دانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620150923The comparison of externalized behavioral problems in over weighting and normal boys: With emphasis on Conduct disorderمقایسه اختلالات رفتاری برونی سازی شده در پسران دارای اضافه وزن با پسران دارای وزن طبیعی: با تاکید بر اختلال سلوک7181984FAمهنازعلی اکبری دهکردیاستاد گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران.Journal Article20140124<strong>Objective: </strong>Investigations imply that many of children and adolescents have kinds of behavioral problems and disorders. In this case, externalized problems have been distinguished as central problems. On the one hand overweighting prevalence has strongly increased in this age range. Therefore, the aim of this study is the comparison of externalized behavioral problems in overweighting and normal children. <strong>Method: </strong>Statistical population consist of all Tehran city elementary students that were selected by cluster sampling; in the way that among education and training sections, section 6 was selected and among schools in this section two male school and 220 students were selected as research sample. Children Behavioral Check List (CBCL) was research tool. <strong>Findings: </strong>Results of multivariate Variance (MANOVA) showed that behavioral problems have significant difference in overweighting and normal children (p<0/05) and this difference was observed in Conduct and Oppositional Defiant problems, whereas there wasn`t significant difference between Attention<em> </em>Deficiency-Hyperactivity Disorders and Oppositional Defiant problems (p>0/05). <strong>Conclusion</strong>: According to the results of this research awareness and parents attitude changing is needed in prevention of overweighting and obesity and finally behavioral problems. As deviation of normal weight is related to risky and inappropriate behaviors, on-time interventions and appropriate planning are necessary and effective at childhood sensitive period.<strong>مقدمه:</strong> نظر به فراوانی بیماران مبتلا به سردرد و تأثیر آن در عملکرد، خلقوخو و اثر روزافزون آن در سلامت جسمی و کیفیت زندگی و زیانهای روانی و اجتماعی؛ هدف پژوهش حاضر مقایسه باورهای غیرمنطقی، تیپ شخصیتی D و کیفیت زندگی افراد مبتلا به سردردهای میگرنی و سالم است. <strong>روش:</strong> مطالعات حاکی از این است که بسیاری از کودکان و نوجوانان به انواع مشکلات و اختلالات رفتاری مبتلا هستند. در این میان اختلالات برونیسازی شده بهعنوان محور اختلالات رفتاری شناختهشده است. از طرفی شیوع اضافهوزن در این رده سنی نیز افزایش پیدا کرده است. لذا هدف این مطالعه مقایسه اختلالات رفتاری برونیسازی شده در پسران دارای اضافهوزن با پسران دارای وزن طبیعی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهر تهران است که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، منطقه شش انتخاب و در بین مدارس موجود در این منطقه دو مدرسه پسرانه و بهطورکلی 220 دانشآموز بهعنوان نمونه موردپژوهش انتخاب شدند. از چکلیست رفتاری کودکان (CBCL) بهعنوان ابزار در این مطالعه استفاده گردید. <strong>یافتهها</strong>: نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بهطورکلی اختلالات رفتاری برونیسازی شده بین پسران دارای اضافهوزن با پسران دارای وزن طبیعی در سطح 05/0 P<em><</em> تفاوت معنیداری وجود دارد و این تفاوت در اختلال سلوک و اختلال بیاعتنایی مقابلهای دیده شد درحالیکه بین این دو گروه در اختلال بیش فعالی ـ کمبود توجه تفاوت معنیداری دیده نشد (05/0 P<em><</em>). <strong>نتیجهگیری</strong>: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آگاهی دادن و تغییر نگرش والدین در پیشگیری از بروز چاقی و اضافهوزن و درنهایت مشکلات رفتاری ضروری به نظر میرسد و ازآنجاییکه انحراف از وزن طبیعی با رفتارهای نامناسب و پرخطر مرتبط است مداخلات زودهنگام و برنامهریزیهای مناسب در این زمینه در دوران حساس کودکی بسیار مؤثر و ضروری است.https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1984_7362174f65475d5f31ff629240010c4e.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620150923The role of perceived stress, social support in sensation seeking and addictionنقش استرس ادراک شده، هیجانخواهی و حمایت اجتماعی در اعتیاد19301985FAنادرحاجلودانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، ایران.عیسیجعفریاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران.0000-0003-2563-3165Journal Article20140205Objective: Factors those associated with addiction, are psychological and social. These factors that related to drug investigations appropriate a wide range of data. The purpose of this study is distinguish addict from non-addict persons by considering some variables such as social support, perceived stress and sensation seeking in Ardabil city. Methods: In this correlational study, a sample of 60 subjects (30 addicts and 30 normal) from community centers drug addiction and Ardabil University students are randomly selected. The data collected by these questionnaires: Fleming social support, Cohen perceived stress and Zuckerman sensation seeking. The obtained data were analyzed by using the technique of discriminate analysis. Results: The results showed that levels of sensation seeking, social support and negative perceived stress in addicts are more than in non-addicts but the level of positive perceived stress and social support are more in non-addicts, in this study by knowing of sensation seeking level, social support and positive and negative perceived stress we could classified both addict and non-addict persons. Conclusion: The results of this study emphasized on relationship between psychological and social variables with addiction, thus psychological and social variables are very important factors in preventing and treating addiction.مقدمه: ازجمله عوامل مرتبط با اعتیاد، عوامل روانشناختی و اجتماعی است که در بررسیهای مربوط به اعتیاد حوزه وسیعی را به خود اختصاص داده است. هدف از پژوهش حاضر تمییز افراد معتاد از غیر معتاد بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی، استرس ادراکشده و هیجان خواهی در شهر اردبیل بود. روش: برای این مطالعه همبستگی، نمونهای با حجم 60 نفر (30 معتاد به مواد مخدر و 30 فرد سالم) از جامعه معتادان مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد اردبیل و دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بهصورت تصادفی انتخاب شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای حمایت اجتماعی فلمینگ، استرس ادراکشده کوهن و هیجان خواهی زاکرمن استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از تکنیک تحلیل ممیز مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان هیجان خواهی و استرس ادراکشده منفی در افراد معتاد به مواد مخدر بیشتر از افراد غیر معتاد است اما میزان استرس ادراکشده مثبت و حمایت اجتماعی در افراد غیر معتاد بیشتر از افراد معتاد است. در این تحقیق با آگاهی از میزان هیجان خواهی، حمایت اجتماعی، استرس ادراکشده منفی و مثبت، بهخوبی امکان طبقهبندی افراد موردمطالعه در دو گروه معتاد و غیر معتاد فراهم شد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق ارتباط متغیرهای روانشناختی و اجتماعی با اعتیاد را مورد تأکید قرارداد، بهاینترتیب در پیشگیری و درمان اعتیاد، متغیرهای روانشناختی و اجتماعی توجه جدی را میطلبند.https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1985_ee05022efb71f902a2e5979a988705da.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620150923Study of relation between life quality and anger indices with mental health in Ostomy Patients of Tehranبررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخص های خشم با سلامت روان در بیماران استومی تهران31421990FAمحمداورکیدانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران.0000-0002-2869-9146مریمامیرآبادیکارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور، ایران.شیماحیدریدانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور، ایران.Journal Article20140414Objective: The present research was fulfilled aiming on study of relation between life quality and anger indices with the mental health in Tehran ostomy patients. Method: In this research which was of correlation type, 169 ostomy patients member of Ostomy Association were selected that less than 6 months of their surgery has been passed, they participated voluntarily and with (COH-QOL), trait- state Spilberger Anger Expression (STAXI-2) and general health (GHQ) Golberg and Hillier, the required information were collected and Spearman correlation and regression<em> </em>tests were used. Results: The results show, corporal and social dimensions have a significant correlation with all the mental health indices. Mental dimension with anxiety and insomnia, and depression, intellectual dimension with anxiety