علیرضا آقایوسفی؛ مهدی دهستانی؛ شیدا شریفی ساکی
دوره 5، شماره 19 ، آبان 1395، ، صفحه 5-18
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش شناختی ـ رفتاری بر کاهش خستگی سرطان در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: از بین مراجعین بیمارستان امام خمینی (تهران در سال 1392) 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) بهصورت تصادفی منتسب شدند. گروهها قبل از آموزش و پس از آموزش به مقیاس خستگی ناشی از سرطان اوکمیاما و همکاران ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش شناختی ـ رفتاری بر کاهش خستگی سرطان در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: از بین مراجعین بیمارستان امام خمینی (تهران در سال 1392) 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) بهصورت تصادفی منتسب شدند. گروهها قبل از آموزش و پس از آموزش به مقیاس خستگی ناشی از سرطان اوکمیاما و همکاران (2000) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در مؤلفههای خستگی سرطان تفاوت معناداری وجود دارد، بهطوری که میانگین گروه آزمایش پس از آزمایش کاهش معناداری داشت. نتیجهگیری: از بررسی یافتهها میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که با توجه به تغییراتی که آموزش شناختی رفتاری در نگرش و شناخت ایجاد میکند به نظر میرسد که میتواند نقش مؤثری در ایجاد تصور مثبت در بیماران مبتلا به سرطان و کاهش خستگی آنها داشته باشد.
علیرضا آقایوسفی؛ فرهاد شقاقی؛ مهدی دهستانی؛ زیبا برقی ایرانی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 29-41
چکیده
چکیده هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روانشناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای ...
بیشتر
چکیده هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روانشناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیتستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روانشناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی سرمایه روانشناختی با 29 درصد پیشبینیکنندههای معناداری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تابآوری پیشبینیکنندههای معناداری نبودند. (05/0=p). نتیجهگیری: این یافتهها بیان میکند که کیفیت زندگی و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینۀ اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوشبینی در بیماران ام اس دارد.