جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
رزیتا گوهرشاهی؛ عبدالله مفاخری؛ محمد محمدی پور
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتنپذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه میباشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتنپذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه میباشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402بود که به مراکز درمانی، مراجعه کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی درسه گروه طرحواره درمانی ( 15 نفر)، درمان پذیرش وتعهد ( 15 نفر) و گروه گواه ( 15 نفر) تقسیم شدند. برای ارزیابی خویشتنپذیری از پرسشنامه چمبرلند و هاگا (2001) و جهت سنجش نشخوار فکری از آزمون تری نور و همکاران (۲۰۰۳) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. گروه آزمایش طرحواره درمانی تحت مداخله بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش پذیرش و تعهد تحت مداخله درمانی هیز و همکاران (2012) به مدت ده جلسه یک ساعته قرار گرفتند. دادهها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی (P<0/01)، (63/29F=) و خویشتنپذیری (P<0/01)، (83/49F=) مؤثر است و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد بین دو گروه پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی تفاوت معناداری در خویشتنپذیری و نشخوار فکری وجود دارد (P<0/05)؛ بنابراین پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری بر کاهش نشخوار فکری و افزایش خویشتنپذیری زنان داشته است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت: با آموزش رویکردهای درمانی روانشناختی مانند طرحواره و درمان پذیرش و تعهد به زنان میتوان در کنترل دیابت و پیشگیری از پرخوری عصبی آنان کمک کرد. همچنین با کنترل پرخوری عصبی میتوان آنان را از عوارض جانبی آسیب های جسمانی، روانی و اجتماعی پرخوری عصبی حفظ کرد و بدین ترتیب مادران سالمتر و جامعه سالمتری داشت.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
فاطمه باقری فرد؛ کبری کاظمیان مقدم؛ سحر صفرزاده؛ فرشاد بهاری
چکیده
مقدمه: رواندرمانی که امید را هدف اصلی تغییر قرار دهد، برای بیماران مبتلا به دیابت حائز اهمیت خواهد بود و سبب افزایش پیروی بیماران از رفتارهای خودمراقبتی و ایجاد احساس بهبودی و رضایت از کنترل بیماری خواهد شد. براین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی امید درمانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا ...
بیشتر
مقدمه: رواندرمانی که امید را هدف اصلی تغییر قرار دهد، برای بیماران مبتلا به دیابت حائز اهمیت خواهد بود و سبب افزایش پیروی بیماران از رفتارهای خودمراقبتی و ایجاد احساس بهبودی و رضایت از کنترل بیماری خواهد شد. براین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی امید درمانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد.
روش: این پژوهش نیمهآزمایشی و از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل مبتلا به دیابت نوع 2 شهر اهواز که در سال 1400 عضو انجمن دیابت این شهر بوده که از میان آنها با استفاده از روش هدفمند و بر اساس نمرات مقیاس اجتناب شناختی- رفتاری (اتنبرگ و دابسون، 2004) و مقیاس فعالیتهای خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) در پیشآزمون، 40 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی، آموزش امیددرمانی را به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله بار دیگر دو گروه پرسشنامههای پژوهش را تکمیل کردند و دادهها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تکمتغیری با استفاده از نرمافزار SPSS-24 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که امید درمانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی نوع 2تأثیر معنیداری داشت (05/0>p).
نتیجهگیری: لذا بر اساس یافتههای حاصل از این پژوهش، امید درمانی میتواند روشی مؤثر برای کاهش اجتناب شناختی-رفتاری و افزایش فعالیتهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 باشد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمدرضا تمنایی فر؛ اعظم منصوری نیک؛ فرشته ملک زاده کاشانی
چکیده
مقدمه: درد مزمن به عنوان یک مشکل شایع میتواند بر سلامت جسمانی، بهزیستی روانی و کیفیت زندگی بیماران تأثیر گذارد. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری ناگویی هیجانی و تعدیلکنندگی تابآوری در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و کیفیت زندگی مبتلایان به درد مزمن انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع مدلسازی معادلات ساختاری ...
بیشتر
مقدمه: درد مزمن به عنوان یک مشکل شایع میتواند بر سلامت جسمانی، بهزیستی روانی و کیفیت زندگی بیماران تأثیر گذارد. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری ناگویی هیجانی و تعدیلکنندگی تابآوری در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و کیفیت زندگی مبتلایان به درد مزمن انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مبتلایان به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیکهای درمانی شهر کاشان در سال 1401 بودند که از میان آنها تعداد 181 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامههای سبک دلبستگی (کالینز و رید، 1989)، پرسشنامه ناگویی هیجانی (تورنتو، 1992) و مقیاس تابآوری (کانر و دیویدسون،2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی-فرم کوتاه بهکاربرده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد ناگویی هیجانی رابطه بین دلبستگی ناایمن اضطرابی و کیفیت زندگی (۰1/۰p<،347/۰-β=) و دلبستگی ناایمن وابستگی و کیفیت زندگی (۰5/۰p<،188/۰-β=) مبتلایان به درد مزمن را میانجی میکند. همچنین تابآوری رابطه بین ناگویی هیجانی و کیفیت زندگی مبتلایان به درد مزمن را تعدیل میکند (۰5/۰p<،121/۰-β=).
نتیجهگیری: در بیماران مبتلا به درد مزمن سبک دلبستگی ناایمن میتواند از طریق ناگویی هیجانی بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد و تابآوری عامل محافظتکننده تأثیر منفی ناگویی هیجانی بر کیفیت زندگی این بیماران است. این نتایج تلویحات مهمی برای متخصصان بالینی و تحقیقات در زمینه روانشناسی سلامت دارد
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
الهام ضمیرپور مقدم نیا؛ اسحق رحیمیان بوگر؛ سیاوش طالع پسند
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبکهای دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطهای مکانیسمهای دفاعی انجام گرفت.