and insomnia, social insufficient interaction, and depression, life quality with physical signs and depression, introvert anger with physical signs, anxiety, insomnia and depression, extrovert anger with physical signs and anxiety and insomnia, general anger with physical signs have significant correlation. In prediction discussion the amount of fixed adjustment coefficient was calculated 58%. This means that two variables, anger index and life quality have predicted 58% variance of general health variable. Conclusion: With consideration to relation of anger and life quality with the general health of Ostomy Patients, it is better to improve the health of their body and mind by education of life skills and anger control to promote the life quality of these patients.مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخصهای خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت. روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند و با پرسشنامههای کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت ـ صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر اطلاعات موردنیاز جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد، ابعاد جسمی و اجتماعی با تمامی مؤلفههای سلامت روان رابطه معنیدار دارند. بعد روانی نیز با اضطراب و بیخوابی و افسردگی رابطه معنیدار دارد. بعد معنوی با اضطراب و بیخوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی و کیفیت کلی زندگی نیز با نشانه بدنی و افسردگی رابطه دارد. بین خشم درونریز با نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی و افسردگی، خشم برونریز با نشانههای بدنی و اضطراب و بیخوابی و خشم کلی با نشانههای بدنی، رابطه معنیدار وجود دارد. با توجه به نتایج، دو متغیر شاخص خشم و کیفیت زندگی، باهم ٥٨/٠ درصد واریانس سلامت عمومی را پیشبینی کردهاند. نتیجهگیری: با توجه به رابطه خشم و کیفیت زندگی با سلامت عمومی بیماران استومی، میتوان با آموزش مهارتهای زندگی و کنترل خشم به ارتقای کیفیت زندگی این بیماران پرداخته و سلامت جسم و روانشان را بهبود بخشید.https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1990_755d7a2090c31e285520a359b3f2f04e.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620150923The study of contribution of dimensions of family function in fear of movement at patients suffered by musculoskeletal chronic painبررسی پیشایند حرکت هراسی در بیماران مبتلا به درد مزمن اسکلتی عضلانی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده43581991FAمریمنامغکارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.مهرآورمومنی جاویددانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.سیمینحسینیاناستاد گروه مشاوره دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.Journal Article20140428Objective: Nowadays family as an important social factor that effects chronic pain is being considered by researchers. Family is an effective environment in physical and mental health of people that provides the necessary conditions for development and achieve physical, mental and social balance. Methods: Family provides this conditions through a series of common actions which named family function. The aim of present study was to exam the contribution of dimensions of family function in fear of movement at patients with musculoskeletal chronic pain selected randomly. Family Assessment Device (FAD) and TAMPA questionnaire for assessing fear of movement is completed by participants. Results: It was found that there was a relation with family function dimensions and fear of movement variables and this relation was direct and among family function dimensions, problem solving, affective involvement, and affective responsiveness. Conclusion: Communication were the most related dimensions with fear of movement and problem solving is the most related one (9.1).مقدمه: خانواده بهعنوان یک عامل مهم اجتماعی مؤثر بر درد مزمن امروزه موردتوجه پژوهشگران حوزه درد قرارگرفته است زیرا این نهاد یکی از محیطهای مؤثر بر سلامت جسمی و روانی افراد است که شرایط لازم برای رشد و رسیدن به تعادل جسمی، روانی، اجتماعی را فراهم میآورد. خانواده این شرایط را از طریق انجام یکسری اعمال مشترک انجام میدهد که به این اعمال کارکرد خانواده گفته میشود. روش:<em> </em>بر این اساس پژوهشی بهمنظور بررسی پیشایند حرکت هراسی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده با تعداد 100 نفر بیمار مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس انجام شد. در این تحقیق برای بررسی ابعاد کارکرد خانواده و حرکت هراسی ناشی از درد مزمن به ترتیب از پرسشنامههای (FAD) و (TSK)<em> </em>استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه بین کارکرد کلی خانواده و متغیر حرکت هراسی با مقدار (219/0) در سطح 05/.