بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
علی جنادله
چکیده
مقدمه: از جمله بیماریهای مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبههای حیات فردی و اجتماعی فرد بیمار به همراه دارد، بیماری مولتیپل اسکلروزیس میباشد. این بیماری براساس شیوع گسترده در بین زنان و همچنین تاثیرات خاصی که بر زنان میگذارد، چهرهای زنانه دارد. با این وجود، در مطالعات ...
بیشتر
مقدمه: از جمله بیماریهای مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبههای حیات فردی و اجتماعی فرد بیمار به همراه دارد، بیماری مولتیپل اسکلروزیس میباشد. این بیماری براساس شیوع گسترده در بین زنان و همچنین تاثیرات خاصی که بر زنان میگذارد، چهرهای زنانه دارد. با این وجود، در مطالعات داخلی، تجربه زنان مبتلا به این بیماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است و مطالعات معدود صورت گرفته نیز غالبا مبتنی بر رویکردی بالینی-پزشکی و کمی هستند. بر همین اساس در مقاله پیش رو، تلاش میشود، تجربه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در بافت و زمینه اجتماعی جامعه ایرانی مورد مطالعه قرار گیرد.
روش: با توجه به هدف اصلی این مطالعه، رویکرد پدیدارشناختی فمینیستی در این مطالعه اتخاذ شده است. با ۲۵ زن مبتلا به این بیماری مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت و مصاحبهها براساس رویه پیشنهادی مستاکس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: براساس روایتهای بیانشده در مصاحبهها، تجربه زنان مورد مطالعه از بیماری مولتیپل اسکلروزیس در قالب مضامین زندگی در تعلیق، شرم بیقدرتی، ناکنشورزی جنسی، مخاطره مادری و دلهره همسری صورتبندی شد.
نتیجهگیری: با توجه به مضامین استخراج شده، تجربه زنان مشارکتکنندگان در تحقیق از بیماری مولتیپل اسکلروزیس ، ذیل مضمون اصلی «اضطراب هویتی» مفهومپردازی شد. منظور از «اضطراب هویتی»، تجربه و احساس نگرانی ناشی از هویت جنسیتی تحققنیافته توسط این زنان است.
محجوبه میرناصری؛ مونا چراغی؛ لیلی پناغی
چکیده
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی میشود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوانکننده و پیشرفت غیرقابلپیشبینی است واکنشهای روانشناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی ...
بیشتر
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی میشود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوانکننده و پیشرفت غیرقابلپیشبینی است واکنشهای روانشناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی میباشد تا از دیدگاه بیماران به مسائل روانشناختی آنها بنگرد و زمینهای برای درک بهتر مسائل آنان برای متخصصان را فراهم کند. روش: در این مطالعه با 11 نفر از افراد مبتلا به میاستنی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت که مصاحبهها با روش کلایزی تحلیل شدند. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی میباشد. یافتهها: این مطالعه شامل 4 خوشه اصلی شامل: 1) تجربه استفاده از خدمات تخصصی پزشکی، 2) تاثیرات درونی و بیرونی بیماری، 3) روشهای کنارآمدن، 4) دوران رضایتمندی بعد از کنترل بیماری بود. نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان داد ناتوانیها و محدودیتها و شرایط غیرقابلپیشبینی زندگی منجر به به ارزیابی منفی افراد از خود شده است و این موضوع منجر کاهش احساس کنترل ادراکشده آنها میشود. بهدین ترتیب زمینه برای افزایش هیجانات منفی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس افزایش می یابد. از سوی دیگر بسیار از بیماران پس کنارآمدن با بیماری تجربه رشد پس از ضربه را تجربه کرده اند.