2024-03-29T13:16:30Z
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1114
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
نقش سواد سلامت، بهزیستی روانشناختی و خودکارآمدی در پیشبینی کیفیت زندگی بیماران مبتلابه دیابت نوع 2
حسن
شفیعی
شادی
نصیری
مقدمه: هدف این پژوهش پیشبینی کیفیت زندگی بیماران دیابت نوع 2 بر اساس بهزیستی روانشناختی، سواد سلامت و خودکارآمدی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران دیابتی مراجعهکننده به کلینیک دیابت بیمارستان امام صادق (ع) شهر دلیجان در سال 1396 تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل 150 بیمار دیابتی نوع دو بود که بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای کیفیت زندگی، بهزیستی روانشناختی، سواد سلامت بزرگسالان ایرانی و خودکارآمدی در مدیریت دیابت استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد 59 درصد کیفیت زندگی بیماران دیابتی توسط متغیرهای بهزیستی روانشناختی (59/0=β،001/0p=)، سواد سلامت (40/0=β،001/0p=) و خودکارآمدی (34/0=β،001/0p=) قابل پیشبینی است. نتیجهگیری: سواد سلامت، بهزیستی روانشناختی و خودکارآمدی در مدیریت دیابت نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارند و این یافته تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی در بیماران دیابتی دارد.
سواد سلامت
کیفیت زندگی
بهزیستی روانشناختی
خودکارآمدی
دیابت نوع دو
2020
04
20
7
22
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6685_5ae1e89904953a9c3ab119953831297f.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
ارزیابی مدل بسطیافته کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری قلب
فاطمه
دائمی
جعفر
حسنی
مهدی
اکبری
شکوفه
حاج صادقی
مهدی
اکبرزاده
مقدمه: کیفیت زندگی نسبت به وضعیت سلامت یا بیماری جایگاه ویژهای برای سیاستگذاران و متخصصان مراقبتهای بهداشتی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی مدل بسطیافته کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری قلب بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. از تمام بیماران عروق کرونری قلب مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر تهران و کرج 650 نفر با روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه ادراک بیماری، پرسشنامه کیفیت زندگی، مقیاس خودمدیریتی، مقیاس بهزیستی هیجانی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و مقیاس کیفیت زندگی وابسته بهسلامت در بیماران عروق کرونری پاسخ دادند. یافتهها: نتایج نشان داد مدل توسعه دادهشده ویلسون از برازش مطلوبی برخوردار است؛ یعنی با افزوده شدن خودمدیریتی و بهزیستی روانشناختی، اجتماعی و هیجانی میتوان این مدل را برای تبیین کیفیت زندگی پذیرفت. بااینحال نسبت به مدل اولیه شاخصهای بهزیستی به علت چند همخطی و روابط چندگانه بالا بهعنوان یک سازه تحت عنوان بهزیستی جامع باید در نظر گرفته شود. همچنین خودمدیریتی میتواند تبیینکننده بهزیستی جامع باشد. نتیجهگیری: خودمدیریتی و شاخصهای مثبتنگر بهزیستی میتواند در فرایند شکلگیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در بیماران عروق کرونری نقش ویژهای داشته باشد.
کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی
خودمدیریتی
بهزیستی
بیماری عروق کرونری قلب
2020
04
20
23
44
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6686_e2848d28de7a680c49555a5ec4dd971e.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی در افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم
فرشته
پورمحسنی کلوری
آیدا
شجاعی
عیسی
جعفری
مهری
مولایی
مقدمه: سرطان خون یکی از شایعترین سرطانها است، شیوع بالایی داشته، پیامدهای روانی و اجتماعی زیادی برای بیمار به همراه دارد و عوامل مختلفی در شکلگیری و تشدید آن نقش دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بیماران مبتلا به سرطان خون و افراد سالم انجام گرفت. روش: روش پژوهش، علیمقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان خون بستری در بیمارستانهای ولیعصر، شمس، شهریار و شهید قاضی شهر تبریز بودند؛ نمونه پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از بیماران و همراهان آنها بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند و به لحاظ سن، جنس، تأهل و سطح تحصیلات باهم همتا شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه نئو (مک کری و کاستا، 1985)، تحمل ابهام (مک لین، 1993) و مقیاس مقابله مذهبی (پارگامنت، 2000)، استفاده گردید. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که بین نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بین افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم تفاوت معنیداری وجود دارد، افراد مبتلا به سرطان خون در روانرنجوری، تحمل ابهام پایین و مقابله مذهبی منفی نمرات بالاتری نسبت به افراد سالم کسب کردند و افراد سالم نیز در متغیرهای برونگرایی، گشودگی به تجربه، توافقپذیری، باوجدان بودن، مقابله مذهبی مثبت و تحمل ابهام بالا نمرات بالاتری نسبت به افراد مبتلا به سرطان خون داشتند (01/0p<). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که برخی ویژگیهای شخصیتی و راهکارهای مقابلهای مذهبی سازگارانه و ناسازگارانه برخورد با بیماری میتواند بر علائم بیماری و مقابله مؤثر با آن تأثیر گذاشته و به متخصصان بالینی در تدوین مداخلات درمانی جهت درمان مؤثرتر به این بیماران کمک نماید.