=α معنادار<em> </em>است و این رابطه بهصورت مستقیم است<em> </em>و از میان ابعاد کارکرد خانواده حل مسئله، آمیختگی عاطفی، پاسخگویی عاطفی و ارتباطات بیشترین میزان ارتباط را با این متغیر نشان دادند. نتیجه گیری: ابعاد کارکرد خانواده میزان حرکت هراسی ناشی از درد مزمن اسکلتی عضلانی را تبیین میکند همچنین حل مسئله در خانواده با حدود 9.1 درصد، بیشترین تبیین را در پیشبینی متغیر میزان حرکت هراسی دارا است.https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1991_14657e0361c423a2894cfc721e2d79cd.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620150923The relationship between personality dimensions adherence in patients with type 2 diabetesبررسی رابطه ابعاد شخصیت با تبعیت از درمان در بیماران دیابتی نوع دو59681993FAعباسبیات اصغریکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، شبکه بهداشت و درمان خمین، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران.بنفشهغراییاستادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران؛ انستیتو روانپزشکی تهران ـ دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان تهران، تهران، ایران.حسنحیدریاستادیار، گروه روانشناسی و مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین، خمین، ایران.جوادجواهریاستادیار، گروه پزشکی پیشگیری و اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران.سحرموسی نژادمربی بهداشت، آموزشوپرورش خمین ایران.احمدآرامونکارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.Journal Article20140519Objective: The aim of this study was to investigate the characteristics and personality dimensions extraversion vs. introversion, neuroticism versus emotional stability characteristics with adherence in patients with type 2 diabetes. Methods: In this cross-sectional study, 100 type II diabetes' patients were recruitment by convenient sampling method. Patients checked-out revised questionnaire of Eysenck Personality (short form) and questionnaire to treatment adherence. The data were analyzed by Spearman correlation test and a linear regression model and for spss software was used for data analysis. Results: there was a significant inverse correlation between the personality neuroticism traits and adherence and a significant positive correlation between personality traits - emotional stability and consistency of treatment of modes. There was not correlation between introversion and extroversion. Conclusion: The results of this study emphasize the influence of personality traits, emotional stability, and neuroticism on the adherence and treatments follow-up among diabetic patients.مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای ابعاد شخصیت برونگرایی در برابر درونگرایی، صفات روان رنجور خویی در برابر ثبات هیجانی با تبعیت از درمان در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد<em>.</em> روش: در یک طرح پژوهشی مقطعی تعداد 100 بیمار دیابتی نوع 2 با استفاده از روش در دسترس انتخاب شدند. این بیماران پرسشنامههای تجدیدنظر شده شخصیت آیزنگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه تبعیت از درمان را تکمیل کردند. در این مطالعه از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار<em> </em>spss<em> </em>استفاده شد<em>.</em> یافتهها: به جزء متغیر درونگرایی و برونگرایی بقیه متغیرها با تبعیت از درمان ارتباط معناداری داشتند. بدینصورت که بین صفات شخصیتی روان رنجوری با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش روان رنجوری، تبعیت از درمان کاهش مییافت. بین صفات شخصیتی ثبات هیجانی با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود داشت که بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش باثبات بودن، تبعیت از درمان افزایش مییابد<em>.</em> نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بر تأثیر صفات شخصیتی ثبات هیجانی و روان رنجوری بر پیروی و تبعیت از درمان در بیماران دیابتی تأکید میکند<em>.</em>https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1993_5767b883d044972ff849f30601e65741.