دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
09
23
مقایسه اختلالات رفتاری برونی سازی شده در پسران دارای اضافه وزن با پسران دارای وزن طبیعی: با تاکید بر اختلال سلوک
7
18
FA
مهناز
علی اکبری دهکردی
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران.
aliakbaridehkordi@gmail.com
<strong>مقدمه:</strong> نظر به فراوانی بیماران مبتلا به سردرد و تأثیر آن در عملکرد، خلقوخو و اثر روزافزون آن در سلامت جسمی و کیفیت زندگی و زیانهای روانی و اجتماعی؛ هدف پژوهش حاضر مقایسه باورهای غیرمنطقی، تیپ شخصیتی D و کیفیت زندگی افراد مبتلا به سردردهای میگرنی و سالم است. <strong>روش:</strong> مطالعات حاکی از این است که بسیاری از کودکان و نوجوانان به انواع مشکلات و اختلالات رفتاری مبتلا هستند. در این میان اختلالات برونیسازی شده بهعنوان محور اختلالات رفتاری شناختهشده است. از طرفی شیوع اضافهوزن در این رده سنی نیز افزایش پیدا کرده است. لذا هدف این مطالعه مقایسه اختلالات رفتاری برونیسازی شده در پسران دارای اضافهوزن با پسران دارای وزن طبیعی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهر تهران است که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، منطقه شش انتخاب و در بین مدارس موجود در این منطقه دو مدرسه پسرانه و بهطورکلی 220 دانشآموز بهعنوان نمونه موردپژوهش انتخاب شدند. از چکلیست رفتاری کودکان (CBCL) بهعنوان ابزار در این مطالعه استفاده گردید. <strong>یافتهها</strong>: نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بهطورکلی اختلالات رفتاری برونیسازی شده بین پسران دارای اضافهوزن با پسران دارای وزن طبیعی در سطح 05/0 P<em><</em> تفاوت معنیداری وجود دارد و این تفاوت در اختلال سلوک و اختلال بیاعتنایی مقابلهای دیده شد درحالیکه بین این دو گروه در اختلال بیش فعالی ـ کمبود توجه تفاوت معنیداری دیده نشد (05/0 P<em><</em>). <strong>نتیجهگیری</strong>: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آگاهی دادن و تغییر نگرش والدین در پیشگیری از بروز چاقی و اضافهوزن و درنهایت مشکلات رفتاری ضروری به نظر میرسد و ازآنجاییکه انحراف از وزن طبیعی با رفتارهای نامناسب و پرخطر مرتبط است مداخلات زودهنگام و برنامهریزیهای مناسب در این زمینه در دوران حساس کودکی بسیار مؤثر و ضروری است.
اختلالات رفتاری برونی سازی شده,اضافه وزن,پسران
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1984.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1984_7362174f65475d5f31ff629240010c4e.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
09
23
نقش استرس ادراک شده، هیجانخواهی و حمایت اجتماعی در اعتیاد
19
30
FA
نادر
حاجلو
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، ایران.
hajloo53@uma.ac.ir
عیسی
جعفری
0000-0003-2563-3165
استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران.
jafari.esa30@gmail.com
مقدمه: ازجمله عوامل مرتبط با اعتیاد، عوامل روانشناختی و اجتماعی است که در بررسیهای مربوط به اعتیاد حوزه وسیعی را به خود اختصاص داده است. هدف از پژوهش حاضر تمییز افراد معتاد از غیر معتاد بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی، استرس ادراکشده و هیجان خواهی در شهر اردبیل بود. روش: برای این مطالعه همبستگی، نمونهای با حجم 60 نفر (30 معتاد به مواد مخدر و 30 فرد سالم) از جامعه معتادان مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد اردبیل و دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بهصورت تصادفی انتخاب شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای حمایت اجتماعی فلمینگ، استرس ادراکشده کوهن و هیجان خواهی زاکرمن استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از تکنیک تحلیل ممیز مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان هیجان خواهی و استرس ادراکشده منفی در افراد معتاد به مواد مخدر بیشتر از افراد غیر معتاد است اما میزان استرس ادراکشده مثبت و حمایت اجتماعی در افراد غیر معتاد بیشتر از افراد معتاد است. در این تحقیق با آگاهی از میزان هیجان خواهی، حمایت اجتماعی، استرس ادراکشده منفی و مثبت، بهخوبی امکان طبقهبندی افراد موردمطالعه در دو گروه معتاد و غیر معتاد فراهم شد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق ارتباط متغیرهای روانشناختی و اجتماعی با اعتیاد را مورد تأکید قرارداد، بهاینترتیب در پیشگیری و درمان اعتیاد، متغیرهای روانشناختی و اجتماعی توجه جدی را میطلبند.
