per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2016-03-20
5
17
7
22
2786
Scientific Research
نقش واسطهای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان مبتلا به سرطان
The mediating role of cognitive emotion regulation strategies on the relationship between harm avoidance and psychological well-being in parents of children with cancer
محمد علی بشارت
besharat@ut.ac.ir
1
نسرین زمانی فروشانی
nzamani@gmail.com
2
علیرضا معافی
3
هادی بهرام احسانی
4
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
مقدمه: سرطان کودکی، تهدیدکننده زندگی و چالشی بزرگ برای خانواده است و سازگاری و سلامت روانی اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. عوامل بسیاری در بهزیستی افراد در شرایط استرسزا نقش دارند. آسیب پرهیزی و راهبردهای تنظیم هیجان ازجمله عوامل تأثیرگذار محسوب میشوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان مبتلا به سرطان بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه اکتشافی از نوع همبستگی است. از میان والدین کودکان سرطانی مراجعهکننده به سه بیمارستان،140 نفر (70 مرد، 70 زن) به روش در دسترس انتخاب شدند. از شرکتکنندگان خواسته شد که پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، زیرمقیاس آسیب پرهیزی از مقیاس مزاج و منش (TCI) و زیرمقیاس بهزیستی روانشناختی از مقیاس سلامت روانی (MHI) را تکمیل کنند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آسیب پرهیزی و بهزیستی روانشناختی با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان رابطه دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روانشناختی تحت تأثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار میگیرد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رابطه آسیب پرهیزی و بهزیستی روانشناختی یک رابطه خطی ساده نیست و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش واسطهای دارند. بررسی تأثیر راهبردهای تنظیم هیجان و ویژگیها شخصیتی بر یکدیگر تبیین دقیقتری از نقش هر یک در رفتار و نهایتاً سلامت روانی در اختیار پژوهشگران قرار خواهد داد.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_2786_3c982b9b5526ed14188b097cbdee9069.pdf
تنظیم شناختی هیجان
آسیب پرهیزی
بهزیستی روانشناختی
سرطان کودکی
Cognitive Emotion Regulation
harm avoidance
psychological well-being
pediatric cancer
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2017-02-06
5
17
23
38
3364
Scientific Research
نقش انعطاف ناپذیری روانشناختی و پذیرش درد در پیش بینی تاب آوری بیماران مبتلا به درد مزمن
The Role of Psychological Inflexibility and Pain Acceptance in Predicting of Resiliency in Chronic Pain Patients
علیرضا آقایوسفی
arayeh1100@gmail.com
1
مرتضی ترخان
mttmaster00@yahoo.com
2
نرگس محمدی
nargesmohammadi53@yahoo.com
3
حمید افشار
afshar@mui.ac.ir
4
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
دانشجوی دکتری روانشناسی، مرکز تحقیقات روان تنی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
استاد گروه روانپزشکی، مرکز تحقیقات روان تنی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
مقدمه: انعطافناپذیری روانشناختی و پذیرش دو سازه مهم از نسل جدید درمانهای شناختی رفتاری است که در سالهای اخیر توجه پژوهشگران بسیاری را بهویژه در حوزه مشکلات مزمن سلامتی به خود جلب کرده است. لذا، هدف مطالعه حاضر نیز بررسی ارتباط انعطافناپذیری روانشناختی و پذیرش درد با تابآوری بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. 218 بیمار مبتلا به درد مزمن (155 زن و 63 مرد) با روش تمام شماری طی 7 ماه از 4 مرکز درمانی و تصویربرداری در شهر اصفهان انتخاب شدند و سه پرسشنامه پذیرش درد مزمن (CAPQ)، مقیاس انعطافناپذیری روانشناختی درد (PIPS) و مقیاس تابآوری کانر و دیویسون (CD-RISC) را تکمیل کردند. دادهها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که انعطافناپذیری روانشناختی درد رابطه معکوس و پذیرش درد رابطه مستقیم و معناداری با تابآوری بیماران مبتلا به درد مزمن دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که انعطافناپذیری روانشناختی درد 20 درصد و پذیرش 30 درصد نمرات تابآوری را در این بیماران پیشبینی میکند. نتیجهگیری: یافتههای تحقیق از نقش فرایندهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهویژه انعطافناپذیری روانشناختی و پذیرش درد در تابآوری بیماران مبتلا به درد مزمن حمایت میکند.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3364_0d173a9d25fa3a499ffcb8ebed028389.pdf