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620150923Effectiveness of Comprehensive Stress Management Training on Depression Symptoms and Psychosomatic Symptoms in Employeesاثربخشی آموزش مدیریت جامع استرس بر کاهش علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی در کارکنان شرکت ملی حفاری ایران69782037FAحجتدمیریدانشجوی دکتری روانشناسی عمومی دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران.عبدالکاظمنیسیدانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران، اهوازنسرینارشدیاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران، اهوازعبدالزهرانعامیاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران، اهوازJournal Article20150405Objective: The purpose of this study was to effectiveness of comprehensive stress management<em> </em>training<em> </em>on depression symptoms and psychosomatic symptoms in employees. Methods: The design of the study was quasi experimental, and of pretest-posttest-with-control group kind. The population of the study included all employees of Iranian National Drilling Company and the sample included 30 employees that selected via randomly sampling method that were involved in two groups: experimental (15 employees) and control (15 employees). The instruments that used in this study were Beck ҆s depression index (BDI-II) and Moher psychosomatic symptoms in nonclinical context. The experimental groups were taught comprehensive stress management<em> </em>training (individual an organizational interventions)<em> </em>for eleven 60-minute sessions. Findings: Multi-variable covariance (Mancova) analyze showed that there was a significant difference among two groups in the case of depression symptoms and psychosomatic symptoms (p< 0/001). Conclusion: Results of this study showed that comprehensive stress management<em> </em>training<em> </em>decreased depression symptoms and psychosomatic symptoms of employees. Thus this training method can be used for target groups and general population as an interventional program.مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت جامع استرس بر علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی کارکنان انجام شد. روش: طرح پژوهش، تجربی میدانی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه<em></em>ی آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بودند. نمونه تحقیق نیز شامل 30 نفر از کارکنان بودند که بعد از غربالگری اولیه بهصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت اندازهگیری متغیرها از پرسشنامه افسردگی بک (1988) فرم بلند و پرسشنامه علائم عمومی اختلالات روانتنی موهر (2000) استفاده شد. ابتدا هر دو گروه مورد پیشآزمون قرار گرفتند و سپس مداخله آزمایشی بر روی گروه آزمایش بهصورت 11 جلسه 60 دقیقهای مدیریت جامع استرس اجرا شد و در پایان پسآزمون اجرا شد. یافته<em></em>ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پسآزمون متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0 > p)؛ بنابراین آموزش مدیریت جامع استرس باعث کاهش علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی در کارکنان شده است. نتیجهگیری: میتوان از آموزش مدیریت جامع استرس بهعنوان یک مداخله مؤثر بهمنظور کاهش علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی در کارکنان استفاده کرد.https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_2037_15ed8653da8dea65d87ba3fc932e4457.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620151222Self-compassion As Mediator Between Attachment Dimensions With Mental Well-being: A Path Analysis Modelشفقت ـ خود بهعنوان میانجی بین ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی: یک مدل تحلیل مسیر79963113FAغلامرضارجبیدانشیار گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.0000-0002-8423-4589ابراهیممقامیکارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20161101Objective: This study aimed to investigate the model of self-compassion as mediator between attachment dimensions with mental well-being in male and female personnel Sepidar prisoner city of Ahvaz was conducted<em>.</em> Method: 115 men and female from personnel Sepidar prison city of Ahvaz were selected by voluntary-available sampling method, and completed the Experience Close Relationship, Attachment Dimensions, Self-compassion, and Warwick-Edinburg Mental Well-being scales. The present study is descriptive-correlation and analysis of data was carried using simple correlation coefficient and h regression analysis by Baron and Kenny (1986), using SPSS-21 software<em>.