تحمل ابهام
سرطان
مقابله مذهبی
نیمرخ شخصیتی
2020
04
20
45
60
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6687_e6add43070263cb10f8859901ecb8b8b.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر نشانگرهای زیستی (HbA1C و گلوکز خون) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو
ماشااله
یزدی
مجید
صفارنیا
حسین
زارع
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشیدرمانمبتنیبرکیفیتزندگیودرمانمبتنیبرتنظیمهیجانبر نشانگرهای زیستی (HbA1C و گلوکز خون) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلابهدیابتنوعدومراجعهکنندهبهبیمارستان ایرانی شهر دبی بود. 45 نفر از بیماران بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروههای آموزش تحت درمانمبتنیبرکیفیتزندگی وتنظیمهیجان قرار گرفتند. مقادیر هموگلوبینگلیکوزیله و قندخون ناشتا بیماران قبل، بعد و سه ماه بعد از مداخله اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و تنظیم هیجان بر نشانگرهای زیستی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر است (01/0p≤). مقایسه میانگینهای دو گروه آزمایش نشان داد که تفاوت معناداری بین اثربخشی آنها بر روی HbA1C وجود ندارد (05/0<p)؛ اما تفاوت معناداری بین اثربخشی آنها بر میزان گلوکز خون در مرحله پسآزمون وجود داشت (01/0p≤). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمانمبتنیبرکیفیتزندگی و تنظیمهیجان را در کنترل میزان گلوکز خون و HbA1C بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 نشان داد.
درمان مبتنی برکیفیت زندگی
درمان مبتنی برتنظیم هیجان
هموگلوبین گلیکوزیله
گلوکزخون
دیابت نوع دو
2020
04
20
61
78
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6688_08935b267c41cbd5e8b35a50960cf63e.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
نقش میانجی تابآوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان
سیده حکیمه
موسوی
رضا
باقریان -سرارودی
فرحناز
مسچی
جواد
خلعتبری
بیوک
تاجری
مقدمه: سواد سلامتبیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی تابآوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: در این مطالعه مقطعی و همبستگی 213 بیمار مبتلا به سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و بصورت پیدرپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامههای نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و تابآوری را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و LISREL با روش تحلیل مسیر تجزیهوتحلیل گردید. یافتهها: نتایج نشان داد همه مؤلفههای سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با تابآوری رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافتهها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلا به سرطان افزایش یابد، میزان تابآوری در بیماران بهطور معناداری افزایش مییابد. نتیجهگیری:به نظر می رسد تابآوری نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان دارد؛ بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکلهای روانشناختی و ادغام آنها با برنامههای درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
سواد سلامت
تابآوری
کیفیت زندگی اختصاصی
سرطان پستان
2020
04
20
79
94
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6689_711349ff54666c8ef902ccb2dca457bf.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعهپسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان
رضا
شباهنگ
فرزین
باقری شیخانگفشه
مرضیه
شهریاری سرحدی
عادله
یوسفی سیاکوچه
وحید
حاجی علیانی
مقدمه: بیماریهای جسمانی همچون سرطان علاوه بر پیامدهای منفی می توانند پیامدهای مثبتی را نیز موجب گردند که تحت عنوان پیامدهای مثبت بیماری شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان صورت گرفت. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به سرطان بیمارستانهای شهر رشت (ناحیه یک) در سال 1398 بودند که ازاینبین، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. بهمنظور جمع آوری دادهها، از پرسشنامه چشم انداز امیدوارانه (سودرگرن و هایلند، 2000)، مقیاس امیدواری (اسنایدر و همکاران، 1991) و مقیاس تمایلات رفتاری جامعه پسند (بامستیگر و سیگل، 2019) در انتها، تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. یافتهها: گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری در مقایسه با گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح پایین پیامد مثبت بیماری، نمرات بالاتری در امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند کسب کردند. نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش، گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری، امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند بیشتری دارند. ازاینرو، ارائه مداخلاتی برای افزایش پیامدهای مثبت بیماری سرطان می توانند به افزایش امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند منجر گردد.
