مهری مهرپرور؛ سیدبهاالدین کریمی
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان انجام شد. روش: پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون یا گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران مبتلا به صرع مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر بوکان در سال 1399 بود. بر این اساس 60 نفر (22 مرد و 38 زن) در دو گروه ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان انجام شد. روش: پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون یا گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران مبتلا به صرع مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر بوکان در سال 1399 بود. بر این اساس 60 نفر (22 مرد و 38 زن) در دو گروه 30 نفری شامل گروه آزمایش و گروه کنترل و به روش گمارش تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش به شیوه کارآزمایی بالینی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دوبار در هفته و با استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس تعدیلشده استیگمای بیماری ریتچر (2003) جهت گردآوری دادهها مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب مرگ (P=0/05 ) و داغننگ (P=0/01) و مولفههای آن از جمله تنهایی (P=0/01)، تأیید تصورات قالبی (P=0/01)، تجربۀ تبعیض اجتماعی (P=0/05) و کنارهگیری از اجتماع (P=0/05) را نشان میدهد. بنابراین استفاده از درمان شناختی- بر اضطراب مرگ و داغننگ و مولفههای آن از جمله تنهایی، تأیید تصورات قالبی، تجربۀ تبعیض اجتماعی، کناره گیری از اجتماع آزمودنیهای گروه آزمایش تاثیر معناداری داشته است. نتیجهگیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری باعث کاهش اضطراب مرگ و داغننگ در بیماران مصروع شهرستان بوکان شد.
شیدا شریفی ساکی؛ احمد علیپور؛ علیرضا آقا یوسفی؛ محمد رضا محمدی؛ باقر غباری بناب
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستانها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به بیمارستانها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس تهران در سال 1396 بود که با استفاده از فرمول کوکران 397 نفر از آنان بهصورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1979) پاسخ دادند و دادههای آن با روش معادلات ساختاری و بهوسیله نرمافزار آماری smart PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافتهها نشان داد تماممسیرهای واردشده در مدل حاضر در سطح معنیداری (p>0/01) تائید میگردد. این نتایج بیانگر آن است که هم مسیرهای مستقیم و هم مسیرهای غیرمستقیم با افسردگی تأثیر معنیداری دارد ولی مسیرهایی که به مسیر اضطراب مرگ بر افسردگی نسبت به مسیرهای دیگر اعتبار بیشتری دارد. نتیجهگیری: در شکلگیری افسردگی زنان مبتلابه سرطان پستان عوامل معنوی و روانی ازجمله سبکهای دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ نقش دارد. این امر دلالت بر کارآمدی متغیرهای معنویت با متغیرهای روانشناختی ازجمله اضطراب و افسردگی دارد.
stress
عشرت کریمی افشار؛ گلناز شعبانیان؛ لیلا سعید تالشی؛ وحید منظری توکلی
دوره 7، شماره 25 ، خرداد 1397، ، صفحه 95-105
چکیده
مقدمه: سرطان پستان یکی از علل شایع مرگ و میر زنان در کشور ما بوده و درمانهای روانشناختی میتواند آثار روانی منفی در این بیماران را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان بر تابآوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهشهای آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل ...
بیشتر
مقدمه: سرطان پستان یکی از علل شایع مرگ و میر زنان در کشور ما بوده و درمانهای روانشناختی میتواند آثار روانی منفی در این بیماران را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان بر تابآوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهشهای آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مطالعه را زنان مبتلا به سرطان پستان تشکیل میدهند که در بهار سال 1396 به بیمارستان شهید افضلی کرمان مراجعه کردند. گروه نمونه 30 نفر از بیماران مراجعهکننده فوق بودند که بهطور تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس تابآوری کانور و اضطراب مرگ. دادهها با استفاده از روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد جلسات مداخله تنظیم هیجان به افزایش تابآوری و کاهش اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان تاثیر معناداری داشته است (01/0 (pنتیجه گیری: هیجانات از نظر اجتماعی مفید هستند و میتوانند در انتقال احساسات به دیگران و تعامل اجتماعی سازنده باشند و نقش مؤثری بر تابآوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان دارند.
احمد ولیخانی؛ علی فیروزآبادی
دوره 5، شماره 18 ، تیر 1395، ، صفحه 119-140
چکیده
هدف: مطالعات مختلف نشان دادهاند که اضطراب مرگ در بسیاری از جنبههای زندگی بیماران سخت العلاج (مانند سرطان) از قبیل کیفیت زندگی و ارتقاء رفتارهای سلامت بخش، مشکلات جسمی و روانشناختی تأثیرگذار است. بنابراین، شناخت عوامل روانشناختی تأثیرگذار بر اضطراب مرگ بیماران سرطانی میتواند ما را در فهم مدیریت بهتر این نوع اضطراب وجودی کمک ...
بیشتر
هدف: مطالعات مختلف نشان دادهاند که اضطراب مرگ در بسیاری از جنبههای زندگی بیماران سخت العلاج (مانند سرطان) از قبیل کیفیت زندگی و ارتقاء رفتارهای سلامت بخش، مشکلات جسمی و روانشناختی تأثیرگذار است. بنابراین، شناخت عوامل روانشناختی تأثیرگذار بر اضطراب مرگ بیماران سرطانی میتواند ما را در فهم مدیریت بهتر این نوع اضطراب وجودی کمک شایانی نماید. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی اضطراب مرگ و الگوهای دلبستگی بیماران سرطانی بوده است که بهعنوان یکی از عوامل تعیینکننده در نوع ارتباط با خود، دیگران و دنیا میتوانند بهعنوان سازهای در ایجاد و محافظت از اضطراب مرگ عمل نمایند. روش: به منظور مقایسه و بررسی رابطه اضطراب مرگ و الگوهای دلبستگی، 210 نفر شامل سه گروه 70 نفری از بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی، کارکنان بیمارستان و افراد عادی که با یکدیگر در متغیرهای جمیعتشناختی همتا شده بودند، انتخاب و پرسشنامههای اضطراب مرگ تمپلر و الگوهای دلبستگی فینی و همکاران را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از مجموعهای از تحلیلهای واریانس و آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در بیماران سرطانی اضطراب مرگ با هر چهار الگوی دلبستگی ناایمن رابطه مثبت و معنادار، و با الگو دلبستگی ایمن رابطه منفی و معنادار را نشان داد. نتایج دیگر تحقیق نشان داد که بیماران سرطانی(37/3 ± 78/8 =M) نسبت به افراد عادی (93/2 ± 14/7 =M)، امّا نه کارکنان بیمارستان (06/3 ± 82/7 =M) اضطراب مرگ بالاتری دارند. مقایسه الگوهای دلبستگی بین گروهها نشان داد بیماران سرطانی به احتمال بیشتری نسبت به کارکنان بیمارستان از الگوهای دلبستگی ناایمنِ روابط به عنوان اولویت دوم و دل مشغولی نسبت به روابط برخوردار بودند. همچنین بیماران سرطانی و افراد عادی نسبت به کارکنان بیمارستان، الگوی دلبستگی ناایمنِ نیاز به تأیید بیشتری را گزارش کردند. نتیجه گیری: از آنجایی که نتایج نشان داد اضطراب مرگ و الگوهای دلبستگی ناایمن در بیماران سرطانی بالا است و با توجه به اینکه الگوهای دلبستگی ناایمن با اضطراب مرگ در گروه بیماران سرطانی با یکدیگر رابطه مثبت دارند، میتوان از این موضوع برای مدیریت اضطراب مرگ بیماران سرطانی بهوسیله مراقبتهای پرستاری بهره جست