روش: در یک طرح همبستگی با روش مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکتکننده به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند دادهها با پرسشنامههای رفتار خوردن داچ، پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبکهای دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطهای مکانیسمهای دفاعی انجام گرفت.
روش: در یک طرح همبستگی با روش مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکتکننده به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند دادهها با پرسشنامههای رفتار خوردن داچ، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسشنامه سبکهای دفاعی و فرم کوتاه مقیاس سطوح کارکرد شخصیت توسط افراد نمونه جمعآوری شد.
یافتهها: سطح کارکرد شخصیت (52/0) و سبکهای دلبستگی ایمن (91/0)، اضطرابی (39/0) و اجتنابی (51/0) بر غذا خوردن هیجانی اثر ساختاری مستقیم دارد (05/0>P). سطح کارکرد شخصیت با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدیافته (76/0)، رشدنایافته (83/0) و روانآزرده (79/0) بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (61/0)، اضطرابی (61/0) و اجتنابی (72/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدیافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (78/0)، اضطرابی (60/0) و اجتنابی (79/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی رشدنایافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبکهای دلبستگی ایمن (86/0)، اضطرابی (67/0) و اجتنابی (73/0) با درنظرگرفتن عامل واسطهای مکانیزمهای دفاعی روانآزرده بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P).
نتیجهگیری: از آنجا که اختلال در شخصیت با پرخوری و خوردن کنترل نشده ارتباط دارد لذا میتوان اینطور نتیجهگیری نمود که افراد دارای پرخوری، کارکرد شخصیت ناسازگار بالاتر و کارکرد شخصیت سازگار پایینتری دارند. بر اساس نظریهی تنظیم هیجان که یکی از نظریههای رفتار غذا خوردن هیجانی است، خوردن هیجانی میتواند با کاهش هیجانات منفی، خلق و خو را بهبود بخشد. لذا با توجه به همپوشی بین مفاهیم تنظیم هیجان در دو متغیر سطح کارکرد شخصیت و غذا خوردن هیجانی به نظر میرسد این اشتراک علت ارتباط این دو متغیر با یکدیگر باشد. دفاع نابالغ با خوردن هیجانی مرتبط است و خوردن هیجانی نیز همچون مکانیزم دفاعی راهبردی برای کاهش هیجانات منفی میباشد که در نهایت آسیبهای بسیاری را به دنبال دارد. هماهنگی مادر با کودک در موقعیتهای پراسترس خودتنظیمی و مبانی شناختی و هیجانی و راهبردهای مقابلهای کودک را شکل میدهد؛ در صورتی که دلبستگی ایمن در فرد شکل نگیرد، قادر به تنظیم هیجانات و کنترل هیجانات خود به شیوهی صحیح نخواهند بود و از راهبردهای نامناسبی همچون پرخوری برای تنظیم هیجانات خود استفاده خواهد کرد. نتایج پژوهش میتواند به تدوین و طراحی مداخلات روانشناختی و پروتکلهای درمان پرخوری و چاقی کمک کند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
صدیقه خوش باور رستمی؛ مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی میباشد که بر جنبههای مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه ...
بیشتر
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی میباشد که بر جنبههای مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ساکن شهر رشت در سال 1401 بود که 120 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها، از پرسشنامه فاجعهسازی درد (سالیوان و همکاران، 1995)، مقیاس تنیدگی ادراکشده (کوهن و همکاران، 1983)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و مقیاس احساس تنهایی (دیتوماسو و همکاران، ۲۰۰۴) استفاده شد. دادهها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین فاجعهانگاری درد، تنیدگی اداراکشده و اجتناب تجربهای با تنهایی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، یافتهها نشانگر این بودند که تنها اجتناب تجربهای قدرت پیشبینی تنهایی را دارد ) 05/0 p< ).
نتیجهگیری: فاجعهانگاری درد، تنیدگی ادراکشده و اجتناب تجربهای از طریق عدم پذیرش احساسات و افکار موجب افزایش تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
هیوا محمودی
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطة بین تابآوری خانواده و بار علائم با نقش میانجی پایبندی به ورزش عملکردی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و از نوع همبستگی مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری شامل کلیة زنان مبتلا به سرطان پستان ساکن شهر سقز در سال 1401 بود که به بیمارستانهای شهر سقز ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطة بین تابآوری خانواده و بار علائم با نقش میانجی پایبندی به ورزش عملکردی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و از نوع همبستگی مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری شامل کلیة زنان مبتلا به سرطان پستان ساکن شهر سقز در سال 1401 بود که به بیمارستانهای شهر سقز مراجعه کردند که از بین آنها تعداد 150 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامة تابآوری خانواده (FRQ)، بار علائم (SBQ ) و مقیاس پایبندی به ورزش عملکردی (FECS) بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل گردید.یافتهها: نتایج نشان داد که تابآوری خانواده و خرده مقیاسهای آن به طور معناداری با بار علائم همبستگی منفی و با پایبندی به ورزش عملکردی همبستگی مثبت داشت. همچنین پایبندی به ورزش عملکردی به طور معناداری با بار علائم رابطه منفی داشت. بنابراین تابآوری خانواده به طور غیرمستقیم بر بار علائم از طریق پایبندی به ورزش عملکردی تأثیر میگذارد.نتیجهگیری: تابآوری خانواده بهعنوان یک عامل روانشناختی مثبت میتواند به طور غیرمستقیم بر عملکرد جسمانی بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از شیمی درمانی مؤثر باشد و تاح دی بار علائم را کاهش دهد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
معصومه تقی آهنگری خیاوی؛ سوسن علیزاده فرد؛ احمد علیپور
چکیده
مقدمه: مقدمه: تحقیقات نشان دادهاند که اختلالات روانی میتوانند باعث بروز بیماریهای جسمی شوند. از سوی دیگر، بسیاری از بیماری های جسمی نیز با یکدیگر همبودی دارند. این مطالعه با هدف بررسی اثر
ارتباطات اختلالات روانی در بروز بیماریهای جسمی در همبودیهای دوگانه انجام شد.