</em> Results: The finding of self-compassion model was confirmed as mediating between anxiety and avoidant attachments and mental well-being both for direct paths and both for indirect paths<em>.</em> Conclusion: In result can suggest that safe attachments has role of important in health and well-being, but should not neglected of unique role of self–compassion that mediating between attachment styles and mental well-being.مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی مدل رابطه ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی با میانجیگری شفقت-خود در پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز در سال 1393 انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز (230 نفر) بود که از این تعداد بر اساس 115 نفر بهصورت داوطلب-در دسترس با رعایت کلیه موازین اخلاق پژوهش بهعنوان نمونه انتخاب شدند و مقیاسهای تجارب در رابطه نزدیک (ECR)، شفقت ـ خود (SCS) و بهزیستی ذهنی (WEMWBS) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی (1986) بهوسیله نرمافزار آماری 21-SPSS تحلیل شدند. یافتهها: یافتههای مدل شفقت-خود بهعنوان میانجی بین دلبستگیهای اضطرابی و اجتنابی و بهزیستی ذهنی هم برای مسیرهای مستقیم و هم برای مسیرهای غیرمستقیم تأیید گردید. نتیجهگیری: درنتیجه میتوان بیان کرد که داشتن دلبستگیهای ایمن نقش بسزایی در سلامت و بهزیستی ذهنی انسانها دارد اما از نقش بیبدیل شفقت-خود که واسطه بین سبکهای دلبستگی و بهزیستی ذهنی است نباید غافل شد.https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3113_cc8f291c10a1b82a8b96ad0b1e4faa21.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620151222Validation of the Suicide Resilience Inventoryاعتبار یابی پرسشنامه تاب آوری در برابر خودکشی971083295FAمنصورهمهدی یاردانشجوی دکترای روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، ایران.سیده فرشتهنجاتیدانشجوی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، ایران.Journal Article20170121 <br />Objective: Suicide is one of the mental health problems and the tendency to suicide is one of the most important indicators of the population's mental health. Since this phenomenon can be prevented, early detection is very important. The present research aimed at constructing and validating the Resilience to Suicide Questionnaire. Method: To this end, 200 students in Shiraz University participated in the analysis of the psychometric properties of this questionnaire. Results: The reliability of the questionnaire was investigated through test, retest and the Cronbach’s alpha and the reliability coefficients were calculated to be 0.93 and 0.83 respectively. To study the validity of this questionnaire, 4 methods were used. The construct validity of the Resilience to Suicide Questionnaire was investigated by determining the correlation coefficient between this questionnaire and the Beck Depression Inventory Π and the correlation coefficients were calculated to be of -0.60 (p<span style="font-size: 9.0pt; line-height: 107%;"><br style="font-size: 12.0pt; line-height: 107%; mso-bidi-font-family: 'Times New Roman';" /></span> <br />مقدمه: خودکشی یکی از معضلات بهداشت روان است<em>.</em> شناسایی بهموقع امکان خودکشی در پیشگیری از آن بسیار اهمیت دارد. هدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی پرسشنامه تابآوری در برابر خودکشی بهعنوان یک ابزار شناسایی افراد در معرض خطر خودکشی بود. روش: بدین منظور 200 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در سال 93-94 که از بین کل دانشجویان این دانشگاه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، در بررسی خصوصیات روانسنجی این پرسشنامه شرکت نمودند. ابزار پژوهش پرسشنامههای تابآوری در برابر خودکشی و افسردگی بک بود. یافته ها: پایایی مقیاس از دو طریق بازآزمایی و آلفای کرونباخ بررسی گردید که به ترتیب ضرایب پایایی 93/؛ و 83/. به دست آمد. برای مطالعه روایی این پرسشنامه از 4 روش استفاده شد. روایی سازه<em> </em>پرسشنامه تابآوری در برابر خودکشی از طریق تعیین ضریب همبستگی بین این پرسشنامه با پرسشنامه افسردگی انجام شد که ضریب 60/.