غزاله خیر؛ غلامرضا منشئی
چکیده
مقدمه: بیماریهای فیزیولوژیک و مزمن فرایندهای روانشناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی کودکان را با آسیب مواجه میسازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهنآگاهی کودکمحور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه ...
بیشتر
مقدمه: بیماریهای فیزیولوژیک و مزمن فرایندهای روانشناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی کودکان را با آسیب مواجه میسازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهنآگاهی کودکمحور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به رماتیسم شهر اصفهان در سهماهه پاییز سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به رماتیسم با روش نمونهگیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله ذهنآگاهی کودکمحور را طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده شامل علائم اضطراب درد (مککراکن و همکاران، 1992) و مقیاس خودکارآمدی درد (نیکولاس، 1989) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان ذهنآگاهی کودکمحور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم تأثیر معناداری داشته است (f= 83/54, f= 311/23, p<0/001). علاوه بر این نتایج نشان داد که این درمان توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (p<0/001). میزان تأثیر آماری درمان ذهنآگاهی کودکمحور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم به ترتیب 74 و 91 درصد بود. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان ذهنآگاهی با بهرهگیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه میتواند بهعنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی درد و کاهش اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم مورد استفاده گیرد.
شهرزاد حاجی محمد کاظمی؛ غلامرضا منشئی؛ امیر قمرانی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا مراجعهکننده به مطبهای خصوصی متخصصان روماتولوژی ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا مراجعهکننده به مطبهای خصوصی متخصصان روماتولوژی شهر شیراز بود که از میان آنها 30 بیمار به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب درد بود که شرکتکنندگان در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل نمودند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی در کاهش اضطراب درد بیماران مؤثر بود. نتیجهگیری: بهکارگیری درمانهای روانشناختی میتواند به کاهش اضطراب درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا کمک کند.