بیماریهای مزمن مانند سرطان،دیابت،ایدز، قلبی-عروقی ، ام اس و ....
سمیرا ترکیان ولاشانی؛ زهره لطیفی؛ نیلوفر باقری؛ محمد سلطانی زاده
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اماس شهر اصفهان بود.روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمهآزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعهی آماری، تمامی بیماران مبتلا به اماس مراجعهکننده به مرکز درمانی در سال 1398 ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اماس شهر اصفهان بود.روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمهآزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعهی آماری، تمامی بیماران مبتلا به اماس مراجعهکننده به مرکز درمانی در سال 1398 و حجم نمونه 31 نفر داوطلب مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند که بهصورت دردسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. تمامی شرکتکنندگان در شرایط یکسان، پرسشنامههای عواطف مثبت و منفی (واتسون، 1988) و بهزیستی معنوی (دهشیری، 1388) را بهعنوان پیشآزمون تکمیل کردند. سپس مداخلهی آموزش خودشفابخشی هفتهای 1 مرتبه به مدت 14جلسهی 60 دقیقهای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر عواطف مثبت و منفی از آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی به دلیل عدم برقراری مفروضه توزیع نرمال دادهها از آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد.یافتهها: آموزش خودشفابخشی توانست ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با طبیعت و عواطف مثبت گروه شرکتکننده را به طور معناداری افزایش دهد (05/0>P) ولی بر ارتباط فرد با دیگران، ارتباط فرد با خدا و کاهش عواطف منفی تأثیر معنا داری دیده نشد.نتیجهگیری: میتوان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبتگرا جهت افزایش بهزیستی معنوی و عواطف مثبت در بیماران مبتلا به اماس به کار برد.
ریحانه مصلحی؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: دیابت شایعترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) ...
بیشتر
مقدمه: دیابت شایعترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) بوده و جامعه آماری آن شامل زنان مبتلا به دیابت مراجعهکننده به مرکز بهداشت اصفهان بود.30 نفر داوطلب مبتنی بر ملاکهای ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمام شرکتکنندگان پرسشنامههای بهزیستی هیجانی از کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی کیامرثی (1377) را در سه مرحله بهعنوان پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. همچنین قند خون آنان توسط پزشک متخصص در سه مرحله اندازهگیری و ثبت شد. سپس مداخله آموزش خودشفابخشی بهمدت 14 جلسه 60 دقیقهای بر روی گروه آزمایشی اجرا و گروه کنترل در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفت. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافتهها: آموزش خود شفابخشی توانست بهزیستی روانشناختی، بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی گروه شرکتکننده در آموزش خودشفابخشی را بهطور معناداری افزایش دهد (01/0>p). ولی بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روند بیماری دیابت تاثیرمعناداری دیده نشد. نتیجهگیری: میتوان روش خود شفابخشی را بهعنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبتنگر جهت افزایش بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به کار برد.
نسرین شهبازی؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراکشده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمهتجربی حاضر با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعهکنندگان به یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامههای افسردگی زونک (1965)، درد مکگیل (1997) و اضطراب درد مککراکن (1967) بود. دادهها با استفاده از تحلیل آماری اندازهگیری مکرر تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراکشده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکتکنندگان در آموزش خودشفابخشی در پسآزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیکهای آرامسازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین میتوان از این روش بهعنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روانشناختی استفاده نمود.
فلورا عزت پناه؛ زهره لطیفی
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعهپنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دوگروهی سه مرحلهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا بهصورت نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعهپنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دوگروهی سه مرحلهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. مداخله برای بیماران گروه آزمایش تحت 10 جلسه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس فاجعهپنداری درد سالیوان و همکاران (1995)، پرسشنامه تحمل پریشانیسیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامهی رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) بود. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعهپنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا اثر دارد (001/0>p). این اثرات در دوره پیگیری 45 روزه همچنان باقی مانده است. نتیجهگیری: بر اساس نتایج آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت دارای تلویحاتی بهمنظور بهبود وضعیت روانشناختی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا است که از آن میتوان در راستای بهبود کیفیت زندگی این بیماران بهره برد.