اعتیاد,هیجان خواهی,حمایت اجتماعی,استرس
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1985.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1985_ee05022efb71f902a2e5979a988705da.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
09
23
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخص های خشم با سلامت روان در بیماران استومی تهران
31
42
FA
محمد
اورکی
0000-0002-2869-9146
دانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران.
orakisalamat@gmail.com
مریم
امیرآبادی
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور، ایران.
mm99857@gmail.com
شیما
حیدری
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور، ایران.
shima64h@gmail.com
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخصهای خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت. روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند و با پرسشنامههای کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت ـ صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر اطلاعات موردنیاز جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد، ابعاد جسمی و اجتماعی با تمامی مؤلفههای سلامت روان رابطه معنیدار دارند. بعد روانی نیز با اضطراب و بیخوابی و افسردگی رابطه معنیدار دارد. بعد معنوی با اضطراب و بیخوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی و کیفیت کلی زندگی نیز با نشانه بدنی و افسردگی رابطه دارد. بین خشم درونریز با نشانههای بدنی، اضطراب و بیخوابی و افسردگی، خشم برونریز با نشانههای بدنی و اضطراب و بیخوابی و خشم کلی با نشانههای بدنی، رابطه معنیدار وجود دارد. با توجه به نتایج، دو متغیر شاخص خشم و کیفیت زندگی، باهم ٥٨/٠ درصد واریانس سلامت عمومی را پیشبینی کردهاند. نتیجهگیری: با توجه به رابطه خشم و کیفیت زندگی با سلامت عمومی بیماران استومی، میتوان با آموزش مهارتهای زندگی و کنترل خشم به ارتقای کیفیت زندگی این بیماران پرداخته و سلامت جسم و روانشان را بهبود بخشید.
: استومی,سلامت عمومی,شاخص های خشم,کیفیت زندگی
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1990.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1990_755d7a2090c31e285520a359b3f2f04e.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
09
23
بررسی پیشایند حرکت هراسی در بیماران مبتلا به درد مزمن اسکلتی عضلانی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده
43
58
FA
مریم
نامغ
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.
m.namegh@gmail.com
مهرآور
مومنی جاوید
دانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.
mehravar.momeni@yahoo.com
سیمین
حسینیان
استاد گروه مشاوره دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
hosseinian@alzahra.ac.ir
مقدمه: خانواده بهعنوان یک عامل مهم اجتماعی مؤثر بر درد مزمن امروزه موردتوجه پژوهشگران حوزه درد قرارگرفته است زیرا این نهاد یکی از محیطهای مؤثر بر سلامت جسمی و روانی افراد است که شرایط لازم برای رشد و رسیدن به تعادل جسمی، روانی، اجتماعی را فراهم میآورد. خانواده این شرایط را از طریق انجام یکسری اعمال مشترک انجام میدهد که به این اعمال کارکرد خانواده گفته میشود. روش:<em> </em>بر این اساس پژوهشی بهمنظور بررسی پیشایند حرکت هراسی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده با تعداد 100 نفر بیمار مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس انجام شد. در این تحقیق برای بررسی ابعاد کارکرد خانواده و حرکت هراسی ناشی از درد مزمن به ترتیب از پرسشنامههای (FAD) و (TSK)<em> </em>استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه بین کارکرد کلی خانواده و متغیر حرکت هراسی با مقدار (219/0) در سطح 05/.=α معنادار<em> </em>است و این رابطه بهصورت مستقیم است<em> </em>و از میان ابعاد کارکرد خانواده حل مسئله، آمیختگی عاطفی، پاسخگویی عاطفی و ارتباطات بیشترین میزان ارتباط را با این متغیر نشان دادند. نتیجه گیری: ابعاد کارکرد خانواده میزان حرکت هراسی ناشی از درد مزمن اسکلتی عضلانی را تبیین میکند همچنین حل مسئله در خانواده با حدود 9.1 درصد، بیشترین تبیین را در پیشبینی متغیر میزان حرکت هراسی دارا است.