روش: مطالعه حاضر از نوع زمینهیابی- همبستگی بود. ...
بیشتر
مقدمه: مقدمه: تحقیقات نشان دادهاند که اختلالات روانی میتوانند باعث بروز بیماریهای جسمی شوند. از سوی دیگر، بسیاری از بیماری های جسمی نیز با یکدیگر همبودی دارند. این مطالعه با هدف بررسی اثر
ارتباطات اختلالات روانی در بروز بیماریهای جسمی در همبودیهای دوگانه انجام شد.
روش: مطالعه حاضر از نوع زمینهیابی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان و مردان بزرگسال 18 تا 80 سال، ساکن شهر تهران بودند که در شش ماهه اول سال 1399 به علت بیماری به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند. نمونهگیری خوشهای در دسترس بود. کل شرکت کنندگان در طرح 304 نفر بودند که تعداد گروه همبودی دوگانه (2 مورد ابتلا) 110 نفر بود. ابزارهای اندازهگیری شامل چک لیست استاندارد بیماریهای جسمی و فهرست علائم بالینی scl -90 میباشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از شیوه یادگیری ماشینی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیش از همه بروز فشارخون و سردرد تحت تاثیر پرخاشگری، مشکلات قلبی و آرتروز تحت تاثیر افسردگی، دیابت تحت تاثیر اضطراب، مشکلات تنفسی و گوارشی تحت تاثیر ترس مرضی، چاقی و آلرژی تحت تاثیر وسواس، و بیماریهای پوستی تحت تاثیر مشکلات تعاملی قرار دارند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مشخص میگردد که بروز بیماریهای جسمی در همبودیهای دوگانه تحت تاثیر اختلالات روانی قرار دارند. درک این موجب ارتقای بینش ما شده و کاربردهای عملی در آسیبشناسی و طراحی مداخلات خواهد داشت.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
زهرا محمدی فرد؛ علی فتحی آشتیانی؛ عباس حاجی فتحعلی؛ بیتا نصرالهی؛ فضل اله احمدی
چکیده
مقدمه: تعیین عوامل روانشناختی تسهیلکنندۀ بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان برای سیاستگذاریهای مناسب در جهت شناسایی مشکلات احتمالی و توسعه مداخلات مناسب در بهرهمندی بهتر و افزایش موفقیت در پیوند مغز استخوان، بسیار حائز اهمیت است. هدف این مطالعه مرور عوامل روانشناختی تسهیل کنندۀ بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان بود.
روش: ...
بیشتر
مقدمه: تعیین عوامل روانشناختی تسهیلکنندۀ بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان برای سیاستگذاریهای مناسب در جهت شناسایی مشکلات احتمالی و توسعه مداخلات مناسب در بهرهمندی بهتر و افزایش موفقیت در پیوند مغز استخوان، بسیار حائز اهمیت است. هدف این مطالعه مرور عوامل روانشناختی تسهیل کنندۀ بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان بود.
روش: در مرور سیستماتیک حاضر از موارد گزارش ترجیحی برای بررسیهای سیستماتیک و متاآنالیز (پریزما) و همچنین پیامدهای احتمالی آن برای خطر سوگیری استفاده شد. در همین راستا، اطلاعات موردنیاز از از پایگاههای science Direct, Scopus, PubMed برای انتخاب مقالات لاتین و پایگاههای مقالات فارسی، ISC با محدود کردن سال برای انتخاب مقالات انگلیسی به 2009 تا 2022 و سالهای 1390-1401 جهت انتخاب مقالههای فارسی برداشته شدند که بر اساس معیارهای موردنظر محدود شدند. واژههایی همچون پیوند سلولهای بنیادی خونساز، عوامل روانشناختی، تسهیلکننده، بهبودی مورد جستجو قرار گرفتند. برای ترکیب دادهها از روش سنتز روایتی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، کیفیت 37 مقاله تأیید شد و عوامل روانشناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان شناسایی شدند. پریشانی جسمی، کاهش کیفیت زندگی بیماران، احتمال افزایش علائم اضطراب و افسردگی، از بزرگترین جالشهای پیش روی بیماران بود. معنویت ورزی، سواد سلامتی، مداخلات ورزشی و روانشناختی در جهت پذیرش بیماری و افزایش بهزیستی روانشناختی در ارتقای نتایج سلامت روانشناختی و پزشکی تاثیر معنادار دارد.
نتیجهگیری: شناسایی عوامل روانشناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان از جمله؛ سواد سلامتی، برنامههای ورزشی، خوشبینی، جنسیت، حمایت اجتماعی، سلامت روانی، عوامل سبک زندگی، درک پیوند و پیگیری در تنظیم پروتکلهایی جهت افزایش بهداشت روانی بیماران تحت پیوند موثر هستند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمدرضا تمنایی فر؛ اعظم منصوری نیک؛ شیوا احمدپور سامانی
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تحت تأثیر عوامل متعددی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی با کیفیت زندگی بیماران قلبی با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی انجام شد.