انعطاف ناپذیری روانشناختی
پذیرش درد
تاب آوری
درد مزمن
Psychological Inflexibility
Pain Acceptance
resiliency
Chronic Pain
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2016-03-20
5
17
39
50
2788
Scientific Research
تاثیر مشاوره پزشکی بر استرس و فاکتورهای فیزیولوژیک بیماران قلبی پس از عمل جراحی پیوند عروق کرونر و آنژیوپلاستی کرونری ترانس لومینال از راه پوست
The impact of Medical Counseling on Stress and Physiological Factors of Coronary Heart Patients After Coronary Artery Bypass Graft surgery (CABG) and Percutaneous Transluminal Coronary Angioplasty (PTCA)
سعید پورنقاش تهرانی
spnaghash@ut.ac.ir
1
فریناز تافته
farinaz_nestor@yahoo.com
2
مهدی صابری
m_s_saber@yahoo.com
3
داوود کاظمی صالح
d.kazemisaleh@yahoo.com
4
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه تهران ، تهران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
استاد دانشگاه بقیه ا...، تهران، ایران.
متخصص قلب و عروق، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا...، تهران، ایران.
مقدمه: استرس و دیگر ناراحتیهای هیجانی شیوع بالایی در میان بیماران قلبی ـ عروقی دارد. لذا پژوهش حاضر اثربخشی ارائه مشاوره پزشکی را بر میزان استرس و عملکردهای جسمانی بیماران قلبی بعد از دو مداخله درمانی قلبی آنژیوپلاستی کرونری و عمل جراحی بای پس عروق کرونر بررسی نموده و این دو گروه بیمار قلبی را با هم مقایسه کرده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل است. گروه نمونه شامل 60 نفر بیمار قلبی بود که به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. سنجش استرس بیماران در دو مرحله پیشآزمون (قبل از درمان) و پسآزمون (بعد از درمان) با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده صورت گرفت و عملکردهای جسمانی نیز از پرونده پزشکی بیماران طی دو نوبت استخراج و ثبت گردید. یافتهها: مقادیر استرس پسآزمون در گروه آزمایشی کمتر از گروه کنترل بود، اما این ارقام به لحاظ آماری معنادار نبود. دادهها با استفاده از روش MANCOVA تجزیه و تحلیل شد. نتیجهگیری: ارائه مشاوره پزشکی بر میزان استرس بعد از مداخله درمانی بیماران قلبی و همینطور عملکردهای فیزیولوژیک آنان تأثیر دارد هرچند به لحاظ آماری معنادار نیست. بر اساس یافتههای این پژوهش، به نظر میرسد استرس این بیماران خاص و متفاوت بوده، نیازمند بررسی و اندازهگیری توسط ابزار مخصوص است.
Objective: Stress and other emotional distress are prevalent among cardiovascular patients. This study is performed to investigate the effect of medical counseling on stress and physiological factors of patients after coronary artery bypass graft surgery (CABG) and Percutaneous Transluminal Coronary Angioplasty (PTCA). Methods: This study is of experimental type with pre-test, post-test and control group. Our sample consisted of 60 patients selected by a randomly accessible method and placed either into the experimental group or the control group. Stress was measured by Perceived Stress Scale (PSS) and physical factors data were obtained from patients’ files twice, before and after medical intervention. Findings: Findings showed that post-test stress in experimental group was less than that of PCI patients, though not significant. Data were analyzed using SPSS and MANCOVA. Conclusion: Medical counseling lacked any significant effect on stress and physiological factors of these patients. The experience of stress in cardiac patients seems to be unique and different from other people, thus its measurement requires a scale specifically designed for these patients.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_2788_4def7b1dd815707f6fb628f694d9edb8.pdf
استرس
بیماری های قلبی – عروقی
آنژیوپلاستی کرونری
عمل جراحی بای پس
مشاوره پزشکی
stress
Cardiovascular disease
PCI
CABG
Medical counseling
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2016-06-21
5
17
51
62
2791
Scientific Research
اثر پیشبین سبکهای مقابلهای اجتناب و جبران افراطی بر سلامت عمومی
Predictive effects of avoidance and overcompensation coping styles on general health
فاطمه نوربالا
fnoorbala@yahoo.com
1
هادی بهرام احسان
hbahrami@ut.ac.ir
2
احمد علیپور
alipor@pnu.ac.ir
3
دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت دانشگاه تهران، تهران، ایران.
دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
استاد گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
مقدمه: طبق مدل طرحواره درمانی یانگ، سه سبک مقابلهای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی در مقابل فعال شدن طرحوارهها بکار میروند. نوع سبک مقابلهای غالب در مواجهه با رویدادها، بر میزان سلامت عمومی افراد مؤثر است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی وضعیت سلامت عمومی (جسم و روان) افراد بر اساس نوع سبک مقابلهای غالب (اجتناب و جبران افراطی) است. روش: به این منظور فرم کوتاه پرسشنامه زمینهیابی سلامت، پرسشنامه جبران افراطی یانگ ـ رای و پرسشنامه اجتناب یانگ ـ رای توسط 120 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که با نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، تکمیل گردید. تحلیل نتایج با روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نسخه ۱8 نرمافزار spss صورت گرفت. یافتهها: نتایج بیانگر رابطهی معنادار سبکهای مقابلهای اجتناب و جبران افراطی با وضعیت سلامت عمومی افراد بود (05/0p≤). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک مقابلهی جبران افراطی بیشترین نقش را در پیشبینی میزان سلامت عمومی افراد دارد. نتیجهگیری: هر دو سبک مقابلهای اجتناب و جبران افراطی تأثیر منفی بر سلامت عمومی دارند، اما در صورت غلبهی سبک مقابلهای جبران افراطی در مواجهه با مشکلات، آسیب بیشتری ازنظر جسمانی و روانی به افراد وارد میشود.
Objective: Based on Young’s schema therapy model, three coping styles i.e. avoidance, surrender, and overcompensation is utilized against schema activation. Confronting with events, the type of dominant coping style affects general health. The aim of this study was to predict general health status (mental and physical) based on the type of dominant coping styles. Method: For this purpose, Short-Form Health Survey questionnaire (SF-36), Young-Rygh Compensation Inventory (YCI), and Young-Rygh Avoidance Inventory (YAI) were filled by 120 students of University of Tehran sampled via convenience sampling. The results were analysis through correlation and multiple regression methods in SPSS software (version 18). Findings: The results revealed that there is a significant relationship between two coping styles i.e. avoidance and overcompensation with general health status (p≤0/05). In addition, regression analysis showed that overcompensation coping style has a major role in the prediction of general health status. Conclusion: Based on the results, both coping styles i.e. avoidance and overcompensation have negative effect on general health, but facing with events through excessive overcompensation has more deteriorative effect on mental and physical health.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_2791_4f98e54a16282bceea1c573e284c02d0.pdf
سلامت عمومی
سبک مقابلهای اجتناب
سبک مقابلهای جبران افراطی
General health
Avoidance coping styles
Overcompensation coping styles
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2016-03-20
5
17
63
78
2944
Scientific Research
بررسی اثر ترس القاشده بر سطوح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک ضمن حل مسایل طبقه بندی شده کشف مفهوم
Studying the Effect of Inductive Fear on levels of Systolic and Diastolic Blood Pressure in Solving the Classified Problems of Concept Identification
نسترن علاقهبندها
nstalaghehbandha@yahoo.com
1
سیده منور یزدی
yazdimahin@yahoo.com
2
سیمین حسینیان
hosseins1381@yahoo.com
3
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه الزهرا. تهران. ایران.
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه الزهرا. تهران. ایران.
اسناد گروه مشاوره، دانشگاه الزهرا. تهران. ایران.
