsexuals before SRS and normal individuals.<br />Method: Thirty five Male-to-Female (MF) transsexuals (20 transsexuals before SRS,<br />15 transsexuals after SRS) and also twenty normal females participated in this<br />study. All participants were asked to complete the Inventory of Interpersonal<br />Problems (IIP-60).<br />Results: The results revealed that the higher average scores in dimensions of<br />interpersonal problems belonged to transsexuals before SRS, transsexuals after<br />SRS and normal individuals, respectively. The difference between transsexuals<br />after SRS and normal individuals was not significant in interpersonal problems<br />scales.<br />Conclusion: Based on these results, one can conclude that sex reassignment surgery<br />might reduce interpersonal problems of transsexuals.هدف: هدف این پژوهش مقایسه ابعاد مشکلات بین شخصی در افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت داده، تغییر جنسیت نداده و افراد عادی بود. <br />روش: سی وپنج فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی مذکر به مؤنث (بیست فرد تغییر جنسیت نداده و پانزده فرد تغییر جنسیت داده) و بیست فرد مؤنث عادی در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان مقیاس مشکلات بین شخصی (IIP-60) را تکمیل کردند. <br />یافته ها: نتایج نشان داد که بالاترین نمرات بهدست آمده در ابعاد مشکلات بین شخصی به ترتیب مربوط به افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت نداده، افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت داده و افراد عادی بود. تفاوت بین تغییر جنسیتی ها و افراد عادی در مشکلات بین شخصی معنادار نبود (05/0≥ p). <br />نتیجه گیری: تغییر جنسیت افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی میتواند مشکلات بین شخصی آنها را تا حدی کاهش دهد.دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128331020141230The Study of Comparative and Relationship of Emotional Intelligence and Coping Styles in Cancerous Patient
(Woman-Man, Single-Marital) Recourse to Therapeutic Centers in Tehranمطالعه تطبیقی هوش هیجانی و سبک های مقابله و بررسی رابطه آنها در بیماران سرطانی زن ـ مرد، مجرد ـ متأهل مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران1837982FAمرضیهعبادی وشمه سراکارشناس ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه علوم و تحقیقات آذربایجان غربیعلیخادمیاستادیار گروه روان شناسی، دانشگاه علوم و تحقیقات آذربایجان غربیJournal Article20130208Objective: Result showed emotional intelligence can be consider as an obstacle in<br />front of life's negative events like cancer. Therefore the role of coping process in<br />cancerous patients is so important for their health condition<br />Method: The method of study is descriptive and correlation. approximately statistic<br />cancer patients of Tehran is approximately 10000 to 12000, therefore, 400 patient<br />(269 woman and 131man) recourse to therapeutic centers of Tehran including<br />Imam Hossein Hospital and Dr. PayamAzadeh clinic were randomly selected and<br />completed the Scuttle emotional intelligence inventory and coping style scales<br />(CISS).<br />Results: The result of t-test showed there is no significant deference between<br />emotional intelligence and coping styles in man-woman and single- marital group<br />of cancerous patients. The result of Pearson correlation coefficient showed there<br />is positive relationship between emotional intelligence and its subscales and taskoriented<br />coping style. In addition there is positive relationship between emotional<br />intelligence and subscales and avoidance-oriented coping style.<br />Conclusion: This data can be useful for creating and clinical approaches and with<br />attention to important role of emotional intelligence and efficient coping styles<br />because of more healthy consequence and increase of patients resistance capacity<br />in front of difficult conditions and better capability with designing and<br />performance of efficient learning programs it can be help strong then and support<br />this elements.هدف: نتایج بررسی ها نشان داده هوش هیجانی میتواند سپری درمقابل حوادث منفی زندگی از جمله بیماری سرطان باشد. از طرفی درمبتلایان به سرطان نقش فرآیندهای مقابله در وضعیت سلامتی آنان بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی هوش هیجانی و سبک های مقابله بررسی رابطه آنها دربیماران مبتلا به سرطان زن ـ مرد و متأهل ـ مجرد شهر تهران می باشد. <br />روش: طرح پژوهش حاضر به صورت توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1391 میباشد که طبق جدول مورگان 400 بیمار به صورت تصادفی در (مرکز جرجانی) بیمارستان امام حسین تهران و کلینیک دکتر پیام آزاده، به پرسشنامه های هوش هیجانی schutte و مقابله با شرایط پر استرسCISS پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها آزمون t-test وضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. <br />یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t-test نشان داد هوش هیجانی و سبک های مقابله در بیماران مبتلا به سرطان (زن ـ مرد و مجرد ـ متأهل) تفاوت معناداری ندارد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با سبک مقابله مسأله مدار در بیماران مبتلا به سرطان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین دراین پژوهش بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با سبک مقابله اجتنابی در بیماران مبتلا به سرطان رابطه مثبت ومعناداری مشاهده شده است (05/0≥p). <br />نتیجه گیری: دریک موقعیت تنش زا همچون ابتلا به بیماری سرطان هوش هیجانی به دلیل پیامدهای سلامتی بیشتر خصوصاً در بکارگیری مقابله کارآمد، می تواند سبب افزایش ظرفیت ایستادگی این بیماران شود. بنابراین می توان با فراهم آوردن زمینه مداخله های روان شناختی درکنار درمان پزشکی به بهبود وضعیت روانی این بیماران کمک کرد.دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128331020130311Prediction of Elderly’s General Health by their Wisdomنقش پیش بین خردمندی در سلامت عمومی سالمندان3846983FAمنصورهنیکو گفتاراستادیار گروه روان شناسی، دانشگاه پیام نورمحمد تقیسعیدیکارشناس ارشد روانشناسی دانشگاه پیام نورJournal Article20121113Objective: Since attention of the elderly is progressing rapidly in developing<br />countries in recent years, special attention to wisdom as an effective ability is<br />necessary. The relationships between wisdom and mental health in Iranian<br />elderly were examined in this study.<br />Method: In a descriptive-analytic study, 114 older adults (61 males and 53 females)<br />were selected by available sampling method and completed the Three-<br />Dimensional Wisdom Scale(3D-WS) and General Health Questionnaire (GHQ).<br />Data was analyzed through descriptive statistics, correlation coefficients and<br />regression analysis.<br />Findings: Results confirmed significant relationship between components of wisdom<br />and mental health in sample group.<br />Conclusions: Results indicate that Wisdom is a reliable predictor for mental health<br />in elderly population. Among the three wisdom dimensions (cognitive<br />dimension, Reflective dimension , affective dimension) were predictors of<br />general health.هدف: جمعیت رو به گسترش سالمندان در دهههای اخیر، توجه خاص به مفهوم خردمندی به عنوان یک توانایی اثربخش را ضروری ساخته است. در پژوهش حاضر رابطه بین خردمندی و سلامت عمومی در افراد میانسال و سالمند شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. <br />روش: در یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی 114 نفر(61 مرد و 53 زن) با میانگین سنی 23/66 و انحراف استاندارد 7/8 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سه بعدی خردمندی (3D-WS) و پرسشنامه سلامت عمومی 28-GHQ پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. <br />یافته ها: هر سه مؤلفه خردمندی شامل ژرفنگری، شناختی و عاطفی رابطه معنادار با زیر مقیاس های سلامت عمومی و نمره کل آن داشتند (05/0≥p). <br />نتیجه گیری: خردمندی به عنوان پیش بینی کنندهای قابل اعتماد برای سلامت عمومی در سالمندان است و سالمندان خردمند در مقایسه با افرادی که از خردمندی کمتری برخوردارند پیری موفقیت آمیزتری داشته و از لحاظ شاخصه های سلامت عمومی در وضعیت بهتری به سر می برند.دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128331020141230The Effectiveness of LEARN New Program on Reduction of Perceived Stress and Worry among Studentsتأثیر برنامه جدید لرن (LEARN) در کاهش استرس ادراک شده و نگرانی دانشجویان4763984FAالهامموسویکارشناس ارشد روان شناسی عموی، دانشگاه پیام نور، تهراناحمدعلی پوراستاد گروه روان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهرانمژگانآگاه هریساستادیار گروه روان شناسی، دانشگاه پیام نور، گرمسار0000-0002-2949-0192حسینزارعاستاد گروه روان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران0000000160880458Journal Article20140609Objective: This research was conducted to assess the effectiveness of LEARN stress<br />management program on reduction of perceived stress and worry among female<br />students of Payame Noor University in Tehran.<br />Method: For this reason, among volunteers who their scores in perceived stress scale<br />were one standard deviation more than average (M=27.26, SD=8.32) and so they<br />were realized stressful, twenty- six participants, regarding to exclude- include<br />criteria were selected and randomly assigned into two experimental and control<br />groups. All participants filled out all of the items of perceived stress scale and<br />Pennsylvania state worry questionnaire prior to and after LEARN program to<br />experimental group.<br />Results: Data analysis by using repeated measures method revealed that perceived<br />stress and worry significantly improved among participants of experimental<br />group in comparison to control group (pConclusion: Therefore, LEARN program by its components could affect the stress<br />cycle in different aspects, and led to stress and worry reduction.