روش: پژوهش از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعهی آماری 300 نفر از بیماران قلبی مراجعهکننده به بیمارستان جم و کلینیک تخصصی ...
بیشتر
مقدمه: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تحت تأثیر عوامل متعددی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی با کیفیت زندگی بیماران قلبی با میانجیگری رفتارهای خودمراقبتی انجام شد.
روش: پژوهش از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعهی آماری 300 نفر از بیماران قلبی مراجعهکننده به بیمارستان جم و کلینیک تخصصی قلب و عروق بوستان بودند که به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای پنج عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1989)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و رفتار خودمراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلب (جارسما و همکاران، 2003) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. علاوه بر این نتایج حاکی از این بود که اثر مستقیم روانرنجوری، برونگرایی و توافقپذیری بر کیفیت زندگی معنیدار است (01/0>P). هنگامیکه رفتارهای خودمراقبتی به عنوان میانجی در ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و کیفیت زندگی وارد میشود، اثر غیرمستقیم و معنادار روان رنجوری و وجدانیبودن بر کیفیت زندگی به ترتیب برابر با 09/۰- و 049/0 است (01/0>P). بنابراین رفتارهای خودمراقبتی رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری و وجدانیبودن با کیفیت زندگی را میانجی میکنند.
نتیجهگیری: این نتایج تلویحات مهمی برای عملکرد بالینی و تحقیقات در زمینهی روانشناسی سلامت بیماران قلبی دارد و ضرورت توسعهی رویکردها و مدیریت بهتر این بیماران را در رفتارهای خودمراقبتی نشان میدهد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
فاطمه کاظمی؛ سحر صفرزاده
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزیـرفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است.
روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعهی آماری کلیهی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزیـرفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است.
روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعهی آماری کلیهی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. شرکتکنندگان در پژوهش به پرسشنامههای مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، وضعیت سلامت جسمی اسپنس و همکاران (1987)، سیستمهای مغزی-رفتاری کارور و وایت (1994) و فشار روانی شغلی پارکر و دکوتیس (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام شد.
یافتهها: نتایج نشانداد که سلامت جسمی و سیستم مغزی فعالساز رفتاری بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معکوس دارد و سیستم بازدارنده رفتاری و استرس شغلی بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش وضعیت جسمی و دو سیستم فعالساز/بازدارنده رفتاری میتوانند از طریق میانجیگری استرس شغلی در شکلگیری فرسودگی شغلی نقش داشته باشند. بعلاوه مشخص شد که مدل ارائهشده برازنده دادهها میباشد.
نتیجهگیری: با سلامت جسمانی و بهبود سیستم فعالساز رفتاری و کاهش استرسهای شغلی، میزان فرسودگی شغلی کاهش مییابد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
الهه اسلمی؛ اکرم ملک زاده؛ فهیمه رجبی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیشبینیکنندگی ویژگیهای شخصیتی، ذهنآگاهی و نگرشهای نقش جنسیتی بر رشد پسآسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع طرحهای همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیکهای مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کردهاند. نمونه تعداد 150 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونهگیری هدفمند گزینش شدند. از پرسشنامه شخصیتی فرم کوتاه پنج عاملی نئو (1992)، پرسشنامه نقش جنسیتی بم (1976)، پرسشنامه ذهنآگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسشنامه رشد پسآسیبی تدسچی و کالهون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه روانرنجورخویی به صورت منفی و مولفههای برونگرایی و توافقپذیری به صورت مثبت و معناداری قادر به پیشبینی رشد پسآسیبی بودند. همچنین ذهنآگاهی نیز به صورت مثبت و معناداری رشد پسآسیبی را پیشبینی کرد، در ضمن نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که زنان دارای نگرش نقش جنستی آندروژنی از بیشترین رشد پسآسیبی و زنان دارای نگرش نقش جنسیتی زنانه از کمترین رشد پسآسیبی برخوردار بودند. نتیجهگیری: در نتیجه میتوان تجربه آسیبزای ناباروری را با آموزشهای ذهنآگاهی و کاهش نگرش نقش جنسیتی زنانه به تجربه رشد تبدیل کرد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
راضیه پورحسینی دهکردی؛ ایلناز سجادیان؛ محمد رضا شعربافچی
چکیده
مقدمه: رشد روزافزون سرطان پستان در دهه های اخیر، ابعاد روانشناختی زندگی این بیماران را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری 45 روزه بود. ...
بیشتر
مقدمه: رشد روزافزون سرطان پستان در دهه های اخیر، ابعاد روانشناختی زندگی این بیماران را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری 45 روزه بود. 26 زن مبتلا به سرطان با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). سپس گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای، درمان مبتنی بر شفقت را دریافت نمودند. اما گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری هیچ مداخلهای دریافت نکرد. شرکتکنندگان در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به پرسشنامههای استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 2005) و پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2003)، پاسخ دادند. یافته ها: دادههای گردآوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که این درمان بر استرس ادراک شده و پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل پسآزمون و پیگیری تاثیر معنادار دارد (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر می توان در کنار درمانهای پزشکی، از درمان مبتنی بر شفقت به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان سود جست.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
سیده زهرا موسوی؛ محمد علی گودرزی؛ سید محمدرضا تقوی
چکیده
مقدمه: سرطان خون، پنجمین سرطان رایج در بزرگسالان است که میتواند برای فرد تهدیدکننده باشد. هدف از مطالعه حاضر، پیشبینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به این بیماری بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع همبستگی و پیشبینی بر اساس روشهای رگرسیون است. در این پژوهش، 82 نفر از زنان مبتلا به سرطان خون ...