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثر ترس القاشده بر سطوح فشارخون سیستولیک و دیاستولیک ضمن حل مسائل طبقهبندی شده کشف مفهوم انجام شد که تعداد 60 نفر از دانشجویان که ازلحاظ هیجانی خنثی بودند در این پژوهش مشارکت داده شدند. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و از طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروههای کنترل استفاده شد. روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بود که از بین 8 دانشکده دانشگاه الزهرا (س) 200 دانشجو بهطور تصادفی انتخاب شده و با پرسشنامه شخصیتی درونگرایی ـ برونگرایی آیزنک مورد ارزیابی قرار گرفتند که از این تعداد 60 نفر آنها که ازنظر درونگرایی ـ برونگرایی خنثی بودند انتخاب شده و بهطور تصادفی به 6 گروه 10 نفره (3 گروه آزمایشی و 3 گروه کنترل) تقسیم شدند. سپس هر گروه تحت تأثیر یک سطح از مسائل طبقهبندی شده کشف مفهوم (ساده، نیمه پیچیده و پیچیده) طی دو مرحله قرار گرفتند و بین دو مرحله هیجان ترس به گروههای آزمایشی القا گردید. ابزار آزمایشی علاوه بر پرسشنامه شخصیتی آیزنک، کارتهای محقق ساخته جهت کشف مفهوم، برنامه القای ترس، دستگاه فشارسنج و کرونومتر بود؛ و دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوعاملی و به وسیله نرمافزار آماری spss مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان دادند که ترس بر فشارخون سیستولیک گروهها در هر سه سطح تکلیف و بر فشارخون دیاستولیک گروهها در دو سطح تکلیف ساده و پیچیده تأثیر معناداری داشته (05/0>P)؛ ولی بین میانگین فشارخون دیاستولیک گروههای تکلیف نیمه پیچیده این تفاوت معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر ترس بر فشارخون، اهمیت متغیرهای روانشناختی در پیشگیری و درمان فشارخون مشخص است.
Objective: The purpose of present study was to investigate the effect of inductive fear on the systolic and diastolic of blood pressure levels in solving classified problems of the identification concept (simple, semi complex, complex). Methods: The method of present study was experimental with pretest-posttest design having control groups. The population was undergraduate students from 8 faculties at Azahra University. A sample of 200 students selected randomly and they were assessed by Eysenek personality Inventory (Introversion – extroversion).Then a sample of 60 students who scored moderate on this test drowned as statistical samples, randomly divided into 6 (3 experimental and 3 control) groups of ten people. Each group was under taken one of different levels of concept complexity tasks as well as blood pressures were measured. The experimental groups had inductive fear film between the two sessions. The instruments were 3 different levels of constructed concept cards and as well as personality test. Data were collected by pressure meter. Data were analyzed by two-way ANOVA test. Findings: The findings showed that fear of systolic blood pressure of the groups in all three levels of homework and on diastolic blood pressure of the groups had a significant effect on two levels of simple and complex tasks (p>0.05). However, there was no significant difference in the mean diastolic blood pressure of the groups in the semi-complex assignments. Conclusion: Regarding the effect of fear on blood pressure, the importance of psychological variables in the prevention and treatment of hypertension is known.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_2944_b4e80e18b9d50bcc824ba29fce474e90.pdf
"ترس"
" فشارخون"
"سیستولیک"
"دیاستولیک"
"کشفمفهوم"
"Fear"
" Blood Pressur"
"systolic"
"diastolic"
"Concept Identifiction"
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2017-02-06
5
17
79
92
3363
Scientific Research
اثربخشی مداخلات روانی آموزشی بر بهبود بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان
The effectiveness of psychoeducational interventions on the improvement of psychological well-being in patients with cancer
فریدون رمضانی
ramazanipnu@yahoo.com
1
قاسم آهی
ahighasem@yahoo.com
2
مربی گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور.
استادیار ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند ،ایران.
مقدمه: شواهد قابلتوجه موجود نشان میدهد که بیماران مبتلا به سرطان از ناراحتیهای روانشناختی طولانیمدت و اساسی مرتبط با اشکال متفاوت سرطان و درمان طبی آن رنج میبرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلات روانی آموزشی بر بهبود بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. روش: در یک پژوهش نیمه آزمایشی با پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه کنترل، 12 نفر از بیماران 20 تا 40 ساله مبتلا به سرطان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در معرض مداخلات 12 جلسهای روانی آموزشی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل در معرض چنین مداخلهای قرار نگرفتند. مقیاس تظاهر بهزیستی روانشناختی در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادههای پژوهش به کمک نرمافزار آماری SPSS16 و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مداخلات روانی آموزشی سبب افزایش بهزیستی روانشناختی بیماران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میشوند. نتیجهگیری: مداخلات روانی آموزشی نقش قابلتوجهی در بهبود بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان دارد.
