مونا عباسی؛ هائیده صابری؛ افسانه طاهری
چکیده
مقدمه: درد مزمن بر نوع تفکر، عملکرد و احساس فرد تأثیر گذاشته، باعث بروز محدودیتهای گوناگون در زندگی فرد میشود. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ادراک درد بر اساس تروما در دوران کودکی با میانجیگری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) است. ...
بیشتر
مقدمه: درد مزمن بر نوع تفکر، عملکرد و احساس فرد تأثیر گذاشته، باعث بروز محدودیتهای گوناگون در زندگی فرد میشود. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ادراک درد بر اساس تروما در دوران کودکی با میانجیگری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) است. از بین مراجعین به کلینیکهای درد شهر تهران در سال ۱۳۹۹ تعداد 300 بیمار مبتلا به درد مزمن بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج (CERQ)، ترومای کودکی برنستاین (CTQ) و مقیاس بصری سنجش درد (VAS) بود. جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای spss و Amos استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که هرکدام از راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجان در رابطه بین ادراک درد و ترومای کودکی مبتلایان به درد مزمن نقش میانجی ایفا میکند. نتیجهگیری: گرایش افراد به بهرهگیری از راهبردهای مثبت یا منفی تنظیم شناختی هیجان میتواند بهعنوان یک عامل تعیینکننده در تأثیر ترومای کودکی بر میزان ادراک درد مزمن باشد.