بیشتر
مقدمه: سرطان خون، پنجمین سرطان رایج در بزرگسالان است که میتواند برای فرد تهدیدکننده باشد. هدف از مطالعه حاضر، پیشبینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به این بیماری بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع همبستگی و پیشبینی بر اساس روشهای رگرسیون است. در این پژوهش، 82 نفر از زنان مبتلا به سرطان خون بستری و سرپایی در بخشهای بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامههای رشد پس از آسیب (تدسچی و کالهون،1996)، شکرگزاری (گودرزی، نوری و مرزوقی،1393) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراکشده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین شکرگزاری و حمایت اجتماعی با رشد پس از آسیب رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها میتوانند به طور معناداری رشد پس از آسیب را پیشبینی کنند. نتیجهگیری: بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که آموزشهای مبتنی بر ارتقای شکرگزاری در این بیماران و تأمین حمایت اجتماعی برای آنان، میتواند زمینهی ایجاد رشد پس از آسیب را ایجاد کند
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
افروز افشاری؛ محبوبه میرمحمدی
چکیده
مقدمه: سؤتغذیه در کودکان از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر رشد و تحول جسمی و ذهنی آنان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی علایم روان شناختی، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان مادران به عنوان پیش بین های مرتبط با شاخص های تن سنجی کودکان 2-7 ساله ی شهر اصفهان بود. روش: جامعه این پژوهش شامل کلیه کودکان 2-7 ساله شهر اصفهان و مادران آنها بود که تعداد ...
بیشتر
مقدمه: سؤتغذیه در کودکان از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر رشد و تحول جسمی و ذهنی آنان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی علایم روان شناختی، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان مادران به عنوان پیش بین های مرتبط با شاخص های تن سنجی کودکان 2-7 ساله ی شهر اصفهان بود. روش: جامعه این پژوهش شامل کلیه کودکان 2-7 ساله شهر اصفهان و مادران آنها بود که تعداد 130 نفر از آنها با شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. ابزار های استفاده شده عبارت بودند از پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال، فرم کوتاه SCL-90، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان . داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیل تشخیص (تمایز) مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد علایم روان شناختی، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان مادران توان پیش بینی مشکلات تغذیه ای کودکان را دارد. نتیجهگیری: این نتایج بیانگر اهمیت وضعیت روانی، توانایی تنظیم بهینه هیجانات و سبکهای دلبستگی مادران در سلامت جسمانی کودکان 2-7 ساله بود.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
سمیرا جلوداری؛ شیدا سوداگر؛ مریم بهرامی هیدجی؛ بیوک تاجری
چکیده
مقدمه: هدف از انجام مطالعه حاضر مقایسه جهت گیری زندگی، کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مبتلا به لوکمی میلوئیدی و لنفوئیدی حاد است.روش: در این مطالعه 89 بیمار مبتلا به لوکمی حاد در طی مدت 13 ماه به روش نمونه گیری تمام شمار در بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1396 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام مطالعه حاضر مقایسه جهت گیری زندگی، کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مبتلا به لوکمی میلوئیدی و لنفوئیدی حاد است.روش: در این مطالعه 89 بیمار مبتلا به لوکمی حاد در طی مدت 13 ماه به روش نمونه گیری تمام شمار در بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1396 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده ها به وسیله سه پرسشنامه جهت گیری زندگی، کیفیت زندگی (sf-36) و حمایت اجتماعی ادراک شده فلمینگ و همکاران انجام شد.یافتهها: بر اساس یافته های بدست آمده، ارزش F برای مؤلفه های جهت گیری زندگی در سطح 01/0 و برای مؤلفه های حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح 05/0 معنادار است. به عبارت دقیق تر بیماران مبتلا به لوکمی میلویدی در مقایسه با بیماران مبتلا به کوکمی لنفوئیدی خوشبین تر، از حمایت خانوادگی، کارکرد جسمی، انرژی/ خستگی، کارکرد اجتماعی، درد، سلامت عمومی و بهزیستی هیجانی بالاتری برخوردارند. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان دادند که بین دو گروه مورد مطالعه در بعد خوشبینی جهت گیری زندگی و ابعاد کارکرد جسمی، انرژی/خستگی، کارکرد اجتماعی، درد، سلامت عمومی و بهزیستی هیجانی کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده از طرف خانواده تفاوت معنادار وجود داشت و نوع بیماری می تواند در عوامل روانی-اجتماعی موثر باشد از این رو باید مورد تامل قرار گیرند
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
محمد مهدی پسندیده؛ فرانک سالک مهدی
چکیده
مقدمه: بیماری های گوارشی یکی از مهم ترین و شایع ترین بیماری های مزمن غیرواگیر است که بار اقتصادی و فشارروانی زیادی را بر جامعه و سیستم بهداشتی و درمانی تحمیل می کند، در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه استرس ادراک شده، راهبردهای تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران دستگاه گوارش و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از ...
بیشتر
مقدمه: بیماری های گوارشی یکی از مهم ترین و شایع ترین بیماری های مزمن غیرواگیر است که بار اقتصادی و فشارروانی زیادی را بر جامعه و سیستم بهداشتی و درمانی تحمیل می کند، در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه استرس ادراک شده، راهبردهای تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران دستگاه گوارش و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران گوارشی مراجعه کننده به مطب های درمانی گوارش شهرستان بندر انزلی دربازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1397 و همراهان آنها بود که از میان آنها 184 نفر( 92 نفراز بیماران و92 نفر از همراهان آنها ) به شیوه در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه های اطلاعات شخصی، استرس ادراک شده ی کوهن و همکاران (1983)، تنطیم هیجان گروس وجان (2003 ) و انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دوگروه در مؤلفه های استرس ادراک شده، انعطاف پذیری شناختی و ادارک کنترل پذیری (زیر مقیاس انعطاف پذیری شناختی) تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج دست آمده از این مطالعه، توجه به ابعاد روانشناختی مرتبط با بیماری های دستگاه گوارش و به طور ویژه استرس وانعطاف پذیری شناختی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
حسن عبداله زاده؛ یوسف کبیری نسب
چکیده
مقدمه: جراحی ماستکتومی رکن اساسی درمان در مبتلایان به سرطان پستان میباشد که می تواند موجب آسیب به زندگی زنانشویی گردد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی وعزت نفس جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل ...