Objective: There is considerable evidence suggesting that cancer patients suffer from substantial and long-term psychological distress associated with different forms of cancer and its medical treatment. Therefore, the aim of present study was to investigate the effectiveness of psycho-educational interventions on the improvement of psychological well-being in patients with cancer aged 20 to 40 years. Method: In a semi-experimental study with pre-test and post-test and control group, 12 patients with cancer were selected by available sampling method and then randomly designed into tow experimental and control groups. The experimental group participated in 12 sessions of psycho-educational interventions, while control group was not any treatment. The participants completed Well-Being Manifestations Measure Scale (WBMMS). Data were analyzed by SPSS16 software, using one way analysis of covariance (ANCOVA). Results: The results showed that psycho-educational interventions improved psychological well-being experimental group patients compared to control group. Conclusion: Psycho-educational interventions played a significant role in improving the psychological well-being in patients with cancer.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3363_94b62083ca0e5a901178e5c865511b7e.pdf
مداخلات روانی آموزشی
بهزیستی روانشناختی
سرطان
Psych educational interventions
psychological well-being
cancer
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2017-02-12
5
17
93
104
3377
Scientific Research
مقایسه و رابطه رشد معنوی و استرس ادراک شده با شادکامی در زنان نابارور و بارور شهر تهران
Comparing the Relation between Spiritual Growth and Perceived Stress With Happiness among Fertile and Infertile Women of Tehran City
سمیرا خانی
skhani6260@gmail.com
1
نرگس باباخانی
2
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج ، ایران.
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن و عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان،رودهن،ایران.
مقدمه: هدف مقایسه رابطه رشد معنوی و استرس ادراک شده با شادکامی در زنان بارور و نابارور شهر تهران است. روش: جامعه شامل کلیه زنان نابارور و باروری است که به 25 مرکز درمان ناباروری شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان این مراکز دو مرکز ناباروری بهصورت تصادفی انتخاب شد. نمونه مطالعه شامل 105. زن نابارور و نمونه مقایسه شامل 106. زن بارور، بهصورت در دسترس از این مراکز انتخاب شدند. افراد انتخاب شده به سه پرسشنامه سنجش معنویت (SAI)، استرس ادراک شده (PSS) و شادکامی آکسفورد (OHI) پاسخ دادند. ضرایب اعتبار آزمونها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 77/0 و 73/0 و 78/0 محاسبه شد. یافتهها: نتایج تجزیه تحلیل دادهها با فرض همگنی واریانسها با آزمونهای رگرسیون، پیرسون و فیشر نشان داد، در زنان نابارور شادکامی با رشد معنوی رابطه مثبت و با استرس ادراک شده رابطه منفی و معنادار دارد (001/0>P)؛ اما در زنان بارور شادکامی تنها با استرس ادراک شده رابطه منفی و معنادار دارد (001/0>P). آزمون فیشر نشان داد رابطه رشد معنوی و شادکامی در زنان نابارور و بارور از تفاوت معناداری برخوردار است (05/0>P). تحلیل رگرسیون بیانگر آن بود که در زنان بارور استرس ادراک شده تنها متغیری است که میتواند بهطور معناداری 17 درصد شادکامی را پیشبینی کند اما در زنان نابارور دو متغیر استرس ادراک شده و معنویت با هم قادرند 52 درصد از واریانس شادکامی را پیشبینی کنند. نتیجهگیری: به نظرمیرسد که تقویت معنویت و یافتن معنایی خاص برای زندگی در خلال رنج ناباروری میتواند باعث کاهش استرس ادراک شده و افزایش شادکامیشود.