هدف: این پژوهش بررسی تأثیر برنامه مدیریت استرس لرن (LEARN) در کاهش استرس ادراک شده و نگرانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران انجام شد. <br />روش: بدین منظور از میان افراد داوطلبی که نمره آنها در مقیاس استرس اداراک شده یک انحراف استاندارد بیشتر از میانگین (32/8,SD=26/27M=) بود و بر این اساس پراسترس تشخیص داده شدند، 26 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از ارائه برنامه لرن به آزمودنی های گروه آزمایش به کلیه گویه های مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا پاسخ دادند. <br />یافته ها: تحلیل داده ها با به کارگیری آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که نمرات آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر یک از متغیرهای استرس ادراک شده و نگرانی به طور معنادار بهبود یافته است (05/0>P). <br />نتیجه گیری: بنابراین برنامه LEARN میتواند به واسطه مؤلفه هایش با تحت تأثیر قرار دادن چرخه استرس از جهات مختلف، به کاهش استرس و نگرانی منتهی شود.دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128331020140528The Relationship between the Five Factors of Personality and Alexithymia with Mental Health in MS Patientsارتباط ابعاد پنج گانه شخصیت و آلکسی تایمیا با سلامت روان بیماران اسکلروز مولتیپل (MS)6479985FAزیبابرقی ایرانیاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهرانمجتبیبختیکارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه پیام نور، تهرانمجمد جوادبگیانکارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه پیام نور، تهرانشجاعکرمیکارشناسی ارشد روان شناسی کودکان استثنائی، دانشگاه پیام نور، تهرانJournal Article20140102Objective: Unfortunately one of the diseases in the present century, which affects the<br />youths particularly the young girls and women, is the multiple sclerosis (MS).<br />Given numerous numbers of MS patients and importance of identifying effective<br />acts to promote their Mental Health, this study accomplished to review the<br />association between the five factors of personality, Alexithymia and the Mental<br />Health of MS patients.<br />Method: This descriptive study selected 218 MS patients with simple random<br />sampling method (157 females and 61 males). In Lorestan Province, Iran. The<br />measurement tools were employed included: 1. Demographic Questionnaire; 2.<br />the NEO Five-Factor Inventory- Revised (NEO-FFI-R) 3. the alexithymia<br />Inventory, and 4. General Health Questionnaire (GHQ-28). In this study,<br />Multiple Regression Analysis and Pearson Correlation Test have been adapted<br />for data analysis.<br />Results: The results indicated that some variables such as neuroticism,<br />conscientiousness, difficulty describing feelings and difficulty identifying<br />feelings are significant predicators for Mental Health in those who suffered from<br />MS.<br />Conclusion: These findings indicate that, personality and Alexithymia are almost<br />influential factors on MS patients’ mental health. Findings also has important<br />implications on the education and mental health’s improvment of MS patients.هدف: یکی از بیماریهای قرن حاضر که متأسفانه اکثر جوان ها بخصوص دختران و زنان جوان به این بیماری مبتلا می شوند، بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشد. با توجه به تعداد زیاد این بیماران و اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سلامت روان آنان، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین پنجگانه شخصیت و آلکسی تایمیا با سلامت روان بیماران اسکلروز مولتیپل (MS) انجام گردید. <br /> روش: این مطالعه از نوع توصیفی با نمونه گیری تصادفی ساده در بین 218 نفر بیمار مبتلا به MS در استان لرستان (157نفر زن و 61 نفر مرد) انجام گردید. ابزارهای اندازهگیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، 2) پرسشنامه شخصیت نئو، 3) پرسشنامه آلکسی تایمیا، 4) پرسشنامه سلامت عمومی. در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفت. <br /> یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای روانرنجوریی، وظیفه شناسی، دشواری در توصیف احساسات و دشواری در شناسایی احساسات ارتباط معناداری با سلامت روان کسانی که از اماس رنج می برند، دارد. <br />نتیجه گیری: این یافته ها بیان می کند که مؤلفه های شخصیت و آلکسی تایمیا ازمتغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر سلامت روان مبتلایان اماس هستند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی بیماران اماس دارد.دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128331020140303The Relation of Religious Orientation and Attitudes toward Death with Quality of Life and Somatization Symptoms in Womenارتباط جهت گیری مذهبی و نگرش نسبت به مرگ با کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی در زنان8097986FAسجادبشر پورهیئت علمی دانشگاه محقق اردبیلی0000-0002-2920-2605بابکوجودیکارشناسی ارشد دانشگاه تبریزنسترنعطاردکارشناسی ارشد بالینی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20121225Objective: Current study was conducted in order to investigate the relationship of<br />religious orientation and death attitudes with quality of life and somatization<br />symptoms in women.<br />Method: Whole women, lived in Urmia in spring 2012, comprised statistical society<br />of this study. 140 women, who had been selected randomly by multistage cluster<br />sampling method, responded orderly to the questionnaires of religious orientation,<br />attitudes toward death, quality of life and somatization symptoms .Collected data<br />were analyzed by Pearson correlation and regression tests.