بیشتر
مقدمه: جراحی ماستکتومی رکن اساسی درمان در مبتلایان به سرطان پستان میباشد که می تواند موجب آسیب به زندگی زنانشویی گردد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی وعزت نفس جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان ساکن شهر بهشهر مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی که در کلینیکهای تخصصی بهشهر و ساری در سال 1397 تحت درمان بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفراز زنان با رعایت معیارهای ورود و خروج به مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند.گروه آزمایش در معرض درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ده جلسه نود دقیقه ای قرار گرفتند اما گروه کنترل درمانی را دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد شرم درونی شده کوک(2011) و عرت نفس جنسی زنان اسچوارز(1996) استفاده شد.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 و تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایح تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر برخی مولفه های شرم درونی شده از جمله کمرویی و عزت نفس تاثیر مثبت داشته است.همچنین این مداخله بر برخی مولفههای عرت نفس جنسی مثل تجربه و مهارت، جذابیت، کنترل، قضاوت اخلاقی و انطباق اثر مثبت داشته است. نتیجهگیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش عزت نفس جنسی و کاهش شرم درونی شده است. استفاده از این مداخله در بهبود سلامت روانی در زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی پیشنهاد می شود
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
زهرا قنبری؛ زهرا درویزه؛ زهره خسروی
چکیده
مقدمه: در میان عوامل ارزیابی موفقیت جراحی چاقی اسلیو معده، عوامل روانشناختی به دلیل برداشت شخصی فرد از موفقیت درمان، اهمیت ویژهای دارند. در این پژوهش نقش اضطراب و افسردگی به عنوان دو اختلال شایع در افراد اقدامکننده به جراحی اسلیو در ارزیابی موفقیت جراحی بررسی میشود. روش: پژوهش حاضر از روش پدیدارشناسی برای مطالعهی ...
بیشتر
مقدمه: در میان عوامل ارزیابی موفقیت جراحی چاقی اسلیو معده، عوامل روانشناختی به دلیل برداشت شخصی فرد از موفقیت درمان، اهمیت ویژهای دارند. در این پژوهش نقش اضطراب و افسردگی به عنوان دو اختلال شایع در افراد اقدامکننده به جراحی اسلیو در ارزیابی موفقیت جراحی بررسی میشود. روش: پژوهش حاضر از روش پدیدارشناسی برای مطالعهی کیفی تجربه زیستهی افراد اقدامکننده به جراحی اسلیو استفاده کرده است. 20 نفر با روش همگون و به صورت هدفمند از میان افراد موفق و ناموفق در کاهش وزن که یک سال از جراحی اسلیو آنها گذشته بود، به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافتهها: یافتهها نشان میدهد که اضطراب و افسردگی قبل از جراحی بیشتر متمرکز بر بدکارکردیهای روانی یا کارکردهای اجتماعی و نقص به وجود آمده بخاطر اضافه وزن میباشد، اما اهمیت اضطراب و افسردگی پس از انجام جراحی بیشتر به علت نقایص یا بدکارکردیهای مقطعی پس از جراحی نظیر ریزش مو، بیحالی، پرخوابی و غیره به وجود آمده است. نتیجهگیری: اضطراب و افسردگی نقش مهمی در استنباط موفقیت جراحی و بازخوردی احساسی در مورد مفید بودن جراحی دارند. اگر جراحی ناراحتیهای مربوط به چاقی را رفع کند، عوارض کمتری داشته باشد، فرد بتواند از دستورات پزشک پس از جراحی پیروی کند و بازگشت وزن نداشته باشد، آنگاه احساس اضطراب و افسردگی فرد کاهش مییابد و احساس مثبتی در مورد نتیجه جراحی دارد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
رسول عابدان زاده؛ کبری جوادیان؛ رضوان خیراندیش؛ روح اله رنجبر
دوره 7، شماره 26 ، شهریور 1397، ، صفحه 62-74
چکیده
مقدمه: انگیزش برای فعالیتهای مختلف قویاٌ تحت تأثیر ادراکات خودمختاری فرد نسبت به آن فعالیتها قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه ارتباط بین انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شدۀ تمرین در زنان چاق برای پیش بینی تغییر در احساس مثبت ناشی از یک جلسه تمرین پیلاتس بود. روش: در پژوهش شبه تجربی حاضر، 17 زن چاق با میانگین وزن، 0/10 ± ...