Objective: The purpose of this study was to compare the relationship between spiritual growth and perceived stress with happiness, in infertile and Infertility women in Tehran. Method: Society is Include all of fertile and infertile women who were referred to 25 Infertility Treatment Centers in Tehran. Of these centers, the Laleh and Avicenna Infertility Treatment centers selected randomly.The study sample consisted of 106 Fertile women and comparative sample consisted of 105 infertile women were selected by available sampling method,they responded to three questionnaires:spiritual assessment inventory (SAI), Perceived Stress Scale (PSS) and the Oxford Happiness Inventory (OHI).reliability coefficients of the Tests whit using Cronbach's alpha, respectively, 0/77,0/73 and 0/78 is obtained. Findings: results of the data with the assumption of homogeneity of variance were used of, multiple regression, Pearson and Fisher indicate that In infertile women between spiritual growth and happiness, there is a significant positive correlation And there is a significant indirect correlation with perceived stress (p<0/001).but in fertile women happiness only has significant indirect correlation with perceived stress (p<0/001). Fisher's test showed there is a significant different correlation between spiritual growth and happiness in fertile and infertile women (p<0.005). Regression analysis showed that perceived stress in fertile women is only variable that can significantly predict happiness by 17%. But two variables, perceived stress in infertile women and spirituality together are able to predict 52 percent of the variance in happiness. Conclusion: It seems that the strengthening of spirituality and finding meaning in life through the pain of infertility can reduce perceived stress and increase happiness
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3377_f77555865a354af67999e53e87889c3b.pdf
رشد معنویت
شادکامی
استرس ادارک شده
ناباروری
Infertility
spiritual growth
Perceived stress
happiness
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2017-02-12
5
17
105
118
3376
Scientific Research
بررسی تحلیل عاملی و ویژگی های روانسنجی مقیاس ارزیابی کارکردی درمان سرطان- پستان (نسخه ی 4) در زنان مبتلا به سرطان پستان
Studying the factor analysis and psychometric properties of the Functional Assessment of Cancer Therapy - breast (FACT-B) Scale version 4 in women with breast cancer.
مژگان پاتو
m.patoo@yahoo.com
1
عباس علی الهیاری
2
علیرضا مرادی
moradi90@gmail.com
3
مهرداد پاینده
4
دکترای روان شناسی، دانشگاه تربیت مدرس تهران ، ایران.
دانشیار،گروه روان شناسی ، دانشگاه تربیت مدرس،تهران، ایران.
استاد،گروه روان شناسی ، دانشگاه خوارزمی، تهران ، ایران.
فوق تخصص هماتولوژی- آنکولوژی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، ایران.
مقدمه: مقیاس ارزیابی کارکردی درمان سرطان ـ پستان (FACT-B)، بهطور گستردهای برای اندازهگیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرارمیگیرد. هدف از مطالعه حاضر، اعتباریابی B FACT- در یک نمونه از زنان ایرانی مبتلا به سرطان پستان است. روش: نمونه متشکل از 300 زن مبتلا به سرطان پستان از بیمارستانها و کلینیکهای آنکولوژی در کرمانشاه و شیراز بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. از افراد خواسته شد تا نسخه فارسی از مقیاس FACT-B، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی و پرسشنامه کیفیت زندگی متعلق به سازمان اروپایی تحقیق و درمان سرطان EORTC QLQ30 را تکمیل کنند. برای روایی عاملی از روشهای آماری تحلیل عاملی تأییدی، روایی همزمان و روایی تشخیصی و برای همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتهها: همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ بین 63/0 تا 93/0 برای خرده مقیاسها و کل پرسشنامه نیز 92/0 به دست آمد. همبستگیهای معنادار بین B FACT- و سایر مقیاسها نیز نشان میدهد که این مقیاس از روایی همزمان و تشخیصی برخوردار است. مقادیر شاخصهای برازش نیز در حد متوسط قرار داشتند. نتیجهگیری: نسخه فارسی مقیاس FACT-B ابزاری روا و معتبر است و بنابراین، این مقیاس را میتوان در موقعیتهای پژوهشی و بالینی برای ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران ایرانی مبتلا به سرطان پستان مورد استفاده قرار داد.