پیامدهای مثبت بیماری
امیدواری
تمایلات رفتار جامعهپسند
بیماری سرطان
2020
04
20
95
112
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6690_6e7486df4b36c6a02e07a963a42bc925.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
تأثیر درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی
مهدی
عبداله زاده رافی
علی
گل باف
مقدمه: هدف این پژوهش تأثیر درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی بود. روش: روش این پژوهش به شیوۀ نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیۀ بیماران دیابتی عضو انجمن دیابت شهر مشهد در سال 1397 بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بهصورت همتا در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جای داده شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهنآگاهی را طی 8 جلسه دریافت نمودند و گروه کنترل فقط از درمان رایج استفاده کردند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه های پیروی از دستورات پزشک (هیز و همکاران، 1994) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که پیروی از دستورات پزشک بیماران شرکتکننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهصورت معناداری افزایش یافته بود (05/0 > P). نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر ذهنآگاهی باعث افزایش پیروی از دستورات پزشک بیماران دیابتی میشود.
درمان مبتنی بر ذهن آگاهی
پیروی از دستورات پزشک
بیماران دیابتی
2020
04
20
113
126
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6691_570245c951ed48d0f72c0d24c8996615.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس
علی محمد
رضایی
طیبه
شریفی
احمد
غضنفری
الهام
افلاکی
محمد جعفر
بهره دار
مقدمه: لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده میگردد. این تغییر در ساختار خلقی افراد باعث ایجاد افسردگی و تغییر در کیفیت زندگی افراد میگردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برافسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با یک گروه گواه میباشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستانهای شهر شیرازمیباشد (N=750), که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه گواه 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) تقسیم شدند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس افسردگی بک، اضطرابزونگ (SAS) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. یافتهها: دادههای گرداوری شده با روش تحلیل کواریانس نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پسآزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p <0.001). نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر روشهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر بهبود افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی آزمودنیهای مورد مطالعه دارد. برای تبیین میتوان چنین گفت که رویکرددرمانی مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری لوپوس سیستمیک تحت درمان مناسباست چرا که با زندگی روزمره ورفتارهای آنها درطی روز همخوانی دارد.
لوپوس
شفقت درمانی
افسردگی
اضطراب
کیفیت زندگی
2020
04
20
127
144
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6692_a4364c39cc952e56ad24b850c228d116.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
رابطه روشهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان
نگار
عظیم زاده طهرانی
محمد حسین
بیاضی
محسن
شاکری نسب
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین روشهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان کلینیک آنکولوژی و رادیوتراپی رضا (ع) مشهد در سال 1397 تشکیل دادهاند که تعداد 100 نفر از آنان بهصورت نمونه هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی احتشام زاده (1388)، پرسشنامه انسجام روانی فلنسبرگ و همکاران (2006)، مقیاس سازگاری با سرطان واتسون (1988) و پرسشنامه تحمل درد مک گیل (2008) بود. یافتهها: تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون نشان داد بین روشهای مقابله اسلامی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنیدار وجود دارد؛ و در خرده مقیاسهای آنها، بعد رفتاری و بعد عاطفی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنیدار وجود دارد؛ و تنها در بعد شناختی ارتباط معنیداری دیده نمیشود (01/0). همچنین بین احساس انسجام روانی، با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنیدار وجود دارد. نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی میتوانند پیشبینیکننده سازگاری مناسب فرد با بیماری و تحمل درد گردد.
روشهای مقابله اسلامی
احساس انسجام روانی
سازگاری با بیماری
تحمل درد
سرطان پستان
2020
04
20
145
160
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6693_ab7d730027aff7f511c32ee7600d453c.pdf
روانشناسی سلامت
2322-1283
2322-1283
1399
9
33
ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همهگیری ابتلا به ویروس کووید-19
مهناز
علی اکبری دهکردی
طیبه
محتشمی
معصومه
تدریس تبریزی
مقدمه: با توجه به شرایط کنونی شیوع ابتلا به ویروس کرونا همه متخصصین و همه مردم میدانند که بهترین روش شکست آن، در خانه ماندن است. در همین راستا ماندن در خانه به سبک زندگی جدیدی نیاز دارد که اگر افراد نکات سبک زندگی جدید را رعایت نکنند، ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی آنان شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همهگیری ابتلا به ویروس کرونا طراحی شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی 350 نفر از ساکنین شهر تهران (200 زن و 150 مرد) از طریق فراخوان اینترنتی اجرا شد. دادهها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرمافزار Spss-24 تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 2 عامل سبک زندگی سالم و سبک زندگی شاد بود که درمجموع 6/34 درصد واریانس کل را تبیین میکنند. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس (77/0 α=) و عوامل سبک زندگی سالم (73/0 α=) و سبک زندگی شاد (81/0 α=) بود. نمرات استاندارد محاسبه و دامنه نمرات عاملها و کل پرسشنامه بر اساس نمرات استاندارد به سه دامنه ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحیشده از کفایت لازم برخوردار است و میتواند در پژوهشهای آینده مورد استفاده قرار گیردو این مقیاس برای سنجش این سازه در نمونههای ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
سبک زندگی
قرنطینه خانگی
ویروس کووید-19
2020
04
20
161
177
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_6793_1db32488bd59b4eeebee4c83eaaef07d.pdf