بیشتر
مقدمه: انگیزش برای فعالیتهای مختلف قویاٌ تحت تأثیر ادراکات خودمختاری فرد نسبت به آن فعالیتها قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه ارتباط بین انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شدۀ تمرین در زنان چاق برای پیش بینی تغییر در احساس مثبت ناشی از یک جلسه تمرین پیلاتس بود. روش: در پژوهش شبه تجربی حاضر، 17 زن چاق با میانگین وزن، 0/10 ± 4/87، سن، 0/10±1/39 و شاخص توده بدن، 4/3 ± 9/35 به طور داوطلبانه شرکت کردند. شرکت کنندگان قبل از انجام برنامه تمرینی به پرسشنامه احساسات مثبت و مقیاس انگیزش موقعیتی پاسخ دادند. سپس به تمرین پیلاتس پرداخته و بلافاصله بعد از انجام تمرین، مجدداً پرسشنامه احساسات مثبت را تکمیل کردند. شدت تمرین توسط مقیاس میزان فشار ادراک شده، بعد از تمرین سنجیده شد. دادهها از طریق آزمون تی زوجی و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دهندۀ تفاوت معنادار بین احساس مثبت قبل و بعد از تمرین بود (5 0/0 ≥P). تجزیه و تحلیل رگرسیون بازگوکنندۀ پیشیبینی معنادار احساسات مثبت توسط تعامل انگیزش درونی و میزان شدت ادراک شده و همچنین تعاملشان با عامل تنظیم شناسایی شده (05/0≥P) بود. نتیجه گیری: یافتههای حاضر نشان داد انگیزش درونی به عنوان عامل قوی برای انجام پیش بینی احساسات مثیت در زنان چاق است. بنابراین، تقویت انگیزش درونی در زنان چاق جهت انجام فعالیت بدنی و حصول احساس مثبت ناشی از آن توصیه می شود.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
الهه صادقی؛ شهره قربان شیرودی؛ مرتضی ترخان؛ شهربانو کیهانیان
دوره 7، شماره 26 ، شهریور 1397، ، صفحه 101-116
چکیده
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش(IRRT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان انجام شده است. روش: روش تحقیق این پژوهش نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامههای افکار خودآیند منفی ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش(IRRT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان انجام شده است. روش: روش تحقیق این پژوهش نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامههای افکار خودآیند منفی کندال و هولون و شدت بیخوابی مورین 42 نفر از زنان مبتلا به سرطان که از بیخوابی و افکار خودآیند منفی در رنج بودند، بطور تصادفی ساده انتخاب و بطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 7 جلسه (هفتهای یک بار) فنونIRRT را بر اساس بسته آموزشی اسموکر دریافت کرد. گروه آزمایشی دوم 8 جلسه (هفتهای یک بار) فنون MBSR را بر اساس بسته آموزشی کابات-زین دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای IRRT و MBSR ، مجدداً افکار خودآیند منفی و بیخوابی اعضای هر سه گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل دادهها استفاده شد. F محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی و بیخوابی در هر سه گروه تفاوت معنادار را نشان داد. همچنین IRRT در کاهش افکار خودآیند منفی مؤثرتر از MBSR بوده است. اما در مورد بیخوابی بین دو روش درمانی تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: بطور کلی این پژوهش حاکی از این است، روش IRRT و MBSR را میتوان مداخلهای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی و بیخوابی زنان مبتلا به سرطان به حساب آورد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
سیده فاطمه موسوی؛ ریحانه رمضانی تمیجانی
دوره 7، شماره 26 ، شهریور 1397، ، صفحه 146-159
چکیده
مقدمه:این پژوهش با هدف مطالعۀ علائم یادبود، نشخوار فکری و رشدپس آسیبی در زنان مبتلا به انواع سرطان مراجعهکننده به بیمارستانهای دولتی شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، بدین منظور 189 نفر از زنان مبتلا به انواع مختلف سرطان که برای درمان به بیمارستانهای دولتی شهر تهران مراجعه کرده بودند، به روش ...
بیشتر
مقدمه:این پژوهش با هدف مطالعۀ علائم یادبود، نشخوار فکری و رشدپس آسیبی در زنان مبتلا به انواع سرطان مراجعهکننده به بیمارستانهای دولتی شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، بدین منظور 189 نفر از زنان مبتلا به انواع مختلف سرطان که برای درمان به بیمارستانهای دولتی شهر تهران مراجعه کرده بودند، به روش دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه های علائم یادبود، فرم کوتاه رشد پس آسیبی و نشخوار مرتبط با واقعه پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی با رشد پس آسیبی رابطۀ مثبت و معناداری دارند. همچنین علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی سهمی برابر در پیش بینی رشد پس آسیبی بیماران دارند. نتیجه گیری: توجه به سیر بیماریِ سرطان در مبتلایان، و فرایندهای روانشناختی که از پی درگیری ذهنی بیمار بر پیامدهای بیماری به وقوع می پیوندد، میتواند در کاهش نشانه های ناگوار جسمی و روانی بیماری موثر بوده و سیر درمان بیماری را برای بیمار آسانتر سازد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
علی پاکیزه؛ مریم بهزادفر
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 7-20
چکیده
مقدمه: شیوع چاقی در سطح جهانی در حال افزایش است. از میان عوامل مختلف تاثیر گذار، حساسیت به پاداش به عنوان یک ویژگی شخصیتی روان- بیولوژیکی که ریشه در مسیرهای دوپامینی دارد، میتواند عامل مهمی در زمینه عادات غذایی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی حساسیت به پاداش با اضافه وزن و چاقی و بررسی نقش واسطهگری غذاخوردن هیجانی در این میان ...
