مداخلات روانشناختی در سلامت و بیماریها
بهاره میراحمدی؛ مسعود غلامعلی لواسانی؛ احمد علیپور؛ غلامعلی افروز
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانوادهمحور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعــه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانوادهمحور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعــه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی به لحاظ سن و سابقه ابتلا به دیابت، بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره گمارش شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تبعیت از دستورات درمانی مدانلو بود.
یافتهها: مقایسه میانگینها حاکی از اثربخشی گروه برنامه خانوادهمحور در برابر گروه کنترل بود. بین نمرات اضطراب در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با لحاظکردن گروههای مختلف آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر افسردگی اثر اصلی گروه (423/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 846/27F=) معنادار میباشد. نتایج نشان میدهد اثر اصلی زمان (781/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 824/135F= ) معنادار است. در متغیر استرس اثر اصلی گروه (634/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 767/65F= ) معنادار میباشد. در متغیر تبعیت از درمان اثر اصلی گروه (80/0=Ƞ2، 05/0p<، 726/172F=) معنادار میباشد.یعنی بدون درنظر گرفتن گروه آزمایش و کنترل تغیرات میانگین نمرات از مرحله پیشآزمون به پسآزمون و پیگیری معنیدار میباشد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه خانوادهمحور در بهبود تبعیت از درمان و پریشانی روانشناختی در کارکنان مبتلا به دیابت و فشارخون مؤثر است. توانمندسازی خانواده ارائه و آموزش سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به خانواده افراد با اختلالهای مزمن بوده، که به خانوادهها کمک میکند تا با مشکلات خانوادگی مرتبط با اختلال مزمن مقابله کنند و نقاط قوت خانواده را در تلاش برای ارتقای ایمنی، رفاه و سازگاری فرد مبتلا تقویت نمایند.
امین رفیعی پور؛ عباس رحیمی نژاد؛ رضا رستمی؛ مسعود غلامعلی لواسانی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1396، ، صفحه 5-16
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل بر روی ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی بود.روش: در یک طرح شبه آزمایشی 45 بیمار زن مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از مهر تا بهمن 1393 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در یکی از گروه های آزمایش و ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل بر روی ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی بود.روش: در یک طرح شبه آزمایشی 45 بیمار زن مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از مهر تا بهمن 1393 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در یکی از گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه بیوفیدبک 2 روز در هفته به مدت 5 جلسه 40 دقیقه الکترومایوگرافی بیوفیدبک را دریافت کردند. در گروه تمرینات کگل بیماران هر روز دوبار مجموعاً به مدت 30 دقیقه در طی 8 هفته تمرینات کگل را انجام دادند. بیماران از طریق پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بی اختیاری ادرار (I-QOL) در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری مانکوا تحلیل شدند.یافتهها: درمان بیوفیدبک باعث تغییرات معناداری در ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی گردید (0001/0>P). تمرینات کگل باعث تغییرات معناداری در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بی اختیاری فوریتی نگردید (9/0P