Objective: Functional Assessment of Cancer Therapy - Breast (FACT-B) Scale, is widely used to measure health-related quality of life in cancer patients. The aim of the present study was to validate the FACT-B in a sample of Iranian women with breast cancer. Method: The sample consisted of 300 women with breast cancer that selected through non-random convenient sampling procedure from oncology hospitals and clinics in Kermanshah and Shiraz cities. They were asked to Persian version of FACT-B scale, Hospital Anxiety and Depression Scale questionnaire, the European Organization for Research and Treatment of Cancer quality of life EORTC QLQ30. Confirmatory Factorial analysis of the methods, concurrent validity and discriminative, and Cronbach's alpha for internal consistency of was used. Findings: Internal consistency using Cronbach's alpha from 0.63 to 0.93 for the subscales and 0/92 total scale. Significant correlations between FACT- B and other measures also indicate that this scale has concurrent validity and discriminative. The values of fit indices were also moderate. Conclusion: The Persian version of the FACT-B scale is valid and reliable and, therefore, the scale can be used in research and clinical settings to assess health-related quality of life in Iranian patients with breast cancer to be used.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3376_4c4382daced0d3a81f1d66636a020958.pdf
کیفیت زندگی مرتبط با سلامت
مقیاس ارزیابی کارکردی درمان سرطان- پستان(FACT-B)
سرطان پستان
Health Related of Quality of Life
Functional Assessment of Cancer Therapy - Breast (FACT-B) Scale
breast cancer
per
دانشگاه پیام نور
روانشناسی سلامت
2322-1283
2538-5585
2017-02-08
5
17
119
134
3381
Scientific Research
الگوی تحلیل مسیر روابط بین سلامت معنوی، کیفیت زندگی با افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور
Path analysis model between spiritual Health, quality of life with depression thalasemia major patients
محمد مهدی بابائی منقاری
1
علی خالق خواه
alikhaleg@gmail.com
2
دانشجو دکتری اقتصاد و مدیریت مالی آموزش عالی دانشگاه تهران،تهران ، ایران
استادیار علوم تربیتی دانشگاه محقق اردبیلی ،اردبیل، ایران.
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی با افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور شهرستان آمل بود. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 497 نفر از بیماران تالاسمی بودند. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 100 نفر از بیماران به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامههای کیفیت زندگی، سلامت معنوی و افسردگی بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافتهها: بین مؤلفههای کیفیت زندگی و سلامت معنوی با افسردگی بیماران تالاسمی رابطه وجود دارد. به عبارتی میتوان از طریق مؤلفههای کیفیت زندگی و سلامت معنوی، افسردگی بیماران مبتلا به تالاسمی را پیشبینی نمود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که بعد جسمی کیفیت زندگی، سلامت مذهبی و سلامت وجودی از طریق متغیر بعد روانی کیفیت زندگی بر افسردگی بیماران تالاسمی اثر غیرمستقیم میگذارد ولی بعد روانی کیفیت زندگی بر افسردگی بیماران تالاسمی اثر مستقیم میگذارد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج فوق بررسی کیفیت زندگی، افسردگی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به تالاسمی میتواند به برنامهریزی در جهت اتخاذ تدابیری بهمنظور پیشگیری از افسردگی و بهبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی منجر گردد.
Objective: The aim of this study was to investigate relationship between quality of life and spiritual Health and depression in thalasemia major patients in Amol city. Method: The research Method was correlation. The population was 497 of thalasemia patients. According to the Cochrane formula 100 thalasemia patients were selected by random sampling method. The research instruments were quality of life questionnaire, spiritual Health questionnaire and depression Questionnaire. Data were analyzed using Pearson correlation, multiple regression and path analysis. Findings: There is relationship between quality of life and spiritual Health and depression. Regression analysis showed that quality of life and spiritual Health predict thalasemia patients depression. The results of path analysis showed that physical domain quality of life, religious Health and existential Health through mental domain quality of life indirect effect on depression affects thalasemia patients But mental domain quality of life directly affects the impact on thalasemia patients depression. Conclusion: According to the results Quality of life, depression and spiritual well-being of patients with thalassemia can be scheduled to take appropriate measures to prevent depression and improve quality of life and lead to spiritual health.
https://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_3381_3ae39e319a954907ce90832d5fca139e.pdf
کیفیت زندگی
سلامت معنوی
افسردگی
بیماران تالاسمی ماژور
Quality of Life
spiritual Health
Depression
thalasemia major patients