بیشتر
مقدمه: شیوع چاقی در سطح جهانی در حال افزایش است. از میان عوامل مختلف تاثیر گذار، حساسیت به پاداش به عنوان یک ویژگی شخصیتی روان- بیولوژیکی که ریشه در مسیرهای دوپامینی دارد، میتواند عامل مهمی در زمینه عادات غذایی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی حساسیت به پاداش با اضافه وزن و چاقی و بررسی نقش واسطهگری غذاخوردن هیجانی در این میان میباشد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیهی دبیرستانهای غیر انتفاعی شهر رشت بودند. اعضای نمونه شامل 650 دانش آموز دختر و پسر ( 400 نفر دختر و 250 نفر پسر) بوده که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده در این پژوهش، ترازوی اندازهگیری وزن، مقیاس حساسیت به پاداش و مقیاس غذاخوردن هیجانی میباشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده گردید. یافتهها: یافتهها نشان داد حساسیت بالا به پاداش با اضافه وزن رابطهی مثبت و معنادار دارد و غذا خوردن هیجانی نقش میانجیگری در رابطهی آن دو دارد. همچنین حساسیت پایین به پاداش رابطهی مثبت و معناداری با چاقی داشت. نتیجه گیری: پژوهش تایید کنندهی نقش نظام پاداش مغز در میزان وزن میباشد.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
هیوا محمودی
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 21-34
چکیده
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس بر روی وضعیت جسمانی و روانی بسیاری از بیماران تاثیر بسزایی دارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی بین بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه و افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 200 نفر از فرد مبتلا به اسکلروز چندگانه و 200 ...
بیشتر
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس بر روی وضعیت جسمانی و روانی بسیاری از بیماران تاثیر بسزایی دارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی بین بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه و افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 200 نفر از فرد مبتلا به اسکلروز چندگانه و 200 نفر فرد سالم به شیوه نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونههای این پژوهش در سال 96-97 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس چند وجهی حمایت اجتماعی ادراک شده و مقیاس خود- دلسوزی بود. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه و افراد سالم از لحاظ حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی تفاوت معنادار وجود دارد، نتیجه گیری: افراد مبتلا به بیماری اسکلروز چندگانه به از حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی برای سازگاری بیشتر با بیماری استفاده می کنند.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
بهنام شیرینی پارگامی؛ جواد خلعتبری؛ مرضیه توکل؛ مرتضی ترخان
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 74-94
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق سبکهای دلبستگی، شوخ طبعی، سبک تبیین واسترس ادراک شده با میانجیگری منبع کنترل وتیپ شخصیتی در پرستاران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و پیشبینی است که در بین 281 نفر از پرستاران انجام شده است. آزمودنیها از طریق نمونهگیری تصادفی انتخاب و به پرسشنامههای ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق سبکهای دلبستگی، شوخ طبعی، سبک تبیین واسترس ادراک شده با میانجیگری منبع کنترل وتیپ شخصیتی در پرستاران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و پیشبینی است که در بین 281 نفر از پرستاران انجام شده است. آزمودنیها از طریق نمونهگیری تصادفی انتخاب و به پرسشنامههای سبکهای دلبستگی کولینز و رید، شوخطبعی اسوباک، سبک تبیین شییر و کارور ، منبع کنترل راتر ، استرس ادراک شدهی کوهن ، تیپ شخصیتی فریدمن و رزنمن و علائم هشدار دهندهی سیستم ایمنی جفری مادل پاسخ دادند. دادهها با نرمافزار Amos به روش تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد مدل پیشنهادی برای شاخصهای نام برده از برازندگی خوبی برخوردار است. سبک دلبستگی ایمن با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و سبک دلبستگی دوسوگرا دارای همبستگی مثبت است (p≤0/01) .منبع کنترل با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) ، شوخطبعی با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و تیپ شخصیتی با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) است. نتیجهگیری : فعالیت سیستم ایمنی بدن به صورت مستقیم یا واسطه ای از طریق ویژگی های روانشناختی و شخصیتی قابل پیش بینی است.
جنبه های روانشناختی در سلامت و بیماریها
ضحی سعیدی؛ نیما قربانی؛ مهدی رضا سرافراز؛ عاطفه ذبیحی
دوره 6، شماره 24 ، اسفند 1396، ، صفحه 69-86
چکیده
مقدمه: رابطه ی دوسویه ی سلامت جسمانی و روان شناختی همواره مورد علاقه ی پژوهشگران بوده است و راهبردهای تنظیم هیجان به عنوان تعدیل کننده ی این رابطه نقش بسزایی داشته اند. هدف مطالعهی حاضر بررسی نقش سرکوبگری و بهوشیاری در تعدیل تاثیر پریشانی روان شناختی بر علائم جسمانی بود. روش: به این منظور 271 دانشجوی دانشگاه تهران به فرم کوتاه سیاهه ...
بیشتر
مقدمه: رابطه ی دوسویه ی سلامت جسمانی و روان شناختی همواره مورد علاقه ی پژوهشگران بوده است و راهبردهای تنظیم هیجان به عنوان تعدیل کننده ی این رابطه نقش بسزایی داشته اند. هدف مطالعهی حاضر بررسی نقش سرکوبگری و بهوشیاری در تعدیل تاثیر پریشانی روان شناختی بر علائم جسمانی بود. روش: به این منظور 271 دانشجوی دانشگاه تهران به فرم کوتاه سیاهه ی سازگاری واینبرگر، مقیاس بهوشیاری، و فهرست علائم مرضی بارتون پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نقش تعدیل کنندگی سرکوبگری و بهوشیاری را نشان داد. به این صورت که در شرایط پریشانی روانشناختی بالا، افراد با بهوشیاری و سرکوبگری بالا، علائم جسمانی کمتری گزارش کردند، اما در شرایط پریشانی روانشناختی پایین، افراد با سرکوبگری بالا علائم جسمانی بیشتری از افراد با سرکوبگری پایین داشتند. نتیجه گیری: نتایج با توجه به سازش یافتگی بهوشیاری و خودارزیابی های افراطی مثبت افراد سرکوبگر در شرایط متفاوت پریشانی تحلیل شده است.