کلمات کلیدی: کارکرد خانواده,حرکت هراسی,درد مزمن اسکلتی عضلانی
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1991.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1991_14657e0361c423a2894cfc721e2d79cd.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
09
23
بررسی رابطه ابعاد شخصیت با تبعیت از درمان در بیماران دیابتی نوع دو
59
68
FA
عباس
بیات اصغری
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، شبکه بهداشت و درمان خمین، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران.
abolfazl86khomein@yahoo.com
بنفشه
غرایی
استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران؛ انستیتو روانپزشکی تهران ـ دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان تهران، تهران، ایران.
bgharaee@tums.ac.ir
حسن
حیدری
استادیار، گروه روانشناسی و مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین، خمین، ایران.
hassanhaidari@yahoo.com
جواد
جواهری
استادیار، گروه پزشکی پیشگیری و اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران.
javaheri_115@yahoo.com
سحر
موسی نژاد
مربی بهداشت، آموزشوپرورش خمین ایران.
sahar.mousa@yahoo.com
احمد
آرامون
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
ahmad8612@gmail.com
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای ابعاد شخصیت برونگرایی در برابر درونگرایی، صفات روان رنجور خویی در برابر ثبات هیجانی با تبعیت از درمان در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد<em>.</em> روش: در یک طرح پژوهشی مقطعی تعداد 100 بیمار دیابتی نوع 2 با استفاده از روش در دسترس انتخاب شدند. این بیماران پرسشنامههای تجدیدنظر شده شخصیت آیزنگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه تبعیت از درمان را تکمیل کردند. در این مطالعه از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار<em> </em>spss<em> </em>استفاده شد<em>.</em> یافتهها: به جزء متغیر درونگرایی و برونگرایی بقیه متغیرها با تبعیت از درمان ارتباط معناداری داشتند. بدینصورت که بین صفات شخصیتی روان رنجوری با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش روان رنجوری، تبعیت از درمان کاهش مییافت. بین صفات شخصیتی ثبات هیجانی با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود داشت که بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش باثبات بودن، تبعیت از درمان افزایش مییابد<em>.</em> نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بر تأثیر صفات شخصیتی ثبات هیجانی و روان رنجوری بر پیروی و تبعیت از درمان در بیماران دیابتی تأکید میکند<em>.</em>
کلید واژه : دیابت,صفات شخصیتی,سبک های مقابله,تبعیت از درمان
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1993.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_1993_5767b883d044972ff849f30601e65741.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
09
23
اثربخشی آموزش مدیریت جامع استرس بر کاهش علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی در کارکنان شرکت ملی حفاری ایران
69
78
FA
حجت
دمیری
دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران.