- به دست آمد (001/0>P). تحلیل عامل اکتشافی به روش تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس برای پرسشنامه تابآوری در برابر خودکشی، سه عامل را به دست داد که به ترتیب ثبات هیجانی، عامل محافظ درونی و عامل محافظ بیرونی نام گرفت که درمجموع 74/72 درصد از واریانس کل را تبیین نمود. همچنین نتیجه مطالعه حاضر نشان داد تمام گویههای پرسشنامه تابآوری با نمره کل و تمام خرده مقیاسهای این پرسشنامه با یکدیگر و با نمره کل همبستگی معناداری دارند. نتیجهگیری: بنابراین میتوان گفت پرسشنامه تابآوری، میتواند واجد شرایط لازم برای استفاده در دانشجویان باشد. <br /><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 107%; font-family: 'B Lotus'; mso-ansi-font-weight: bold; mso-ansi-font-style: italic;" lang="FA"><br style="font-size: 10.0pt; line-height: 107%; font-family: 'B Lotus'; mso-ansi-font-weight: bold; mso-ansi-font-style: italic;" /></span><em></em>https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3295_f6ec67d7ada5fb1bf826cfc466220009.pdfدانشگاه پیام نورروانشناسی سلامت2322-128341620151222The effectiveness group therapy based on choice theory on loneliness feeling in patients with multiple sclerosis (MS).اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب بر کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس)1091203320FAمحمدحاتمیدانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، ایران.فردینفرمانیدانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.ساحرهصفویدانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه سمنان، ایران.عاطفهنجفی زادهدانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه الزهرا، ایران.مهدیاسدی قلعه رشیدیدانش آموخته کارشناسی ارشد روانسنجی، دانشگاه علامه طباطبایی، ایران.Journal Article20170123Objective: Psychological aspects of chronic diseases, due to their suddrn oneset and uncontrolability of symptoms, couse varioty of stresses and negative emotion and mood in patient. This issue, have attracted many professional's attention<em>.</em> The aim of this study was to investigate the effectiveness of group therapy with emphasis on choice theory on reducing loneliness feeling in patients with MS (multiple sclerosis). Method: This study is semi-experimental with pretest-posttest and control group. The study population included all patients with MS referred to MS Society of Iran located in Tehran. At first the UCLA questionnaire was performed and who was scored higher than the mean of 40 was selected assigned into two experimental (20 subjects) and control groups (N=20 subjects) by random. Both groups were tested by pre-test and post-test. The data of pre-test and post-test were analyzed using descriptive and inferential statistics (analysis of covariance). Results: Findings demonstrated that the significant reduction in mean of loneliness feeling score was occurred after the intervention in the experimental group (Pمقدمه: جنبههای روانشناختی بیماریهای مزمن، ازلحاظ بروز غیرمنتظره و کنترلناپذیری علائم، موجب پدیدآیی استرسهای گوناگون و ایجاد هیجانات و خلقوخوی منفی در بیماران شده است و همین امر نظر بسیاری از متخصصان را متوجه خود ساخته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی با تأکید بر تئوری انتخاب بر کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به MS (مولتیپل اسکلروزیس) بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به MS مراجعهکننده به انجمن MS شهر تهران است که ابتدا از آنها پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA) گرفته شد و از میان کسانی که نمره متوسط به بالا در این پرسشنامه کسب کردند 40 نفر انتخابشده و بهصورت تصادفی به دو گروه 20 نفرِ آزمایش و کنترل تقسیم شدند. روش آماری این پژوهش، تحلیل کوواریانس بود که در آن نمرات پیشآزمون کنترل گردید و برای بررسی تأثیر متغیر مستقل نمرات پسآزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: یافتههای<em> </em>پژوهش کاهش معناداری را در میانگین<em> </em>نمره<em> </em>احساس تنهایی در<em> </em>گروه<em> </em>آزمایشی پس از مداخله نشان داد. (05/0>P). نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که<em> </em>گروهدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بهطور<em> </em>معنیداری<em> </em>موجب کاهش<em> </em>احساس تنهایی گروه<em> </em>مداخله<em> </em>در<em> </em>مقایسه<em> </em>با گروه<em> </em>کنترل<em> </em>شد؛ بنابراین گروهدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب میتواند بهعنوان یک شیوه درمانی کارآمد در کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به MS و بهعنوان درمان کمکی برای سایر درمانها مورد استفاده قرار گیرد.https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3320_572adcb4d970ef81b5a6b431a3a49ef0.pdf