<br />Results: The results showed that quality of life has a positive correlation with internal<br />religious orientation and the attitudes of approach acceptance toward death.<br />Somatization symptoms also related positively to the attitudes of avoidance of<br />death and escape acceptance. Furthermore results of regression analyze showed<br />that 14 percent of women’s life quality variance was explained by internal<br />religious orientation and the attitudes of avoidance of death. Regression of<br />somatization symptoms based on religious orientation and attitudes about death<br />was not significant.<br />Conclusion: This results reveal religious and spiritual bases and consequently the<br />death attitudes as one of the effective variables on the women quality of life and<br />their health.هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط جهت گیری مذهبی و نگرش نسبت به مرگ با کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی در زنان انجام گرفت. <br />روش: کلیه زنان ساکن شهر ارومیه در بهار سال 1391 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 140 زن که به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحله ای از بین این جامعه انتخاب شده بودند به پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، نگرش نسبت به مرگ، کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. <br /> یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت زندگی رابطه مثبتی با جهت گیری مذهبی درونی و نگرش پذیرش فعالانه مرگ دارد. علائم جسمانی سازی نیز به طور مثبت به نگرشهای اجتناب از مرگ و پذیرش با گریز مرگ مرتبط بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 14 درصد از کل واریانس کیفیت زندگی زنان به وسیله جهت گیری مذهبی درونی و نگرشهای اجتنابی نسبت به مرگ تبیین میشود، نتایج تحلیل رگرسیون علائم جسمانی سازی بر اساس جهت گیری مذهبی و نگرشهای مرگ معنی دار به دست نیامد. <br />نتیجه گیری: این نتایج پایه های معنوی و مذهبی و به تبع آن نگرشهای فرد نسبت به مرگ را به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر سلامت و کیفیت زندگی انسان به ویژه زنان مطرح می کنند. دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128331020140823Coping Strategies and Attachment Styles in Individuals with Disorder and without It Gender Identity (A Comparison Study)مقایسه راهبردهای مقابله ای و سبک های دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی971153157FAمهشیدجعفرزادهکارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور، تهراناحمدعلیپوراستاد، گروه روانشناسی، دانشگاه پیامنور، تهران0000-0002-0208-969محمداورکیدانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران0000-0002-2869-9146عزیز رضاقاسم زادهمربی، دانشگاه علمی کاربردی، تهرانJournal Article20130825Objective: The aim of article was to study the coping strategies and attachment styles<br />in individuals with gender identity disorder and without it.<br />Method: The research was a causal-comparative study. The society of the study<br />included all individuals with or without Gender identity disorder in Tehran. 60<br />individuals were selected through available sampling method, 30 individuals with<br />sexual identity disorder and 30 individuals without it; which had been matched by<br />age, educational and social levels. They were handed to fill the coping strategies<br />inventory of Carver, Scheier and Weintraub (1989) and Revised Adult<br />Attachment Scale. In analysis of data analysis and t test are applied.<br />Results: Results indicated that insecure attachment style is more common among<br />individuals with gender identity disorder than others without it, and they use<br />emotion focused coping strategies than others without it.<br />Conclusion: According to the results, attachment styles affect adult relationships,<br />mental health and coping strategies.هدف: هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابلهای و سبکهای دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی میباشد. <br />روش: این پژوهش بر اساس طرح علی مقایسهای انجام شده است. جامعه آماری تعریف شده در این تحقیق شامل همه افراد دچار اختلال هویت جنسی و افراد عادی همتای آنها در شهر تهران بودند. بدین ترتیب که دو گروه افراد با اختلال هویت جنسی(30 نفر) و سالم بدون اختلال هویت (30 نفر) که با روش نمونهگیری در دسترس و باتوجه به متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات و سن همتا شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به پرسشنامه راهبردهای مقابلهای کارور، شایر و وینتراب (۱۹۸0) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) پاسخ دادند دادهها با روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. <br />یافتهها: تحلیل نتایج نشان داد که افراد دارای اختلال هویت جنسی نسبت به افراد بدون اختلال هویت جنسی از سبک دلبستگی ناایمنتری برخوردارند و از راهبردهای مقابلهای هیجانمدار استفاده میکنند737/8 =F و 01/0˂P. <br />نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که سبکهای دلبستگی افراد در روابط بزرگسالی، سلامت روان و استفاده از راهبردهای مقابلهای آنها در برابر مشکلات زندگی تأثیرگذار است.