hojatdamiri1366@gmail.com
عبدالکاظم
نیسی
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز
kazem23@yahoo.com
نسرین
ارشدی
استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز
nasrinarshadi@yahoo.com
عبدالزهرا
نعامی
استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز
azad.pnu1390@gmail.com
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت جامع استرس بر علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی کارکنان انجام شد. روش: طرح پژوهش، تجربی میدانی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه<em></em>ی آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بودند. نمونه تحقیق نیز شامل 30 نفر از کارکنان بودند که بعد از غربالگری اولیه بهصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت اندازهگیری متغیرها از پرسشنامه افسردگی بک (1988) فرم بلند و پرسشنامه علائم عمومی اختلالات روانتنی موهر (2000) استفاده شد. ابتدا هر دو گروه مورد پیشآزمون قرار گرفتند و سپس مداخله آزمایشی بر روی گروه آزمایش بهصورت 11 جلسه 60 دقیقهای مدیریت جامع استرس اجرا شد و در پایان پسآزمون اجرا شد. یافته<em></em>ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پسآزمون متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0 > p)؛ بنابراین آموزش مدیریت جامع استرس باعث کاهش علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی در کارکنان شده است. نتیجهگیری: میتوان از آموزش مدیریت جامع استرس بهعنوان یک مداخله مؤثر بهمنظور کاهش علائم افسردگی و علائم عمومی اختلالات روانتنی در کارکنان استفاده کرد.
مدیریت جامع استرس,علایم افسردگی,علایم عمومی اختلالات روان تنی
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_2037.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_2037_15ed8653da8dea65d87ba3fc932e4457.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
12
22
شفقت ـ خود بهعنوان میانجی بین ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی: یک مدل تحلیل مسیر
79
96
FA
غلامرضا
رجبی
0000-0002-8423-4589
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
rajabireza@scu.ac.ir
ابراهیم
مقامی
کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
e-maghami@mscstu.scu.ac.ir
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی مدل رابطه ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی با میانجیگری شفقت-خود در پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز در سال 1393 انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز (230 نفر) بود که از این تعداد بر اساس 115 نفر بهصورت داوطلب-در دسترس با رعایت کلیه موازین اخلاق پژوهش بهعنوان نمونه انتخاب شدند و مقیاسهای تجارب در رابطه نزدیک (ECR)، شفقت ـ خود (SCS) و بهزیستی ذهنی (WEMWBS) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی (1986) بهوسیله نرمافزار آماری 21-SPSS تحلیل شدند. یافتهها: یافتههای مدل شفقت-خود بهعنوان میانجی بین دلبستگیهای اضطرابی و اجتنابی و بهزیستی ذهنی هم برای مسیرهای مستقیم و هم برای مسیرهای غیرمستقیم تأیید گردید. نتیجهگیری: درنتیجه میتوان بیان کرد که داشتن دلبستگیهای ایمن نقش بسزایی در سلامت و بهزیستی ذهنی انسانها دارد اما از نقش بیبدیل شفقت-خود که واسطه بین سبکهای دلبستگی و بهزیستی ذهنی است نباید غافل شد.
شفقت-خود,دلبستگی اضطرابی,دلبستگی اجتنابی,بهزیستی ذهنی
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3113.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3113_cc8f291c10a1b82a8b96ad0b1e4faa21.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
12
22
اعتبار یابی پرسشنامه تاب آوری در برابر خودکشی
97
108
FA
منصوره
مهدی یار
دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، ایران.
mansurehmahdiar@yahoo.com
سیده فرشته
نجاتی
دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، ایران.
fnejati93@gmail.com
<br />مقدمه: خودکشی یکی از معضلات بهداشت روان است<em>.</em> شناسایی بهموقع امکان خودکشی در پیشگیری از آن بسیار اهمیت دارد. هدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی پرسشنامه تابآوری در برابر خودکشی بهعنوان یک ابزار شناسایی افراد در معرض خطر خودکشی بود. روش: بدین منظور 200 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در سال 93-94 که از بین کل دانشجویان این دانشگاه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، در بررسی خصوصیات روانسنجی این پرسشنامه شرکت نمودند. ابزار پژوهش پرسشنامههای تابآوری در برابر خودکشی و افسردگی بک بود. یافته ها: پایایی مقیاس از دو طریق بازآزمایی و آلفای کرونباخ بررسی گردید که به ترتیب ضرایب پایایی 93/؛ و 83/. به دست آمد. برای مطالعه روایی این پرسشنامه از 4 روش استفاده شد. روایی سازه<em> </em>پرسشنامه تابآوری در برابر خودکشی از طریق تعیین ضریب همبستگی بین این پرسشنامه با پرسشنامه افسردگی انجام شد که ضریب 60/.- به دست آمد (001/0>P). تحلیل عامل اکتشافی به روش تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس برای پرسشنامه تابآوری در برابر خودکشی، سه عامل را به دست داد که به ترتیب ثبات هیجانی، عامل محافظ درونی و عامل محافظ بیرونی نام گرفت که درمجموع 74/72 درصد از واریانس کل را تبیین نمود. همچنین نتیجه مطالعه حاضر نشان داد تمام گویههای پرسشنامه تابآوری با نمره کل و تمام خرده مقیاسهای این پرسشنامه با یکدیگر و با نمره کل همبستگی معناداری دارند. نتیجهگیری: بنابراین میتوان گفت پرسشنامه تابآوری، میتواند واجد شرایط لازم برای استفاده در دانشجویان باشد. <br /><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 107%; font-family: 'B Lotus'; mso-ansi-font-weight: bold; mso-ansi-font-style: italic;" lang="FA"><br style="font-size: 10.0pt; line-height: 107%; font-family: 'B Lotus'; mso-ansi-font-weight: bold; mso-ansi-font-style: italic;" /></span><em></em>
تابآوری در برابر خودکشی,پایایی,روایی
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3295.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3295_f6ec67d7ada5fb1bf826cfc466220009.pdf
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
4
16
2015
12
22
اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب بر کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس)
109
120
FA
محمد
حاتمی
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، ایران.
ghghhfghfgdffgd@yahoo.com
فردین
فرمانی
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
farmani_fardin@yahoo.com
ساحره
صفوی
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه سمنان، ایران.
s.safavi24@yahoo.com
عاطفه
نجفی زاده
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه الزهرا، ایران.
atefeh.najafizadeh@yahoo.com
مهدی
اسدی قلعه رشیدی
دانش آموخته کارشناسی ارشد روانسنجی، دانشگاه علامه طباطبایی، ایران.
mehdiasadi700@gmail.com
مقدمه: جنبههای روانشناختی بیماریهای مزمن، ازلحاظ بروز غیرمنتظره و کنترلناپذیری علائم، موجب پدیدآیی استرسهای گوناگون و ایجاد هیجانات و خلقوخوی منفی در بیماران شده است و همین امر نظر بسیاری از متخصصان را متوجه خود ساخته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی با تأکید بر تئوری انتخاب بر کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به MS (مولتیپل اسکلروزیس) بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به MS مراجعهکننده به انجمن MS شهر تهران است که ابتدا از آنها پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA) گرفته شد و از میان کسانی که نمره متوسط به بالا در این پرسشنامه کسب کردند 40 نفر انتخابشده و بهصورت تصادفی به دو گروه 20 نفرِ آزمایش و کنترل تقسیم شدند. روش آماری این پژوهش، تحلیل کوواریانس بود که در آن نمرات پیشآزمون کنترل گردید و برای بررسی تأثیر متغیر مستقل نمرات پسآزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: یافتههای<em> </em>پژوهش کاهش معناداری را در میانگین<em> </em>نمره<em> </em>احساس تنهایی در<em> </em>گروه<em> </em>آزمایشی پس از مداخله نشان داد. (05/0>P). نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که<em> </em>گروهدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بهطور<em> </em>معنیداری<em> </em>موجب کاهش<em> </em>احساس تنهایی گروه<em> </em>مداخله<em> </em>در<em> </em>مقایسه<em> </em>با گروه<em> </em>کنترل<em> </em>شد؛ بنابراین گروهدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب میتواند بهعنوان یک شیوه درمانی کارآمد در کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به MS و بهعنوان درمان کمکی برای سایر درمانها مورد استفاده قرار گیرد.
گروهدرمانی,نظریه انتخاب,احساس تنهایی,مالتیپل اسکلروزیس
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3320.html
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3320_572adcb4d970ef81b5a6b431a3a49ef0.pdf